در بحبوبه تظاهرات ضدخارجی در شرق آلمان که هسته بسیجگر آن را راست افراطی تشکیل میدهد، کتابی بحثانگیز منتشر شده که نسبت به «خطر اسلام و مسلمانها» برای فرهنگ و هویت و اقتصاد اروپا و آلمان هشدار میدهد. واکنشها نسبت به این کتاب هم بحثانگیز است.
ژانویه ۲۰۱۵، حمله جنایتکارانه به دفتر نشریه کاریکاتور شارلی ابدو در پاریس و کشتن شماری از اعضای تحریریه آن در همان روزی اتفاق افتاد که رمان جنجالبرانگیز میشل هولبک هم به بازار آمد. هولبک در رمان انقیاد یا تسلیم (Soumission) سال ۲۰۲۲ فرانسه را تصویر میکند که در انتخابات ریاست جمهوری یک نامزد مسلمان با نامزد حزب افراطی جبهه ملی به دور دوم میروند و همه احزاب چپ و راست برای ممانعت از قدرتگیری نامزد جبهه ملی به نامزد مسلمان رأی میدهند. او پیروز میشود و جمهوری چهارم فرانسه از فردای روز پیروزی به حکومت اسلامی تحت قوانین شریعت و حجاب و ... تبدیل میشود.
بالا گرفتن میدانداری راست افراطی در شرق آلمان (تظاهرات قسماً توأم با خشونت در شهر کمنیتس و بروز فضای ارعاب علیه خارجیها و خبرنگاران و ... در این شهر) در این روزها، پسزمینههای گوناگونی دارد، ولی قتل یک جوان آلمانی به دست دو مرد سوری و عراقی همچون جرقه آن عمل کرده است.
این رویداد هم، تصادفاً همزمان شده با انتشار کتابی از تیلو زارتسین با نام «تصاحب خصمانه» (یا مصادره خصمانه) و با عنوان فرعی «چگونه اسلام مانع پیشرفت و همچون تهدیدی برای جامعه است» (Feindliche Übernahme – wie der Islam den Fortschritt behindert und die Gesellschaft bedroht).
زارتسین سال ۲۰۱۰ هم در مورد «خطر مسلمانها» برای فرهنگ و هویت آلمان کتابی منتشر کرده بود با نام «آلمان (با سیاستهای مهاجرتیاش) خود را به فنا میکشد» که ۲۱ هفته در رأس کتابهای پرفروش بود و حدود یک میلیون و ۵۰۰ هزار نسخه آن به فروش رفت.
در کتاب تازه هم زارتسین تزهای همان کتاب را تکرار میکند، با این تفاوت که او حالا قرآن را هم مطالعه کرده و تزهایش را با استناد به آیات قران و نیز دادههایی از کشورهای اسلامی «مستند» میکند. تأکید هم دارد که خواندن قرآن برای این بوده که به آثار و اسناد دست دوم اتکا نکند و بنیاد تزهایش را بر«نص صریح کتاب مرجع مسلمانها» بگذارد.
«ریشه همه مشکلات و غیرقابل اصلاح»
مدعای زارتسین این است که اگر حزبش، یعنی حزب سوسیال دمکرات آلمان، بحثهای کتاب اول را جدی گرفته بود و به آنها در سیاست مهاجرتی خود توجه کرده بود و به ویژه با بازکردن مرزها به روی پناهجویان در سال ۲۰۱۵ مخالفت میکرد، حالا وضع بهتری در افکار عمومی میداشت و قدرتگیری حزب راست پوپولیست آلمان که از جمله با دمیدن در شیپور مخالفت با سیاست پناهجوپذیری ائتلاف حاکم احزاب مسیحی و سوسیال دمکرات نیرو گرفته، بلاموضوع میشد.
از همان زمان انتشار کتاب اول زارتسین، همحزبیهایش «مؤلفههای نژادپرستانه و بیگانهستیزانه» در آن دیدهاند و بحث اخراج نویسنده از حزب را مطرح کردهاند. انتشار کتاب تازه نیز به این بحث دوباره بیشتر دامن زده است.
