لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
چهارشنبه ۱۳ تیر ۱۴۰۳ تهران ۱۴:۰۸

زندگی زیر تیغ سانسور و مرگ در «ژرفنای شب» فرهاد ویلکیجی


فرهاد ویلکیجی (نشسته) در کنار علی مصفا در پشت‌صحنۀ فیلم «ژرفنای شب»
فرهاد ویلکیجی (نشسته) در کنار علی مصفا در پشت‌صحنۀ فیلم «ژرفنای شب»

فیلم سینمایی «ژرفنای شب» ساخته فرهاد ویلکیجی را کانون فیلمسازان مستقل ایران که یک نهاد غیرحکومتی سینماگران ایرانی است، در بازار هفتادوهفتمین دورۀ جشنوارۀ کن برای نخستین بار در دنیا نمایش داد.

این فیلم از تازه‌ترین آثار ساخته‌شده در خارج از کشور با مضمون مرتبط با ایران است که بی‌اعتنا به سانسورها و محدودیت‌های رایج در سینمای رسمی ایران تولید شده است.

«ژرفنای شب» داستان نویسنده و مترجمی با بازی علی مصفا را روایت می‌کند که زیر فشار سانسور و محدودیت‌های گوناگون، همراه همسر و فرزندش، به روستایی دورافتاده می‌رود تا کار نگارش کتابی را به پایان ببرد. این فیلم می‌تواند نمایشگر موقعیت نمادین یک روشنفکر در جوامع استبدادی و سانسورزده باشد.

فرهاد ویلکیجی، کارگردان فیلم «ژرفنای شب»، پیشتر در سینمای ایران به‌عنوان طراح هنری فعالیت می‌کرد و در این عرصه چهره‌ای سرشناس بود. او که سابقۀ طراحی فیلم‌هایی چون «مارمولک»، «به نام پدر»، «میم مثل مادر» و «خاک آشنا» را دارد، اوایل دهۀ ۹۰ خورشیدی از ایران مهاجرت کرد، مقیم هلند شد و در آن‌جا فعالیت‌های سینمایی‌اش را پی گرفت.

فرهاد ویلکیجی در گفتگو با پادکست «صحنهٔ» رادیوفردا روند ساخت اولین فیلم بلند سینمایی‌اش را توضیح داده است که کاملِ آن را می‌توانید بشنوید.

فرهاد ویلکیجی از «به نام پدر» و «میم مثل مادر» تا «ژرفنای شب»
please wait

No media source currently available

0:00 0:32:03 0:00
لینک مستقیم

آقای ویلکیجی می‌گوید ایدۀ فیلمش برگرفته از آشنایی‌اش با یک نویسنده و مترجم ایرانی بوده است:

«سال‌ها پیش شاهد بخشی از زندگی یک مترجم و نویسنده ایرانی بودم که مرا بسیار زیاد تحت تأثیر قرار داد؛ نوع زندگی و تلاش این آدم برای نگاهی که به آن اعتقاد داشت. او همان کسی است که فیلم به او تقدیم شده: فرهاد غبرایی. حتی نام شخصیت فیلم من هم فرهاد است. ممارستی که برای انتشار ترجمۀ «سفر به انتهای شب» سلین داشت و فقری که دچارش شد و زندگی‌ای که به‌سختی برایش گذشت و خانواده‌ای که اذیت شد. مهاجرتی که به شمال کرد. این‌ها یک فضایی به من داد و همیشه زندگی این آدم خیلی ذهن مرا درگیر می‌کرد. از نظر روحیه‌ای هم با خواندن چیزهایی که راجع به او بود، شباهت‌های شخصی درک کردم. آن سال‌ها نمی‌دانستم باید با این آدم چه کنم. سال‌های سال بعد که به هلند مهاجرت کردم و شروع به کار فیلمسازی کردم، احساس کردم این قصه که سال‌ها در ذهنم هست، باید ساخته شود.»

فرهاد ویلکیجی
فرهاد ویلکیجی

فرهاد ویلکیجی اما می‌گوید قصۀ نهایی فیلمش اصولاً شکلی نیست که به زندگی آقای غبرایی مربوط باشد اما زندگی‌ و حس و حالش بر او خیلی تأثیر داشت.

ویلکیجی در توضیح روند ساخت فیلم در خارج از کشور می‌گوید اصراری بر نشان دادن و تأکید بر ایران بودن داستان نداشته است: «سعی کردم به نوعی جغرافیا را گم کنم تا هرکسی بر مبنای جهان شخصی‌اش فیلم را ببینید. سانسور شدن و استثمار شدن در همه‌جای جهان وجود داشته. این یک قصۀ سالیان سال تاریخ است که‌زور می‌گویند به یک نویسنده‌ای که دارد یک گوشه کارش را می‌کند و سعی می‌کند حقیقت را بگوید. البته در کشور خودمان نمونه‌های خیلی زیادی داشتیم؛ از اتوبوس ارمنستان بگیر تا قتل‌های زنجیره‌ای و موارد مختلف. به‌نظرم به این موضوع هنوز خیلی پرداخته نشده است.»

