روزنامه اينديپندنت در مقالهای به پديده جديد در روشنفکری فرانسه میپردازد. اِستِر دوُفلو،اقتصاددان توسعه، که از او به عنوان يکی از ۱۰۰ متفکر اثرگذار جهان نام برده می شود.
همه میدانند روشنفکرهای فرانسوی که شهرتی جهانی دارند به چه شکل و شمايلی هستند. مُدل سالهای دور که ديگر امروز کمياب شدهاند، چشمانی لوچ دارند، سيگار میکشند و کافههای غرب پاريس پاتوقشان است. مُدل جديدتر موهای لختی دارند، دکمه يقه پيراهنشان باز است و کراوات ندارند و پاتوقشان استوديوهای تلويزيونی است.
اما اين تصور قالبی اشتباه است، چرا که چهره جديد و برخوردار از شهرت جهانی در روشنفکری فرانسه، يک خانم ۳۶ ساله چست و چالاک، و خوش برخوردی است که در اوقات فراغت خود کوهنوردی میکند.
اين چهره اِستِر دوُفلو است که از اين هفته سلسله درسگفتارهای خود را در کالج دو فرانس آغاز میکند، همانجايی که بام روشنفکری فرانسه است و اين درسگفتارها که محتوايی در سطح دکتری دارد، نه فقط برای دانشجويان، که برای همه علاقهمندان و به صورت رايگان ارائه می شود.
سخنرانی مقدماتی او در اين سلسله درسگفتارها مخاطبانی زيادی را به سوی خود جلب کرد، از جمله نخست وزير پيشين فرانسه، دومينيک دو ويلپن، که البته جلسه اول ديرتر از موعد رسيد و پشت درهای بسته ماند.
مادام دوُفلو يک «اقتصاددان توسعه» است. او يکی از متخصصان بزرگ ـ و شايد بزرگترين متخصص ـ در مورد علل ناکامی برنامههای توسعه در کشورهای فقير جهان بهشمار میرود. اکنون کمتر از يک دهه از خلق رشته تخصصی او میگذرد، به عبارتی او خود يکی از بنيانگذاران اين رشته محسوب می شود.
اما چرا تا بدين حد توجهها به مادام دوُفلو جلب شده است؟ خود او در مصاحبهای با روزنامه اينديپندنت میگويد: «شايد بخشی از اين جلب توجه ناشی از آن باشد که تاکنون سابقه نداشته که از آدمی به اين سن، مخصوصاً يک خانم، برای ارائه سخنرانی در کالج دو فرانس دعوت شود. فکر میکنم همه از هم میپرسند اين شخص کيست؟ اين همه سر و صدا برای چيست؟ بخش ديگری از اين استقبال هم به خاطر کنجکاوی در مورد موضوع است. اين که چرا عليرغم تمام تلاشهايی که برای نجات انسانها از فقر صورت گرفته، فقرزدايی تا بدين حد مشکل است؟»
مادام دوُفلو، مانند تصور رايج در مورد روشنفکران فرانسوی، نظريهپردازی با افکار انتزاعی نيست. او به شکلی عملی و با نگاهی باريکبين و جزئینگر به مطالعه موارد و چيزهای کوچکی میپردازد که میتواند در زندگی فقيرترين فقيران جهان، بهبود و پيشرفت ايجاد کند.
به طور مثال برای او تأکيد بر «آموزش، آموزش و آموزش» و صرف اين تأکيد مهم نيست، بلکه اين نکته حائز اهميت است که چطور میتوان از حضور دانشآموزان و آموزگاران در مدرسه و کلاس درس اطمينان حاصل کرد. (پاسخ: مشوقهای کوچکی مانند غذا يا لباس رايگان میتواند در کشورهای فقير بر حضوردانشآموزان در مدارس اثرگذار باشد.)
