بیست و پنجم نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان در جهان است. خشونتی که به گفته سازمان ملل یکی از اشکال آن ختنه یا ناقصسازی جنسی است. بر اساس آخرین آمار منتشر شده از سوی سازمان ملل اکنون ۳۰ میلیون دختر کمتر از ۱۵ سال در سراسر جهان در معرض خطر ختنه شدن قرار دارند و بیش از ۱۳۰ میلیون در جهان ختنه شدهاند.
سال ۲۰۱۴ برای اولین بار نام ایران در لیست کشورهایی قرار گرفت که در آن عمل ناقصسازی جنسی زنان صورت میگیرد. تا پیش از این اما کمتر کسی گسترش ختنه زنان در ایران را باور میکرد.
رؤیا در تهران: حدود سه چهار سالم بود. یا یک کم بیشتر و یا کمتر بودم. توی حیاط داشتم بازی میکردم. مرا صدا کردند گفتند بیا کارت داریم. یک خانمی آمده بود توی خانه ما. بعد مرا بردند توی اتاق و آنجا دیگر... چون هیچ چیز نگفته بودند. من شوکه شده بودم. شلوارم را در آوردند. مرا روی یک چهارپایه نشاندند. پاهایم را باز کرد. من اصلاً جیغ میزدم. چون ترسیده بودم. یک چیزی دستش بود. من ترسیده بودم... هیچوقت آن صحنه یادم نمیرود. تیغ را در آورد و پاهای مرا باز کرد و در عرض یک چشم به هم زدن... من اصلاً نفهمیدم چه شد، کار خودش را کرد. حدود چند دقیقه سوزش داشتم. بعدش حدود ده دقیقه گذشت. من استرس گرفته بودم. به مادرم گفتم میخواهم بروم دستشویی، گفت نه یک خرده دیگر صبر کن. مامانم حالش آن موقع از من بدتر بود.
زمانی که آن خانم داشت آن کار را انجام میداد، مامانت کجا بود؟
نمیدانم. آن لحظه دچار یک استرس شدید شده بودم. ترسیده بودم. اصلاً جایی را نمیدیدم. نمیدانم دقیقاً آن موقع کجا بود. چون آن موقع ترسیده بودم. یک حالت قصابی بود. تیغ دستش بود. مرا محکم نگه داشته بود که تکان نخورم؛ و کارش را خیلی استادانه و در عرض چند دقیقه انجام داد.
اولین بار کی متوجه تفاوت وضعیت خودت با بقیه دخترها شدی؟
«من حدود دوازه سیزده سالم بود که دیگر متوجه شدم. با یکی از دخترهای همسن و سالم که یک کم از من بزرگتر بود، مرا برده بود حمام. من او را نگاه کردم. گفتم تو چرا اینجوری هستی؟ گفت مگر من چطوری هستم؟ گفتم مرا نگاه کن. گفت تو این جوری شدی. این جوری فرق داری.»
صدای رویا را شنیدید. دختری که با اینکه در استان کردستان ایران بزرگ شده اما اکنون در یکی از دانشگاههای تهران درس میخواند. ناقصسازی جنسی زنان عملی است با سابقه طولانی در تاریخ که در آن، تمام یا قسمتی از اندام تناسلی خارجی زنان برداشته میشود. به گفته جامعهشناسان این کار عمدتاً به عنوان ابزاری برای کنترل جنسی زنان به کار میرود.
رایحه مظفریان، جمعیتشناس ساکن ایران که تحقیق گستردهای در مورد ختنه زنان در ایران انجام داده، در مورد گستردگی ختنه میگوید:
رایحه مظفریان: «مطالعاتی که تاکنون به دست آمده در شش استان ثبت شده که در درجات مختلف ختنه انجام میگیرد. در برخی از استانها و در برخی از مناطق استانها در درجات بالایی ختنه انجام میگیرد و با درصدهای زیادی. اما در استانهای دیگر میبینیم که زنان با سنین بالا هنوز ختنه شده وجود داشته باشند اما مثلاً دختر یا نوهاش که در حدود بیست سی ساله یا ده دوازه ساله هستند ختنه رویشان صورت نگرفته. این شش استان را میتوانیم نام ببریم. مهمترین آنها منطقه کردنشین یا جنوب آذربایجان غربی است، به اضافه کردستان، کرمانشاه، ایلام، لرستان و استان هرمزگان.»
