اکبر اعلمی را می توان يکی از معدود منتقدان سياسی درون حکومت دانست که در مجلس شورای اسلامی، سختترين انتقادها را از دولت محمود احمدی نژاد کرد. او که در دوره ششم و هفتم مجلس شورای اسلامی، نمايندگی مردم تبريز را بر عهده داشت، از راهيابی به مجلس هشتم بازماند.
سخنرانی آذرماه سال گذشته او در دفتر حزب اعتماد ملی زنجان بهترين بهانه را به منتقدانش داد . آقای اعلمی در آن سخنرانی به صراحت عملکرد دولت محمود احمدی نژاد را نفی کرد و خواستار رای عدم کفايت به دولت نهم شد. پس از اين بود که روزنامه کيهان نوشت «اعلمی حتی اگر توبه کند، شرايط نمايندگی مجلس را ندارد» و ابرار از سخنرانی وی با عنوان «غلط های زيادی اکبر اعلمی» ياد کرد و کار تا جايی بالا گرفت که جمعی از نمايندگان اصولگرا مجلس ایران، تقاضای اخراج او را مطرح کردند.
اما موضوع اخراج نماينده تبريز پیگيری نشد، چرا که در همان هنگام که وی در مجلس به کار قانونگذاری بود، شورای نگهبان وی را فاقد صلاحيت نمايندگی دانست.
علاوه بر اين اظهارنظراهايی مانند اينکه «ما به عنوان نماينده مجلس نمیدانيم که صدها ميليارد دلار کجا رفته است»، آقای اعلمی را در زمره منتقدان جدی دولت نهم قرار داد.
و حالا در آستانه برگزاری دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری، اکبر اعلمی هدف بزرگتری را برگزيده و داوطلب نامزدی کرسی رياست جمهوری شده است. او در همان ابتدای راه گله کرده است که رسانه ها او را «بايکوت خبری» کردهاند.
اينکه آقای اعلمی با چه اهداف و برنامههايی قصد شرکت در رقابت سياسی جديد را دارد، را از زبان سخنگوی ايشان میشنويم.
رضا جلالی، استاد علوم سياسی و روابط بين الملل، ميهمان اين هفته گفت و گوی ويژه راديو فرداست.
آقای دکتر جلالی با اين سوال شروع می کنيم که آقای اعلمی با چه شعاری وارد کارزار انتخاباتی شده است؟
رضا جلالی: شعار محوری ايشان «بازيابی شکوه ايرانی و احياء حقوق اقوام» است با توجه به تضييع شدن حقوق اقوام، که در شرايط خاص قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی در شورای نگهبان و برخی از افرادی که برای تصفيه حسابهای سياسی در شوراهای اجرايی استانداریها و فرمانداریها، بهخصوص در دولت نهم که به شکل غربالگری سياسی توسط عناصر دولتی صورت گرفت، ايشان فکر کردند که ملت احتياج به يک صدای رسايی دارد تا اين صدای رسا به صورت همه جانبه ازحقوق آنان دفاع کند.
اصلیترين هدف و آرمانی که آقای اعلمی درصدد نهادينه کردن آن در جامعه است، دفاع از حقوق تضيع شده ملت بزرگ ايران در سراسر کشور است.
ممکن است بگویید با توجه به صحبتهای اخير سخنگوی شورای نگهبان، روند تاييد صلاحيتهای نامزدها را چطور ارزيابی میکنيد؟
بايد به انتظار نشست تا روز ۲۹ ارديبهشت ماه که نظر قطعی شورای نگهبان برای احراز صلاحيت و عدم احراز صلاحيت کانديداهای مطرح که بيشتر منتسب به دولت هستند به کجا خواهد انجاميد؟ قضاوت را به دو سه روز آينده موکول میکنيم که در عمل با توجه به نگاه خوشبينانه و بدبينانهای که شورای نگهبان در دور جديد انتخابات رياست جمهوری خواهد داشت، مشخص خواهد شد که آيا عده ای که سعی کردهاند در طول دوران فعاليتشان در مجلس شورای اسلامی نقش صدای ملت را ايفا کنند از اين فيلتر عبور خواهند کرد يا خير؟
اما سخنگوی شورای نگهبان درباره احتمال صدور حکم حکومتی درباره تاييد يا عدم تاييد بعضی از کانديداها صحبت کرده است و گفتهاند که احتمال دارد بر اساس اصل ۵۷ قانون اساسی، نظر آيت الله خامنه ای در اين زمينه اعمال شود.