علی مصفا، نوال شریفی، نورا حنیفه‌زاده، گلچین سانتیرجی‌اوغلو، سروش هلالی و مرتضی فربد بازیگران فیلم «ژرفنای شب» هستند و هایده صفی‌یاری آن را تدوین کرده و پیمان یزدانیان هم برای آن موسیقی ساخته است.

این فیلم به تهیه‌کنندگی مشترکِ فرهاد ویلکیجی و کاوه فرنام ساخته شده و محصول جمهوری چک و هلند معرفی شده است.

فرهاد ویلکیجی دربارهٔ همکارانش در ساخت فیلم به پادکست «صحنه» می‌گوید: «ترجیح دادم با کسانی کار کنم که قصۀ فیلم را با دل و جان می‌شناسند. یکی از اتفاق‌های جذاب ساخت فیلم این بود که آدم‌ها می‌گفتند این قصۀ ماست.»

نمایی از فیلم «ژرفنای شب»
نمایی از فیلم «ژرفنای شب»

او دربارهٔ دلایل قطع همکاری‌اش با سینمای رسمی ایران هم چنین می‌گوید:

«از یک جایی احساس کردم فضایی که در سینمای ایران به آن تعلق خاطر داشتم، عوض شد؛ سینمایی که در آن آدم‌ها با دل و جان کار می‌کردند و معنای سینما برایشان هنر خالص بود. آن فضا تبدیل به یک لمپنیزم خیلی بدی شد. پول‌ها و جریان‌ها و آدم‌های دیگری وارد شدند که معلوم نبود به کجا وصل‌اند. احساس کردم هدف از آن چیزی که ساخته می‌شد، دیگر فقط آن فیلم نبود و شبیه به بازی‌های سیاسی شده بود. دیدم دارم وارد یک جریانی می‌شوم که به‌شدت با تمام اعتقاد و نگاهی که به زندگی دارم، کاملاً متفاوت است؛ بنابراین تصمیم گرفتم که دیگر در سینما[ی رسمی ایران] کار نکنم.»

فرهاد ویلکیجی دربارهٔ تجربه همکاری در فیلم‌های برخی فیلمسازان نزدیک به حکومت مانند همکاری به عنوان طراح صحنه در فیلم «به نام پدر» ساختۀ ابراهیم حاتمی‌کیا می‌گوید: «من یک ابراهیم حاتمی‌کیای دیگر از "روبان قرمز" می‌شناختم که وقتی با او در "به نام پدر" کار کردم، اصلاً حیران مانده بودم که آیا این همان آدم است؟ "به نام پدر" را به این دلیل کار کردم که یک فیلم ضدجنگ بود. اما نگاه الانم این است که از بیخ‌وبن هیچ‌کدام از فیلم‌های آن زمانم را قبول ندارم و دلم نمی‌خواهد در هیچ‌کدام از فیلم‌های فعلی سینمای رسمی ایران کار کنم.»

نمایی از فیلم «ژرفنای شب»
نمایی از فیلم «ژرفنای شب»

او با ابراز امیدواری نسبت به حضور فیلمش در جشنواره‌های مختلف می‌گوید این فیلم هم احتمالاً مسیر فیلم‌های مشابه دیگر را طی می‌کند و سرانجام به دست مخاطبانش در ایران خواهد رسید.

فرهاد ویلکیجی با استقبال از موج تازۀ فیلم‌های جریان غیررسمی و زیرزمینی داخل ایران به‌عنوان آثاری که دیگر نمایشگر دروغ نیستند، می‌گوید: «دلم برای سینمای جدیدی که از ایران می‌آید و در آن دیگر دروغ نیست، می‌رود.»

  • 16x9 Image

    بابک غفوری آذر

    بابک غفوری‌‌آذر تهیه‌کننده پادکست «صحنه» در رادیوفرداست و در این پادکست تحولات حوزه سینما و تئاتر  را دنبال می‌کند. او که از سال ۱۳۸۹ به رادیوفردا پیوست، گزارش‌های تحقیقی مختلفی را نیز درباره اتفاقات دهۀ اول استقرار حکومت جمهوری اسلامی منتشر کرده است. بابک غفوری آذر روزنامه‌نگاری را از سال ۱۳۸۰ در ایران آغاز کرده است.

XS
SM
MD
LG