لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳ تهران ۰۰:۴۵

استقبال از بایدن با موشک جدید و اورانیوم فلزی؛ چرا؟


از زمان شکست دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، و اطمینان خاطر جمهوری اسلامی از علاقه دولت جدید آمریکا به بازگشت به برجام و فشار اروپا بر آمریکا برای انجام چنین کاری در کوتاه‌ترین زمان ممکن، رهبران جمهوری اسلامی برخلاف دوران ریاست جمهوری ترامپ، رویکردی تهاجمی‌ در پیش گرفته‌اند.

این نخستین بار نیست که رهبران جمهوری اسلامی، هنگامی که تا حد زیادی قانع شده‌اند که طرف مقابل واکنش تندی نشان نمی‌دهد، بر حجم و سرعت اقداماتی که مایه نگرانی و اختلاف بوده می‌افزاید. اما آیا چنین رویکردی، همیشه به نتایج دلخواه جمهوری اسلامی منجر خواهد شد؟

در حالی که آمریکا، در بحران داخلی کم‌سابقه‌ای گرفتار است و اولویت اصلی و اولیه رهبران این کشور، مهار کرونا و ترمیم شکاف‌های عمیق داخلی است، جمهوری اسلامی فرصت را برای افزایش فشار بر غرب، و به‌طور مشخص آمریکا، و تلاش برای گرفتن امتیازات بیشتر و یاد حداقل دادن امتیازات کمتر در مذاکراتی که وقوع آن اجتناب‌‌ناپذیر می‌نماید، مهیا دیده است.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که نامش در دوران ریاست جمهوری ترامپ در فهرست گروه‌های تروریستی قرار گرفت، روز جمعه از آزمایش موشک‌های بالستیک جدید و پهپادهای تازه خود خبر داد.

مانور نظامی روز جمعه، سومین رزمایش نظامی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی در کمتر از دو هفته گذشته بوده است.

هرچند، آغاز دور تازه تحرکات نظامی، به نوعی با فرارسیدن سالگرد کشته شدن قاسم سلیمانی مرتبط بود، اما این اقدامات بیش از آنکه جنبه انتقام‌جویی داشته باشد، هشداری است که در درجه اول لغو و یا کاهش تحریم‌ها و در گام دوم تغییر نتیجه مذاکرات جدید را مد نظر دارد.

با آنکه حتی حدس‌هایی در باره احتمال حمله نظامی به ایران در آخرین روزهای ریاست جمهوری دونالد ترامپ مطرح شده بود، اما اکنون کاملا روشن شده است که او در سایه تحولات داخلی آمریکا در موقعیتی نیست که بتواند به نیروهای مسلح آمریکا دستور شروع جنگی تازه یا حتی درگیری نظامی محدودی را بدهد.

هفته پیش نانسی پلوسی، رئیس دموکرات مجلس نمایندگان آمریکا خبر از آن داده بود که فرماندهای بلندپایه ارتش آمریکا به او در باره بی‌نتیجه ماندن تلاش احتمالی دونالد ترامپ برای یک حمله هسته‌ای و یا حتی آغاز یک جنگ جدید اطمینان خاطر داده‌اند.

رهبران جمهوری اسلامی که در دوران ریاست جمهوری ترامپ، خود را بیش از هر زمان دیگر در آستانه حمله قدرتمندترین ارتش جهان می‌دیدند، اکنون با آسودگی خاطر بیشتری بر فرآیندی متمرکز شده‌اند که یک هدف را بیشتر دنبال نمی‌کند: لغو تحریم‌های اعمال شده در دو سال گذشته.

روش جمهوری اسلامی برای دستیابی به این هدف، روشی آشناست: تشدید فعالیت‌هایی که مایه نگرانی بوده، از غنی‌سازی اورانیوم و توسعه برنامه‌های هسته‌ای گرفته تا برنامه‌های موشک‌های بالستیک و نیز تقویت حضور در منطقه.

پیام این اقدامات برای اروپا و آمریکا روشن است: اگر می‌خواهید کارهایی نکنیم که مایه نگرانی شما شود، پس باید تحریم‌ها را لغو کنید و دست از اعمال فشار در هر حوزه‌ای علیه جمهوری اسلامی بردارید؛ در غیر این صورت، همه این اقدامات در ابعادی وسیع‌تر پیگیری خواهد شد.

درست به همین دلیل است که همزمان با سه مانور نظامی در کمتر از دو هفته، غنی سازی اورانیوم وارد ابعاد جدیدی می‌شود و از آغاز تولید اورانیوم فلزی سخن گفته می‌شود و همزمان، به عنوان مثال، نیروهای حوثی به پهپادهای جدید مجهز می‌شوند.

