یادداشتی از علی افشاری: سرانجام بعد از ماهها تلاش خانوادههای جان باختگان، دولتهای اوکراین، بریتانیا، کانادا، آمریکا و سوئد و فشار افکار عمومی جمهوری اسلامی مجبور به انتقال جعبه سیاه (FDR و CVR) هواپیمای شرکت هواپیمایی اوکراین اینترنشنال به فرانسه شد.
اطلاعات این دو جعبه سیاه در هفته آخر تیرماه تا اوایل مرداد در فرانسه به عنوان کشور ارائهدهنده خدمات فنی به خط هوایی اوکراین اینترنشنال بازخوانی شد. جمهوری اسلامی حاضر نشد این کار در کشور آمریکا به عنوان سازنده هواپیما انجام شود.
تورج دهقانی زنگنه رئیس سازمان هوایی کشوری طی گزارشی اعلام کرد که علی رغم «مرسوم نبودن توصیف اطلاعاتی جعبه سیاه از نظر فنی و تخصصی برای عموم مردم» ولی به اصرار وزیر راه و ترابری و حسن روحانی رئیسجمهور او توضیحاتی را ارائه میکند و در پایان تأکید کرد که «هر گونه برداشت سیاسی از اطلاعات جعبه سیاه بازخوانی شده ممنوع است».
این سخن او در واقع تهدید تلویحی نظام را آشکار میسازد که در پی بستن پرونده شلیک به هواپیمایی اوکراینی در پرواز شماره ۷۵۲ است. روندی که با پنهانکاری و انکار شروع شد، سپس به پذیرش مبهم مسئولیت، مقاومت در برابر همکاری کامل با دولتهای طرف اتباع خارجی جان باخته و خرید زمان ادامه یافت، و اکنون با اعلام قطرهچکانی و بهداشتی نتایج تجزیه و تحلیل شلیک به هواپیمای مسافربری اوکراینی در تصور غلط مختومه کردن ماجرا است به شیوهای که تخلفات پوشیده بمانند.
حرفهای تورج دهقانی زنگنه بر خلاف ادعایش ابهامات را افزایش داد و اطلاعات خاصی را ارائه نکرد. البته او گفته که نتایج تجزیه و تحلیل به کشورهای خارجی یادشده منتقل شده تا سئوالاتشان را بپرسند. نماینده اوکراین با استقبال از این اقدام گفته انتظار آنها ابهامزدایی از سوی مسئولان سازمان هوایی و وزارت خارجه جمهوری اسلامی برای توضیح کامل و جامع از چگونگی اتفاق ناراحتکننده فوق است. دولت کانادا موضع انتقادی صریحتری اتخاذ کرد که تا پایان تحقیقات در مورد پرواز ۷۵۲ راه طولانی در پیش است.
تنها اطلاعات جدید این است که تا ۱۹ ثانیه بعد از اصابت موشک اول به نزدیکی هواپیمای اوکراینی، کادر سه نفره خلبانی سالم بوده و علیرغم اضطراب در تلاش برای جلوگیری از سقوط هواپیما بودند، اما بعد از ۱۹ ثانیه هر دو جعبه سیاه از کار میافتند و شش ثانیه بعد (۲۵ ثانیه بعد از انفجار موشک اول)، موشک دوم در نزدیکی هواپیما منفجر میشود. همچنین تأیید شد که هواپیمای اوکراینی در مسیر درست در حال پرواز بوده که هدف پدافند هوایی سپاه پاسداران قرار گرفت و ادعا شد «سهوی و اشتباهی» بوده است.
آنچه بیشتر انتظار میرفت تا اطلاعات جعبههای سیاه روشن کند، اتفاقات تا قبل از انفجار موشک اول است. مسائلی از قبیل اینکه چرا هواپیما با تأخیر پرواز کرده؟ و مکالمه خلبان پرواز ۷۵۲ با برج مراقبت چه بوده است؟ چرا با مسئولان خاطی حتی در صورت پذیرش خطای انسانی برخورد نشده است؟ در حالی که مشاهدات و فکتها نشان میدهد خطا، مدیریتی و سیستماتیک بوده و حتی این فرضیه محتمل مطرح است که دلیل جلوگیری از پرواز هواپیماهای مسافربری بعد از حمله موشکی به پادگان عین السد با هدف انتقامگیری از کشته شدن قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، استفاده از سپرانسانی برای بازدارندگی در برابر واکنش احتمالی آمریکا بودهاست.
