بهتازگی نمونه سؤالات آزمون استعدادهای درخشان سال ۹۹ در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میدهد چه تلاش پیگیرانهای برای مغزشویی سیستماتیک در جریان است.
یادداشتی از عرفان کسرایی: در رمان «۱۹۸۴» پلیس مبارزه با جرایم فکری و آنچه وزارت حقیقت نامیده میشود، با استفاده از دستگاه تلهاسکرین، همهچیز را کنترل میکند. همه باید به این باور برسند که به جز آنچه حزب میگوید، هیچ چیز دیگری درست نیست.
یکی از وجوه اشتراک حکومتهای استبدادی و تمامیتخواه این است که آنها همه امور زندگی و جامعه را به آموزههای فکری ایدئولوژی حزب حاکم میآلایند.
در چنین حکومتهایی، همهچیز زیر سایه ایدئولوژی قرار میگیرد و از موسیقی گرفته تا تئاتر و سینما، از علم گرفته تا ورزش و سرگرمی، باید در خدمت ایدئولوژی حکومتی باشد.
موسیقی تبدیل میشود به سرود و آهنگهای انقلابی، برنامههای طنز و سرگرمی تبدیل میشوند به ابزار پروپاگاندا و تبلیغات حزب، و حتی علم و مراکز علمی نیز از آسیب مغزشویی ایدئولوژی حکومت در امان نمیمانند.
در ایران حدفاصل سالهای ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲، اولین موج اسلامیسازی دانشگاهها با اخراج اساتید و دانشجویان آغاز شد تا با راهاندازی انقلاب فرهنگی، دانشگاه از آنچه عناصر غربی نامیده میشد پاکسازی شود.
عبدالکریم سروش در یکی از سخنرانیهای خود در آن سالها میگوید: «دانشگاهها میباید سراپا عطر و بوی اندیشه اسلامی را به خودشان بگیرند و این گلستان، گلستان معطری باشد که هرگاه کسی و جویندهای وارد آن میشود، از همان ابتدا مشامش به این بوی دلنواز عطرآگین بشود.»
این تلاش علمستیزانه تنها به سیاست گزینش استاد و دانشجو محدود نمیشد و تغییر و تحول متون درسی مدارس و دانشگاهها را نیز هدف قرار داده بود.
جلسههای گزینش یا فرستادن مأمور تحقیق برای بررسی میزان پایبندی متقاضی به شعائر انقلابی، در دهه شصت به اوج خود رسید. سؤالاتی که در این جلسات طرح میشد، از شرکت در راهپیمایی تا نماز میت و احکام روزه را شامل میشد تا وفاداری فرد به ایدئولوژی حزب حاکم اثبات شود.
انقلاب فرهنگی درست با همین رویکرد، نه تنها بر اخراج اساتید و دانشجویان غیرانقلابی بلکه بر «تحول محتوایی در رشتههای علوم انسانی و علوم اجتماعی بر مبنای ارزشهای اسلامی» تأکید داشت.
از شورای تخصصی تحول و ارتقای علوم گرفته که در سال ۱۳۸۸ توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی راهاندازی شد تا سند ۷۴ صفحهای با عنوان پرطنین سند نقشه جامع علمی کشور، همه و همه، بخشی از یک پروژه عظیم با بودجههایی کلان برای اسلامیزه کرده متون درسی و مغزشویی سیستماتیک و ترویج ایدئولوژی انقلابی به شمار میرود که تا امروز چیزی حدود چهل سال از آن میگذرد.
نمونه سؤالات امتحانی سراپا با عطر و بوی اندیشه انقلابی
اگرچه آرزوی طراحان انقلاب فرهنگی مبنی بر اینکه دانشگاهها سراپا عطر و بوی اندیشه اسلامی را به خودشان بگیرند در عمل هرگز محقق نشد، اما نهادهای انقلابی با گذشت چند دهه از بهمن ۵۷، هنوز دست از تلاش برای سیطره ایدئولوژی بر فضای دانشگاهها و مدارس و همچنین بر متون درسی برنداشتهاند.
در روزهای گذشته بخشی از نمونه سؤالات آزمون ورودی پایه دهم مدارس استعدادهای درخشان سال تحصیلی ۹۹ در شبکههای اجتماعی منتشر شد که نشان میداد چه تلاش پیگیرانهای برای مغزشویی سیستماتیک در این سطح در جریان است.
طراحان سؤال، ماجرای اصابت موشک به خودروی قاسم سلیمانی را با ادبیات ایدئولوژیک، موضوع سؤالات ریاضی و فیزیک قرار دادهاند و از متقاضیان میخواهند فواصل حرکت و ساعت فرود و زمان اصابت موشک را محاسبه کنند.
فراتر از اینها، پرسشهای دروس دانشگاهی حتی در علوم و مهندسی نیز گاهی با مفاهیم حجاب، وضو، روزه و آموزههای ایدئولوژیک حکومت طرح میشود. گاهی از دانشآموز خواسته میشود که مسیر منحنی بین دو نقطه را به شکلی به هم متصل کند که طی مسیر به نامحرم برخورد نکند یا گاهی از دانشجو خواسته میشود ورودی و خروجی دهانه پمپ آب را به شکلی محاسبه کند که برای وضو گرفتن یک جمعیت فرضی در صحن یک امامزاده در بالای کوه مناسب باشد.
نگاهی به سیر تحول متون درسی و حتی سؤالات کنکور بهخصوص در دهههای اخیر نشان میدهد که نظام آموزشی بیش از هر زمان زیر تیغ ترویج ایدئولوژی حکومت تکحزبی جمهوری اسلامی قرار گرفته است.
در کنکور تحصیلات تکمیلی فلسفه علم، موضوعاتی چون کلیات فرهنگ و تمدن اسلامی اضافه شده است و متقاضیان برای قبولی در رشتهای که اساساً هیچ ربطی به دین ندارد، مجبور به مطالعه در زمینه قواعد صرف و نحو زبان عربی، معماری اسلامی، تاریخ دوران اسلامی، نجوم و داروسازی در دوران اسلامی و کتابهای مرتضی مطهری، مصباح یزدی و بسیاری از منابع آموزشی فلسفه اسلامی هستند.
اگر مغزشویی ایدئولوژیک در دهههای نخست پس از انقلاب اسلامی بیشتر از طریق سرودهای انقلابی، مسابقات تواشیح و احکام در مدارس پیگیری میشد، اینک بیش از هر زمان به کتابهای درسی و نمونه سؤالات امتحانی راه پیدا کرده است.
و اگر تحولات اخیر را معیار قرار دهیم، قرار است علاوه بر افزودن داستانهای قاسم سلیمانی به کتابهای درسی، موضوعاتی تحت عنوان «جنایات و توطئههای آمریکا» نیز از مهرماه ۹۹ وارد دروس عمومی مقطع کارشناسی دانشگاهها شود.