یادداشتی از آلان توفیقی: پانزده ماه پس از اعلام شرایط همهگیری جهانی کرونا توسط سازمان بهداشت جهانی و در حالی که تا امروز بیش از ۱۸۲ میلیون ابتلا به بیماری کووید و ۳.۹ میلیون مرگ ناشی از آن بیلان رسمی را تشکیل داده، برآوردها از آمارهای دو تا سه برابری حکایت میکنند.
در عین حال اغراق نیست اگر بگوییم تنها روشنایی که از انتهای تونل تاریکِ بزرگترین همهگیری جهانی صد سال گذشته دیده میشود، مربوط به گستردهترین برنامهٔ واکسیناسیون تاریخ بشر است که تا لحظهٔ نگارش این یاداشت بیش از سه میلیارد دُز از آن در اقصینقاط جهان تزریق شده است.
البته نباید این موضوع اساسی را نادیده گرفت که توزیع واکسن کرونا در جهان بهشدت نامتوازن بوده و همین مسئله نگرانیهای زیادی ایجاد کرده، بهگونهای که هفتاد و چهارمین مجمع جهانی سلامت که در بیست و چهارم ماه مه سال ۲۰۲۱ و بهصورت مجازی از وین برگزار شد، صحنهٔ اعتراضات و بحثهای طولانی در همین زمینه بود.
مدیرکل سازمان بهداشت جهانی در همین مجمع هشدار داد که «تا وقتی ویروس کرونا و انواع جهشیافتهٔ آن در نقطهای از زمین در گردش باشد، هیچ کشوری از بحرانهای ناشی از همهگیری جهانی در امان نخواهد بود».
متأسفانه باید اذعان کرد که مسئلهٔ دسترسی همگانی به واکسنهای مؤثر و تأییدشده توسط مراجع معتبر بینالمللی در حال حاضر به دلیل عدم تعادل شدید بین عرضه و تقاضا برای بسیاری از کشورهای فقیر تبدیل به یک معضل اساسی شده و باید هرچه سریعتر قدمهای عملی و فراتر از اظهار نگرانی و یا اعلام همبستگیهای کلامی برداشت.
شایان ذکر است که در آخرین جلسه هفت کشور صنعتی جهان(G7) که در ماه ژوئن ۲۰۲۱ در بریتانیا برگزار شد، سران قدرتمندترین اقتصادهای جهان تعهد کردند که یک میلیارد دُز واکسن کرونا در اختیار کشورهای فقیر قرار دهند، گرچه زمانبندی مشخصی برای آن ارائه نکردهاند و معلوم نیست که تأخیر غیرقابلقبول آنها در تأمین واکسنهای موردنیاز برنامهٔ کواکس که برای توزیع عادلانه واکسن توسط سازمان بهداشت جهانی اجرا میشود، چه موقع جبران خواهد شد.
نگاهی اجمالی به وضعیت واکسنهای موجود در جهان
در حال حاضر بر اساس آمارهای سایت رهگیری واکسنهای کووید-۱۹ وابسته به دانشگاه مک گیل، ۱۲۷ کاندیدای واکسن علیه کرونا وجود دارد که در جریان ۳۶۷ مطالعهٔ بالینی در فازهای متفاوت در حال بررسی در کشورهای گوناگوناند.
از این تعداد، ۳۷ واکسن در فاز یک، ۵۰ واکسن در فاز دوم و ۳۷ واکسن در فاز سوم مطالعات بالینی قرار دارند و پنج واکسن هم به دلیل شکست از مطالعات خارج شدهاند.
بر اساس اطلاعات همین سایت، ۱۹ واکسن هم قبلاً توسط کشورهای مختلف مورد تأیید قرار گرفته که تا این لحظه از میان آنها تنها هفت واکسن شامل فایزر-بایو-انتک، آسترازنکا-آکسفورد، کووی شیلد، جانسِن و جانسِن، مدرنا، سینوفارم و سینواک توانستهاند مجوز تأیید مصرف اضطراری از سازمان بهداشت جهانی دریافت کنند.
در همین حال سازمان غذا و داروی آمریکا و آژانس اروپایی دارو که قوانین سختگیرانهتری دارند، تنها مجوز استفادهٔ اضطراری از واکسنهای فایزر-بایو-انتک، آسترازنکا، مدرنا و جانسِن و جانسِن را صادر کردهاند.
