چهاردهمين نمايشگاه بين المللی نفت و گاز و پتروشيمی ايران در حالی گشايش يافت که طرحهای عمده توسعه منابع گاز ايران در عسلويه عملاً بهحال تعطيل درآمدهاند. همزمان، طرحهای تزريق گاز به چاههای سالمند نفت در آغاجاری و مسجد سليمان نيز که با افت شديد فشار روبرو هستند، از هدفهای اعلام شده دور ماندهاند.
اينک مسئولان دست اندرکار طرحهای توسعه منابع گاز نيز با پذيرفتن غيرمستقيم وضعيت جاری در عسلويه، تلويحاً غيرواقعی بودن اخبار منتشره از سوی دولت مبنی بر بهرهبرداری کامل از فازهای ۶ تا ۱۰ پارس جنوبی را میپذيرند.
رييس جمهوری ايران در اسفند ماه گذشته با حضور در عسلويه که از آن بهعنوان پايتخت گازی کشور ياد میشود، با اعلام آغاز بهکار فازهای ۹ و ۱۰ عسلويه، از افزايش توليد روزانه ۵۰ ميليون متر گاز ايران خبر داده بود.
چنانچه پيشرفت طرحهای توسعه گاز ايران از منابع پارس جنوبی، واقع در آبهای خليج فارس، با همان سرعتی صورت میگرفت که طرحهای بهرهبرداری گاز در بخش متعلق به قطر- شريک ايران- به نتيجه رسيدهاند، جای آن بود که در سال جاری ۱۸ فاز پارس جنوبی به مرحله توليد برسد.
با توجه به پيشبينی توليد روزانه ۲۵ ميليون متر مکعب از هر فاز، تفاوت توليد در ۱۰ فاز ياد شده در صورت بهرهبرداری، روزانه به ۲۵۰ ميليون متر مکعب ميرسيد. اين ميزان به فرض تحقق، میتوانست معادل پنجاه در صدر ظرفيت کنونی گاز ايران را که در حدود روزانه ۵۰۰ ميليون متر مکعب است، افزايش دهد.
علاوه بر ۲۵۰ ميليون متر مکعب گاز، توليدات جنبی فازهای ياد شده میتوانست ۵ ميليون تن گاز مايع، نيم ميليون بشکه ميعانات گازی ( که بهمراتب از نفت خام گرانتر است)، بهعلاوه سالانه ۵ ميليون تن اتان و مقدار قابل ملاحظهای گوگرد را شامل شود. در حقيقت، تحقق اين منابع میتوانست از راه تأمين درآمد صادراتی، در رديف صادرات نفتی قرار گيرند.
با ظرفيتی اين چنين، مخزنهای سالمند نفت ايران نيزکه ميزان استحصال نفت از آنها با سرعت در حال کاهش است، میتوانستند از راه تزريق ۱۰۰ تا ۱۵۰ ميليون متر مکعب گاز ترش در روز، به عمر مفيد طولانی تری دست بيابند.
افزايش ميزان استخراج نفت از چاههای قديمی، هدف نهايی تمامی کشورهای توليد کننده نفت خام است. در راه دست يافتن به ضريب بالاتر استخراج از چاههای سالمند نفت، کشورهای جهان پيشرفتهترين تکنيکهای ممکن را بهکار میگيرند. از جمله دلايل اصلی تلاش برای افزايش بازيافت چاههای سالمند، از دست رفتن کامل ذخيره مانده، در صورت افت کامل فشار در چاه است.
از اين لحاظ، ايران در ميان کشورهای عمده توليد کننده نفت دارای پايينترين ميزان استحصال نفت از چاههای سالمند است. نگاهداری صيانتی از چاههای سالمند نفت که بخشی عمدهای از ثروت ملی کشور محسوب میشود، نيازمند سرمايه گذاری کافی، استفاده از تکنولوژی پيشرفته و اعمال مديريت حرفهای است. ايران بهدليل قلّت سرمايه گذاری، استفاده از روشهای کهنه، تزريق آب شور بهجای گاز به چاههای نفت، عملاً زمينه را برای مرگ زودرس اين سرمايههای ملی فراهم ساخته است.
سال گذشته شکرالله عطارزاده نماينده بوشهر در مجلس هفتم با مطرح ساختن افزايش بيکاری در عسلويه، نسبت به توقف اجرای طرحهای توسعه گاز در اين قطب حياتی صنايع گاز ايران هشدار داد. گفته میشود که ظرفيت کاری در عسلويه از ۶۰ هزار نفر اينک به حدود ۲۵ هزارنفر کاهش يافته و در نتيجه نيروی کار با تجربهای که پس از پايان يک طرح و تحويل فازها ميبايد در فازهای ديگر بهکار گرفته میشد، عملا بيکار مانده است.