البته اين روند را در انتخابات دوره نهم رياست جمهوری نيز داشتيم که آقای مهر عليزاده و آقای معين از حکم حکومتی رهبری استفاده کرده و وارد رقابت انتخاب رياست جمهوری شدند. ولی امروزه شرايط نشان میدهد که بعيد است برخی افراد همچون آقای اعلمی از نگاه ترحم آميز برخی افراد مثل شورای نگهبان برخوردار شوند.
فرض کنيم آقای اعلمی تاييد صلاحيت شدند به نظرتان ايشان با توجه به حضور افرادی همچون آقای ميرحسين موسوی، آقای کروبی و همچنين آقای محمود احمدی نژاد ، چقدر شانس پيروزی برای خودشان قائل هستند؟
من فکر می کنم از آنجايی که آقای اعلمی از بضاعت مالی زيادی برخوردار نيست که بتواند ستادهای انتخاباتیاش را در سراسر کشور همچون ساير رقبايش فعال کند، با توجه به فرصت مغتنمی که توسط رسانه ملی در اختيار کاندايداها قرار میگيرد اين فرصت مناسبی است تا ايشان ديدگاههایشان را با توجه به احاطه و اشرافشان به موضوعات مبتلابه جامعه که هم نخبگان و هم مردم را آزار میدهد اعلام کند و تصور من بر اين است که با توجه به تسلطشان به موضوعات همه جانبه کشور، می توان تا حد زيادی اميدوار بود که يک رقابت فشرده با ساير رقبا داشته باشد.
فرض را بر اين بگذاريم که هيچ اتفاق غير منتظرهای رخ نمیدهد و آقای اعلمی هم تاييد صلاحيت میشوند. میتوانم بپرسم ايشان درباره سياست خارجی فعلی ايران چه نظری دارند؟
البته من حضور آقای احمدی نژاد را در عرصه سياست خارجی بسيار بسيار بسيار خطرناک میدانم. توهمسازی که مشاوران خارجی آقای احمدی نژاد انجام دادند باعث شد که منافع ملی ايران به کلی به خطر بيافتد. يک سری توهماتی به صورت بدخيم الان در دل آقای احمدی نژاد گنجانده شده و ما احساس خطر میکنيم. هم در مورد مصالح عمومی و هم منافع ملی. گفتمان سياست خارجی آقای احمدی نژاد کاملا کندروانه است و ايشان اصلا نمی داند که اکنون در قرن بيست و يکم، در روابط بين الملل، دوران قاعده بازی «برنده – برنده» است، و ديگر دوران بازی «برنده ـ بازنده» و يا «بازنده ـ بازنده» به سر آمده است.
در صورت پيروزی آقای اعلمی ، ايشان چه مسائلی را در سياستگذاری کلی خود مد نظر قرار خواهند داد؟
نخست توجه به حقوق اقوام ايرانی به صورت همه جانبه در جغرافيای داخلی و با سياست همگرايی مثبت.
ما الان بر اين اعتقاديم که آقای احمدی نژاد کاملا در دريای نيستی و فلاکت سوپرکمونيستهای آمريکای لاتين، مثل هوگو چاورز و دانيل اورتگا، غرق شده است و من بيم آن دارم که با عملکرد آقای احمدی نژاد، ما امروزيان مورد نفرين نسل فردا باشيم. ما به هر حال اکنون با سياست اتخاذی دولت نهم در عرصه بين الملل، که با آزمون و خطای خودش را ه را پيش میبرد، مواجه هستيم.
میدانيد که يکی از عمدهترين مسائلی که رييس جمهور آينده با آن مواجه است چالش پرونده اتمی ايران است. ممکن است بگویید آقای اعلمی چه برنامهای در اين زمينه دارند؟
برنامه مورد نظر ايشان روند رو به رشدی است که در وهله اول به فکر منافع ملی ايران و تعامل در سطح بينالمللی و منطقهای است.
