با وجود گمانیزنیهای رسانهای پیرامون احتمال تلاش پوتین برای میانجیگری بین تهران و ریاض، اولویت شماره یک مرد قدرتمند کرملین در دیدار دو روزه از پایتخت عربستان، گسترش مناسبات دوستانه با ثروتمندترین کشور عرب خلیج فارس و تحکیم حضور در آن کشور در رقابت با نفوذ گسترده آمریکاست.
واکنشهای انفعالی دونالد ترامپ نسبت به تحولات امنیتی-نظامی منطقه در ماههای گذشته و بخصوص اتخاذ سیاست «تماشا و تامل» (Watch and Wait) در قبال حملات گسترده موشکی بامداد شنبه ۲۳ شهریور علیه دو مجموعه نفتی شرکت «آرامکو» در شهرهای «بقیق» و «حریص» در شرق عربستان، که علیرغم قبول مسئولیت گروه «انصارالله یمن» به جمهوری اسلامی نسبت داده شد، نارضایتیهای خفتهای را نزد رهبران ریاض برانگیخت.
رهبران مسکو در اجرای طرحی مشابه با بازگشت فعال به سوریه در سال ۲۰۱۵ میلادی و تحکیم گام به گام حضور نظامی در منطقه آبهای مدیترانه، حضور محسوس در منطقه خلیج فارس را تدارک میبینند و در پیشبرد این طرح، توسعه مناسبات با کشورهای عرب همسایه جنوبی ایران از اهمیت خاص برخوردار است.
نگرانی عمده رئیسجمهور آمریکا در سال پایانی دولت کنونی، تجدید انتخاب و راه یافتن دوباره به کاخ سفید است حال آنکه خاورمیانه، از جنوب غربی آسیا تا شاخ آفریقا، روزانه شاهد برخوردها و بروز رویدادهایی است که در غیبت یک نیروی تثبیتکننده و فقدان نقش رهبری، میتوانند امنیت منطقه را با بحرانی بزرگ روبهرو سازند.
سیاست دولت کنونی آمریکا در مورد واگذاری مسئولیت مواجه با مشکلات خاورمیانه به قدرتهای محلی و کاهش گام به گام تعهدات نظامی امنیتی منطقه، بار دیگر، چند روز بعد از اعلام خروج نیرو های نظامی ایالات متحده از شمال سوریه و باز گذاشتن دست ترکیه در اجرای عملیات نظامی «چشمه صلح» در مرزهای مشترک و کردنشین با همسایه جنوبی، مورد تأکید رئیسجمهور آمریکا قرار گرفت: «جنگ با گروههای مختلف صدها سال است که ادامه دارد و آمریکا اصلاً نباید در خاورمیانه حضور میداشت- جنگهای احمقانه دیگر برای ما تمام شد».
روسیه به عنوان یک قدرت محلی آماده پرکردن خلأ ناشی از کاهش آهسته و پیوسته تعهدات و حضور آمریکا در منطقه است و خلیج فارس صحنه قدرتنمایی تازه پوتین در ثروتمندترین و در عین حال متلاطمترین آبهای جهان.
پوتین تیزبینتر از استالین
اتحاد شوروی سابق نخستین کشور جهان بود که در سال ۱۹۲۶ مناسبات کامل سیاسی با «پادشاهی حجاز» را برقرار کرد و در سال ۱۹۳۵ یک سفیر مسلمان به نام کریم حکیماف را که از منطقه تاتارستان بود به کشور تازه تأسیس عرب فرستاد.
استالین شاید اهمیت و آینده خلیج فارس را به درستی درک نمیکرد و با وجود تحریک، مداخله مستقیم و پشتیبانی فعال از اقدامات تجزیهطلبانه، از جمله ایجاد جمهوریهای ساختگی آذربایجان و کردستان، به منظور تضعیف ایران، نگاه و نظر جدی به کشورهای عرب حاشیه جنوبی خلیج فارس نداشت.
مناسبات محدود مسکو-ریاض در سال ۱۹۷۹ و پیامد هجوم ارتش سرخ به افغانستان و تشکیل حکومت کمونیستی دستنشانده در کابل، به دلیل حمایت عربستان از مجاهدین (همسو با سیاستهای آمریکا در این زمینه) سردتر از پیش شد و این مناسبات غیرفعال، بعد از انحلال شوروی سابق، در سال ۱۹۹۲ بار دیگر به شکل عادی درآمد.
روسیه همراه با عربستان سعودی (نامی که از سال ۱۹۳۲ جانشین نام «پادشاهی حجاز و نجد» شد) یکی از دو صادرکننده بزرگ نفت جهان است و همکاریهای دو کشور طی چهار سال گذشته در جهت تثبیت بازارهای نفت حاکی از نیاز مشابه مسکو و ریاض به ادامه این همکاریهاست.