کتاب جدید زارتسین ۴۹۵ صفحه و پنج فصل دارد. فصل اول ناظر بر اثبات این مدعاست که اسلام دینی خشونتگرا و سرکوبگر فردیت انسانها و نیز به شدت در پی کشیدن دیوار و حصارهای گاه خونین با سایر فرهنگها و هویتها و مذاهب است، عاملی که هر گونه تغییر و اصلاح در اسلام را هم از نظر زارتسین مانع میشود. او حتی کشتار مسلمانها در جنگ یوگسلاوی سابق حدود یک ربع قرن پیش را هم به نفرتی نسبت میدهد که «سلطه ۴۰۰ ساله حکومت عثمانی در بخشهای غیرمسلمان یوگسلاوی دامن زده است». در این فصل همچنین تاکید بر این است که اسلام «در زمینه معنوی و فرهنگی برهوتساز است» و «زیرآب هر گونه هنری را میزند.»
در فصلهای دوم و سوم، نویسنده میگوید که شاخصهایی که در مورد اسلام در فصل اول آمده سبب شدهاند که در جوامع اسلامی صرفاً خصوصیاتی منفی همچون رشد بالای جمعیت، ضعف در زمینه تولید ثروت، ضعف در عرصه آموزش و ناتوانی در تولید علم و دانش دست بالا را داشته باشند. او «سرکوب و انقیاد زن» در جوامع اسلامی را عامل تمکین و عدم مقاومت او در برابر تولید مثل زیاد میداند.
فصل چهارم کتاب نسبت به «خطر اکثریتشدن مسلمانها در اروپا از رهگذر تهاجم مهاجران و پناهجویان و رقمخوردن سرنوشتی مانند کشورهای اسلامی برای آلمان و اروپا در سالهای آینده» هشدار میدهد. و فصل پنجم شامل پیشنهاداتی برای ممانعت از بروز چنین «سناریویی» است: از رعایت کنوانسیون پناهجویی ژنو تنها در مورد پناهجویان اروپایی و حرک به سوی ممنوعیت کامل مسلمانها برای ورود به آلمان تا مقابله با عوامل مهاجرت و پناهجویی در کشورهای مبداً، تا ممنوعیت کامل حجاب اسلامی، تا ثبت شاخصهای ژنتیکی (DNA) همه مهاجران و پناهجویان و بازگرداندن آنهایی که پذیرفته نمیشوند، حتی اگر کشور مبداً هم قبول نکند، حتی با استفاده از نیروی قهریه و ...
کتابی بحثانگیز، حتی قبل از انتشار
کتاب زارتسین که پیشاپیش به دلیل امتناع ناشر اول از چاپ آن توجه برانگیز شد و حتی قبل از انتشار در مقام دوم فهرست پرفروشهای (پیشسفارش) آمازون قرار گرفت حالا در صدر پرفروشها ایستاده است. با این همه، منتقدان زارتسین هم کم نیستند و حتی نشریات راستگرایی که سال ۲۰۱۰ از کتاب اول او استقبال کردند، حالا سعی در فاصلهگیری از مضمون کتاب جدید دارند.
منتقدان زارتسین را متهم میکنند که همچون اسلامگرایان افراطی یا محافل مذهبی حاکم در عربستان و ایران اسلام را نه در تاریخ اجتماعی آن و رابطه دینامیک و بعضا پرچالش و در مجموع رو به جلو جهان اسلام با مدرنیت و سکولاریسم، بلکه در نصگرایی و اصولگرایی و انتخاب گزینشی چند آیه از قرآن خلاصه کرده است، همان آیههایی که از قضا راهنمای عمل و هویت اسلامگرایان افراطی هم هست و بخش عمده جمعیت مسلمانها آنها را با مقتضیات زندگی معاصر خود ناسازگار میداند.