ختنه زنان در ایران در استانهای مرزی کشور صورت میگیرد. استانهایی که به گفته بیان عزیزی، حقوقدان و فعال مسایل زنان در نوار ختنه قرار دارند:
بیان عزیزی: «یک نواری است که بعضی جاها در تقسیمات جغرافیایی چه در ایران و چه در عراق از آن به عنوان مناطق کردنشین نام برده میشود، اما میبینیم که وقتی به این طیف نگاه میکنیم در بعضی از شهرها و حتی بعضی روستاها قطع میشود و ما میبینیم آنجا یک پرش داریم و بعد دوباره از یک نقطه شروع میشود. میشود گفت مثل قطرههای باران است. یک آمار قطرهای است که بعضی از مناطق خیلی زیاد است و خیلی شایع است و در بعضی دیگر از مناطق خیلی کم است.
منطقه کردستان عراق را در نظر بگیرید. در منطقه اورامانات این پدیده بسیار شایع است. یعنی آمار خیلی زیادی هست. در منطقه سنندج به شدت این آمار کاهش پیدا میکند. فاصله جغرافیایی بین مریوان تا سنندج خیلی زیاد نیست. اما در سنندج میشود گفت تقریباً متوقف میشود. آمار خیلی کم میشود. در منطقه سقز و اطراف سقز هم باز به طور متوسط است. به منطقه بانه و مرز ایران و عراق که میرسیم ناگهان آمار بالا میرود و آمار بالایی داریم تا به کردستان میرسیم که آمار خیلی شایع است و بسیار بالا است.»
زمانی که از رویا پرسیدم که آیا تنها او در خانوادهاش ختنه شده است، پاسخ داد که پیش از او مادرش هم ختنه شده بود. مادر رویا حاضر شد تا از خاطرات خود از زمانی که ناقصسازی جنسی روی او صورت گرفته بگوید. با این امید که دیگر هیچ دختری در ایران ختنه نشود:
مادر رویا: پنج خواهر بودیم. خب نفهمیدیم چه شد. مادرم گفت یکی میخواهد بیاید خانهمان. بعد همه را دو ساله، چهارساله همینطوری همه را با هم نشاندند و این عمل را انجام دادند.
یادتان هست که این کار به چه وسیلهای انجام شد؟ تیغ بود؟ چاقو بود؟
تیغ بود.
بعدش پانسمان کردند؟ دستمالی چیزی گذاشتند؟
نه. نه.
نه؟
هیچ. همین جوری.
درد داشت یا نه؟
«چرا، درد داشت. چطور درد ندارد؛ ولی دیگر گفتند بعد از یکی دو ساعت خوب میشوید. توی اتاق بودیم. یکی دو ساعت بعد دیگر کم شد.»
آن گونه که مادر رویا میگوید همه زنان روستا ختنه شده بودند. مادرش، خواهرش، مادر شوهرش و دختران همسایهشان. به همین دلیل همه ختنه زن را سنتی میدانستند که باید اجرا شود.
مادر رویا: تا آن موقع من یادم باشد همه این جوری بودند. یعنی فکر میکردیم باید باشد. یعنی یک چیز طبیعی میدانستیم. چیز غیرطبیعی نبود برای ما. از بعدش خبر نداشتیم چه به سرمان آمده، چه شده چطور شده؟
بعدش چه به سرتان آمد؟
«زندگی ما واقعاً به هم میریزد. یعنی ما الان خبر نداریم... یعنی عوارضش این جوری است که زن و شوهرها از هم زده میشوند، زندگیها از هم میپاشد. بچهها بی مادر میشوند. بی پدر میشوند. توی زندگی اثر دارد.»
اما آیا این تنها یک سنت اجتماعی در شهرهای جنوب و غرب ایران است؟ رایحه مظفریان میگوید ختنه زنان در استانهای جنوبی ایران نه یک «سنت اجتماعی» بلکه «تیغ مسلمانی» است:
رایحه مظفریان: «خودشان میگوید ما اگر ختنه نکنیم مسلمان نیستیم. کلاً به این موضوع میگویند «تیغ مسلمانی». اما این که واقعاً تا چه حد اسلام به این موضوع اشاره میکند و چقدر واجب میداند مسئله زنان را، در روستاهای مختلف متفاوت است. مثلاً افرادی هستند که سلفی هستند و یا به شدت اعتقادات مذهبی تندی دارند، معتقدند که این عمل بیش از آن چیزی که ممکن است فکر شود دربارهاش، یک مسئله توصیه شده توسط اسلام است.»