کمی مسئله را شفافتر بيان کنيد . شما الان ديدگاههای آقای اعلمی را کلی و مبهم طرح میکنيد.
من فکر می کنم بايد در اين روند، ضمن حفظ منافع ملی کشورمان با مذاکره همه جانبه به صبوری پيش برويم و غرب را قانع کنيم به اين که کشورمان برای حفظ پرستيژ بينالمللی و منطقهای خود نيازمند برخی فعاليتها است. ايران الان دارای جايگاه قدرت منطقهای است. بر اساس مولفههای قدرت، ايران هم اکنون جزء پنج قدرت منطقه آسيا و جزء ده قدرت جهانی محسوب میشود. کشور ما به علت موقعيت استراتژيک و ژئوپولوتيکی خاصی که دارد نقش برجستهای را ايفا میکند . اما متاسفانه آقايان دارند اين فرصتها را به تهديد تبديل میکنند و اين خطای بزرگی است که الان ما حس میکنيم.
آقای جلالی میدانيد که کشورهای غربی برای مذاکره با ايران شرط اول را، تعليق کامل غنی سازی گذاشتهاند به نظرتان آقای اعلمی تعليق غنی سازی را می پذيرند؟
پذيرفتن تعليق غنی سازی اورانيوم آنهم غنی سازی اورانيم تا سه و نيم درصد که کاربرد توليدی و صنعتی دارد را برنمی تابيم. چون اين اجحافی است که در حق ملت ايران روا داشته میشود. ولی اگر رويکرد نظامی يا دستيابی به اورانيم سه و نيم درصد به بالا وجود داشته باشد يا اينکه به هر حال تعداد دستگاههای سانترفيوژ به ۳۳ هزار دستگاه برسد که متاسفانه نگاه غرب به ما يک نگاه سوء ظن آميزی باشد مبنی بر اين که ما به سمت کاربری نظامی پيش می رويم، اين امری عليهده است.
با تعليق غنی سازی اورانيوم تا حد سه و نيم درصد که بيشتر برای مصرف کارخانجات مصرفی و صنعتی کاربرد دارد به هيچ عنوان عقبنشينی در کار نخواهد بود و اميدواريم غرب هم اين تعامل را کاملا دريابد.
به جز پرونده اتمی ايران، يکی از مهمترين موضوعاتی که هم اکنون هم مطرح است، بحث برقراری ارتباط با آمريکاست. ديدگاه آقای اعلمی در اين باره چيست؟
با توجه به حرکات پيشدستانه و بر اساس گفتمانی که آقای اوباما رييس جمهور امريکا مطرح کردند و شواهد و قرائن نشان میدهد که ايشان با يک نگاه کاملا منصفانه و متقابل مابين کشورهای طرف صحبتش و از روی انصاف وارد قضيه شدهاند، نبايد دست ايشان را رد کرد. بايستی دست ايشان را بهخاطر حفظ منافع ملی و با تاکيد بر مواضع کشور ايران، فشرد.
به هر حال يکی از ديدگاههای آقای اعلمی اجرای روابط ديپلماتيک مابين ايران و آمريکاست و من اميدوارم با توجه به ديدگاههايی که آقای اعلمی مطرح میکنند ما به سمت و سوی چنين رويکردی حرکت کنيم.
خوب آقای جلالی ، همه اينها را گفتيم . اما اگر همين ابتدا شورای نگهبان ايشان را رد صلاحيت کند چه موضعی در پيش میگيرند؟
شخصا بعنوان اعتراض و قهر با صندوق به هيچ عنوان رای نخواهم داد. اگر چه من فکر میکنم که جناح تماميت خواه و انحصار طلب در ايران مشارکت حداقلی را از خدا میخواهد. اما من شخصا دعا میکنم و از خدا میخواهم و بازهم به عنوان يک نکته نگفته از علم سياست اين موضوع را به خودم و ديگران تذکر میدهم که اگر بخواهيم از اين فضای بحران خيز عبور کنيم بايد مشارکت حداکثری داشته باشيم.
