روزنامه «واشینگتن تایمز» در مطلبی در مورد انتخابات ریاست جمهوری ایران، آن را یک «نمایش کمدی» توصیف میکند و میگوید هدف اصلی از برگزاری این نمایش حفظ و تداوم این توهم است که گویا مردم ایران در تصمیم گیریهای سیاسی کشور خود نقش دارند.
کِنِت تیمِرمَن، نویسنده این مقاله میگوید هر چند چنین نمایشهایی در خود ایران طرفدار زیادی ندارد، ظاهرا روی سخنان و موضع گیریهای برخی از مقامهای دولت آمریکا تاثیرگذار بوده است.
وی در این زمینه توضیح میدهد که ماه فوریه ریچارد آرمیتاژ، معاون وزیر خارجه آمریکا، ایران را یک «دموکراسی» توصیف کرد و چاک هیگل، وزیر دفاع جدید آمریکا نیز در جلسه معارفه خود در مجلس سنا همین اشتباه را مرتکب شده و گفت : «رژیم اسلامی ایران چه ما با آن موافق باشیم و چه مخالف، یک حکومت منتخب و مشروع است.»
به گفته آقای تیمرمن وزارت خارجه آمریکا همواره مرتکب این اشتباه شده است. وی میگوید: «به عنوان مثال این وزارتخانه در آستانه نمایش انتخاباتی [ریاستجمهوری] ۲۰۰۹ ایران، به رسانه «صدای آمریکا» تاکید کرد که در پوششهای خبری خود از میرحسین موسوی حمایت کند، به این امید که شاید پیروزی این به اصطلاح اصلاح طلبان حکومتی بتواند چهره رژیم را در انظار بین المللی بهبود بخشد.»
کنت تیمرمن ادامه میدهد: «حوادث پس از انتخابات و اعتراضات گسترده به نتایج آن مشخص کرد که میرحسین موسوی و چهرههایی نظیر وی به هیچ وجه قصد ندارند در حکومت اسلامی ایران تغییرات جدی ایجاد کنند و به عبارتی دیگر نمیخواهند در راستای تحقق دموکراسی که از خواستهای اصلی معترضان بود گامی بردارند.»
در این مقاله آمده است: «از روی همین تجربه اخیر میتوان به این نتیجه رسید که تمام کسانی که در ایران برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد میشوند به بنیانهای نظام حاکم وفادار هستند و اگر در مواضع کسی کوچکترین تردیدی وجود داشته باشد، به هیچ وجه صلاحیت وی تایید نخواهد شد. دقیقا به همین خاطر است که انتخابات در ایران را باید نمایش نامید.»
نویسنده این مطلب سپس با اشاره به نامزدی اکبر هاشمی رفسنجانی برای انتخابات امسال مینویسد که این سیاستمدار و روحانی «زیرک» همواره مورد توجه غرب بوده و لابیهای طرفدار ایران در عرصه سیاست آمریکا از وی به عنوان کسی که میتوان با وی وارد گفتگو و معامله شد، یاد میکنند.
آقای تیمرمن میافزاید: «اما نباید فراموش کرد هاشمی رفسنجانی که از مهمترین مهره های جمهوری اسلامی ایران بوده، سالها جزو مشاوران اصلی آیت الله خمینی، چندین سال فرمانده کل قوا، برای دو دوره چهار ساله رییس جمهور و دورهای هم رییس مجلس بود.
وی از مشوقان اصلی برای از سرگیری برنامه هستهای در دوران جمهوری اسلامی بود و براساس شواهد مطرح شده در دادگاههای بینالمللی، از جمله سران نظام بود که دستور ترور و اجرای عملیات تروریستی در خارج از ایران را صادر میکرد. به عنوان مثال طبق اسناد اطلاعاتی آمریکا گروهی که در سال ۱۹۹۶ با حمله تروریستی به یک منطقه مسکونی خارجیان در عربستان سعودی ۱۹ نظامی آمریکایی را کشتند، مستقیما به شخص رفسنجانی گزارش میدادند.»
نویسنده واشینگتن تایمز در ادامه میگوید که هاشمی رفسنجانی از «عوامل مهم سرکوب و حمله به مخالفان نظام، از جمله حمله به کوی دانشگاه حمایت کرده و یا در سالهای اخیر در قبال چنین سرکوبهایی، مثل سرکوب معترضان پس از انتخابات سال ۲۰۰۹سکوت کرده است».
وی در پایان میگوید: «اشتباه نکنید: رفسنجانی با این هدف وارد عرصه انتخابات شده است که با گذاشتن ماسک خندان بر روی چهره حکومت وحشت ایران، جمهوری اسلامی را از دام تحریمهای بینالمللی و فشارهای دیپلماتیک رها کند.»