وضعیت واکسیناسیون در ایران
ایران کشور فقیری نیست، اما به دلیل عملکرد فاجعهبار حاکمانش در ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گرفتار مشکلات عدیدهای شده و علیرغم بهرهمندی از ذخایر عظیم نفت و گاز و دیگر پتانسیلها، وضعیت زندگی اکثریت مردم در شرایط فلاکتباری قرار دارد.
جمهوری اسلامی در طول ۱۵ ماه گذشته کمترین حمایتهای اجتماعی و اقتصادی را از اقشار آسیبپذیری انجام داده که به دلیل بیماری کووید شغل خود و یا نانآور خانواده را از دست دادهاند. همین نقطهضعف بزرگ خود زمینهساز عدم رعایت محدودیتهای کرونایی توسط گروههای فراوانی از جامعه شده که به دلیل تأمین معیشت مجبور به ترک منزل هستند و به این ترتیب با ایجاد چرخه منفی، زمینهساز افزایش گسترش ویروس کرونا نیز شده است.
از ابتدای بروز همهگیری جهانی کووید ۱۹ در بهمن سال ۱۳۹۸ نحوهٔ عملکرد مسئولان جمهوری اسلامی در مهار و کنترل این بیماری نه تنها متناسب با ظرفیتهای داخلی و امکانات موجود نبوده بلکه، به دلیل ناکارآمدی کلیت نظام، مرگومیر و عوارض ناشی از آن به نسبت جمعیت ایران بیشتر از حد میانگین جهانی بوده است.
با اینکه براساس آمارهای رسمی وزارت بهداشت ایران تا این لحظه در ایران حدود ۸۴ هزار نفر فوت کردهاند، اما سازمان بهداشت جهانی در خوشبینانهترین حالت میزان مرگومیر ناشی از بیماری کووید ۱۹ در ایران را بیش از ۱۸۰ هزار نفر برآورد کرده است.
جدای از مسئلهٔ ضعف در مدیریت بحران کرونا، یکی از مناقشهانگیزترین موضوعات در این زمینه نحوهٔ برخورد مسئولان جمهوری اسلامی با مسئلهٔ واکسیناسیون علیه این بیماری است که در حال حاضر تنها وسیلهٔ مؤثر برای کنترل همهگیری جهانی و بازگرداندن زندگی به شرایط عادی محسوب میشود.
آنها در یک سیاست استراتژیک اعلامنشدهٔ نظام، هدف اصلی خود را تولید واکسنهای کرونا در داخل کشور قرار دادند و در همین راستا رهبر جمهوری اسلامی ورود واکسنهای انگلیسی و آمریکایی به کشور را که در برههای از زمان تنها واکسنهای مؤثر و تأییدشده در جهان بودند، ممنوع اعلام کرد؛ امری که نه تنها هیچ توجیه کارشناسی نداشت بلکه همچون سنگ غیر قابلخروجی در چاه مدیریت ناکارآمد حکومت فقیهان همچنان باقی مانده است.
همزمان با این تصمیم غلط رهبر جمهوری اسلامی، سایر مدیران ارشد و از جمله وزیر بهداشت نه تنها با آن مخالفت نکردند بلکه تمام تلاش خود را برای توجیه این «دلسوزی پدرانه» -به زعم آنان- به کار بردند. بنابراین درست زمانی که اکثر کشورهای منطقه با تخصیص اعتبارات فراوان شروع به ثبت سفارش واکسنهای موجود در بازار (و گاه با قیمتهای بسیار بالا) کردند و یا برای همکاری با اجرای مطالعات بالینی اظهار آمادگی کردند، مسئولان کشور برنامهٔ تولید واکسنهای داخلی را کلید زدند و متأسفانه تلاش مؤثری برای تأمین واکسن مورد نیاز کشور از تولیدات خارجی انجام ندادند.
این در حالی است که عقل سلیم و دوراندیش اقتضا میکرد با توجه به اینکه هنوز هیچ قطعیتی در اثربخشی واکسنهای داخلی وجود نداشت (و هنوز هم وجود ندارد) و در شرایطی که کشورهای با سابقه و فناوری بسیار برتر نسبت به ایران نیز طعم شکست در تولید واکسن کرونا را چشیده بودند، بهصورت موازی و حداقل تا زمان رسیدن به مرحلهٔ توان تولید داخلی واکسن، مردم کشور را از واکسنهای مؤثر خارجی محروم نمیکردند و با تزریقِ بهموقع هم جلو مرگومیر بیشتر هموطنان را میگرفتند و هم از احتمال بروز موجهای جدید و پیدایش گونههای جهشیافتهٔ ویروس جلوگیری میکردند.