همان طور که غرب برای دموکراسی امروز خود هزار و ۴۰۰ سال صبوری کرد بايستی ما هم بتوانيم. بايد صبوری کنيم. فضا را درک کنيم تا برسيم به نقطهای که به هر حال آيندگان از ما انتظار دارند.
سخنرانی آذرماه سال گذشته او در دفتر حزب اعتماد ملی زنجان بهترين بهانه را به منتقدانش داد . آقای اعلمی در آن سخنرانی به صراحت عملکرد دولت محمود احمدی نژاد را نفی کرد و خواستار رای عدم کفايت به دولت نهم شد. پس از اين بود که روزنامه کيهان نوشت «اعلمی حتی اگر توبه کند، شرايط نمايندگی مجلس را ندارد» و ابرار از سخنرانی وی با عنوان «غلط های زيادی اکبر اعلمی» ياد کرد و کار تا جايی بالا گرفت که جمعی از نمايندگان اصولگرا مجلس ایران، تقاضای اخراج او را مطرح کردند.
اما موضوع اخراج نماينده تبريز پیگيری نشد، چرا که در همان هنگام که وی در مجلس به کار قانونگذاری بود، شورای نگهبان وی را فاقد صلاحيت نمايندگی دانست.
علاوه بر اين اظهارنظراهايی مانند اينکه «ما به عنوان نماينده مجلس نمیدانيم که صدها ميليارد دلار کجا رفته است»، آقای اعلمی را در زمره منتقدان جدی دولت نهم قرار داد.
و حالا در آستانه برگزاری دهمين دوره انتخابات رياست جمهوری، اکبر اعلمی هدف بزرگتری را برگزيده و داوطلب نامزدی کرسی رياست جمهوری شده است. او در همان ابتدای راه گله کرده است که رسانه ها او را «بايکوت خبری» کردهاند.
اينکه آقای اعلمی با چه اهداف و برنامههايی قصد شرکت در رقابت سياسی جديد را دارد، را از زبان سخنگوی ايشان میشنويم.
رضا جلالی، استاد علوم سياسی و روابط بين الملل، ميهمان اين هفته گفت و گوی ويژه راديو فرداست.
آقای دکتر جلالی با اين سوال شروع می کنيم که آقای اعلمی با چه شعاری وارد کارزار انتخاباتی شده است؟
رضا جلالی: شعار محوری ايشان «بازيابی شکوه ايرانی و احياء حقوق اقوام» است با توجه به تضييع شدن حقوق اقوام، که در شرايط خاص قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی در شورای نگهبان و برخی از افرادی که برای تصفيه حسابهای سياسی در شوراهای اجرايی استانداریها و فرمانداریها، بهخصوص در دولت نهم که به شکل غربالگری سياسی توسط عناصر دولتی صورت گرفت، ايشان فکر کردند که ملت احتياج به يک صدای رسايی دارد تا اين صدای رسا به صورت همه جانبه ازحقوق آنان دفاع کند.
اصلیترين هدف و آرمانی که آقای اعلمی درصدد نهادينه کردن آن در جامعه است، دفاع از حقوق تضيع شده ملت بزرگ ايران در سراسر کشور است.
ممکن است بگویید با توجه به صحبتهای اخير سخنگوی شورای نگهبان، روند تاييد صلاحيتهای نامزدها را چطور ارزيابی میکنيد؟
بايد به انتظار نشست تا روز ۲۹ ارديبهشت ماه که نظر قطعی شورای نگهبان برای احراز صلاحيت و عدم احراز صلاحيت کانديداهای مطرح که بيشتر منتسب به دولت هستند به کجا خواهد انجاميد؟ قضاوت را به دو سه روز آينده موکول میکنيم که در عمل با توجه به نگاه خوشبينانه و بدبينانهای که شورای نگهبان در دور جديد انتخابات رياست جمهوری خواهد داشت، مشخص خواهد شد که آيا عده ای که سعی کردهاند در طول دوران فعاليتشان در مجلس شورای اسلامی نقش صدای ملت را ايفا کنند از اين فيلتر عبور خواهند کرد يا خير؟
اما سخنگوی شورای نگهبان درباره احتمال صدور حکم حکومتی درباره تاييد يا عدم تاييد بعضی از کانديداها صحبت کرده است و گفتهاند که احتمال دارد بر اساس اصل ۵۷ قانون اساسی، نظر آيت الله خامنه ای در اين زمينه اعمال شود.
