ماهشهر و شهرکهای حاشیهای آن از کانونهای اصلی اعتراضات آبان ۹۸ بود که تا امروز روایتهای متعددی از شدت سرکوب در آن، بهخصوص به رگبار بستن معترضان در نیزارها، منتشر شده است.
این گزارش روایت یک شاهد عینی است از روند اعتراضات در ماهشهر و جزئیاتی از آنچه در نیزار رخ داد.
شدت سرکوب در ماهشهر به گونهای بوده است که بر پایه برخی روایتها، مانند گزارش نیویورکتایمز، بین ۴۰ تا ۱۰۰ نفر در این شهر و شهرکهای حاشیهای آن کشته شدهاند.
شاهد عینی: در منطقه ماهشهر، از روز جمعه [۲۴ آبان] اعتراضات پراکنده شروع شد، در مناطق متعددی از ماهشهر. مثلاً در شهرک طالقانی معروف به کوره، در شهرک چمران معروف به جراحی، و در بعضی مناطق مثل سربندر.
اعتراضات مردمی بود. مردم راهبندان ایجاد میکردند. البته بیشتر اعتراضکنندگان جوان بودند. روز شنبه [۲۵ آبان] باز همین را تکرار کردند که با نیروهای انتظامی مواجه شدند. نیروهای انتظامی سعی میکردند این راهبندانها را باز بکنند، ولی مردم مُصر بودند که به این اعتراضات و تجمعها ادامه بدهند.
این مسئله تقریباً تا سه روز به همین شکل ادامه پیدا کرد. طوری بود که خیلی از شرکتهای پتروشیمی که بین ماهشهر و سربندر مستقر هستند، نمیتوانستند شیفت کاری کارگرها و کارکنان را عوض کنند، به خاطر این که تردد قطع شده بود، خیلی سنگین شده بود.
میدانید که کارمندان و کارگران این شرکتها، یا در شهرکهای مختلف ماهشهر ساکناند یا در شهرهای اطراف ماهشهر با فاصله صد کیلومتر، مثلا شهر شادگان، شهر آبادان، شهر خرمشهر، و از آن سمت میشود گفت هندیجان؛ آنجا هم ساکن هستند. تمام این راهها قطع شده بود، طوری که کارمندان و کارگران نمیتوانستند تردد بکنند.
این قضیه تا روز دوشنبه [۲۷ آبان] به همین شکل ادامه پیدا کرد. تا روز دوشنبه که نیروهای نظامی که وارد ماهشهر کرده بودند، از تانک و اسلحههای نیمهسنگینی که وارد ماهشهر کردند، تمام شهرکها را محاصره کردند.
وقتی محاصره شروع شد، اعتراضکنندگان از این وضعیت احساس خطر زیادی کردند و سعی میکردند یک راه فراری برای خودشان باز بگذارند. قضیه به اینجا رسید که نیروهای نظامی دستور شلیک گرفتند و شروع کردند به شلیک کردن، به سمت راهبندانها و مردم، و آنها را طوری هدایت کردند. مثلاً در بخش جراحی، شهرک شهید چمران، یا همان شهرک جراحی که البته آنجا شهر است، آن ها را طوری محاصره کردند که به سمت نیزار هدایت شدند. البته میشود گفت نیزار طوری شده که به شهر جراحی منتهی میشود. یعنی آخر نیزار میشود گفت که خیابانهای شهر و ساختمانهای شهر هستند.
اعتراضکنندگانی که آنجا راهبندان ایجاد کرده بودند دور فلکه بعثت یا همان ورودی که راهش به سمت جراحی است، به سمت نیزار فرار کردند. وقتی به سمت نیزار فرار کردند، ماشینهای گارد نظامی، نوپو و ماشینهای سپاه و کل نیروهای نظامی که در این کار دست داشتند، آمدند و روبهروی نیزار مستقر شدند و شروع کردند به تیراندازی به سمت این نیزار.
تیراندازی خیلی به حالت حسابشده نبود و حتی طوری بود که به سمت منازلی که رویشان به این نیزار بود هم تیر میخورد. اسلحه[شان] نیمهسنگین بود، مثلاً با دوشکا تیراندازی میکردند، با بیکیسی [نوعی تیربار] تیراندازی میکردند، غیر از نیروهایی که اسلحههای سبک دستشان بود.
تعداد جانباختگان این حوادث البته در کل ماهشهر، میشود گفت شهرستان ماهشهر شامل سربندر و شهرهای مختلف مثل خود شهر جراحی، متعددند. مثلاً شهر جراحی چیزی حدود پانزده کشته داشته. البته بعضیها میگویند سیزده، بعضیها میگویند چهارده. سه کشته مثلاً از سربندر بوده. حدوداً هشت کشته از مناطق مختلف مثلاً از کوره [شهرک طالقانی]، یا از خیابانی به نام جنگل که این خیابان مثلاً یک کشته داشته.
دستگیریها در ماهشهر هنوز بالاست. به هر کسی که شک بکنند، خودش و خانوادهاش را کاملاً زیر نظر میگیرند.