سخنان دهقانی پاسخی به این سؤالها نمیدهد؛ با توجه به سابقه پنهانکاری و ضدونقیضگویی در این پرونده به حرفهای او نیز اعتمادی وجود ندارد. البته گزارش او بخشی از نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات جعبههای سیاه است اما تمامی آن نیست و به نظر میرسد به نوعی بستهبندی شده تا بر رویکرد سیاسی نظام اعم از دولت و فرماندهی سپاه پرده افکند.
زنگنه جانشین علی عابدزاده شد که در برابر دوربینهای تلویزیونی خیلی صریح و آشکار در روز اول فاجعه گفت به لحاظ فنی امکان ندارد که پرواز ۷۵۲ هدف حمله موشکی قرار گرفته باشد و به صورت مطلق آن را رد کرد! او بعد از آنکه که سردار علی حاجیزاده، فرمانده نیروی هواوفضای سپاه، قبول مسئولیت کرد مدعی شد که آنها خبردار نشده بودند! اما در ادامه وقایع مرتبط انتشار فایل صوتی مکالمه خلبان پرواز تهران به شیراز با برج مراقبت معلوم شد که سازمان هوایی کشوری از همان ساعتهای اولیه در جریان قرار گرفته بود و حتی از پدافند هوایی سپاه به آنها اطلاع داده و تصریح کرده بودند که به دلایل امنیتی موضوع اعلام نشود.
با توجه به خلافگویی آشکار دولت از مقامات سازمان هوایی کشوری گرفته تا خود حسن روحانی در این پرونده و برخورد پوپولیستی و فریبکارانه او که ابتدا تقلیل ماجرا به خطای یک اپراتور را رد کرد و بعد تغییر موضع داده و از تعقیب خواست محاکمه و معرفی عاملان فاجعه صرف نظر کرد، نشان میدهد تحریف ماجرا و پایان ناقص مشابه دیگر پروندههایی که محصول خطا و تقصیر عناصر حاکمیتی بوده بار دیگر در دستور کار نظام قرار گرفته و هر دو جناح بلوک قدرت بر روی آن توافق کردند.
منتها مشکل نظام این است که فقط با خانوادههای جانباختگان و فشار داخلی مواجه نیست، دولتهای خارجی دخیل در پرونده به دلایل الزامات قانونی در کشورهای متبوعشان نمیتوانند چشم بر خطاها ببندند و با گرفتن غرامت ساکت شوند. جمهوری اسلامی کار دشواری دارد تا این پرونده را بدون قربانی کردن یکی از کارگزاران ببندد.
مقاومت در برابر آشکارسازی کامل ابعاد پرونده و آن را در گیر مرور زمان کردن باعث میشود کشورهای کانادا و بریتانیا و سوئد به سمت تحریمهای هوایی حرکت کنند. دولت آمریکا نیز فرصت مناسبی پیدا میکند تا شرکتهای هوایی اصلی و بزرگ دنیا را در پرهیز از استفاده از آسمان ایران را قانع کند و یا حتی ممنوعیت پرواز بر آسمانهای ایران را طرح کند.
بعد از این اتفاق، برای مدتی خطوط هوایی از آسمان ایران عبور نکردند. تعدادی از آنها بعد از مدتی تصمیمشان را تغییر دادند اما برخی هستند که کماکان از آسمانهای ایران استفاده نمیکنند. صحبتهای انتهایی زنگنه که نتیجه تحقیقات را تأییدکننده ایمنی و اطمینان در پرواز بر فراز آسمانهای ایران معرفی کرد نشاندهنده نگرانی از این اقدام است. علاوه بر آن کشورهای یادشده و حتی اتحادیه اروپا میتوانند اجازه حضور به شرکتهایی هوایی ایران به کشورهای اروپایی را ندهند؛ این مسئله فشار اقتصادی به حکومت را افزایش میدهد.
بنابراین در این شرایط جمهوری اسلامی علیرغم همه تلاشهایی که تا کنون برای رهایی از مخمصه انجام داده ناگزیر به دادن امتیاز است و گرنه با محدودیتها و تحریمهای هوایی جدیدی مواجه خواهد شد.