البته اين روند را در انتخابات دوره نهم رياست جمهوری نيز داشتيم که آقای مهر عليزاده و آقای معين از حکم حکومتی رهبری استفاده کرده و وارد رقابت انتخاب رياست جمهوری شدند. ولی امروزه شرايط نشان میدهد که بعيد است برخی افراد همچون آقای اعلمی از نگاه ترحم آميز برخی افراد مثل شورای نگهبان برخوردار شوند.
فرض کنيم آقای اعلمی تاييد صلاحيت شدند به نظرتان ايشان با توجه به حضور افرادی همچون آقای ميرحسين موسوی، آقای کروبی و همچنين آقای محمود احمدی نژاد ، چقدر شانس پيروزی برای خودشان قائل هستند؟
من فکر می کنم از آنجايی که آقای اعلمی از بضاعت مالی زيادی برخوردار نيست که بتواند ستادهای انتخاباتیاش را در سراسر کشور همچون ساير رقبايش فعال کند، با توجه به فرصت مغتنمی که توسط رسانه ملی در اختيار کاندايداها قرار میگيرد اين فرصت مناسبی است تا ايشان ديدگاههایشان را با توجه به احاطه و اشرافشان به موضوعات مبتلابه جامعه که هم نخبگان و هم مردم را آزار میدهد اعلام کند و تصور من بر اين است که با توجه به تسلطشان به موضوعات همه جانبه کشور، می توان تا حد زيادی اميدوار بود که يک رقابت فشرده با ساير رقبا داشته باشد.
فرض را بر اين بگذاريم که هيچ اتفاق غير منتظرهای رخ نمیدهد و آقای اعلمی هم تاييد صلاحيت میشوند. میتوانم بپرسم ايشان درباره سياست خارجی فعلی ايران چه نظری دارند؟
البته من حضور آقای احمدی نژاد را در عرصه سياست خارجی بسيار بسيار بسيار خطرناک میدانم. توهمسازی که مشاوران خارجی آقای احمدی نژاد انجام دادند باعث شد که منافع ملی ايران به کلی به خطر بيافتد. يک سری توهماتی به صورت بدخيم الان در دل آقای احمدی نژاد گنجانده شده و ما احساس خطر میکنيم. هم در مورد مصالح عمومی و هم منافع ملی. گفتمان سياست خارجی آقای احمدی نژاد کاملا کندروانه است و ايشان اصلا نمی داند که اکنون در قرن بيست و يکم، در روابط بين الملل، دوران قاعده بازی «برنده – برنده» است، و ديگر دوران بازی «برنده ـ بازنده» و يا «بازنده ـ بازنده» به سر آمده است.
در صورت پيروزی آقای اعلمی ، ايشان چه مسائلی را در سياستگذاری کلی خود مد نظر قرار خواهند داد؟
نخست توجه به حقوق اقوام ايرانی به صورت همه جانبه در جغرافيای داخلی و با سياست همگرايی مثبت.
ما الان بر اين اعتقاديم که آقای احمدی نژاد کاملا در دريای نيستی و فلاکت سوپرکمونيستهای آمريکای لاتين، مثل هوگو چاورز و دانيل اورتگا، غرق شده است و من بيم آن دارم که با عملکرد آقای احمدی نژاد، ما امروزيان مورد نفرين نسل فردا باشيم. ما به هر حال اکنون با سياست اتخاذی دولت نهم در عرصه بين الملل، که با آزمون و خطای خودش را ه را پيش میبرد، مواجه هستيم.
میدانيد که يکی از عمدهترين مسائلی که رييس جمهور آينده با آن مواجه است چالش پرونده اتمی ايران است. ممکن است بگویید آقای اعلمی چه برنامهای در اين زمينه دارند؟
برنامه مورد نظر ايشان روند رو به رشدی است که در وهله اول به فکر منافع ملی ايران و تعامل در سطح بينالمللی و منطقهای است.
کمی مسئله را شفافتر بيان کنيد . شما الان ديدگاههای آقای اعلمی را کلی و مبهم طرح میکنيد.
