همزمان با هفتادمین سالروز پایان جنگ جهانی دوم، کشورهای اسرائیل و آلمان پنجاهمین سالروز برپایی مناسبات میان خود را یادآوری کردهاند.
با وجود پیشینه دشوار آلمان نازی در قتل عام میلیونها نفر از یهودیان اروپا، این کشور با اسرائیل در نیم قرن گذشته مناسبات بسیار نزدیک و همکاریهای گستردهای داشتهاست.
از جمله این طرحها میشود به طرح مشترک آلمان و اسرائیل برای دستگیری آخرین نازیها اشاره کرد.
اسرائیل که سه سال پس از پایان جنگ جهانی دوم استقلال یافت، در سال ۱۹۶۵، با آلمان غربی روابط کامل دیپلماتیک در سطح سفیر برقرار کرد.
این روابط بیست سال پس از پایان جنگ جهانی دوم و ۱۴ سال پس از آنکه آلمان غربی مسئولیت کشتار یهودیان در حکومت آلمان نازی را برعهده گرفت، پایهگزاری شد.
آلمان غربی با این تعهد، پرداخت غرامت کلان به بازماندگان یهودیان و نیز حمایت مالی و نظامی گسترده از اسرائیل را متقبل گردید.
آلمان شرقی تا فروپاشیاش در سال ۱۹۸۹ هرگز با اسرائیل مناسباتی برقرار نکرد اما حمایت آلمان متحد از اسرائیل پس از یکپارچگی شرق و غرب آلمان، در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم روندی رو به رشد یافت.
روزنامه جروزالم پست هشتم مه، هجدهم اردیبهشت، که با هفتادمین سالروز پایان جنگ جهانی دوم مصادف است، به پیشینه روابط گسترده اسرائیل و آلمان و نقاط عطف این مناسبات اشاره کردهاست:
- در سال ۱۹۶۵ در زمان صدارت لودویگ ارهارد در آلمان غربی و نخستوزیری لوی اشکول در اسرائیل بود که آنها به مبادله سفیر اقدام کردند؛ در آن زمان، عراق که خود را در صف نخست در اردوگاه مخالفت با اسرائیل میدید، چنان از این تصمیم آلمان غربی ناخشنود شد که با دولت کلن قطع رابطه کرد.
- اما پنج سال بعد، «آبا ابن»، وزیر خارجه وقت اسرائیل، نخستین مقام ارشد کشور یهود بود که رسماً از آلمان نازی، از پس از هولوکاست، دیدار میکرد و در این سفر، به اردوگاه «داخائو» نیز رفت؛ کمپی که دهها هزار نفر از یهودیان در آن در چارچوب «راه حل نهایی» آلمان نازی کشته شده بودند.
- در زمان حضور «آبا ابن» در آلمان گفته شد که یک توطئه عربی برای سوءقصد به جان این وزیر خارجه اسرائیلی کشف شده بود که آلمانها جلوی عملی شدن آن را گرفته بودند.
- اما سال ۱۹۷۲، در حالی که تنها ۷ سال از برقراری مناسبات کامل میان اسرائیل و آلمان غربی سپری نشده بود که در جریان المپیک آن سال در مونیخ، ورزشکاران اسرائیلی به گروگان شبه نظامیان فلسطینی درآمده و در جریان تلاش برای آزادی آنها، یازده ورزشکار کشته شدند.
- ولی کشته شدن ورزشکاران اسرائیلی در آلمان مناسبات با این کشور را قطع نکرد؛ تنها یک سال بعد بود که صدراعظم ویلی برانت از اسرائیل دیدار کرد.
- در جریان دیدار ویلی برانت از اسرائیل، و در حالی که همان سال اسرائیل درگیر جنگ «یوم کیپور» با کشورهای عربی شده بود، گلدا مئیر، نخست وزیر اسرائیل از آقای برانت خواست «پیام» اسرائیل را به انور سادات، رهبر وقت مصر برساند که اسرائیل آمادهاست بخش بزرگی از صحرای سینای را که در جنگ «شش روزه» شش سال قبل گرفته بود، در برابر صلح، به مصر پس دهد.
- اسحاق رابین زمانی که در سال ۱۹۷۵ برای اولین بار نخست وزیر شد، به بلندپایهترین مقام اسرائیلی مبدل گردید که از آلمان غربی بازدید کرد؛ او نیز مانند «آبا ابن» به اردوگاههای کار برپا شده از سوی آلمان نازی رفت و از «برگن – بلزن» دیدار کرد؛ جایی که ۳۷ هزار نفر در آن کشته شده بودند.
- رابین در این سفر به آلمان، صریحاً به صدر اعظم وقت آلمان گفت، بخاطر گذشته کشورتان در نزاع خاورمیانه دخالت نکنید.
