در اواخر تیر ماه سال ۹۱ بارش باران اسیدی در اهواز بعد از آنکه میزان غلظت آلودگیهای موجود ۱۰ برابر حد مجاز اعلام شد، اتفاق افتاد. در سال ۹۲ نیز بعد از گذشت ۱۴ روز از وقوع بارش اسیدی، تعداد بیماران مراجعهکننده به بیمارستان با علائم مشابه به حدود ۱۹ هزار نفر رسید.
در این مورد اخیر نیز به گفته معاون درمان دانشگاه جندیشاپور اهواز حدود هزار نفر تنها بعد از گذشت یک روز از بارش باران روزهای آغازین هفته و در روزهای بعد نزدیک به ۵۰۰۰ نفر با علائم مشابه مشکل تنفس و سردرد و سوزش چشم به مراکز درمانی اهواز مراجعه کردند.
هرچند در اثر بارش باران اسیدی، افراد مبتلا به آسم، بیماران دچار بیماریهای تنفسی و نیز کودکان در خطر بیشتر هستند، اما قرار گرفتن در معرض مستقیم و غیر مستقیم این بارش میتواند برای همه عوارض کوتاه یا بلندمدتی بهمراه داشته باشد از آن جمله میتوان به بروز سرفههای خشک، گلو درد و سردرد، مننژیت، بیحوصلگی و حساسیتهای پوستی و چشمی و آسیبها و التهابهای ریوی اشاره کرد.
از عوامل مهم تولید بارانهای اسیدی به صورت خشک و تر، آلایندههایی چون H2S ،SO2 ،NOx و سرب است که در تمامی آلایندههای ناشی از سوختهای فسیلی و مواد نفتی وجود دارند. این مواد آلاینده میتوانند به شکل حل شده در قطرات باران و یا به شکل غبارهای اسیدی بر زمینها، دریاچهها، آبهای جاری، سبزیکاریها و جالیزها و هر منطقهٔ دیگری ببارند و بنشینند و با شدت و شیوههای متفاوت به آنها آسیب بزنند.
در مورد استان خوزستان و شهر اهواز ما، هم با عوامل پدیدآورندهٔ اصلی این پدیده مواجهیم و هم با کمبود عوامل بازدارنده، به این ترتیب معادلهای داریم که در یک سمت آن مقدار و شدت و زمان ماندگاری بالای آلایندهها در هوا و نیز منابع تولیدگر مدام آنها وجود دارد و در طرف دیگر رطوبت بالا و عدم کنترل دقیق و شناسایی اصولی عوامل آن. وجود کارخانهها با دودکشهای غیر مجهز به ابزار مدرن و پیشرفته جهت تصفیهٔ غبارهای خطرناک، سوزاندن فصلی مزارع نیشکر که معمولاً در نیمهٔ اول پاییز اتفاق میافتد، وجود ماشینهای سنگین با سوخت دیزلی و خودروهای فرسوده و به مراتب مهمتر از همهٔ اینها پالایشگاهها و صنایع مرتبط با نفت که بعد از گذشت زمان، امروز دیگر در حوزهٔ فضای شهری و یا بسیار نزدیک به آن قرار دارند و از بسیاری جهات نیاز به تعمیرات و اصلاحات اساسی حفاظتی دارند، از عوامل مهم وقوع این پدیده به شمار میآیند.
در مورد بارش باران اسیدی در اهواز البته باید به این نکته نیز توجه داشت که در همهٔ موارد بعد از چندین هفته یا ماه، نباریدن باران و در عین حال بالا بودن میزان رطوبت و نبود باد، بارش باران اسیدی اتفاق افتادهاست.
به این ترتیب، هر دو فاکتور غلظت آلاینده و مدت زمان سکون و انتشار در بازتولید آن دخالت داشتهاست. باران اسیدی علاوه بر تخریب پوشش گیاهی طبیعی منطقه و آسیب رساندن به درختان و نیز آبهای سطح زمین، به ویژه دریاچهها و تالابها، میتواند از طریق جذب در خاک به گیاهان مورد تغذیهٔ انسان و دام نیز راه یابد؛ که با توجه به دائمی بودن و بالا بودن سطح این آلودگیها در استان خوزستان بویژه شهر اهواز نمیتوان از احتمال این خطر نیز چشمپوشی کرد. جذب این مواد توسط بافتهای بدن و اعصاب، میتواند به مرور باعث بروز آلزایمر و بیماریهای کلیوی شود.
