محمد رضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهوری ایران هفته گذشته، پس از نشست هیئت دولت در اراک با اعلام اینکه یكی از مصوبات جلسه، انتقال تیم فوتبال نفت تهران به استان مركزی بوده است، بار دیگر بر دخالت دولت در حوزه فوتبال کشور صحه گذاشت.
آقای رحیمی در حالی از انتقال این تیم به استان مرکزی خبر داده است که پیش از این و در سال ۱۳۸۲ نیز تیم دسته اولی پارتسازان مشهد با نفوذ سیاسی علی نظری، نماینده وقت اراک در مجلس شورای اسلامی و موافقت محسن مهرعلیزاده، رئیس سازمان تربیت بدنی، به استان مرکزی اراک منتقل شد که این انتقال نتیجهای جز ناکامی و انحلال را عاید این تیم نکرد.
تیم پارتسازان مشهد که پس از انتقال به اراک، صنایع ارک نامگرفت هیچگاه نتوانست به لیگ برتر صعود کند و با وجود هزینه شدن میلیونها تومان برای این تیم و بهره گیری از مربیان و بازیکنان غیر بومی، صنایع در نهایت منحل شد.
انتقال تیمهای فوتبال به استان های مختلف و دخالت مستقیم دولت در چیدمان تیم های لیگ برتر، در دوران ریاست محمد علی آبادی بر سازمان تربیت بدنی آغاز شد؛ روندی که به نظر میرسد در دوران ریاست علی سعیدلو بر این سازمان نیز ادامه خواهد یافت.
پیش از این و در دوران محمد علی آبادی، پاس تهران که از قدیمیترین باشگاههای فوتبال ایران است به همدان منتقل شد، صبا باتری به استان قم رسید، پیکان هم به استان قزوین منتقل شد و سپاهان نوین اصفهان نیز به فولاد خوزستان واگذار شد.
همچنین تیم راهآهن تهران هم در آن زمان راه آهن شهر ری نام گرفت و این در حالی است که راهآهنیها هنوز هم تمام تمرینات و مسابقات خود را در ورزشگاه اختصاصی خود در اکباتان تهران برگزار میکنند.
بسیاری از فوتبال دوستان در این استانها، معتقدند که این تیم ها به دلیل فقدان اصالت، هرگز موفق به جذب حداکثری هوادار در استان های فوق نخواهند شد.
زیان های ناشی از انتقال تیمها
یکی از مهمترین دلایل دولت محمود احمدی نژاد در انتقال امتیاز تیمهای تهرانی، جذب تماشاگر در استان های مختلف بود. این در حالی است که در عمل، به غیر از روزهایی که این تیم ها میزبان پرسپولیس و استقلال هستند، تعداد تماشاگران به ندرت ممکن است از هزار نفر فراتر میرود.
منتقدان بیشمار این طرح بر این باورند که دخالت مستقیم دولت در چیدمان تیمهای ورزشی و تغییر شکل طبیعی لیگهای فوتبال در هیچ کجای جهان سابقه نداشته است.
با وجود این انتقادها، به نظر میرسد یکی از مهمترین آسیبهایی که چنین طرحی به پیکر ورزش ایران میزند، از نگاه بسیاری پنهان مانده است.
با توجه به استقبال گسترده رسانههای کشور از فوتبال، مسئولین ورزش تمامی استانها و همچنین نمایندگان استانها در مجلس، تمایل به برعهده گرفتن مسئولیت تیمهای لیگ برتر دارند و به این ترتیب تیمهای فوتبال منتقل شده به استانها، بیشترین امکانات محدود ورزشی هر استان را به خود اختصاص میدهند، توجه و اهتمام مسئولین ورزشی و سیاسی استان به فوتبال معطوف میشود و در چنین وضعیتی بیشترین لطمه به پیکر رشتههای غیرفوتبالی استانهای مزبور میخورد.
استان قزوین که از قطب های کشتی ایران بود، بعد از فوتبالی شدن به شدت در رشته های سنتی اش دچار نزول شد، همان بلایی که فوتبالی کردن استان یزد، بر سر بدمینتون موفق این استان آورد.
در استان همدان نیز که دو مدال طلا در کشتی آزاد بازی های آسیایی متعلق به کشتیگیران این استان است، ورزشکاران رشتههای غیر فوتبالی شدیداً از تمرکز مسئولین سیاسی و ورزشی استان، بر روی تیم وارداتی فوتبال شان گلهمند هستند.
با این اوصاف، انتقال تیم فوتبال نفت تهران در حالی به استان مرکزی منتقل میشود که این استان همواره هندبال قدرتمندی داشته و تیم ملی هندبال کشور نیز که نقره بازی های آسیایی ۲۰۱۰ را نصیب خود کرد، دائماً از این استان تغذیه می شود.
