بیش از سه ماه است که دنیا مبتلا به ابربحران زیستی کرونا شده و زندگی عادی میلیاردها انسان و فعالیتهای اقتصادی مختل شده است. چنین اتفاق نادری دنیا را غافلگیر کرده و جامعه جهانی هراسان به عبور با کمترین هزینه از این بلای بزرگ طبیعی میاندیشد که با توجه به حجم بالای نادانستهگی پیرامون ویروس کرونا بسیار دشوار است.
موج اول بیماری کووید-۱۹ که از شهر ووهان چین شروع شد و سپس به آسیا، اروپا، آمریکا، اقیانوسیه و آفریقا سرایت یافت، پیشبینی میشود در آخر تابستان امسال فروکش کند. اما احتمالاتی وجود دارد که موج دوم آن شکل گرفته و دنیا را بعد از تابستان نیز گرفتار سازد.
اما فعلاً بعد از متوقف شدن این بیماری فوق در چین امیدواریها وجود دارد که این همهگیری جهانی، الگوی مشابهی را در جاهای دیگر دنیا طی کند. اما چگونگی گسترش و توزیع جهانی ویروس کرونا مانند خود آن مرموز و توأم با عوامل ناشناخته متعددی همراه است.
نحوه توزیع علیرغم وجود شباهتهای کلان از الگوی ثابتی پیروی نکرده و نمیتوان میزان فراوانی بیماران و درگذشتگان را به صورت تکعاملی تبیین کرد. میزان شدت و عمق شیوع کووید-۱۹ در کشورها تابعی از متغیرهای مختلفی چون نوع سبک زندگى، تراکم جمعیت، ميزان همکارى مردم، وضعیت ساختار مدیریت بحران، سطح امکانات و تجهیزات معالجه و درمان و وسایل مراقبتى، وجود زيرساخت براى پیشگیری، دفاع و مهار اپيدمى، قدرت و توان حاکمیت در اعمال سریع اقتدار، میزان قدرت سیستم ایمنی بدن در متوسط اعضای جامعه، هماهنگی بالای نظام سیاسی، پتانسیل انجام تست تشخیص، توان قرنطینهسازی، انسجام در ساختار تصمیمگیری، نوع و کیفیت نظام بهداشت و درمان، درجه توریست پذیری کشورها، توان مالی و لجیستیکی دولتها، قابلیتهای نهادهاى دولتى در مدیریت بحران زيستى، قدرت نهادهاى مدنى و رسانهها در بهبود مدیریت بحران، توزیع سنی جمعیت و … است.
اما اولین مانع برای فهم اینکه الگوی توزیع کووید-۱۹ در جهان چگونه است، بیاعتمادی به بخشی از آمارهای رسمی است. شواهد قابل اعتنا و معتبری وجود دارد که نشان میدهد برخی از دولتها به مهندسی و دستکاری در شمار ابتلا و تلفات انسانی روی آوردهاند.
در مورد چین تحقیقات و بررسیها نشان میدهد که آمار واقعی به احتمال زیاد دستکم ۱۶ برابر بیشتر از اطلاعات رسمی منتشر شده است. در مورد ایران بر اساس نظر یکی از مسئولان سازمان بهداشت جهانی احتمالاً ارقام درست پنج برابر آمار رسمی است. در مورد صحت اطلاعات ارانه شده از سوی کشورهای عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر، کویت، مصر، عراق، ترکیه، روسیه و … نیز شکهای جدی وجود دارد. البته در آمار کشورهای دیگر هم خطا وجود دارد ولی میزان در حدی نیست که الگوی واقعی را دگرگون سازد.
اما ورای این تردیدها، تجزیه و تحلیل آمارهای رسمی و بخصوص شمار قربانیان نشان میدهد رابطه معناداری بین نوع نظامهای سیاسی اعم از دمکراسی و اقتدارگرا و عملکرد دولتها در مواجهه با کووید-۱۹ وجود ندارد. ضریب همبستگی بین آمار نسبی فوتیها با ویژگی حکومتها (دمکراسی- اقتدارگرا) عدد پایینی در حد ۰.۱۷ است که آشکار میسازد رابطه خطی ضعیفی بین این دو برقرار است.