در کنار این اقدامات علنی، سخنرانی جمعه گذشته علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، هم آشکار نشان داد که او پس از مدت‌ها بار دیگر خود را در موقعیتی می‌بیند که با لحنی تهاجمی و تقابل‌جویانه، طرف‌های غربی را تهدید کند.

اما با وجود همه این اقدامات، نباید از یاد برد که رهبران جمهوری اسلامی در نهایت درکی واقع‌بینانه از قدرت خود و طرف مقابل دارند و به نظر نمی‌رسد که آنان با هدف درگیر شدن در جنگی تمام عیار دست به این اقدامات تهاجمی می‌زنند. مجموعه اقدامات جمهوری اسلامی، از تقویت نیروهای هوادار خود در منطقه گرفته تا توسعه برنامه‌های موشکی و هسته‌ای در این مرحله، بیش از آنکه ماهیت و هدف نظامی داشته باشد، اقدامی است برای هراسان کردن طرف مقابل و ترغیب آنان به لغو تحریم‌ها یا دست کم رفع برخی از اصلی‌ترین تحریم‌ها در این مرحله.

اگر رهبران جمهوری اسلامی قصد درگیری نظامی و نه فقط لغو تحریم‌ها و ادامه روش خود در چند دهه گذشته را مد نظر نداشتند، قاعدتا باید به وعده خود برای گرفتن «انتقام سخت» کشته شدن قاسم سلیمانی عمل می‌کردند و یا به حملات گسترده اسرائیل به سوریه که اخیراً ابعاد تازه و کم‌سابقه‌ای یافته جواب می‌دادند.

اما چنین رفتاری در دستور کار رهبران جمهوری اسلامی نیست. برای آنها، این مهم‌تر است که در شرایط فعلی به‌عنوان مثال، رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین‌المللی اتمی هشدار دهد که برای نجات برجام تنها چند هفته فرصت باقی است.

اقدامات جمهوری اسلامی در چنین چارچوبی قابل درک و تفسیر است و مقامات نظام هم البته پنهان نمی‌کنند که هممه این اقدامات می‌تواند مجدداد متوقف شود، به شرط آنکه ابتدا تحریم‌ها لغو شوند و یا روند لغو تحریم‌ها آغاز شود و سپس اگر لازم بود کارهای دیگر، مانند برگشت آمریکا به برجام و یا حتی دور تازه مذاکرات آغاز شود.

با توجه به تمایل عمیقی که در دولت جدید آمریکا برای مهار بحران هسته‌ای جمهوری اسلامی از طریق مذاکره و توافقاتی مانند برجام وجود دارد، بسیاری، کنار گذاشتن سیاست فشار حداکثری از سوی واشینگتن و کاستن از فشاری که اقتصاد جمهوری اسلامی را کاملاً به زانو درآورده، کاملاً محتوم می‌دانند.

با این همه، شرایط در هیچ کجا مانند پنج سال پیش نیست؛ نه در آمریکا و نه در منطقه. حالا همه کشورهای درگیر، تجربه‌ای از یک توافق هسته‌ای و نتایج آن را در ذهن دارند. رقبای منطقه‌ای، مانند اسرائیل و عربستان، ناشکیباتر شده‌اند و حتی اروپای مدافع برجام هم پذیرفته که چنین توافقی به تنهایی نه کافی است و نه کارساز.

به همین دلیل، حتی اگر جمهوری اسلامی رفتاری تهاجمی هم در پیش نمی‌گرفت، می‌شد انتظار داشت که با خروج مدافعان سیاست فشار حداکثری از کاخ سفید، از شدت تحریم‌ها کاسته شود و جمهوری اسلامی، اگرچه نه با فراغ بال، اما با سهولت بیشتری به برخی از منابع مالی کشور دست یابد.

در عوض اقداماتی نظیر تولید اورانیوم فلزی و یا آزمایش موشک‌های بالستیک جدید، می‌تواند امکان رسیدن به توافقی درازمدت را کاهش دهد؛ زیرا یک بار دیگر، با تقویت موضع کسانی که به طور کلی با نیات و اهداف جمهوری اسلامی سر سازش ندارند، به طرف غربی یادآوری می شود که آن کس که در مذاکره روبه‌رویش نشسته، چه اهدافی در سر دارد.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.
  • 16x9 Image

    جمشید برزگر

    جمشید برزگر، تحلیلگر مسایل سیاسی ایران، نویسنده و شاعر است. او پیشتر، تحلیلگر ارشد بی‌بی‌سی در امور ایران، رئیس رادیو و وبسایت بی‌بی‌سی فارسی، و رئیس بخش فارسی دویچه‌وله بوده است.

XS
SM
MD
LG