پس از سپری شدن ۶۰ روز نخست که طی آن ایران از حد مجاز ۳۰۰ کیلو اورانیم غنیشده تجاوز کرد، تهران گام دوم خود را با اعلام آغاز غنیسازی بالاتر از حد مجاز (۳.۶۷) برداشت، اما، اعلام نکرد که این افزایش سطح غنیسازی تا کجاست.
احتمالاً در حال حاضر ایران نه مایل است و نه از نظر فنی در شرایطی است که بتواند سطح غنیسازی را حتی به ۲۰ درصد برساند ولی همین ابهام خود بدان معناست که ایران میخواهد حق غنیسازی حداکثری را برای خود محفوظ نگه دارد تا به تناسب فشاری که دریافت میکند تهدید خود را افزایش دهد.
افزایش سطح غنیسازی هرچه باشد، ۶۰ روز ضربالاجل در پیش است تا یک راه حل دیپلماتیک برای مناقشه ایران و آمریکا یافت شود وگرنه شرایط منطقه به وخامت بیش از حد موجود منتهی خواهد شد. در حال حاضر چنین به نظر میرسد که افزایش سطح تنش نه خواست ایران و نه خواست آمریکا و نه خواست اتحادیه اروپاست.
دونالد ترامپ که پیشتر افزایش غنیسازی توسط ایران را «بازی با آتش» توصیف کرده بود، در پی عملی شدن گام دوم ایران هنوز اقدام تنبیهی را علیه ایران به کار نبسته؛ هیچ؛ لحن تندی نیز برنگزیده است.
در آن سو نیز، جمهوری اسلامی راه هیچ میانجیگری را مسدود نکرده است. بنا به شواهدی که در دست است پس از ژاپن اینک فرانسه به دنبال آزمایش بخت خود برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن است. بنا به برخی اخبار تأیید نشده، امانوئل ماکرون، در صدد تدارک دیداری از تهران است تا با دستی پر روند میانجیگری خود را آغاز کند. بر کسی پوشیده نیست که اگر تلاش کشوری در اندازه فرانسه به شکست بیانجامد، دیگر نباید امیدی به بقای برجام داشت. اما، راه حل پیشنهادی فرانسه چیست؟
انجماد در برابر انجماد
تمام مناقشات جاری میان ایران و آمریکا از آنجا آغاز شد که دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا، توافق برجام را معاملهای بد دانسته و یک طرفه از آن خارج شد. آمریکا به این بسنده نکرد بلکه سیاست فشار حداکثری را علیه ایران به کار بست تا به توافقی جدید مبنی بر غنیسازی صفر درصدی با ایران نائل شود؛ توافقی که نه تنها تاکنون ایران به آن تن نداده، بلکه در سالگرد خروج آمریکا از برجام، تصمیم خود را به کاهش تعهدات برجامیاش برای دو دوره ۶۰ روزه علنی کرده است.
این یعنی آنکه ایران اگر نخواست، آنچنان که آیتالله خامنهای گفته بود، برجام را آتش بزند، لااقل چنین وانمود میکند که تصمیم دارد یک یک برگههای آن را جدا کند. اگر چنین شود یعنی دو عضو اصلی برجام عملاً از این توافق بیرون رفتهاند در حالی که این گزینه مطلوب ایران نیست. با این حساب، اگر شدت اختلاف میان دو سو تا این حد است، راه چاره چیست؟
ظاهراً فرانسه راه میانهای را پیشنهاد کرده که احتمالاً میتواند مرضیالطرفین باشد به گونهای که هم آبروداری برای ایران باشد و هم آمریکا. این راه میانه «انجماد در برابر انجماد» است. در این پیشنهاد لازم نیست آمریکا به برجام باز گردد همچنان که ایران نیز لازم نیست از کاهش تعهدات خود دست بشوید بلکه هر دو برای دورهای کوتاه اقدامات خود را منجمد میسازند. آمریکا تحریمهای خود را به ویژه در حوزه فروش نفت و معاملات بانکی منجمد میسازد و در مقابل ایران نیز روند بازنگری در تعهداتش را منجمد کند.