همچنین سیستان و بلوچستان که گفته می شود گام بعدی دولت برای توسعه آمرانه فوتبال است، مهم ترین استان در کبدی ایران محسوب می شود؛ رشتهای که هم دختران و هم پسرانش در گوانگجو مدال گرفتند.
آقای رحیمی در حالی از انتقال این تیم به استان مرکزی خبر داده است که پیش از این و در سال ۱۳۸۲ نیز تیم دسته اولی پارتسازان مشهد با نفوذ سیاسی علی نظری، نماینده وقت اراک در مجلس شورای اسلامی و موافقت محسن مهرعلیزاده، رئیس سازمان تربیت بدنی، به استان مرکزی اراک منتقل شد که این انتقال نتیجهای جز ناکامی و انحلال را عاید این تیم نکرد.
تیم پارتسازان مشهد که پس از انتقال به اراک، صنایع ارک نامگرفت هیچگاه نتوانست به لیگ برتر صعود کند و با وجود هزینه شدن میلیونها تومان برای این تیم و بهره گیری از مربیان و بازیکنان غیر بومی، صنایع در نهایت منحل شد.
انتقال تیمهای فوتبال به استان های مختلف و دخالت مستقیم دولت در چیدمان تیم های لیگ برتر، در دوران ریاست محمد علی آبادی بر سازمان تربیت بدنی آغاز شد؛ روندی که به نظر میرسد در دوران ریاست علی سعیدلو بر این سازمان نیز ادامه خواهد یافت.
پیش از این و در دوران محمد علی آبادی، پاس تهران که از قدیمیترین باشگاههای فوتبال ایران است به همدان منتقل شد، صبا باتری به استان قم رسید، پیکان هم به استان قزوین منتقل شد و سپاهان نوین اصفهان نیز به فولاد خوزستان واگذار شد.
همچنین تیم راهآهن تهران هم در آن زمان راه آهن شهر ری نام گرفت و این در حالی است که راهآهنیها هنوز هم تمام تمرینات و مسابقات خود را در ورزشگاه اختصاصی خود در اکباتان تهران برگزار میکنند.
بسیاری از فوتبال دوستان در این استانها، معتقدند که این تیم ها به دلیل فقدان اصالت، هرگز موفق به جذب حداکثری هوادار در استان های فوق نخواهند شد.
زیان های ناشی از انتقال تیمها
یکی از مهمترین دلایل دولت محمود احمدی نژاد در انتقال امتیاز تیمهای تهرانی، جذب تماشاگر در استان های مختلف بود. این در حالی است که در عمل، به غیر از روزهایی که این تیم ها میزبان پرسپولیس و استقلال هستند، تعداد تماشاگران به ندرت ممکن است از هزار نفر فراتر میرود.
منتقدان بیشمار این طرح بر این باورند که دخالت مستقیم دولت در چیدمان تیمهای ورزشی و تغییر شکل طبیعی لیگهای فوتبال در هیچ کجای جهان سابقه نداشته است.
با وجود این انتقادها، به نظر میرسد یکی از مهمترین آسیبهایی که چنین طرحی به پیکر ورزش ایران میزند، از نگاه بسیاری پنهان مانده است.
با توجه به استقبال گسترده رسانههای کشور از فوتبال، مسئولین ورزش تمامی استانها و همچنین نمایندگان استانها در مجلس، تمایل به برعهده گرفتن مسئولیت تیمهای لیگ برتر دارند و به این ترتیب تیمهای فوتبال منتقل شده به استانها، بیشترین امکانات محدود ورزشی هر استان را به خود اختصاص میدهند، توجه و اهتمام مسئولین ورزشی و سیاسی استان به فوتبال معطوف میشود و در چنین وضعیتی بیشترین لطمه به پیکر رشتههای غیرفوتبالی استانهای مزبور میخورد.
استان قزوین که از قطب های کشتی ایران بود، بعد از فوتبالی شدن به شدت در رشته های سنتی اش دچار نزول شد، همان بلایی که فوتبالی کردن استان یزد، بر سر بدمینتون موفق این استان آورد.
در استان همدان نیز که دو مدال طلا در کشتی آزاد بازی های آسیایی متعلق به کشتیگیران این استان است، ورزشکاران رشتههای غیر فوتبالی شدیداً از تمرکز مسئولین سیاسی و ورزشی استان، بر روی تیم وارداتی فوتبال شان گلهمند هستند.
با این اوصاف، انتقال تیم فوتبال نفت تهران در حالی به استان مرکزی منتقل میشود که این استان همواره هندبال قدرتمندی داشته و تیم ملی هندبال کشور نیز که نقره بازی های آسیایی ۲۰۱۰ را نصیب خود کرد، دائماً از این استان تغذیه می شود.
همچنین سیستان و بلوچستان که گفته می شود گام بعدی دولت برای توسعه آمرانه فوتبال است، مهم ترین استان در کبدی ایران محسوب می شود؛ رشتهای که هم دختران و هم پسرانش در گوانگجو مدال گرفتند.