مهمتر از اين، مادام دوُفلو، مفهوم آزمون «علمی» برنامههای فقرزدايی را وضع کرده و آن را بسط داده است، يعنی چه برنامهای کارآيی دارد و چه برنامهای از کارآيی برخوردار نيست و مهمتر اينکه چرا برخی برنامهها اثرگذار نيستند و برخی ديگر تأثير گذارند. او اعتقاد دارد ـ و اين را ثابت کرده است ـ که اثرگذاری يک برنامه فقرزدايی را میتوان با «آزمون تصادفی» به مانند کاری که شرکتهای داروسازی در آزمايش داروهای خود انجام میدهند، مطالعه کرد.
اقتصاددان «سخاوتمند»
ِاستِر دوُفلو بيشتر پژوهشهای خود را نه دربايگانیهای دولتی و کتابخانههای دانشگاهی که در روستاهای هند، غنا يا کنيا انجام داده است.
بانک جهانی در سال گذشته ميلادی شيوه «آزمون تصادفی» را در ۸۷ برنامه فقرزدايی خود به کار گرفت. مادام دوُفلو میگويد «شايد برخی از مواردی که در اثبات آن کوشيديم، اموری بديهی به نظر بيايند، اما کار ما این است که بر پيشداوری ها غلبه کنيم. به طور مثال بسياری از سازمانهای امدادی و کمکرسانی معتقدند که برای بهبود وضعيت بهداشت و سلامت نبايد به کسی رشوه داد».
«ما در کشورهای مختلف آزمونهايی را به مورد اجراء گذاشتيم که نشان میدهد اگر به افراد برخی مشوقهای کوچک مثل يک کيلو لوبيا بدهيم، آن وقت به طور مثال مصرف داروهای ضدکرم افزايش زيادی پيدا میکند».
کار فکری مادام دوُفلو و هدف و آرمان او در يک جا جمع شده است. او پيشتر میخواست که تحصيلات و کار دانشگاهی در زمينه تاريخ داشته باشد و در اوقات فراغت خود به طور داوطلبانه در برنامههای بشردوستانه و امدادرسانی فعاليت کند. اما اقتصاددان شد، با درک اينکه میتواند استعداد آکادميک خود را با علاقه خود به مبارزه با فقر ترکيب کند.
حالا در اوقات آزاد و زمانهای فراغت خود میدود، تا خود را به لحاظ جسمی و بدنی برای عشق و دلبستگی ديگرش يعنی کوهنوردی در کوههای آلپ آماده کند.
پنجشنبه گذشته سخنرانی افتتاحيه او در کالج دو فرانس برگزار شد، مادام دوُفلو ابتدا خجالتی مینمود شايد حتی تا حدودی مرعوب جمعيت شده بود. خانمی لاغر اندام با کت و دامن مشکی و بلوزی شرابی رنگ. اساتيد کالج دو فرانس با موهای فلفلنمکی و خاکستری رنگ، با کتهای مخمل قهوهای رنگ، رديفهای اول سالن را به خود اختصاص داده بودند.
مادام دوُفلو يک سخنران حرفهای نيست، اما زمانی که به اصل موضوع بحث خود رسيد حرفهايش جذاب و گيرا و حتی الهامبخش و اميدوارکننده بود.
«با وجود بودجه بسياری که صرف برنامههای توسعه می شود، فقر شديد هنوز وجود دارد. در اينجا به طور معمول دو راهحل ارائه می شود: از تلاشهای خود دست برداريم و جريان امور را به سازوکار بازار بسپاريم، و يا بودجه را اضافه کنيم». مادام دوُفلو با اين مقدمه راهحل سومی را پيشنهاد میکند: «بايد کاری کنيم که برنامههای فقرزدايی کارآيی بيشتری داشته باشند».
او میگويد اقتصاددانان به جای تحميل کردن نظريههای انتزاعی، بايد به مهارتهای «علمی» خود باورداشته باشند، بايد فروتنی بيشتری از خود نشان دهند و بيشتر در اجتماع مورد مطالعه خود حضور يابند. به گفته مادام دوُفلواقتصاددانان بايد «علم افسردهکننده» را به علمی انسانی مبدل کنند، «سخاوتمند» باشند و مصمم و راسخ تا تغيير و دگرگونی حاصل شود.