من فکر می کنم بايد در اين روند، ضمن حفظ منافع ملی کشورمان با مذاکره همه جانبه به صبوری پيش برويم و غرب را قانع کنيم به اين که کشورمان برای حفظ پرستيژ بينالمللی و منطقهای خود نيازمند برخی فعاليتها است. ايران الان دارای جايگاه قدرت منطقهای است. بر اساس مولفههای قدرت، ايران هم اکنون جزء پنج قدرت منطقه آسيا و جزء ده قدرت جهانی محسوب میشود. کشور ما به علت موقعيت استراتژيک و ژئوپولوتيکی خاصی که دارد نقش برجستهای را ايفا میکند . اما متاسفانه آقايان دارند اين فرصتها را به تهديد تبديل میکنند و اين خطای بزرگی است که الان ما حس میکنيم.
آقای جلالی میدانيد که کشورهای غربی برای مذاکره با ايران شرط اول را، تعليق کامل غنی سازی گذاشتهاند به نظرتان آقای اعلمی تعليق غنی سازی را می پذيرند؟
پذيرفتن تعليق غنی سازی اورانيوم آنهم غنی سازی اورانيم تا سه و نيم درصد که کاربرد توليدی و صنعتی دارد را برنمی تابيم. چون اين اجحافی است که در حق ملت ايران روا داشته میشود. ولی اگر رويکرد نظامی يا دستيابی به اورانيم سه و نيم درصد به بالا وجود داشته باشد يا اينکه به هر حال تعداد دستگاههای سانترفيوژ به ۳۳ هزار دستگاه برسد که متاسفانه نگاه غرب به ما يک نگاه سوء ظن آميزی باشد مبنی بر اين که ما به سمت کاربری نظامی پيش می رويم، اين امری عليهده است.
با تعليق غنی سازی اورانيوم تا حد سه و نيم درصد که بيشتر برای مصرف کارخانجات مصرفی و صنعتی کاربرد دارد به هيچ عنوان عقبنشينی در کار نخواهد بود و اميدواريم غرب هم اين تعامل را کاملا دريابد.
به جز پرونده اتمی ايران، يکی از مهمترين موضوعاتی که هم اکنون هم مطرح است، بحث برقراری ارتباط با آمريکاست. ديدگاه آقای اعلمی در اين باره چيست؟
با توجه به حرکات پيشدستانه و بر اساس گفتمانی که آقای اوباما رييس جمهور امريکا مطرح کردند و شواهد و قرائن نشان میدهد که ايشان با يک نگاه کاملا منصفانه و متقابل مابين کشورهای طرف صحبتش و از روی انصاف وارد قضيه شدهاند، نبايد دست ايشان را رد کرد. بايستی دست ايشان را بهخاطر حفظ منافع ملی و با تاکيد بر مواضع کشور ايران، فشرد.
به هر حال يکی از ديدگاههای آقای اعلمی اجرای روابط ديپلماتيک مابين ايران و آمريکاست و من اميدوارم با توجه به ديدگاههايی که آقای اعلمی مطرح میکنند ما به سمت و سوی چنين رويکردی حرکت کنيم.
خوب آقای جلالی ، همه اينها را گفتيم . اما اگر همين ابتدا شورای نگهبان ايشان را رد صلاحيت کند چه موضعی در پيش میگيرند؟
شخصا بعنوان اعتراض و قهر با صندوق به هيچ عنوان رای نخواهم داد. اگر چه من فکر میکنم که جناح تماميت خواه و انحصار طلب در ايران مشارکت حداقلی را از خدا میخواهد. اما من شخصا دعا میکنم و از خدا میخواهم و بازهم به عنوان يک نکته نگفته از علم سياست اين موضوع را به خودم و ديگران تذکر میدهم که اگر بخواهيم از اين فضای بحران خيز عبور کنيم بايد مشارکت حداکثری داشته باشيم.
همان طور که غرب برای دموکراسی امروز خود هزار و ۴۰۰ سال صبوری کرد بايستی ما هم بتوانيم. بايد صبوری کنيم. فضا را درک کنيم تا برسيم به نقطهای که به هر حال آيندگان از ما انتظار دارند.