با این حال مثل همیشه مسئولان جمهوری اسلامی تنها وقتی که با موج اعتراضات و تقاضاهای مردم برای واکسیناسیون مواجه شدند، تصمیم به خرید واکسن خارجی گرفتند که به دلیل مشکلات مرتبط با عدم عضویت ایران در FATF و تحریمها و از سوی دیگر افزایش تقاضای جهانی و افزایش زمان انتظار تحویل واکسن، شاهد بروز وضعیت بههمریختهٔ واکسیناسیون در کشور شامل تأخیر در برنامهٔ ملی، صفهای طولانی و بینظمی در تزریق دُز دوم هستیم.
قابل ذکر است که تا لحظهٔ تدوین این یاداشت، فقط حدود ۵.۸ میلیون دُز واکسن خارجی در ایران تزریق شده و جمعیتی کمتر از ۷ درصد اولین دُز واکسن خود را دریافت کردهاند که در مقایسه با کشورهای منطقه این درصد بهشدت پایین است.
اینکه کشوری خود قصد تولید واکسن کرونا یا هر واکسن دیگری را بر مبنای منافع ملی و تضمین تأمین کالاهای استراتژیک داشته باشد، نهتنها ایرادی ندارد بلکه شایستهٔ تقدیر است، اما در مورد ایرانِ تحت حاکمیت فقیهان مسئله کمی متفاوت است.
اولاً آنها در طول ۴۲ سال گذشته نشان دادهاند که نگاه استراتژیک ندارند و علیرغم ادعاهای فراوان، توان تولید محصولات فناورانه و منطبق با استانداردهای جهانی را بههیچوجه ندارند. برای مثال میتوان به برنامهٔ بومیسازی صنعت خودرو اشاره کرد که هیچ وجدان بیطرفی نمیتواند منکر شکست آن شود؛ برنامهای که علاوه بر هدر دادن میلیاردها دلار از سرمایههای این مملکت، عامل اصلی افزایش آمار مرگومیرهای جادهای به میزان میانگین ۴۰ نفر در روز شده است.
ثانیاً ساختار فاسد و رانتی نظام موجود باعث شده که به هر پدیدهای ولو تولید داخلی واکسن کرونا تنها برای تأمین منافع سرشار باندهای قدرت و مافیاهای متفاوت نگریسته شود. به همین دلیل کنترل همهگیری جهانی کووید ۱۹ در ایرانِ ولایی و جلوگیری از مرگومیرهای بیشتر از طریق تولید واکسنهای کرونا در داخل کشور در ابهام قرار دارد.
از واکسنهای تولید داخل چه میدانیم؟
شرایطی که همهگیری جهانی کووید ۱۹بر جهان تحمیل کرد، باعث شده فرایندهای تولید واکسن که گاه سالها طول میکشید، به چند ماه کاهش یابد. البته این بهمعنای کاهش حساسیت و یا نادیده گرفتن استانداردهای تولید واکسن مؤثر و ایمن و کمعارضه نیست بلکه سازمان بهداشت جهانی تلاش کرد با افزایش شتاب در مطالعات بالینی و موکول کردن فاز چهارم این مطالعات به زمانی پس از عرضهٔ عمومی، زمینههای کنترل همهگیری جهانی و کاهش مرگومیر را با صدور مجوز اضطراری مصرف واکسنهای کرونا فراهم کند.
با اینکه هیچ کشوری برای دریافت مجوز تزریق واکسن از سازمان بهداشت جهانی الزامی ندارد، عملاً دریافت آن توسط کشورهای سازنده میتواند تضمین مضاعفی بر اثربخشی، ایمن بودن و عوارض کمتر آن تلقی شود. همچنین نباید فراموش کرد که بدون اخذ مجوز سازمان بهداشت جهانی، صادرات یک فرآوردهٔ مهم بیولوژیک مانند واکسن تقریباً غیرممکن خواهد بود.
متأسفانه از سخنان مسئولان وزارت بهداشت چنین برمیآید که آنها نهتنها تمایلی برای دریافت مجوز از سازمانهای معتبر بینالمللی ندارند بلکه تصمیم به شروع تزریق واکسنهای تولید داخل حتی بدون پایان یافتن مراحل مطالعات بالینی و بدون انتشار نتایج آنها در نشریات معتبر داخلی یا خارجی گرفتهاند. نمونههای آشکار این بدعت خطرناکِ غیرعلمی صدورِ مجوز مصرف اضطراری برای واکسنهای «کوو ایران برکت» و «پاستوکووک» بود که هنوز فاز سوم مطالعات بالینی آنها پایان نیافته است.