با هشدار عطار زاده نه تنها واقعيتهای آغاز بهکار فازهای ۹ و ۱۰ زير سؤال رفت، که گزارشهای منابع مطلع از نحوه توليد و عملکرد ناقص فازهای ۶، ۷، و ۸ پارس جنوبی نيز مورد تاييد قرار گرفت.
با توجه به وضعيت موجود، پالايشگاه فازهای ۹ و ۱۰ که هنوز به توليد نرسيدهاند، با استفاده از حداقل توليد از فازهای ۶ و ۷ تغذيه میشوند، حال آنکه پيش از اين اعلام شده بود که گاز ترش دو فاز ياد شده برای تزريق به چاههای سالمند آغاجاری در نظر گرفته شده است.
بنا بر گزارشهايی که اينک مسئولان دست اندر کار گاز ايران ناچار به پذيرش آن شدهاند، تا اين تاريخ حتی سکوی فاز ۸ که پيش از اين در کنار فازهای ۶ و ۷ شروع بهکار آن اعلام شده بود، نصب نشده است.
روز گذشته منوچهری، مديرعامل پتروپارس، در حاشيه برگزاری نمايشگاه نفت و گاز و پتروشيمی ايران، ضمن پذيرفتن مشکلات بهره برداری از فازهای ۶ و۷ و۸ پارس جنوبی، مدعی شد که تلاش برای جذب بيشتر سرمايه خارجی در حال انجام است.
او همچنين پذيرفت که پالايشگاه فازهای ۹ و ۱۰ همچنان از راه نصب يک خط لوله اضطراری، از توليدات فازهای ۶ و ۷ تغذيه میشود. اين اظهارات بهنوبه خود، دلايل تلاش هفته قبل ايران برای تجديد قرار داد خريد گاز از ترکمنستان و همچنين افزايش حجم خريد از آن کشور را، بهمنظور پاسخ گفتن به نيازهای داخلی توجيه میکند.
چهاردهمين نمايشگاه نفت و گاز ايران که در تهران گشايش يافته، طی سالهای اخير از طبيعت يک نمايشگاه تخصصی خارج شده است. در سالهای گذشته استقبال مردم عادی و اشتياق آنها برای استفاده از کالاهای مجانی غرفهها، بيشتر از مشارکت کارشناسان فنی بوده است. با توجه به رکود جاری در صنايع نفت و گاز ايران، بهنظر نمیرسد که نمايشگاه سال جاری با نمايشگاههای قبل تفاوت محسوسی داشته باشد
اينک مسئولان دست اندرکار طرحهای توسعه منابع گاز نيز با پذيرفتن غيرمستقيم وضعيت جاری در عسلويه، تلويحاً غيرواقعی بودن اخبار منتشره از سوی دولت مبنی بر بهرهبرداری کامل از فازهای ۶ تا ۱۰ پارس جنوبی را میپذيرند.
رييس جمهوری ايران در اسفند ماه گذشته با حضور در عسلويه که از آن بهعنوان پايتخت گازی کشور ياد میشود، با اعلام آغاز بهکار فازهای ۹ و ۱۰ عسلويه، از افزايش توليد روزانه ۵۰ ميليون متر گاز ايران خبر داده بود.
چنانچه پيشرفت طرحهای توسعه گاز ايران از منابع پارس جنوبی، واقع در آبهای خليج فارس، با همان سرعتی صورت میگرفت که طرحهای بهرهبرداری گاز در بخش متعلق به قطر- شريک ايران- به نتيجه رسيدهاند، جای آن بود که در سال جاری ۱۸ فاز پارس جنوبی به مرحله توليد برسد.
با توجه به پيشبينی توليد روزانه ۲۵ ميليون متر مکعب از هر فاز، تفاوت توليد در ۱۰ فاز ياد شده در صورت بهرهبرداری، روزانه به ۲۵۰ ميليون متر مکعب ميرسيد. اين ميزان به فرض تحقق، میتوانست معادل پنجاه در صدر ظرفيت کنونی گاز ايران را که در حدود روزانه ۵۰۰ ميليون متر مکعب است، افزايش دهد.
علاوه بر ۲۵۰ ميليون متر مکعب گاز، توليدات جنبی فازهای ياد شده میتوانست ۵ ميليون تن گاز مايع، نيم ميليون بشکه ميعانات گازی ( که بهمراتب از نفت خام گرانتر است)، بهعلاوه سالانه ۵ ميليون تن اتان و مقدار قابل ملاحظهای گوگرد را شامل شود. در حقيقت، تحقق اين منابع میتوانست از راه تأمين درآمد صادراتی، در رديف صادرات نفتی قرار گيرند.
