در پی تروریستی نامیدن سپاه توسط دولت آمریکا، نمایندگان مجلس در نشست علنی روز ۲۷ فروردین ۹۸، طرح «اقدام متقابل در برابر اعلام نام سپاه پاسداران به عنوان سازمان تروریستی توسط آمریکا» را با ۲۰۴ رأی موافق، دو رأی مخالف و بدون رأی ممتنع از مجموع ۲۰۶ نماینده حاضر به تصویب رساندند.
به جرئت میتوان گفت که اگر این طرح قرار باشد بیش از نوشتهای بر کاغذ، به عنوان طرحی عملیاتی مورد اجرا گذاشته شود، قطعاً حاوی محتوایی است که در کمترین حالت سرمایههای ایران را بر باد خواهد داد و در بدترین حالت پتانسیل افروختن جنگ را دارد.
سخن در این نیست که اگر کشوری مورد تهدید خارجی قرار گرفت مبادرت به تمهیدات لازم نکند بلکه سخن در این است که در عمل متقابل میباید نسبتی از «عقلانیت» رعایت شود. طرح مجلس به وضوح غیرکارشناسانه تهیه شده، شتابزده نوشته شده، حاوی اشتباهات فاحش است و از همه مهمتر کوفتن بر طبل جنگ است. این طرح با مفاد کنونیاش را قطعا باید هدیه مجلس شورای اسلامی به دولت ترامپ تلقی کرد.
اهم مفاد طرح و ایردات آن
مصوبه اخیر مجلس در قالب ۱۳ ماده به پیشنهاد کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی تهیه شده است.
کمال دهقانی فیروزآبادی، نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی، در پی تصویب طرح گفت که این طرح بر اساس «عمل متقابل» تهیه شده و ایران ابزارهای لازم برای مقابله به مثل را دارد. آیا چنین است که او گفته؟ آیا این طرح صرفاً بر اساس اصل عمل متقابل تهیه شده؟ و آیا ایران همه ابزارهای اجرای آن را دارد؟ در ذیل به اهم محتوای طرح و ایرادات آن میپردازیم:
یکم: در ماده نخست طرح مزبور با اشاره به اصل ۱۵۰ قانون اساسی از سپاه پاسداران به عنوان «یکی از ارکان حاکمیتی دفاعی ایران» یاد شده است. این یک اشتباه فاحش است چرا که اصل ۱۵۰ مطلقاً اشارهای به ارکان حاکمیتی ندارد. اصل مزبور صرفاً میگوید: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی كه در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشكیل شد، برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا میماند. حدود وظایف و قلمرو مسئولیت این سپاه در رابطه با وظایف و قلمرو مسئولیت نیروهای مسلح دیگر با تأكید بر همكاری و هماهنگی برادرانه میان آنها بهوسیله قانون تعیین میشود.»
دوم: ماده نخست طرح در ادامه با تروریستی دانستن فرماندهی مرکزی آمریکا (سنتکام) اعلام داشته که «هرگونه کمک اعم از نظامی اطلاعاتی، مالی، فنی، آموزشی، خدماتی و تدارکاتی به این نیروها همکاری در اقدام تروریستی محسوب میگردد.»
روشن است که این ماده چنان «فراخ» تهیه شده که در لحظه پس از تصویب این طرح حتی کشوری مانند قطر و ترکیه (که روابط گرمی با ایران دارد) به دلیل میزبانی از پایگاه نظامی آمریکا در خاک خود، باید از نظر تهران کشوری تلقی گردد که «همکاری با اقدام تروریستی» میکند.
همچنین ماده ششم طرح با مضمون مشابه و «متوهمانه» میگوید کلیه نهادهای کشور موظفند «برای تعطیلی پایگاههای آمریکایی در منطقه تلاش نموده و بهرهمندی نیروهای آمریکایی از تأسیسات، تجهیزات، منابع مالی و سایر کمکهای احتمالی کشورهای منطقه را خاتمه دهند.»
آیا جمهوری اسلامی چنین ابزاری در دست دارد؟ اگر دارد چرا تاکنون مانع حضور آمریکا در منطقه نشد؟ آیا این یک توهم بیش نیست؟
سوم: ماده سوم طرح میگوید «دولت جمهوری اسلامی ایران و نیروهای مسلح موظفند در زمان مقتضی با اقدامات پیشگیرانه و دفاع پیشدستانه به گونهای عمل کنند که نیروهای آمریکایی نتوانند از هرگونه و امانات علیه منافع جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند.»
طرح چنان شتابزده تهیه شده که عبارت «هرگونه و امانات» با غلط نگارشی نوشته شده و احتمالاً درست آن «هرگونه امکانات» است. اما، از این مهمتر درج عبارت «دفاع پیشدستانه» در این ماده است. چنین عبارتی یادآور مصطلح جنگ پیشدستانه (Pre-emptive war) است که جورج بوش پسر در ادبیات سیاسی جهان وارد کرد و همان زمان مورد انتقادهای تند قرار گرفت.