جستجوی کلمه ختنه در وبسایت آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، بینتیجه است. اما سایر علمای دینی ایران در این مورد سکوت نکردهاند. آیتالله نوری همدانی در پاسخ به سؤالی در مورد ختنه زنان، این عمل را «عمل مکرمهای برای زنان» دانسته است. آیتالله جوادی آملی نیز در پاسخ استفتائی در این مورد نوشته است:
«زنان هم میتوانند مانند مردان ختنه کنند. یعنی قسمتی از اطراف مهبل خود را بردارند. این کار در اسلام حرام نیست و در بین اهل سنت رواج دارد و باعث میشود زن در نظر شوهر خود دوستداشتنیتر و نیکوتر جلوه کند. در روایتی داریم که پیامبر خود این کار را تایید و بلکه سفارش کرده است.»
اما حسن یوسفی اشکوری، اسلامشناس ساکن آلمان نظر دیگری دارد:
حسن یوسفی اشکوری: «در اسلام اصلاً ما بحثی در این زمینه نداریم. یعنی اگر منابع اسلام را، قرآن و سنت معتبر نبوی بدانیم، نه در قرآن چنین بحث و چنین حکمی داریم و نه در سیره معتبر نبوی ما چنین حکمی داریم الان و در اختیار ما است. بعد هم در فقه. چون به هر حال حکم شرعی باید یا در قرآن باشد به طور صریح و یا در سنت و حدیث پیغمبر و یا حتی اگر شیعه هستید در سخنان امامان شیعه باید باشد و یا بعداً باید در اجتهادات و استنباطهای شرعی فقیهان اسلام در طول ۱۴۰۰ سال به وجود آمده باشد. آنچه قطعی است در قرآن نیست. اما این طور که من اطلاع دارم در سیره پیغمبر چنین چیزی نداریم. یعنی شما در مکه در مدینه و در طول ۲۳ سال دوران نبوت پیغمبر اسلام جایی ندارید که پیغمبر دستور داده باشد که این کار انجام شود آن هم به عنوان یک حکم شرعی و آن هم یک حکم شرعی جاودانه که باید تا روز قیامت این چنین باشد. حالا البته ممکن است که شما در این جا و آن جای یک کتاب حدیثی و روایی روایتی هم از پیغمبر داشته باشید یا پیدا کنید؛ ولی آن باید جداگانه مورد بحث و بررسی قرار گیرد.»
محققان میگویند شدت ناقصسازی به نوع نگرش مجریان و فرهنگ حاکم بر منطقه بستگی دارد. بر اساس آنچه سازمان یونیسف اعلام کرده، سه درجه از ناقصسازی جنسی در جهان رواج دارد. نوع اول آن برداشتن جزئی یا کلی کلیتوریس است. در نوع دوم کلیتوریس به طور جزئی یا کلی برداشته میشود و لبهای کوچک فرج بریده میشود. در نوع سوم که بیشتر در قبایل بدوی آفریقایی مشاهده میشود، مجرای مهبل با ایجاد یک مهروموم تنگ میشود و لبهای کوچک و گاهی لبهای بزرگ فرج برش داده میشود.
آن گونه که تحقیقات نشان داده رایجترین نوع ناقصسازی جنسی زنان برش کلیتوریس و لبهای فرج است که بر روی ۸۰ درصد از قربانیان اعمال میشود. هرچه عمل ناقصسازی عمیقتر باشد علاوه بر نقص جسمانی که برای دختر ایجاد میشود احتمال بروز عفونت و بیماریهای ثانوی افزایش پیدا میکند. به خصوص این که عمل ناقصسازی عمدتاً توسط قابلههای قدیمی و زنان پیر در روستاها انجام میشود که کوچکترین توجهی به مسایل بهداشتی ندارند.
مادر رؤیا میگوید که مهمترین تاثیر ختنه بر او از دست دادن تمایلات جنسیاش بوده است:
مادر رؤیا: این قدر در آن شرایط مورد ظلم قرار گرفتم، آنقدر بچه بودم از زناشویی هیچ چیز نمیفهمیدم. یعنی اصلاً نمیدانستم چه باید بشود. هیچ. اصلاً.