منتقدان گرچه ترورهای مبتنی بر آموزههای اسلامگرایان افراطی در کشورهای مختلف اروپا و برخی رفتار و رویکردهای مسلمانان مهاجر در بروز ذهنیت منفی در بخشهایی از جوامع غربی را نفی نمیکنند و نیز وضعیت نامساعد حقوق بشر یا فساد و فقر اقتصادی و فرهنگی در شمار قابل اعتنایی از جوامع اسلامی را کم و بیش اظهرمنالشمس میدانند، ولی از یک سو سخن گفتن از جهانی واحد به نام جهان اسلام را واجد شاخصهای علمی نمیدانند و در عین حال به یک عامل واحد (مذهب) به عنوان ریشه مشکلات یادشده هم باور ندارند.
آنها از جمله به تحقیق موسسه معروف پیو در آمریکا در باره چشمانداز وضعیت جمعیتی و اجتماعی در جهان اسلام و نیز مسلمانان در کشورهای غربی در بازه زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۳۰ رجوع میدهند که موید تزها و پیشبینیهای زارتسین نیست. این تحقیق بر کاهش رشد جمعیت در بسیاری از کشورهای اسلامی و در میان مسلمانان اروپا، روند رو به جلو، ولو افتان و خیزان سکورالیزاسیون و برآمد اجتماعی و آموزشی زنان و ... دلالت دارد.
این نقد نیز متوجه زارتسین است که او با چالشهای گلوبال و بومی که تشدید پناهجویی و مهاجرت هم نه منشا آن که از نمودهای آن است و با نگرانیهایی که این چالشها به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هویتی در میان بخشهایی از جوامع غربی ایجاد کردهاند سوداگری میکند و به سهم خود در بازتولید و تشدید این ترسها و دغدغهها و راندن هر چه بیشتر مردم نگران به زیر پرچم و شعارهای راست افراطی، نقش دارد.
شکافی که تهدیدکننده است
یک شاخصه بحثهایی که در باره کتاب زاراتسین به راه افتاده این است که بخش عمده الیت سیاسی و رسانهها در وجه عمده به نقد آن مشغولند و این کتاب را به لحاظ «سادهسازی مسائل پیچیده»، «یکسو نگری» و «لرزانبودن آمار و دادههای آن» به باد انتقاد میگیرند و زیاد در علت استقبال قابل اعتنا از کتاب دقیق نمیشوند.
کتاب در حال حاضر در صدر پرفروشهاست و کمنتهای شهروندان در شبکههای اجتماعی هم در بیش از ۶۰ درصد موارد مثبت یا غیرمنفی (علاقهمند به خواندن) است. منتقدانی این شکاف میان ارزیابی الیت سیاسی و رسانهای با نظر شهروندان عادی در مورد کتاب را نشانه دیگری از کمشدن تاثیر و نفوذ مواضع الیت سیاسی و رسانهها در میان مردم عادی، کاستی در توجه و تمرکز آنها بر روی دغدغههای شهروندان معمولی (که قسما در کتاب زارتسین هم ولو که با نتیجهگیریهای غلط به آنها اشاره شده) و تبعاً بازشدن میدان برای مانور راستها و پوپولیستها تلقی میکنند. تنها چیزی که شاید دغدغه و نگرانی نسبت به این شکاف را تا حدودی تسلی دهد، آمارهای مربوط به مواضع شهروندان درباره مهاجرپذیری از میان مسلمانهاست.
برابر با داده آخرین نظرسنجی موسسه معتبر امنید در آلمان دستکم سه چهارم شهروندان این کشور با ممنوعیت مهاجرت مسلمانها مخالفند، هر چند که رقم موافقان این ممنوعیت (یک چهارم جمعیت) هم کم نیست. ۶۸ درصد هواداران حزب راست پوپولیست آلمان یعنی حزب «آلترناتیو برای آلمان» در شمار این یک چهارم هستند. و این همان حزبی است که با شعارهایی در مخالفت با سیاست پناهجوپذیری دولت مرکل و بر بستر اهمال و سردرگمی آن در تدوین و اجرای یک سیاست جامع مهاجرپذیری به یک باره نزدیک به ۱۰۰کرسی از ۷۰۰ کرسی مجلس آلمان را تصاحب کرد و نظرسنجیها بهویژه در شرق آلمان هم حالا بر افزایش روزافزون استقبال از این حزب دلالت دارند.