روشن نیست که جمهوری اسلامی چگونه میخواهد «دفاع پیشدستانه» به عمل آورد ولی اگر منظور از آن جنگ پیشدستانه است، از همین حالا باید گفت مجلس شورای اسلامی بهترین هدیه را به امریکا داده است.
چهارم: ماده چهارم از نهادهای گوناگون کشور درخواست کرده اسامی فرماندهان ستاد فرماندهی مرکزی امریکا (سنتکام) را برای تعقیب قضایی توسط قوه قضاییه براساس قانون مجازات اسلامی اعلام نماید. روشن است که یافتن نام فرماندهان امریکایی دشواری چندانی ندارد. اما، مکانیزم قوه قضائیه برای پیگرد آنان چه میتواند باشد؟
این دقیقاً مانند آن میماند که امریکا بانکهای ایران را تحت تحریم قرار میدهد و عملاً کارکرد آنان را با اختلال مواجه میسازد ولی اگر قرار باشد جمهوری اسلامی اقدام متقابل به عمل آورد آیا قدرت اخلال در کارکرد بانکهای امریکایی را دارد؟
پنجم: ماده پنجم میگوید «دولت مؤظف است از کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی داخلی و خارجی که با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همکاری میکنند و از این جهت در معرض آسیب قرار میگیرند حمایت حقوقی، مادی و معنوی نماید.»
کمتر ماده واحدهای به «فراخی و توسع» این ماده کمتر میتوان یافت که در صورت اجرا میتواند هزاران هزار میلیارد دلار سرمایه کشور را هدر دهد. فقط کافی است که در نظر آوریم افراد «حقیقی» شامل هزاران هزار نفر در داخل و خارج و افراد «حقوقی» شامل هزاران بانک، شرکت داخلی و خارجی را شامل میشود که تا همین جا مثلاً دهها بانک اروپایی ارقام میلیاردی توسط آمریکا جریمه شدهاند که بر اساس این ماده همه زیانهای آنها را ایران باید تقبل کند. چرا؟ چون بر اساس مصوبه مجلس، «برای حمایت مادی و معنوی از کلیه اشخاص حقیقی و حقوقی داخلی و خارجی که با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی همکاری میکنند.
ششم: ماده هفتم مصوبه مجلس به گونهای تنظیم شده که کشور را در برابر جهان قرار میدهد. این ماده میگوید: «کلیه کشورها و اشخاص حقیقی و حقوقی که به هر نحوی از تصمیم آمریکا مبنی بر تروریست اعلام کردن سپاه تبعیت یا حمایت نمایند و در هنگام اجرای آن تصمیم کمک کنند، مشمول عمل متقابل جمهوری اسلامی ایران قرار میگیرند و هر گونه محرومیت و محدودیت علیه سپاه پاسداران و کارکنان و تأسیسات و تجهیزات آن در هر نقطه دنیا اقدام علیه جمهوری اسلامی ایران محسوب و مشمول عمل متقابل میگردد.»
هفتم: به عبارت ساده، اگر ماده بالا را اعلام جنگ به جهانیان بنامیم، ماده هشتم مصوبه مجلس اعلام جنگ به نهادهای داخلی مانند «بانکها، بیمهها و شرکتهای خصوصی» است که «چنانچه به استناد تحریمهای خارجی یا بینالمللی از همکاری و ارائه خدمات [به سپاه] خودداری نمایند مجرم و مستوجب مجازات تعزیری درجه ۵ قانون مجازات اسلامی میگردند.»
مجازات تعزیری درجه ۵ قانون مجازات اسلامی عبارت است از: حبس بیش از دو تا پنج سال، جزای نقدی بین ۸۰ میلیون تا ۱۸۰ میلیون تومان، محرومیت از حقوق اجتماعی بیش از پنج تا پانزده سال.
هشتم: ماده دهم این طرح میگوید: «سازمان برنامه و بودجه کشور مکلف است منابع مورد نیاز برای اجرای این قانون را سالیانه در بودجه سنواتی دستگاههای مجری این قانون پیشبینی و تخصیص صددرصد را صادر نماید.»
این در حالی است که تقاضای «تخصیص صد در صد» منابع به این مصوبه در معنا عبارت است از «چاه ویل»ی که فقط خدا میداند قرار است برای حمایت سپاه و اشخاص حقیقی و حقوقی داخل و خارج کشور چه ارقام هنگفتی سالانه بابت آن دود شود و به هوا برود.
سپاه پاسدارانی که نام «ایران» ندارد
ارتش و سپاه هر دو نهادهای نظامی هستند. اما، وظیفه محوله به این دو از نام آنها دانسته میشود. یکی «ارتش جمهوری اسلامی ایران» است و دیگری «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» که حتی نام «ایران» را در خود ندارد.
از همینجا روشن میشود که وظیفه واگذار شده به سپاه در نگاه اول نه دفاع از ایران بلکه دفاع از «انقلاب اسلامی» است. این وظیفه عملاً منجر به فعالیت برونمرزی سپاه (نه ارتش) شده و اینک مصوبه مجلس در دفاع از آن به اعلام جنگ با جهانیان برآمده و چاه ویلی را کنده است که قرار است همه چیز را ببلعد.