کِنِت تیمِرمَن، نویسنده این مقاله میگوید هر چند چنین نمایشهایی در خود ایران طرفدار زیادی ندارد، ظاهرا روی سخنان و موضع گیریهای برخی از مقامهای دولت آمریکا تاثیرگذار بوده است.
وی در این زمینه توضیح میدهد که ماه فوریه ریچارد آرمیتاژ، معاون وزیر خارجه آمریکا، ایران را یک «دموکراسی» توصیف کرد و چاک هیگل، وزیر دفاع جدید آمریکا نیز در جلسه معارفه خود در مجلس سنا همین اشتباه را مرتکب شده و گفت : «رژیم اسلامی ایران چه ما با آن موافق باشیم و چه مخالف، یک حکومت منتخب و مشروع است.»
به گفته آقای تیمرمن وزارت خارجه آمریکا همواره مرتکب این اشتباه شده است. وی میگوید: «به عنوان مثال این وزارتخانه در آستانه نمایش انتخاباتی [ریاستجمهوری] ۲۰۰۹ ایران، به رسانه «صدای آمریکا» تاکید کرد که در پوششهای خبری خود از میرحسین موسوی حمایت کند، به این امید که شاید پیروزی این به اصطلاح اصلاح طلبان حکومتی بتواند چهره رژیم را در انظار بین المللی بهبود بخشد.»
کنت تیمرمن ادامه میدهد: «حوادث پس از انتخابات و اعتراضات گسترده به نتایج آن مشخص کرد که میرحسین موسوی و چهرههایی نظیر وی به هیچ وجه قصد ندارند در حکومت اسلامی ایران تغییرات جدی ایجاد کنند و به عبارتی دیگر نمیخواهند در راستای تحقق دموکراسی که از خواستهای اصلی معترضان بود گامی بردارند.»
در این مقاله آمده است: «از روی همین تجربه اخیر میتوان به این نتیجه رسید که تمام کسانی که در ایران برای انتخابات ریاست جمهوری نامزد میشوند به بنیانهای نظام حاکم وفادار هستند و اگر در مواضع کسی کوچکترین تردیدی وجود داشته باشد، به هیچ وجه صلاحیت وی تایید نخواهد شد. دقیقا به همین خاطر است که انتخابات در ایران را باید نمایش نامید.»
نویسنده این مطلب سپس با اشاره به نامزدی اکبر هاشمی رفسنجانی برای انتخابات امسال مینویسد که این سیاستمدار و روحانی «زیرک» همواره مورد توجه غرب بوده و لابیهای طرفدار ایران در عرصه سیاست آمریکا از وی به عنوان کسی که میتوان با وی وارد گفتگو و معامله شد، یاد میکنند.
آقای تیمرمن میافزاید: «اما نباید فراموش کرد هاشمی رفسنجانی که از مهمترین مهره های جمهوری اسلامی ایران بوده، سالها جزو مشاوران اصلی آیت الله خمینی، چندین سال فرمانده کل قوا، برای دو دوره چهار ساله رییس جمهور و دورهای هم رییس مجلس بود.
وی از مشوقان اصلی برای از سرگیری برنامه هستهای در دوران جمهوری اسلامی بود و براساس شواهد مطرح شده در دادگاههای بینالمللی، از جمله سران نظام بود که دستور ترور و اجرای عملیات تروریستی در خارج از ایران را صادر میکرد. به عنوان مثال طبق اسناد اطلاعاتی آمریکا گروهی که در سال ۱۹۹۶ با حمله تروریستی به یک منطقه مسکونی خارجیان در عربستان سعودی ۱۹ نظامی آمریکایی را کشتند، مستقیما به شخص رفسنجانی گزارش میدادند.»
نویسنده واشینگتن تایمز در ادامه میگوید که هاشمی رفسنجانی از «عوامل مهم سرکوب و حمله به مخالفان نظام، از جمله حمله به کوی دانشگاه حمایت کرده و یا در سالهای اخیر در قبال چنین سرکوبهایی، مثل سرکوب معترضان پس از انتخابات سال ۲۰۰۹سکوت کرده است».
وی در پایان میگوید: «اشتباه نکنید: رفسنجانی با این هدف وارد عرصه انتخابات شده است که با گذاشتن ماسک خندان بر روی چهره حکومت وحشت ایران، جمهوری اسلامی را از دام تحریمهای بینالمللی و فشارهای دیپلماتیک رها کند.»