لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ تهران ۰۰:۴۷

«ترور در اهواز» و واکنشی که می‌تواند خطرناک‌تر باشد


سخنان تحریک‌آمیز دولتمردان عربستان در یکی دو سه سال اخیر یا ارتباط آنها با برخی گروه‌های خشونت‌گرای مخالف حکومت ایران می‌تواند به حمایت ریاض از «حادثه تروریستی و انزجارآور» اهواز تلقی شود، ولی برای اثبات نقش عربستان و متحدانش و اقناع بین‌المللی، به خصوص در شرایطی که جمهوری اسلامی به دلیل معضلات در خارجی‌اش حرف و مدعایش در عرصه جهانی به راحتی پذیرفته نمی‌شود و خودش هم از این سخنان تحریک‌آ‌میز و ارتباطات بحث‌انگیز با گروه‌های تندرو در منطقه بری نیست، اسناد و مدارک بیشتری لازم است.

حملات خشونت‌بار در منطقه خوزستان در سال‌های اخیر از جمله از سوی گروه‌هایی که ظاهراً با حمله روز شنبه بی‌ارتباط نیستد بارها تکرار شده، ولی تمرکز تبلیغاتی ایران بر نقش عربستان سعودی عمدتاً در حمله اخیر اهواز بروز پیدا کرده است.

این نیز هست که این شیوه، یعنی ربط‌دادن فوری هرگونه ترور و خشونت به کشور مخالف یا متخاصم، در آن سو هم سابقه و سبقه دارد. از عربستان و کشورهای حوزه خلیج فارس تا نیجریه و مراکش و ... عمدتاً در اثبات اتهامات خود علیه جمهوری اسلامی به اظهارات و مواضع رهبران نظامی و سیاسی این کشور استناد کرده‌اند. زمانی که سردار قاسم سلیمانی در تهدیدی بی‌سابقه علیه بحرین نوشت که اگر حکومت این کشور علیه رهبر اپوزیسیون اقدامی انجام دهد با مقاومت مسلحانه مردم روبه‌رو خواهد شد و فنای خود را رقم خواهد زد یا زمانی که محمدعلی جعفری، فرمانده سپاه پاسداران، از «ایجاد هسته‌های مقاومت مسلحانه» در کل منطقه و بیرون آن خبر می‌دهد، صرف نظر از اینکه این حرف‌ها تا چه حد ما به ازای عملی پیدا کرده یا بکند، به هر صورت محمل و مدرک مناسبی به دست کشورهای مخالف ایران در منطقه می‌دهند تا اقدامات خشونت‌بار و تحریک‌آمیز در کشور خودشان را به درست یا نادرست به ایران ربط دهند.

واکنشی بدتر از پیامد ترور

منتهی صرف نظر از این که نقش عربستان در حمله اهواز واقعاً چه و چقدر بوده و تبلیغات گسترده در این زمینه تا چه میزان با واقعیت ترور ارتباط دارد و تا چه حد معطوف به به‌دستگیری فضای تبلیغاتی در آستانه مجمع عمومی سازمان ملل و گرفتن میدان از تبلیغات و تلاش‌های دولت ترامپ و متحدان برای فشار بر ایران در این مجمع است، و نیز صرف نظر از اینکه تا چه حد این تمرکز تبلیغاتی بر عربستان واقعی یا متوجه در سایه قرار دادن ضعف تدابیر و اقدامات امنیتی برای مراسم رژه یا کلاً مسائل و معضلات داخلی در به هدف خوردن تیر ترور است، واکنش حساب‌نشده ایران هم (چه اتهامات علیه عربستان درست باشند یا نباشند) می‌تواند موجد خطراتی به مراتب بیشتر شود.

حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه در مؤسسه کیهان، یک روز بعد از این اقدام، نکاتی را نوشته که به راحتی می‌تواند علیه ایران از آن استفاده شود و تبلیغات درست و نادرست در مورد «حمایت ایران ار تروریسم» خوارک تازه‌ای پیدا کند. شریعتمداری در شماره روز یکشنبه کیهان نوشته است تا هنوز فضا داغ است و کینه مردم هم بالاست باید انتقام گرفت، آن هم به هر ترتیبی که شده:

«حمله تروریستی دیروز به وضوح از دست‌های خالی دشمن در مقابله با ایران اسلامی حکایت می‌کند و این فرصت را نباید نادیده گرفته و از دست داد. به قول سعدی؛
چو دستت رسد مغز دشمن بر آر
که فرصت فرو شوید از دل غبار
وقتی آمریکا و اسرائیل و پادوهای فکسنی آنها نظیر عربستان و امارات، حمله به نظامیان و زنان و کودکان را عملیات تروریستی نمی‌دانند! چرا باید مقامات و مسئولان نظامی و امنیتی آنها در هر نقطه دنیا که هستند و با هر پوششی که ظاهر شده‌اند، از آتش انتقام در امان باشند؟! مخصوصاً آن که هواداران جان بر کف ایران اسلامی در جای‌جای دنیا کم نیستند و جا دارد از این پس جرثومه‌های فساد و تباهی از سایه خود هم بترسند.»