علاوه بر مناسبات گسترده و سنتی آمریکا با عربستان و نیاز کشور اخیر به استفاده از پیشرفتهترین خدمات، کالا و محصولات صنعتی که عقبماندگی نسبی در حیطه فنآوری مدرن، روسیه را از رقابت با آمریکا، اروپا، چین، ژاپن و کره جنوبی در آن بازار باز میدارد، اقتصاد روسیه و عربستان مکمل یکدیگر نیستند.
یکی از راههای چیره شدن بر این نقطه ضعف کاملاً محسوس، سرمایهگذاریهای متقابل و استفاده از فنآوری پیشرفته وارداتی در اجرای طرحهای مشترک است که اعلام قراردادی به ارزش ۱۰ میلیارد دلار در ۲۵ پروژه مشترک حاکی از پیشرفت مسکو و ریاض در این زمینه است.
نقطه قوت نسبی روسیه برای فعال شدن بیشتر در عربستان صدور فزاینده محصولات نظامی و عرضه امکاناتی برای به چالش کشیدن بازار نسبتاً انحصاری آمریکا و اروپا در عربستان سعودی است – امکان بالقوهای که در فروش سامانه دفاع موشکی اس ۴۰۰ به ترکیه به شکلی موفق برای مسکو عمل کرد و اینک همراه با شماری از دیگر سلاحهای روسی، از جمله نوع بهروز شده تفنگ نیمه خودکار کلاشنیکف و سلاحهای ضد تانک در سبد فروش اسلحه به عربستان سعودی (و قطر) قرار گرفته است.
نگرانیهای تهران و واشینگتن
بدون شک واشینگتن برای پیشگیری از فروش سامانه موشکی اس ۴۰۰ به عربستان اقدام خواهد کرد و تکیه سنگین نیروی هوایی و دفاع عربستان به سلاحهای آمریکایی و تهدید آمریکا به خودداری از فروش تجهیزات پیشرفته میتواند ریاض را از ادامه این راه باز دارد.
با این وجود ورود دیگر سلاحهای سبک و سنگین روسیه (توپخانه) به عربستان، اجرای طرحهای مشترک صنعتی، مانند احداث پالایشگاه نفتی، میتواند نقطه آغازی برای گسترش حضور روسیه در عربستان، و دیگر کشورهای عرب حاشیه جنوب خلیج فارس شود.
نگرانیهای تهران در قبال توسعه مناسبات مسکو و ریاض کمتر از نگرانیهای واشینگتن نیست.
اتخاذ موضع بیطرف از سوی پوتین در رابطه با حمله موشکی و پهپادی علیه تأسیسات نفتی عربستان، تروریستی خواندن و محکوم کردن آن (فارغ از اینکه متهم کیست) و بخصوص «قابل مذاکره» خواندن فعالیتهای توسعه موشکی ایران، به شرط جداسازی از فعالیتهای اتمی، موضوع بسیار حساسی است که جمهوری اسلامی در مقابل آن تاکنون مقاومت نشان داده و مطرح کردن موضوع برای نخستین بار از سوی رئیسجمهور روسیه پیش از انجام سفر به عربستان میتواند نگرانیهای جدی در تهران به وجود آورد.
پیش از دیدار پوتین از عربستان و امارات، آمریکا با ارسال شبکه فوق پیشرفته راداری سنتینل، و اعزام سه هزار پرسنل نظامی آمریکایی به منظور تقویت دفاع هوایی عربستان گامی در جهت کاهش نگرانیهای دولت سعودی در قبال تهدیدهای جمهوری اسلامی برداشت، اما دستهای دولت تهران برای باز داشتن پوتین از نزدیکی بیش از حد به عربستان تا حدودی بسته است.
تهران با انجام یک رزمایش دریایی مشترک با روسیه طی چند هفته آینده در فاصله تنگه هرمز تا آبهای مجاور چابهار موافقت کرده و ممکن است شماری از ناوهای جنگی روسیه بعد از پایان رزمایش به بهانه همکاریهای فنی و آموزشی در آبهای ایران باقی بمانند و علاوه بر چابهار، در بند بوشهر پهلو بگیرند.
توقف طولانی ناوهای روسی در بندرهای ایرانی خلیج فارس (بندر عباس و بخصوص بندر بوشهر) شبیه استقرار آنها در بندر طرطوس سوریه در آبهای مدیترانه، و همچنین امکان دادن اجازه استفاده نیروی هوایی روسیه از پایگاه هوایی بوشهر به منظور ارائه خدمات پشتیبانی هوایی از واحدهای دریایی، مشابه خدمات پایگاه هوایی حمیمیم سوریه در نزدیکی طرطوس، امتیازی است که تهران ممکن است به منظور تحبیب همسایه شمالی و اثبات دوستی در اختیار روسیه قرار دهد.