عبدالناصر همتی، رئیس بانک مرکزی ایران، در گفتوگویی با شبکه تلویزیونی انبیسی آمریکا، میگوید علیرغم جهش شدید نرخ ارز در سال گذشته، پول ملی ایران توانسته این ماههای اخیر تا ۴۰ درصد تقویت شود.
این ادعا به پرسشهای بسیاری دامن میزند. نخست اینکه آیا واقعاً شرایط تقویت ارز به شکل متعارف آن و بر پایه آنچه در سایر اقتصادهای دنیا رخ میدهد -یعنی کاهش نرخ تورم، افزایش صادرات، و افزایش ورودی ارز یا رونق اقتصادی- در ایران هم فراهم آمده است؟ دوم اینکه تقویت ارزش پول ملی مشروط به وجود بازار و انکشاف قیمتهاست، اما آیا چنین بازاری، با وجود سرکوب پلیسی و امنیتی وجود دارد؟
آیا ریال میتواند با وجود نرخ بالای تورم تقویت شود؟
بررسی نرخ ریال در مقابل سایر ارزهای بینالمللی نشان میدهد که فراز و نشیبهای ارزش ارزهای معتبر بینالمللی در مقابل پول ملی ایران در ماههای اخیر کم نبوده است. از منظر تئوریک، آنچه قیمت ارزهای معتبر بینالمللی در بازار ایران را رقم میزند، بجز عوامل بنیادی بلندمدت و کوتاهمدت، انتظار بازیگران از حوادث سیاسی و اقتصادی از آینده است.
دلایل بنیادی بلندمدت و کوتاهمدت در این میان نقش مهمی را بازی میکنند. تقویت ارزش پول ملی ایران منوط به همین شرایط خاص بلند و کوتاهی است که اقتصاد ایران فاقد آن است. نخستین شرط مهم تقویت ارزش پول ملی کاهش پایدار و واقعی نرخ تورم است. اما تازهترین آمار نشان میدهد که نرخ تورم ایران بیش از ۱۰ برابر تورم جهانی است.
بنا به تازهترین گزارش مرکز آمار ایران، نرخ تورم نقطهای مرداد ماه سال جاری نسبت به ماه مشابه سال قبل ۴۱.۶ درصد افزایش داشته است. این آمار نشانه بارز افزایش تورم نسبت به سال گذشته است. چنین امری قاعدتاً باید خود را در رابطه ارزش ریال و سایر ارزهای معتبرهای بینالمللی نشان دهد و موجب کاهش ارزش ریال شود. اما به دلیل نبود مکانیسم بازار در بازار ارز ایران، انکشاف قیمت ارز رخ نمیدهد و بار تورمی در بازار ارز ظاهر نمیشود.
چنین امری محصول سرکوب بازار ارز و از بین رفتن مکانیسم متعارف در بازار ارز است. بنابراین در شرایطی که همه کالاها و خدمات در حال گران شدن هستند، ادعای تقویت پول ملی قانعکننده نیست.
مهمترین دلیل تورم در ایران هم عدم تعادل اقتصادی میان بخش حقیقی و پولی است که خود را در زندگی روزمره به شکل تورم نشان میدهد. عدم تعادل اقتصادی میان بخش حقیقی و پولی عمدتاً از پیامدهای کسر بودجه دولت است. اگر این کسری ادامه پیدا کند و دولت نتواند آن را به شکل مؤثر و مناسب مدیریت کند، افزایش افسار گسیخته تورم و کاهش ارزش پول ملی انتظار میرود.
اما از آنجا که کسری بودجه ایران به تدریج و با گذر زمان و هزینه کردن ذخایرش نظیر صندوق توسعه ملی به تدریج به تحلیل میرود، افزایش کسر بودجه دولت، که بیش از ۳۰ درصد از کل بودجه برآورد میشود، بازگشت فشار شدید تورمی و کاهش بیشتر ارزش پول ملی محتمل خواهد بود.
آیا ریال میتواند با کاهش صادرات نفت، تقویت شود؟
دومین شرط تقویت ارز ریال در مقابل سایر ارزهای معتبر بینالمللی، فزونی گرفتن ورودی ارزهای معتبر نظیر دلار نسبت به خروجی و کاهش تقاضا برای ارز است. چنین شرطی هم در اقتصاد ایران هم فراهم نیست. چون با کاهش درآمدهای نفتی، که عمدهترین منبع ارز ایران است، ورودی ارز به اقتصاد ایران کاهش پیدا کرده و صادرات غیرنفتی هم سهم و افزایش قابل توجهی در سبد صادرات ایران ندارد. همزمان، فرار و خروج ارز از ایران هم ادامه دارد.
از این موارد که بگذریم، تحریمهای اقتصادی و انزوای آن هنوز پابرجاست و تنگناهای جدی برای صادرات نفت خام ایران فراهم کرده است. هر چند اطلاعات دقیقی از صادرات نفت ایران در دست نیست اما بنا به منابع گوناگون خبری دارای نوسان است و در ماههای اخیر دست کم ۱۰۰ هزار بشکه برآورد میشود.
این میزان از صادرات نفت البته نیازهای حکومت ایران به درآمدهای ارزی برآورده نمیکند. با این وجود اما هنوز زود است که در خصوص اثر نهایی آن یعنی پیامدهای اقتصادی بلندمدت و واکنشهای سیاسی تحریمها بتوان داوری کرد. چون با گذشت زمان و چگونگی برخورد حاکمیت با چالش تحریمهاست که اثر نهایی تحریمها آشکار میشود.
هیچ نشانهای وجود ندارد که قیمت نفت در ماههای آینده افزایش خواهد یافت بالعکس نشانههای گوناگونی حاکی از کاهش قیمت نفت است. چه وجود مازاد عرضه بر تقاضا در بازار جهانی از یک سو و جنگ تجاری میان واشینگتن و پکن از سوی دیگر جای زیادی برای خوشبینی نسبت به رونق بازار نفت باقی نمیگذارد.
کلام واپسین
آنچه در بازار ارز تجربه میشود، از یک سو سرکوب و فضای پلیسی و امنیتی، و از دیگر سو از بین بردن مکانیسم متعارف بازار به عنوان محل تلاقی عرضه و تقاضاست. تقویت واقعی پول ملی زمانی میسر است که در شرایط متعارفی و وجود عرضه و تقاضا در بازار ارزش ریال در اثر تفوق متغیرهای مثبت بر منفی در مقابل سایر پولهای معتبر بالا رود.