به عبارتی اگر سناریوی سه سال پیش ترور سفیر عربستان در آمریکا توسط ایران سس و محتوای ضعیفی داشت و هنوز هم پرونده‌اش در ابهام مانده است، فتوای حسین شریعتمداری چه عملی شود و چه نشود، خوراک خوبی برای پروبال دادن و تکمیل چنین سناریوهایی، وصل‌کردن هر چه بیشتر هر اقدام تروریستی در جهان به جمهوری اسلامی و تشدید فشار بین‌المللی به ایران و منزوی‌سازی بیشتر آن است.

برخی از محافل و شخصیت‌ها در ایران حتی از زدن ضربتی مستقیم به عربستان سخن گفته‌اند، یعنی اقدامی نظامی به جریان بیافتد، و این یعنی نان خردکردن برای سفره آن محافلی در عربستان و در منطقه که به تضعیف ایران از طریق تحریم‌های سنگین و فشارآوردن بر گلوگاه اقتصادی‌اش قانع نیستند و درهم کوبیدن بیشتر آن تا حد تجزیه‌اش را طلب می‌کنند، از جمله با اتکا به توان نظامی آمریکا. به عبارتی، هرگونه اقدام ماجراجویانه علیه عربستان محمل مناسبی است برای تلاش دیرینه ریاض در راستای قانع‌کردن واشینگتن به دستیازی به اهرم نظامی یا دستکم محاصره نظامی ایران.

امنیت ایران راه‌حل بهتری دارد

علاوه بر مواضع تحریک‌آمیزی همچون موضع حسین شریعتمداری، صداهایی دیگری هم از ایران به گوش رسید که حمله موشکی تازه حوثی‌ها به عربستان را نوعی «انتقام از عربستان به خاطر ترور دیروز اهواز» معرفی کرده‌اند. این حرف در راستای همان سخنی است که یکی از فرماندهان سپاه در اواسط مرداد بر زبان آورد. او گفت که حمله حوثی‌ها به دو کشتی عربستان به خواست ایران صورت گرفته است.

بعداً البته این خبر درز گرفته شد، ولی بازتاب آن را نتوانستند جمع و جور کنند و همچنان به آن به عنوان پشتیبانی ایران از حملات موشکی آنها به عربستان استناد می‌شود.

در مجموع راه‌حل جنگ نیابتی و تبلیغاتی میان ایران با عربستان و اسرائیل که قسماً تحرکات خشونت‌گرای گروه‌های مخالف در هر کشور هم به درست یا نادرست در آن غالب جا داده می‌شود، تهدید و شاخه و شانه‌کشیدن‌های بیشتر نیست.

ورای گشایش و تحول در عرصه داخلی و تقویت انسجام ملی، ایران با تجدیدنظر در سیاست‌های منطقه‌ای‌اش، از جمله در مقوله مربوط به موجودیت اسرائیل و تغییر در عملکردش در کشورهای همسایه که صحنه کشاکش و رقابت آن با دیگر قدرت‌های منطقه‌ای است، بهتر می‌تواند تندروها را در عربستان و اسرائیل منزوی کند.

چنین رویکردی که زمینه تعامل منطقه‌ای میان تهران و ریاض و سایر پایتخت‌های مخالف را فراهم می‌آورد و مالا به ایجاد مناسباتی متوازن با آمریکا و غرب منجر شود بهتر می‌تواند امنیت داخلی ایران را تأمین کند و حمایت احتمالی این یا آن کشور خارجی از گروه‌های خشونت‌طلب و تروریست را منتفی سازد. بحران مربوط به برجام هم راه‌حلی مختص به خود و غیرمرتبط با راه‌حل یادشده ندارد.

با اظهارات و مواضع اعلام‌شده در تهران و به رغم فشار سنگین تحریم‌ها بر دوش مردم، به نظر نمی‌رسد که پس از ۴۰ سال هم، هنوز جمهوری اسلامی آماده سمت‌گیری در این راستا باشد، ولی در سیاست امر ناممکنی وجود ندارد.

نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
XS
SM
MD
LG