این اقدام که برخلاف تمام پروتکلهای بینالمللی صورت گرفته، مورد اعتراض معاونت تحقیقات و فناوری خود وزارت بهداشت هم قرار گرفت؛ اعتراضی که ره به جایی نبرد و عملاً تزریق تبلیغاتی یکی از این واکسنها توسط آیتالله خامنهای در حالی که ژست شاهان قاجار را گرفته بود، مُهر پایانی بر هرگونه مخالفت از درون سیستم بود.
به نظر میرسد که مسئولان جمهوری اسلامی بیش از آنکه واکسن را وسیلهای برای مهار همهگیری جهانی و نجات جان ایرانیان به حساب آورند، در حال تبدیل آن به ابزاری برای تبلیغات ایدئولوژیک در راستای اهداف غربستیزانه هستند. یاوهگوییهای فرمانده کل سپاه دربارهٔ صدور واکسن به آمریکا و یا توهمات وزیر بهداشت مبنی بر تبدیل ایران به مرکز واکسیناسیون ضعفای جهان را باید در همین راستا ارزیابی کرد.
بر اساس اطلاعات معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری ایران، در حال حاضر شش واکسن در مرحلهٔ مطالعات بالینی قرار دارند که شامل موارد زیر میشوند:
- یکم- واکسن «کوو ایران برکت» که توسط شرکت شفا فارمد از زیرمجموعههای گروه دارویی برکت وابسته به ستاد اجرایی فرمان امام که توسط بیت رهبری اداره میشود، ساخته میشود. این واکسن در حال طی کردن فاز سوم بالینی است و برای تهیه آن از فناوریِ «ویروس کشتهشده» بهره گرفته شده است.
- دوم- واکسن «پاستوکووک» که محصول همکاری انستیتو پاستور ایران و مؤسسهٔ فینلی کوباست. این واکسن هم در حال طی کردن فاز سوم بالینی است و فناوری بهکار گرفتهشده در آن بهصورت پروتئین نوترکیب کونژوگه است. این واکسن فاز یک و دو را در کشور کوبا طی کرده و در آنجا بنام سوبرانا ۰۲ ( به معنای استقلال) ارائه شده است.
- سوم- واکسنی که توسط مؤسسهٔ رازی تولید خواهد شد و فاز یک را به پایان رسانده و در مرحلهٔ تحلیل دادهها قرار دارد. فناوری بهکار گرفتهشده در این واکسن هم بهصورت پروتئین نوترکیب است.
- چهارم- واکسن شرکت میلاد دارو نور که با همکاری وزارت دفاع در فاز یک مطالعات بالینی قرار دارد. فناوری این واکسن هم «ویروس کشتهشده» است و قرار است با نام «فخراواک» عرضه شود.
- پنجم- واکسن ساخت سیناژن با همکاری استرالیا که در فاز دو و سه بالینی است. این واکسن از نوع پروتئین نوترکیب است و فاز یک آن در کشور استرالیا انجام شده است.
- ششم- واکسن «نورا» که توسط شرکت نوآرژن با همکاری دانشگاه بقیةالله وابسته به سپاه پاسداران تولید خواهد شد. این واکسن نیز از نوع پروتئین نوترکیب است و در فاز یک مطالعات بالینی است.
همچنین سه واکسن دیگر در ایران در مرحله مطالعات پیشبالینی هستند شامل:
- الف- واکسن شرکت درمانگستر رناپ با همکاری آریوژن که در مرحلهٔ تست چالش میمون قرار دارد. این واکسن از نوع mRNA خواهد بود.
- ب- شرکت هوم ایمن زیست فناور که واکسن خود را از ابتدای خرداد وارد چالش میمون کرده است. این واکسن از نوع واکسن وکتورال خواهد بود.
- ج- واکسنی که توسط شرکتهای اسوه با همکاری پایا فن یاخته البرز و کیان ژن آزما تولید خواهد شد. این واکسن که از ویروس کشتهشده تولید میشود، در مرحلهٔ پایان تست چالش میمون و در مرحلهٔ بررسی پروندهٔ دارویی در سازمان غذا و دارو برای ورود به مرحلهٔ مطالعات بالینی قرار دارد.