شهرام ناظری، از چهرههای سرشناس موسیقی اصیل و سنتی ایرانی پس از سالها مطالعه و بررسی اشعار مولانا و خلق آثاری به یاد ماندنی، این بار شاهنامه فردوسی را وارد موسیقی ایرانی کرده است. وی در خصوص علت اصلی گرایشش به شاهنامه که به عنوان سند هویت و ملیت ایرانیها شهرت دارد، به رادیو فردا گفته است:
شهرام ناظری: آثار به جای مانده از صد سال گذشته نشان میدهد که هیچ خواننده مطرحی شاهنامه را نخوانده است و در واقع میشود گفت که شاهنامه و فردوسی از موسیقی ما حذف شده است.
خواننده موسیقی سنتی هم چون عادت دارد که برای انجام هر کاری یک الگویی پیش رو داشته باشد و بدون آن شاید جرات وارد شدن به یک فضای بیگانه را ندارد، به همین دلیل هم زنگ شاهنامه را در موسیقی سنتی به صدا درآوردم. نمیدانم که اطلاع دارید یا خیر اما من پانزده سال پیش هم اشعاری از شاهنامه کردی را منتشر کردم و همین نشان میدهد که ذهنم همواره دغدغه شاهنامهخوانی را داشته، منتها جرات انجام آن خیلی سخت بود ولی بالاخره این طلسم را شکستم.
داستانهای شاهنامه فردوسی گر چه سرشتی رزمی و حماسی دارند، در لابلای این اثر بیهمتا نکتههای فلسفی، اخلاقی و اجتماعی بسیاری نهفته است. با این وصف یک هنرمند موسیقی که بخواهد دنبال خلق آثاری از شاهنامه گام بردارد باید دارای چه ویژگیهایی باشد؟
برای اجرای شاهنامه تنها داشتن صدای خوش یا آشنایی با ردیفهای موسیقی کافی نیست. باید هنرمند درباره اسطورههای ایران باستان و ظرایف آن مطالعه کرده باشد و موسیقی قومیتهای ایران و لحنهای حماسی را بشناسد تا بتواند با یک دیدگاه روایتی وارد این دریای بزرگ شود.
دیدگاهی که در موسیقی سنتی است، صرفا تغزلی است و فقط گویی برای غزل مناسب است، ولی وقتی وارد شاهنامه میشویم دیگر نمیتوانیم با آن بینش سنتی آن را اجرا کنیم.
شهرام ناظری: آثار به جای مانده از صد سال گذشته نشان میدهد که هیچ خواننده مطرحی شاهنامه را نخوانده است و در واقع میشود گفت که شاهنامه و فردوسی از موسیقی ما حذف شده است.
خواننده موسیقی سنتی هم چون عادت دارد که برای انجام هر کاری یک الگویی پیش رو داشته باشد و بدون آن شاید جرات وارد شدن به یک فضای بیگانه را ندارد، به همین دلیل هم زنگ شاهنامه را در موسیقی سنتی به صدا درآوردم. نمیدانم که اطلاع دارید یا خیر اما من پانزده سال پیش هم اشعاری از شاهنامه کردی را منتشر کردم و همین نشان میدهد که ذهنم همواره دغدغه شاهنامهخوانی را داشته، منتها جرات انجام آن خیلی سخت بود ولی بالاخره این طلسم را شکستم.
داستانهای شاهنامه فردوسی گر چه سرشتی رزمی و حماسی دارند، در لابلای این اثر بیهمتا نکتههای فلسفی، اخلاقی و اجتماعی بسیاری نهفته است. با این وصف یک هنرمند موسیقی که بخواهد دنبال خلق آثاری از شاهنامه گام بردارد باید دارای چه ویژگیهایی باشد؟
برای اجرای شاهنامه تنها داشتن صدای خوش یا آشنایی با ردیفهای موسیقی کافی نیست. باید هنرمند درباره اسطورههای ایران باستان و ظرایف آن مطالعه کرده باشد و موسیقی قومیتهای ایران و لحنهای حماسی را بشناسد تا بتواند با یک دیدگاه روایتی وارد این دریای بزرگ شود.
دیدگاهی که در موسیقی سنتی است، صرفا تغزلی است و فقط گویی برای غزل مناسب است، ولی وقتی وارد شاهنامه میشویم دیگر نمیتوانیم با آن بینش سنتی آن را اجرا کنیم.