همه میدانند روشنفکرهای فرانسوی که شهرتی جهانی دارند به چه شکل و شمايلی هستند. مُدل سالهای دور که ديگر امروز کمياب شدهاند، چشمانی لوچ دارند، سيگار میکشند و کافههای غرب پاريس پاتوقشان است. مُدل جديدتر موهای لختی دارند، دکمه يقه پيراهنشان باز است و کراوات ندارند و پاتوقشان استوديوهای تلويزيونی است.
اما اين تصور قالبی اشتباه است، چرا که چهره جديد و برخوردار از شهرت جهانی در روشنفکری فرانسه، يک خانم ۳۶ ساله چست و چالاک، و خوش برخوردی است که در اوقات فراغت خود کوهنوردی میکند.
اين چهره اِستِر دوُفلو است که از اين هفته سلسله درسگفتارهای خود را در کالج دو فرانس آغاز میکند، همانجايی که بام روشنفکری فرانسه است و اين درسگفتارها که محتوايی در سطح دکتری دارد، نه فقط برای دانشجويان، که برای همه علاقهمندان و به صورت رايگان ارائه می شود.
سخنرانی مقدماتی او در اين سلسله درسگفتارها مخاطبانی زيادی را به سوی خود جلب کرد، از جمله نخست وزير پيشين فرانسه، دومينيک دو ويلپن، که البته جلسه اول ديرتر از موعد رسيد و پشت درهای بسته ماند.
مادام دوُفلو يک «اقتصاددان توسعه» است. او يکی از متخصصان بزرگ ـ و شايد بزرگترين متخصص ـ در مورد علل ناکامی برنامههای توسعه در کشورهای فقير جهان بهشمار میرود. اکنون کمتر از يک دهه از خلق رشته تخصصی او میگذرد، به عبارتی او خود يکی از بنيانگذاران اين رشته محسوب می شود.
اما چرا تا بدين حد توجهها به مادام دوُفلو جلب شده است؟ خود او در مصاحبهای با روزنامه اينديپندنت میگويد: «شايد بخشی از اين جلب توجه ناشی از آن باشد که تاکنون سابقه نداشته که از آدمی به اين سن، مخصوصاً يک خانم، برای ارائه سخنرانی در کالج دو فرانس دعوت شود. فکر میکنم همه از هم میپرسند اين شخص کيست؟ اين همه سر و صدا برای چيست؟ بخش ديگری از اين استقبال هم به خاطر کنجکاوی در مورد موضوع است. اين که چرا عليرغم تمام تلاشهايی که برای نجات انسانها از فقر صورت گرفته، فقرزدايی تا بدين حد مشکل است؟»
مادام دوُفلو، مانند تصور رايج در مورد روشنفکران فرانسوی، نظريهپردازی با افکار انتزاعی نيست. او به شکلی عملی و با نگاهی باريکبين و جزئینگر به مطالعه موارد و چيزهای کوچکی میپردازد که میتواند در زندگی فقيرترين فقيران جهان، بهبود و پيشرفت ايجاد کند.
به طور مثال برای او تأکيد بر «آموزش، آموزش و آموزش» و صرف اين تأکيد مهم نيست، بلکه اين نکته حائز اهميت است که چطور میتوان از حضور دانشآموزان و آموزگاران در مدرسه و کلاس درس اطمينان حاصل کرد. (پاسخ: مشوقهای کوچکی مانند غذا يا لباس رايگان میتواند در کشورهای فقير بر حضوردانشآموزان در مدارس اثرگذار باشد.)
مهمتر از اين، مادام دوُفلو، مفهوم آزمون «علمی» برنامههای فقرزدايی را وضع کرده و آن را بسط داده است، يعنی چه برنامهای کارآيی دارد و چه برنامهای از کارآيی برخوردار نيست و مهمتر اينکه چرا برخی برنامهها اثرگذار نيستند و برخی ديگر تأثير گذارند. او اعتقاد دارد ـ و اين را ثابت کرده است ـ که اثرگذاری يک برنامه فقرزدايی را میتوان با «آزمون تصادفی» به مانند کاری که شرکتهای داروسازی در آزمايش داروهای خود انجام میدهند، مطالعه کرد.