در سال گذشته بعد از آن که کمیتهای از نمایندگان مجلس و مسئولان دولتی بازدید استانی از خوزستان داشتند، از کمیسیون بهداشت و درمان تقاضا کردند که گزارش کاملی از انواع منابع تولیدکنندهٔ آلایندهها در این منطقه و میزان دقیق آلودگیها و راهکارهای احتمالی، برای تصمیمگیری و ارائهٔ طرحهای راهبردی زیربنایی ارائه کند، که بعدها این گزارش رسانهای نشد و البته شواهدی بر انجام و تهیهٔ ان نیز وجود ندارد.
امروزه حتی وجود همهٔ این مشکلات در جای جای استان خوزستان و اینکه اهواز طی چندین سال اخیر در بالای فهرست شهرهای آلودهٔ جهان قرار داشته، نیز نتوانسته عمق فاجعهٔ زیستمحیطی در جریان در این منطقه را به مسئولان امر نشان دهد.
تالابها و رودخانههای این استان که به مثابه ریههای آن هستند هم مانند ریهٔ ساکنان آن خوب و طبیعی عمل نمیکند. نیاز به لایروبی، جلوگیری و ممانعت از سرازیر کردن انواع زبالههای نفتی و صنعتی، خشکاندن تالابها و حوزههای رودخانهای به منظور افزودن به حریم پالایشگاهها و زمینهای در سیطرهٔ وزارت نفت همگی میتواند از عواملی باشد که امکان بازیابی و رفع مشکل به صورت طبیعی را نیز از این منطقهٔ مهم اقتصادی و جغرافیایی فلات ایران سلب کردهاست.
از طرفی لازم است برای خاطیان قوانین مربوط به پالایش آلایندههای تولیدی، مجازاتی کافی و بازدارنده لحاظ شود، اما از آنجا که عمدهترین تولیدکننده این آلودگی کارخانه و پالایشگاههای وابسته به وزارت نفت و یا نیرو و صنایع هستند، برای مدیران سازمان محیط زیست اعمال تمام و کمال قانون و یا پیگیری قانونی متخطی چندان مقدور نیست.
در سالهای گذشته حتی رسانهها از اعلام اعداد و ارقام و یا هشدارهای جدی هم خودداری میکردند، تا زمانی که تعدادی از مراکز آموزش و درمان و بیمارستانها آمار را بروز دادند و مسئله جدی تلقی شد.
برای حل این موضوع به شکل زیربنایی، نیاز است به همکاری قانونی و سازمانیافته میان وزارتخانههای موثر در تولید این آسیب (وزارت نفت، نیرو و صنایع و معادن) با سازمان محیط زیست، و اینکه مجلس بر اساس بخش کوچکی از وظایف خود مبنی بر تصویب بودجهای ویژه برای رفع مشکلات محیط زیستی استان خوزستان به اجماع برسد و یا این وزارتخانهها را متعهد به صرف هزینه برای افزایش فضای سبز شهری، تاسیس آزمایشگاه آنالیز و اندازهگیریهای دقیق و حمایت از کارهای تحقیقاتی زیربنایی برای رفع مشکلات محیط زیستی این منطقه کند، وجود این امکانات پیشرفته میتواند به کارشناسان ویژه محیط زیست برای اندازهگیری و سنجش میزان اسیب و احیاناً پیشبینی موارد مشابه و اعلام عمومی آن کمک کند. طرحی جامع و ضربتی نیز برای حذف خودروهای مستعمل میتواند در کاهش تولید دیاکسید کربن کمک موثری باشد.
اشکال نموداری و اطلاعات عددی غیر دقیق مبنی بر توجیه بهبود وضعیت آبوهوای منطقه، که مرتب از زبان مسئولان شنیده میشود و پنهان کردن عوامل اصلی بروز مشکلات محیط زیستی منطقه خوزستان نه تنها نمیتواند به رفع این معضل جدی کمک کند، بلکه جان و سلامت شهروندان این سرزمین را بیش از پیش در معرض آسیب و خطر قرار خواهد داد.