با ظرفيتی اين چنين، مخزنهای سالمند نفت ايران نيزکه ميزان استحصال نفت از آنها با سرعت در حال کاهش است، میتوانستند از راه تزريق ۱۰۰ تا ۱۵۰ ميليون متر مکعب گاز ترش در روز، به عمر مفيد طولانی تری دست بيابند.
افزايش ميزان استخراج نفت از چاههای قديمی، هدف نهايی تمامی کشورهای توليد کننده نفت خام است. در راه دست يافتن به ضريب بالاتر استخراج از چاههای سالمند نفت، کشورهای جهان پيشرفتهترين تکنيکهای ممکن را بهکار میگيرند. از جمله دلايل اصلی تلاش برای افزايش بازيافت چاههای سالمند، از دست رفتن کامل ذخيره مانده، در صورت افت کامل فشار در چاه است.
از اين لحاظ، ايران در ميان کشورهای عمده توليد کننده نفت دارای پايينترين ميزان استحصال نفت از چاههای سالمند است. نگاهداری صيانتی از چاههای سالمند نفت که بخشی عمدهای از ثروت ملی کشور محسوب میشود، نيازمند سرمايه گذاری کافی، استفاده از تکنولوژی پيشرفته و اعمال مديريت حرفهای است. ايران بهدليل قلّت سرمايه گذاری، استفاده از روشهای کهنه، تزريق آب شور بهجای گاز به چاههای نفت، عملاً زمينه را برای مرگ زودرس اين سرمايههای ملی فراهم ساخته است.
سال گذشته شکرالله عطارزاده نماينده بوشهر در مجلس هفتم با مطرح ساختن افزايش بيکاری در عسلويه، نسبت به توقف اجرای طرحهای توسعه گاز در اين قطب حياتی صنايع گاز ايران هشدار داد. گفته میشود که ظرفيت کاری در عسلويه از ۶۰ هزار نفر اينک به حدود ۲۵ هزارنفر کاهش يافته و در نتيجه نيروی کار با تجربهای که پس از پايان يک طرح و تحويل فازها ميبايد در فازهای ديگر بهکار گرفته میشد، عملا بيکار مانده است.
با هشدار عطار زاده نه تنها واقعيتهای آغاز بهکار فازهای ۹ و ۱۰ زير سؤال رفت، که گزارشهای منابع مطلع از نحوه توليد و عملکرد ناقص فازهای ۶، ۷، و ۸ پارس جنوبی نيز مورد تاييد قرار گرفت.
با توجه به وضعيت موجود، پالايشگاه فازهای ۹ و ۱۰ که هنوز به توليد نرسيدهاند، با استفاده از حداقل توليد از فازهای ۶ و ۷ تغذيه میشوند، حال آنکه پيش از اين اعلام شده بود که گاز ترش دو فاز ياد شده برای تزريق به چاههای سالمند آغاجاری در نظر گرفته شده است.
بنا بر گزارشهايی که اينک مسئولان دست اندر کار گاز ايران ناچار به پذيرش آن شدهاند، تا اين تاريخ حتی سکوی فاز ۸ که پيش از اين در کنار فازهای ۶ و ۷ شروع بهکار آن اعلام شده بود، نصب نشده است.
روز گذشته منوچهری، مديرعامل پتروپارس، در حاشيه برگزاری نمايشگاه نفت و گاز و پتروشيمی ايران، ضمن پذيرفتن مشکلات بهره برداری از فازهای ۶ و۷ و۸ پارس جنوبی، مدعی شد که تلاش برای جذب بيشتر سرمايه خارجی در حال انجام است.
او همچنين پذيرفت که پالايشگاه فازهای ۹ و ۱۰ همچنان از راه نصب يک خط لوله اضطراری، از توليدات فازهای ۶ و ۷ تغذيه میشود. اين اظهارات بهنوبه خود، دلايل تلاش هفته قبل ايران برای تجديد قرار داد خريد گاز از ترکمنستان و همچنين افزايش حجم خريد از آن کشور را، بهمنظور پاسخ گفتن به نيازهای داخلی توجيه میکند.
چهاردهمين نمايشگاه نفت و گاز ايران که در تهران گشايش يافته، طی سالهای اخير از طبيعت يک نمايشگاه تخصصی خارج شده است. در سالهای گذشته استقبال مردم عادی و اشتياق آنها برای استفاده از کالاهای مجانی غرفهها، بيشتر از مشارکت کارشناسان فنی بوده است. با توجه به رکود جاری در صنايع نفت و گاز ايران، بهنظر نمیرسد که نمايشگاه سال جاری با نمايشگاههای قبل تفاوت محسوسی داشته باشد