دل‌آرا دارابی، ۲۳ ساله، متهم است که شش سال قبل زمانی که تنها ۱۷ سال داشت با همدستی پسر مورد علاقه‌اش فردی را به قتل رسانده است.
روز گذشته حکم قصاص در اتهام قتل به عبدالصمد خرمشاهی، وکيل خانم دارابی، ابلاغ شد و بدين ترتيب چنانچه رضايت اوليای دم مقتول تا چهار روز ديگر حاصل نشود، حکم اعدام دل‌آرا دارابی به مورد اجرا گذاشته خواهد شد.
آقای خرمشاهی بر اين اعتقاد و باور است که خانم دارابی بی‌گناه بوده و شواهد متعدد در پرونده وی بيانگر آن است که وی نمی‌توانسته قاتل باشد. وی در اين زمينه به روزنامه اعتماد گفته است: «ايرادهای زيادی در پرونده وجود دارد و مدارک موجود در پرونده نشان می دهد اين دختر قاتل نيست. دل‌آرا چپ دست است و با توجه به ضربات وارده به مقتول و شواهد ديگر، ممکن نيست اين دختر قاتل باشد.»
مطابق قوانين جزايی ايران، قصاص يک حق شخصی است و خانواده قربانی مختار است که بين اجراء و عدم اجرای حکم صادره دست به انتخاب زده و يکی را برگزيند.
در سال ۸۲ پس از قتل فردی که نسبت خويشاوندی با پدر خانم دارابی داشت وی قتل را برعهده می‌گيرد، اما در دادگاه ارتکاب جرم را انکار می‌کند. وی در دادگاه اظهار داشت: «من تحت تأثير حر‌ف‌های پسر مورد علاقه‌ام قرار گرفتم که گفت تو قتل را گردن بگير، چون کمتر از ۱۸ سال داری اعدام نخواهی شد. من به قتل اعتراف کردم اما اين اعترافات واقعيت نداشت».
علاوه بر فعاليت‌های وکيل دل آرا دارابی، پدر نيز برای نجات دختر خود نامه‌ای خطاب به آيت‌الله هاشمی شاهرودی، رئيس قوه قضائيه نوشته است با اين مضمون که «شش سال است که در کابوس مرگ و زندگی دخترم زندگی می‌کنم. جناب آقای شاهرودی، در عذاب اعدام يک دختر ۲۳ساله زندگی کردن کار بسيار دشواری است. هيچ کس نمی‌تواند اين لحظات دردناک را که من شش سال تحمل کردم، تحمل کند. اما آنچه به من قوت می داد و سختی ها را تحمل می کردم اين بود که دخترم با توجه به مدارک بسياری که ارائه شد و شما نيز آن را بررسی کرديد از قصاص تبرئه شود.»
در ادامه همين نامه از رئيس قوه قضائيه خواسته شده است:« جناب آقای شاهرودی، من ملتمسانه از شما می‌خواهم با توجه به اختيارات‌تان دستور توقف اجرای حکم دخترم را صادر کنيد تا فرصتی دوباره برای بررسی ايرادهای پرونده او به وجود آيد».
عبدالصمد خرمشاهی، وکيل دل آرا دارابی، در گفتگوی خود با روزنامه اعتماد که روز پنجشنبه به چاپ رسيد می‌گويد:«از تمام کسانی که می‌توانند دل‌آرا را از اعدام نجات دهند، تقاضا دارم به اين دختر کمک کرده و برای جلب رضايت با اوليای دم صحبت کنند.»
روز گذشته حکم قصاص در اتهام قتل به عبدالصمد خرمشاهی، وکيل خانم دارابی، ابلاغ شد و بدين ترتيب چنانچه رضايت اوليای دم مقتول تا چهار روز ديگر حاصل نشود، حکم اعدام دل‌آرا دارابی به مورد اجرا گذاشته خواهد شد.
آقای خرمشاهی بر اين اعتقاد و باور است که خانم دارابی بی‌گناه بوده و شواهد متعدد در پرونده وی بيانگر آن است که وی نمی‌توانسته قاتل باشد. وی در اين زمينه به روزنامه اعتماد گفته است: «ايرادهای زيادی در پرونده وجود دارد و مدارک موجود در پرونده نشان می دهد اين دختر قاتل نيست. دل‌آرا چپ دست است و با توجه به ضربات وارده به مقتول و شواهد ديگر، ممکن نيست اين دختر قاتل باشد.»
مطابق قوانين جزايی ايران، قصاص يک حق شخصی است و خانواده قربانی مختار است که بين اجراء و عدم اجرای حکم صادره دست به انتخاب زده و يکی را برگزيند.
در سال ۸۲ پس از قتل فردی که نسبت خويشاوندی با پدر خانم دارابی داشت وی قتل را برعهده می‌گيرد، اما در دادگاه ارتکاب جرم را انکار می‌کند. وی در دادگاه اظهار داشت: «من تحت تأثير حر‌ف‌های پسر مورد علاقه‌ام قرار گرفتم که گفت تو قتل را گردن بگير، چون کمتر از ۱۸ سال داری اعدام نخواهی شد. من به قتل اعتراف کردم اما اين اعترافات واقعيت نداشت».
علاوه بر فعاليت‌های وکيل دل آرا دارابی، پدر نيز برای نجات دختر خود نامه‌ای خطاب به آيت‌الله هاشمی شاهرودی، رئيس قوه قضائيه نوشته است با اين مضمون که «شش سال است که در کابوس مرگ و زندگی دخترم زندگی می‌کنم. جناب آقای شاهرودی، در عذاب اعدام يک دختر ۲۳ساله زندگی کردن کار بسيار دشواری است. هيچ کس نمی‌تواند اين لحظات دردناک را که من شش سال تحمل کردم، تحمل کند. اما آنچه به من قوت می داد و سختی ها را تحمل می کردم اين بود که دخترم با توجه به مدارک بسياری که ارائه شد و شما نيز آن را بررسی کرديد از قصاص تبرئه شود.»
در ادامه همين نامه از رئيس قوه قضائيه خواسته شده است:« جناب آقای شاهرودی، من ملتمسانه از شما می‌خواهم با توجه به اختيارات‌تان دستور توقف اجرای حکم دخترم را صادر کنيد تا فرصتی دوباره برای بررسی ايرادهای پرونده او به وجود آيد».
عبدالصمد خرمشاهی، وکيل دل آرا دارابی، در گفتگوی خود با روزنامه اعتماد که روز پنجشنبه به چاپ رسيد می‌گويد:«از تمام کسانی که می‌توانند دل‌آرا را از اعدام نجات دهند، تقاضا دارم به اين دختر کمک کرده و برای جلب رضايت با اوليای دم صحبت کنند.»
