بررسی علائم و شواهد نشان از افرایش احتمال عدم تأیید صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس خبرگان دارد. البته هنوز این رویداد قطعیت ندارد و ممکن است مصلحتسنجیها در دقایق آخر حکم به پذیرش وی در مجلس خبرگان پنجم بدهد. اما ممانعت از نقشآفرینی وی سناریویی جدی و قابل تأمل است.
حمله احمد جنتی به وی و غیر مستقیم او را شیطان نامیدن، تجمعات در قم و سر دادن شعار «همه فتنهها زیر سر هاشمی است» و اظهار نظر سردار جزایری از فرماندهان ارشد سپاه با این مضمون که «گذشته انقلابی افراد در برابر برخورد نظام مصونیت ایجاد نمیکند»، همه بیانگر دشواریهای عبور رفسنجانی از غربال شورای نگهبان است.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که در ادوار گذشته رفسنجانی را در فهرست انتخاباتی خود قرار میداد، این بار تصمیم به عدم حمایت گرفتهاست. قرار گرفتن رفسنجانی در فهرست جامعه روحانیت مبارز تهران نیز چالشی شده و فرجام کار معلوم نیست.
در ادامه با این فرض که رفسنجانی مجوز شرکت در رقابتهای انتخاباتی خبرگان را دریافت نکرده و توسط شورای نگهبان رد صلاحیت میشود، پیامدهای این رویداد محتمل مورد بررسی قرار میگیرد.
پیامدها را میتوان در چند محور دستهبندی نمود:
* نزدیک شدن بیشتر به خط پایان
رد صلاحیت رفسنجانی گامی دیگر برای راندن او به بیرون از مرزهای نظام و مسئلهدار نشان دادن وی است که به زعم بخش مسلط قدرت از مسیر انقلاب و نظام منحرف شدهاست. در واقع علت اصلی مغضوب واقع شدن وی زاویه گرفتن با مواضع رهبری و تلاش برای مقاومت محدود در برابر سیاستگذاری کلان او است.
رفسنجانی اگر چه در ظاهر نقطه تضاد خود را اصولگرایان افراطی و محمود احمدینژاد قرار داده و رعایت جایگاه خامنهای را میکند، اما نتایج موضعگیریهایش در تعارض با خطوط ترسیمی رهبری برای سیاستهای کلی حکومت است. تلاش برای افزایش تأثیرگذاری در مجلس خبرگان و فضایی که در دوره پسابرجام پدید آمدهاست، هزینه سیاستورزی متفاوت رفسنجانی را برای نظام بالا برده و تنگتر کردن حلقه محدودیت بر وی را توجیهپذیر ساختهاست.
به نظر میرسد حذف احتمالی رفسنجانی از مجلس خبرگان در تداوم خلع ید از ریاست مجلس یاد شده، پایه اصلی سیاست مهار و سترونسازی کامل دولت اعتدال در دوره پساتوافق هستهای است و در قالب اسم رمز فتنه بزرگتر و خطرناکتر ۹۴ بستهبندی شدهاست.
در عین حال رد صلاحیت مفری برای نظام از گریز از تبعات رای بالای رفسنجانی در انتخابات خبرگان نیز است. میتوان پیشبینی کرد رد صلاحیت محتمل رفسنجانی مقدمه عدم انتصاب مجدد وی به عضویت و ریاست بر مجمع تشخیص مصلحت نظام باشد که عمر دوره کنونی آن در اسفند ۱۳۹۵ به پایان میرسد. بعید به نظر میرسد رفسنجانی شرایطی مشابه آیتالله منتظری پیدا کند.
روحیه محافظهکار وی باعث موضعگیری انتقادی و اعتراضی تند نمیشود. اما احتمال درخور اعتنایی دارد که وضعیتی کمابیش مشابه محمد خاتمی پیدا کند و مجال سیاستورزی مؤثر در حوزه رسمی نظام را نداشته باشد.
* خلع ید از فرایند تعیین رهبری آینده
جلوگیری از حضور رفسنجانی در مجلس خبرگان آینده به معنای کوتاه کردن کامل دست او از اثرگذاری بر فرایند تعیین جانشین خامنهای است. رفسنجانی حتی در جایگاه اقلیت مجلس خبرگان نیز میتوانست در این فرایند اثرگذار باشد. اما در غیاب رفسنجانی، اکثریت فعلی خبرگان با راحتی و فراغت بیشتری میتوانند طرح خود را جلو برده و احتمال اینکه ولی فقیه آینده نیز در چارچوب استمرار وضعیت موجود تعیین گردد، افزایش ملموسی پیدا میکند. در این صورت امکان شورایی شدن ولایت فقیه در آینده نیز ضعیفتر از پیش میگردد.