- در سال ۱۹۸۳ که ستاره بسکتبال اسرائیلی رالف کلاین، بازمانده اردوگاههای هولوکاست و زاده شده در برلین و ستاره تیم «مکابی تل آویو» به مربیگری تیم ملی بسکتبال آلمان منصوب شد، خبری بود که مانند بمب صدا کرد.
- در جریان رخدادهای تاریخی سال ۱۹۸۹ و فروپاشی دیوار برلین که به اتحاد شرق و غرب آلمان منجر شد، اسحاق شامیر، نخست وزیر وقت اسرائیل به صدراعظم هلموت کهل گفت که این تحول میتواند تهدیدی برای یهودیان باشد؛ نظری که آقای کهل آن را درجا رد کرد.
- سه سال پس از اتحاد شرق و غرب آلمان، اسحاق رابین که برای دومین بار نخست وزیر کشورش شده بود، از آلمان متحد دیدار کرد و اتحادیه اروپا را به لغو بایکوت اسرائیل فراخواند و گفت: «اگر ۶۰ سال پس از سربرآوردن نازیها، اروپا هنوز درس عبرت نیآموختهاست که با معضلات در همان آغاز آن مقابله کند، معنی اتحادیه اروپا در چیست؟».
- در سال ۱۹۹۸، سه سال پس از قتل رابین و پنج سال پس از برپایی تشکیلات فلسطینی در کرانه باختری و غزه، ارتش آلمان برای نخستین بار افسران خود را در چارچوب دیدارهای سالیانه راهی اسرائیل کرد که از موزه هولوکاست نیز که به یاد قربانیان کشتار یهودیان اروپا برپا شدهاست، بازدید نمایند.
- اما در سال ۲۰۰۲ زمانی که یهودیان شوروی سابق امکان بیشتری برای خروج از جمهوریهای اتحاد شوروی یافتند، ۱۹ هزار نفر آنها زندگی دایم در آلمان را بر زندگی در اسرائیل ترجیح دادند؛ در آن سال، ۱۸ هزار نفر از یهودیان روسیه و دیگر جمهوریها به اسرائیل مهاجرت کردند.
- یوشکا فیشر، وزیر خارجه وقت آلمان در سخنانی در بهار ۲۰۰۵ در سازمان ملل متحد، در آیین شصتمین سال آزاد سازی اردوگاه مرگ آوشویتص در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم، گفت در سیاست خارجی آلمان «حق حیات اسرائیل غیرقابل مذاکره و حقی بنیادین است».
- در سال ۲۰۰۹ زمانی که گزارش ۵۷۵ صفحهای موسوم به «گلدستون»، با متهم کردن مشترک اسرائیل و شبه نظامیان فلسطینی به ارتکاب «جنایت جنگی»، به عنوان پیش نویس قطعنامهای به شورای امنیت سازمان ملل برای رای گیری ارائه شده بود، آلمان علیه آن رای داد تا از اسرائیل حمایت تلویحی کرده باشد.
- ولی دو سال بعد، در سال ۲۰۱۱، زمانی که یهودی نشینهای غیرقانونی اسرائیل در کرانه باختری گسترش یافت، خانم آنگلا مرکل، صدراعظم کنونی آلمان، با وجود همه یاریهای گسترده کشورش به اسرائیل، صریحاً تهدید کرد که ممکن است تحویل زیردریاییهای پیشرفته اتمی آلمانی به ارتش اسرائیل، به نشانه اعتراض به ساخت و سازهای اسرائیلی، تعلیق گردد.
- آلمان اندکی بعد این تهدید را پس گرفت و در سالهای بعد نیز تحویل زیردریاییهای پیشرفته آلمانی به نیروی دریایی اسرائیل ادامه یافت؛ همان زیردریاییهایی که بارها گفته شدهاست در صورت وقوع یک نبرد میان اسرائیل و آلمان، به اسرائیل کمک زیادی خواهد کرد.
- اما در سال ۲۰۱۱، در یک نقطه عطف دیگر، زمانی که ارکستر سمفونیک کشور یهود از آلمان دیدار کرد، برای نخستین بار آثاری از «ریچارد واگنر» را نواخت؛ این در حالی است که بسیاری از یهودیان حاضر به شنیدن آثار واگنر نبودهاند؛ چرا که موسیقی واگنر هیتلر را به خلسه میبرد.
- در سال ۲۰۱۴، آخرین سال از ریاست جمهوری شیمون پرز، او به دوستش، خانم مرکل، «مدال اسرائیل» را که بالاترین نشان افتخار کشور یهود است، اعطاء کرد.