موج جدید حذف؛ اخراج و تعلیق اساتید دانشگاه و اعضای هیئت علمی دانشگاهها در ایران، مقامات جمهوری اسلامی یا تکذیب میکنند و یا دلایل غیرسیاسی را عنوان میکنند.
اما داریوش رحمانیان، یکی از این اساتید تعلیقشده، در گفتوگو با رادیوفردا میگوید که نوعی «دانشگاههراسی» وجود دارد و «بخشیهایی از حاکمیت فکر میکنند و دچار این توهم هستند که خون دانشگاه کثیف است و میخواهند این خون را تصفیه کنند».
در روزهای اخیر گزارشهایی از اخراج و تعلیق تعدادی از اساتید دانشگاههای تهران، شریف و علامه طباطبایی منتشر شده است که واکنشهای بسیاری را به دنبال داشته است.
داریوش رحمانیان، دانشیار گروه تاریخ و استاد دانشگاه تهران یکی از این اساتید است که تعلیق شده است هرچند که مسئولان دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، این تعلیق را تکذیب کردهاند.
آقای رحمانیان در گفتوگو با رادیوفردا میگوید که «حقخوریها، اجحافات و پروندهسازیها» در مورد او تازگی ندارد و رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران پیشتر گفته بود که «پرونده اخراج رحمانیان تکمیل شده یا در حال تکمیل است و به زودی اخراج میشود.»
او توضیح میدهد که به دلیل بالا گرفتن اعتراضها و چانهزنی برخی از همکارانش، رئیس دانشکده در روز شنبه، اولین روز انتخاب واحد راضی شده که او در برنامه درسی قرار بگیرد: «فعلاً معلوم نیست چون مسئله یک حالت خاصی قرار دارد و سسست و لرزان است.»
به گفته این استاد دانشگاه «بسیاری از استادیاران جوان، در دانشگاهها به ویژه در شهرستانها زیر تیغ بوده و هستند. گوشه رینگ، گیرشان آوردند و به گردن آنها چنگال انداختند. باید بیشتر درباره آنها سخن گفته شود. در همین دانشکده خود ما، استادان بسیار سزاوار و شایستهای که فخر دانش ایران هستند همچنان در وضعیت تعلیق و اخراج هستند. یک نمونهاش دکتر حسین مصباحیان استاد برجسته گروه فلسفه است. یا مثلاً در گروه ادبیات دانشگاه تهران، چندین سال پیش شخصیت برجستهای مثل دکتر محمد دهقانی اخراج شد.»
روزنامه اعتماد در گزارشی تازه فهرستی از ۵۲ استاد اخراجشده از دانشگاههای ایران را منتشر کرده که نشان میدهد موج اخیر اخراج استادان دانشگاه از ابتدای دولت ابراهیم رئیسی در سال ۱۴۰۰ آغاز شده است. این روزنامه در گزارشی دیگر نامهای ۱۵۷ استاد دانشگاه را که در دولتهای احمدینژاد، روحانی و رئیسی از دانشگاهها اخراج شده بودند را منتشر کرده بود.
داریوش رحمانیان به رادیو فر دا میگوید: «این چهل و چند سال اخیر نشان داده گویی که یک بخشهایی از حکومت، واقعا از دانشگاه می ترسند. به ویژه از علوم انسانی هراس دارند. یعنی نوعی دانشگاه هراسی وجود دارد به ویژه رشته تاریخ که فکر میکنم برای بعضی از اینها خیلی ناگوار است فکر میکنند رشته تاریخ خطرناک است.»
استاد تاریخ دانشگاه تهران درباره اهداف و علل حذف اساتید دانشگاه مستقل و جایگزینی آنها با افرادی با گرایشهای خاص به رادیو فردا میگوید: «یک بخش هایی از حاکمیت فکر میکنند و دچار این توهم هستند که خون دانشگاه کثیف است و میخواهند این خون را عوض کنند، تصفیه کنند.»
پیشتر تصویری از یک سند محرمانه در شبکههای اجتماعی با محتوای «استخدام ۱۵ هزار عضو هیئت علمی همسو به جای استادان منتقد و معترض» منتشر شد بود. سندی که از سوی مقامات از جمله وزارت علوم، تکذیب نشد.
داریوش رحمانیان به رادیو فردا میگوید: «مفهوم و تعبیر مثلاً اسلامی کردن دانشگاه به ویژه اسلامی کردن علوم انسانی، چیزی جز آب در هاون کوبیدن نیست و هزینههای سنگین روی دست کشور گذاشته چون علم و به ویژه علوم انسانی را هرگز نمیتوانید لگام بزنید و تابع یک مرام و ایدئولوژی و دین خاص بکنید. آنها که اهل علوم اسلامی هستند میروند کار خودشان را میکنند ولی دانش بشری، در ذات خودش سکولار است.
او اضافه میکند: «کسانی که از این علوم هراس دارند و علوم انسانی را طاغوتی میدانند شیطانی و اهریمنی میدانند، گمان میکنند در یک نبرد حق و باطل قرار گرفتند که اهالی علوم انسانی مستقل -استادنماها و کسانی را که میخواهند تزریق کنند را ما نمیگوییم- کسانی که مستقل میاندیشند و دلسوز کشور و مردم هستند، کنار مردمشان میایستند و از کسی هم بیم و باکی ندارند را اعوان انصار دشمنان و بیگانگان معرفی میکنن و ضد امنیت ملی میخوانند. در حالی که کسانی که ضد امنیت ملی کشور ما هستند خود همین افراد هستند.»
به گفته آقایی رحمانیان «مقامات اگر دلشان برای کشور میسوزد باید به چنین مدیرانی لگام بزنند. بعضی از این مدیران، اگر توطئهگر نباشند، دست کم اختلال روانی دارند و به جای اینکه سررشتهدار باشند باید درمان کنند.»
دانشیار گروه تاریخ دانشگاه تهران، پیامدهای چنین اقداماتی را بسیار وخیم میخواند و معتقد است که ناامیدی را در بدنه جامعه به ویژه جوانان و نوجوانان تزریق میکند و تنزل شدید اخلاقی را در جامعه رقم میزند.
داریوش رحمانیان از عبید زاکانی مثال میزند و میگوید: «اخلاق الاشراف از دو مذهب سخن میگوید؛ مذهب منسوخ، فضائل هستند، شجاعت و بیباکی و راستاندیشی و درستکرداری است و مذهب مختار، همه رذیلتهای مقابل اینها هستند. یکی از پیامدهای این وضعیت همین است که رذایل را در جامعه ما، تبدیل به مذهب مختار و فضائل را تبدیل به مذهب منسوخ کرده، میکند و بیش از این خواهد کرد.»
او نسبت به تنزل شدید اخلاقی در ایران هشدار داده و ابراز نگرانی شدید میکند و میگوید: «اختلاسگران به خزانه ملت میزنند و می برند. جای اینها میآید ولی اخلاقیات که از بین میرود تا دههها و سدهها جبران ناپذیرند. دزد اصلی دزدی است که به ایمان و اخلاق مردم زده است.»