* افزایش فشار بر حلقه رفسنجانی
رد صلاحیت رفسنجانی منجر به افزایش فشار بر حلقه نزدیکانش میشود. همچنین هدف خلوت کردن پیرامون وی را با افزایش هزینه ارتباط و حمایت نیز دنبال میکند. از آنجایی که انگیزهبخشی از نیروهای پیرامونی رفسنجانی منفعتطلبانه و کاسبکارانه است و تصور دستیابی به مواهب قدرت را دارند، این طرح قابلیت موفقیت بالایی دارد.
همچنین نیروهایی که وی را پناهگاهی برای کاهش هزینه بر اصلاحطلبان و تحولخواهی میدانند نیز ناامید میشوند و درمییابند که مقاومت نظام در برابر تغییر مثبت پایدار تا حدی جدی است که ابایی از قربانی کردن بزرگترین کارگزاران قدیمیاش ندارد. حلقه نزدیکان رفسنجانی ممکن است مورد حملات بیشتری قرار گرفته و پروندهسازیهای امنیتی و قضایی بیشتری در مورد آنها به جریان افتد.
* تنگنای فزاینده اعتدالیها
میتوان پیشبینی کرد عدم احراز صلاحیت رفسنجانی در انتخابات مجلس با سیاست در تنگنا قرار دادن بیشتر دولت روحانی همراه گردد. البته نتیجه طبیعی رد صلاحیت رفسنجانی آشکار شدن ضعف دولت روحانی در انجام اصلاحات در سیاست داخلی خواهد بود. البته نوع واکنش روحانی به این اتفاق محتمل در تأثیرات نهایی نقش دارد. اما این واقعیت بار دیگر برجسته میگردد که تصور تغییر بدون هزینه در سیاست ایران تخیلی و افسانه است.
* تأثیرات متضاد بر جنبش دمکراسیخواهی
رد صلاحیت محتمل رفسنجانی توسط شورای نگهبان آثار متضادی به لحاظ کوتاهمدت و درازمدت بر جنبش دمکراسیخواهی دارد. در کوتاهمدت پیامدهای منفی دارد و به معمای افزایش فشار و جلوگیری از شکسته شدن کامل فضای پلیسی خواهد بود. حضور رفسنجانی در مجلس خبرگان و قدرت گرفتن جناح میانهروی حکومت میتوانست در ایجاد فضای تنفس و سیاستورزی انتقادی کمهزینه در داخل کشور مؤثر باشد. اما در فقدان این اتفاق، تندروها تقویت میشوند و تعیین رهبری آینده همسو با جریان اقتدارگرا، گذار به دموکراسی را پرهزینهتر و دشوارتر میسازد.
اما در درازمدت رویکردهای ساختارشکن و تحولخواه جامعهمحور را تقویت میکند و بنبست رویکردهای دولتمحور در اصلاحات حداقلی سیاسی و اجتماعی را بار دیگر نمایان میسازد. نتیجه این اتفاق کاهش ریسک قدرت گرفتن تحولخواهی محافظهکار و سر بر آوردن نیروهای قدرتطلب و منفعتجو و بیتوجه به جامعه مدنی مقتدر، موازین حقوق بشری و آرمانها در عرصه سیاست اعتراضی است.
تبیین برآیند تأثیرات کوتاهمدت و درازمدت دشوار است و این دشواری زمانی بغرنجتر میشود که افزایش نقش رفسنجانی در بلوک قدرت حالت خاکستری داشته و سیاه و سفید نیست. ازاینرو غلط نیست اگر گفته شود، حضور وی در مجلس خبرگان و برخورداری از ظرفیت اثرگذاری برای جنبش دمکراسیخواهی به دلیل ایجاد شکاف در ساخت مطلقه قدرت امر مفیدی است. البته لازمه این تأثیرگذاری مثبت مواجهه کلامی و سیاسی با منجیسازی از رفسنجانی و برخورد خاکستری با وی است.
هفتههای آینده روشن میسازند که شعار «همه فتنهها زیر سر هاشمی است» و «فتنه اعظم ۹۴» اسم رمزهای رد صلاحیت رفسنجانی است یا باز رهبری مصلحت میبیند استوانه نظام به صورت ضعیف شده در خبرگان پنجم حضور داشته باشد.