دوره انجماد میتواند سه ماهه و قابل تجدید باشد. تعیین مقطع سه ماه برای آن است که تا آن زمان اجلاس سالانه مجمع عمومی از سپتامبر امسال آغاز به کار خواهد کرد و بنا به روال معمول رؤسای جمهور ایران و آمریکا در آن شرکت خواهند کرد.
از آنجا که رهبر جمهوری اسلامی مدل «نه جنگ، نه مذاکره» با آمریکا را به عنوان سیاست خارجی ایران اعلام داشته، مذاکره ایران و آمریکا در حاشیه مجمع عمومی یا به صورت محرمانه صورت خواهد گرفت یا آمریکا در سطح وزیران، اما، در مجموع ۵+۱ به مذاکره با ایران مبادرت خواهد کرد. وجه اول مطلوب آمریکا و وجه دوم خواست ایران است. در وجه دوم، ضرورتی به مذاکره محرمانه نیست و ایران نیز امتناعی برای مذاکره با آمریکا در چارچوب کشورهای عضو برجام نخواهد داشت.
فرانسه؛ همدل با ایران، همسو با آمریکا
در پی خروج آمریکا از برجام، فرانسه در ضمن اعضای اتحادیه اروپا تصمیم آمریکا را نکوهش کرد. این به معنی همدلی فرانسه با ایران است. اما، اگر چارهای برای مناقشه هستهای ایران و آمریکا یافت نشود، تردیدی نیست که فرانسه در نهایت همسو با آمریکا خواهد بود. در میان همدلی فرانسه با ایران و همسویی این کشور با آمریکا، به نظر میرسد که در مقطع کنونی، فرانسه بهترین گزینه برای میانجیگری میان ایران و آمریکاست. طرح فرانسه هرچه باشد میتواند حمایت اتحادیه اروپا را همراه داشته باشد.
گرچه جزئیات زیادی از گفتوگوی تلفنی اخیر ماکرون و روحانی بیرون نیامده ولی طولانی بودن آن و لحن نرمی که بیانیه کاخ الیزه برگزیده نشان میدهد که نوعی چارهجویی برای حل مناقشه ایران و آمریکا توسط فرانسه در دست بررسی است. عباس عراقچی نیز مذاکرات رؤسای جمهور ایران و فرانسه را مثبت ارزیابی کرده است.
بعید است فرانسه به عنوان متحد آمریکا بدون رایزنی با واشینگتن دست به این اقدام زده باشد، همچنان که شینزو آبه نیز بدون مشورت با ترامپ مبادرت به میانجیگری نکرد. اگر مدل انجماد در برابر انجماد مقبول دو سو قرار بگیرد، به این معناست که آمریکا در اعمال «سیاست فشار حداکثری» برای مدت کوتاهی تجدیدنظر خواهد کرد و ایران نیز از کاهش تعهدات خود برای یک بازه زمانی کوتاه صرفنظر میکند.
در شرایطی که ترامپ گام در مرحله مبارزات انتخاباتی نهاده و ناگزیر پرهیز از آن دارد که دور دوم ریاستش به مخاطره بیافتد، شاید راه میانه فرانسه را رد نکند. تهران نیز با قبول راه میانه فرانسه مایل است خود را پایبند به برجام نشان میدهد. ایران بیم آن دارد که اگر رفتار او نقض برجام تلقی شود، میتواند به زیر فصل هفتم منشور ملل باز گردد؛ فصلی که امکان توسل سازمان ملل به قهوه قهریه را علیه کشوری که ناقض صلح و امنیت باشد، مجاز میشمرد.
گو اینکه ایران گام دوم خود را برای کاهش تعهدات برجامیاش برداشته ولی تأکید کرده که هنوز برجام را بهترین گزینه میداند و بر ادمه مسیرش اصرار ندارد.