اقتصاددان «سخاوتمند»
ِاستِر دوُفلو بيشتر پژوهشهای خود را نه دربايگانیهای دولتی و کتابخانههای دانشگاهی که در روستاهای هند، غنا يا کنيا انجام داده است.
بانک جهانی در سال گذشته ميلادی شيوه «آزمون تصادفی» را در ۸۷ برنامه فقرزدايی خود به کار گرفت. مادام دوُفلو میگويد «شايد برخی از مواردی که در اثبات آن کوشيديم، اموری بديهی به نظر بيايند، اما کار ما این است که بر پيشداوری ها غلبه کنيم. به طور مثال بسياری از سازمانهای امدادی و کمکرسانی معتقدند که برای بهبود وضعيت بهداشت و سلامت نبايد به کسی رشوه داد».
«با وجود بودجه بسياری که صرف برنامههای توسعه می شود، فقر شديد هنوز وجود دارد. در اينجا به طور معمول دو راهحل ارائه می شود: از تلاشهای خود دست برداريم و جريان امور را به سازوکار بازار بسپاريم، و يا بودجه را اضافه کنيم». مادام دوُفلو با اين مقدمه راهحل سومی را پيشنهاد میکند: «بايد کاری کنيم که برنامههای فقرزدايی کارآيی بيشتری داشته باشند»
کار فکری مادام دوُفلو و هدف و آرمان او در يک جا جمع شده است. او پيشتر میخواست که تحصيلات و کار دانشگاهی در زمينه تاريخ داشته باشد و در اوقات فراغت خود به طور داوطلبانه در برنامههای بشردوستانه و امدادرسانی فعاليت کند. اما اقتصاددان شد، با درک اينکه میتواند استعداد آکادميک خود را با علاقه خود به مبارزه با فقر ترکيب کند.
حالا در اوقات آزاد و زمانهای فراغت خود میدود، تا خود را به لحاظ جسمی و بدنی برای عشق و دلبستگی ديگرش يعنی کوهنوردی در کوههای آلپ آماده کند.
پنجشنبه گذشته سخنرانی افتتاحيه او در کالج دو فرانس برگزار شد، مادام دوُفلو ابتدا خجالتی مینمود شايد حتی تا حدودی مرعوب جمعيت شده بود. خانمی لاغر اندام با کت و دامن مشکی و بلوزی شرابی رنگ. اساتيد کالج دو فرانس با موهای فلفلنمکی و خاکستری رنگ، با کتهای مخمل قهوهای رنگ، رديفهای اول سالن را به خود اختصاص داده بودند.
مادام دوُفلو يک سخنران حرفهای نيست، اما زمانی که به اصل موضوع بحث خود رسيد حرفهايش جذاب و گيرا و حتی الهامبخش و اميدوارکننده بود.
«با وجود بودجه بسياری که صرف برنامههای توسعه می شود، فقر شديد هنوز وجود دارد. در اينجا به طور معمول دو راهحل ارائه می شود: از تلاشهای خود دست برداريم و جريان امور را به سازوکار بازار بسپاريم، و يا بودجه را اضافه کنيم». مادام دوُفلو با اين مقدمه راهحل سومی را پيشنهاد میکند: «بايد کاری کنيم که برنامههای فقرزدايی کارآيی بيشتری داشته باشند».
او میگويد اقتصاددانان به جای تحميل کردن نظريههای انتزاعی، بايد به مهارتهای «علمی» خود باورداشته باشند، بايد فروتنی بيشتری از خود نشان دهند و بيشتر در اجتماع مورد مطالعه خود حضور يابند. به گفته مادام دوُفلواقتصاددانان بايد «علم افسردهکننده» را به علمی انسانی مبدل کنند، «سخاوتمند» باشند و مصمم و راسخ تا تغيير و دگرگونی حاصل شود.