ولی اگر فهرست کشورهایی را که آمار فوق در آنها تا مقطع زمانی چهارم آوریل یک به پایین است، در نمودار زیر در نظر بگیریم و این نکته که برخی از آنها مثل روسیه و کشورهای امریکای لاتین و آفریقایی در آغاز راه هستند را نیز نادیده بگیریم، باز میبینیم که اکثر کشورهایی که نظام سیاسی و اقتصادیشان لیبرال دمکرات و سوسیال دمکرات است در این فهرست قرار دارند؛ بخصوص عملکرد هنگ کنگ، تایوان، مالزی، سنگاپور، تایلند، اندونزی، سریلانکا و ژاپن در مهار کرونا جالب توجه است که با چین همسایه بوده و مراودات فرهنگی و تجاری گسترده دارند. هنگ کنگ بخشی از قلمرو چین هستند که نظام اداری و سیاسی متفاوتی دارد.
۱۰ کشور اول دنیا به لحاظ تلفات انسانی بر اساس آمار رسمی تا چهارم آوریل ۲۰۲۰ عبارتند از ایتالیا، اسپانیا، آمریکا، فرانسه، بریتانیا، ایران، چین، آلمان، هلند و بلژیک که شش تای آنها در گروه جی ۲۰ قرار دارند؛ البته در بین کشورهایی که آمار نسبی آنها به ازای هر میلیون نفر از جمعیتشان زیر یک است، کشورهای روسیه، اندونزی، ژاپن، آرژانتین، مکزیک، عربستان سعودی و آفریقای جنوبی نیز در گروه جی ۲۰ قرار دارند. بنابراین سطح توسعهیافتگی و رشد اقتصادی نمیتواند وجه تمایز در عملکرد مقابل کرونا باشد.
از لحاظ تراکم انسانی در جوامع نیز نمیتوان به صورت فیصلهبخش خط تمایز کشید. البته به صورت نسبی میتوان انتظار داشت در شهرهایی که جمعیت به صورت فشردهتری در مناطق زندگی میکنند، چرخه انتقال ویروس کرونا سریعتر گردش یابد.
اما میتوان در تبیین کشورهایی که شمار قربانیان بالایی دارند، مسئله صنعت گردشگری را دخیل دانست که باعث سرایت گسترده و کنترلناپذیر ویروس کرونا شده است؛ البته در بین آنها ایران تا حدی استثناست که جمعیت توریست بالایی ندارد اما ارتباطات گسترده تجاری و سیاسی با چین دارد و در سالیان اخیر جمعیت طلاب چینی در حوزههای علمیه ایران، رشد ملموسی داشته است. البته باز توریسم نمیتواند عامل قطعیت بخش باشد، چون کشورهایی مانند کامبوج، مصر، هند هم گردشگر بالایی دارند اما در مواجهه با کرونا در وضعیت قرمز فعلاً قرار نگرفتهاند.
هرم سنی جمعیت و بخصوص درصد بالای افراد بالای ۶۰ سال اگرچه شمار بالای جانباختگان در ایتالیا و اسپانیا را روشن میسازد اما باز نمیتواند به تنهایی تبیینکننده باشد، چون نمونه ژاپن وجود دارد که تعیینکنندگی رابطه سن بالا و مرگ ناشی از کووید-۱۹ را باطل میسازد.
بین خرافات مذهبی در ایران و ایتالیا میتوان ارتباطات غیرخطی با شمار قربانیها برقرار ساخت. البته فروپاشی ساختار درمان به دلیل افزونی تقاضا بر عرضه امکانات پزشکی حساس مانند تخت ای سی یو و دستگاه کمک تنفسی نقش مهم در شمار بیش از حد قربانیها در ایتالیا، اسپانیا و در بخشی از شهرهای ایران ایفا کرده است.
بررسی ژنومی و عوامل نژادی نیز روشن میسازد که آفریقاییها و آمریکاییهای آفریقاییتبار، هندیها و هندیتبارها و عربها، به طور نسبی مقاومت بهتری در برابر ویروس کرونا نشان دادهاند؛ اگرچه در این خصوص نیز نمیتوان نتیجهگیری کلی و عمومیت بخش انجام داد.
در نهایت میتوان نوع عملکرد دولتها و بخصوص ساختار درمانی و حفاظتیها آنها را در نظر گرفت که اثرگذاری قابل توجهی داشته است و البته همچنان مانند دیگر پدیدههای بشری و طبیعی نقش تصادف را نیز نمیتوان نادیده گرفت.
به این ترتیب تجزیه و تحلیل اجمالی یادشده نشان میدهد الگوی پراکنش ویروس کرونا در دنیا و پیامدهای مرگبار آن پیچیده بوده و تبیین ان نیازمند مدل چندمتغیری است که همافزایی ناشی از تأثیر متقابل متغیرهای انفرادی وضعیت نهایی توزیع بیماری کووید-۱۹ در هر کشور و مناطق تشکیلدهنده آن را روشن میسازد. تدوین این مدل نیاز به اطلاعات و تحقیقات گستردهای دارد.