چند سالگی ازدواج کردید؟
۱۵ سالگی. شاید بگویم بعد از یک سال توانستم مثلاً چیزی که باید باشم.
فکر میکنید این اتفاقی که برای شما افتاده، ختنه که در مورد شما رخ داده، روی زندگی شما و رابطه شخصی شما و همسرتان هم تاثیر گذاشته؟
«میگذارد. زنانی که این عمل روی آنها انجام شده شاید بگویم در ماه یک دفعه یا دو دفعه بیشتر دوست ندارند. یعنی اگر هم چیزی باشد به اجبار میگویند مثلاً بگذار مردها راضی شوند یا مثلاً زندگیمان را نگاه داریم. واقعاً سخت است. معضل است. تا دچارش نشوی نمیدانی. ماجرای دخترم بیشتر برایم دردآور است تا خودم.»
در جوامعی که ناقصسازی جنسی زنان در آن رواج دارد این تنها ختنه نیست که از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد بلکه مسایل و تبعات آن نیز در تمامی نسلها قابل مشاهده است. رویا نیز از زمانی میگوید که متوجه شده عمل ختنه چه تاثیری بر روابط جنسی او گذاشته است.
رؤیا: راستش آن موقع نمیدانستم که این تفاوت چقدر میتواند در احساسات و آینده من تاثیر بگذارد. برایم خیلی مهم نبود؛ ولی خب چیزی که هست این است که من حداقل میدانم که در ارتباط با جنس مخالفم دچار مشکل شدم. خب من ارتباط داشتم و خیلی دچار مشکلات هم جنسی شدم هم روانی.
چرا چنین اتفاقی برایت افتاد؟
من طرف مقابلم را دوست داشتم و خیلی دوست داشتم با او باشم؛ ولی موقعی که یک رابطه پیش آمد، یک رابطه جنسی، اصلاً نمیتوانستم هیچ عکس العملی نشان بدهم؛ و واقعاً سرد بودم. این باعث شد که طرف مقابل من با مشکل روبهرو شود و فکر کند که مشکل از او است. این جوری رابطه ما به هم خورد. اصلاً دست خودم نبود. نمیتوانستم. این سردی که احساس میکردم کاملاً خارج از اراده من بود. یعنی از نظر روانی من طرف مقابلم را واقعاً دوست داشتم. یعنی این جوری نبود که من طرف را دوست ندارم که سرد باشم. واقعاً نمیتوانستم تظاهر کنم که این رابطه برایم لذتبخش است. هیچ لذتی ازش نمیبردم. با این که طرف مقابلم را دوست داشتم.
وقتی آن آدم بدن ترا دید، متوجه تفاوت تو با بقیه دخترها شد یا نه؟
نمیدانم. چون به روی خودش یا نیاورد یا نمیدانم. من هم ندیده گرفتم. چون نمیخواستم حداقل اگر نمیداند بفهمد.
برای حل این مشکل به روانشناس یا روانپزشک مراجعه نکردی؟
چون احساس میکنم یک مشکل جنسی است نمیدانم روانشناس بتواند به من کمک کند یا نه؟ یک ساختار فیزیولوژیکی است که واقعاً یک نقص است. فکر نمیکنم روانشناس بتواند کمکم کند. آخر یک تکه از بدنت را از دست دادهای. من فکر نمیکنم اصلاً کسی بتواند یک راه حل پیش پایت بگذارد یا بگوید که تو باید این کار را بکنی که مشکلت حل شود.
ادامه ارتباطت با آن آدم به کجا انجامید؟
تمام شد.
فکر میکنی این بار اگر با کسی آشنا شوی، بهش میگویی که چه اتفاقی برایت افتاده؟
واقعاً وحشت دارم از این. چون در جامعهای که زندگی میکنیم مسایل جنسی جزو مسایل محرمانه است و جزو چیزهایی که مطرح نمیشود. سرکوب میشود. من تصمیم گرفتم که این جوری نباشم. حداقل واقعیت را به طرف مقابلم بگویم که مشکلی پیش نیاید. چون پایه زندگی به نظر من... در ایران که پایههای زندگی خراب میشود به نظر من به خاطر مسایل و مشکلات جنسی است که بین زن و شوهر وجود دارد.
حسن یوسفی اشکوری اسلامشناس ساکن آلمان میگوید: «در اسلام نگاه به زن یا نگاه به سکس و شهوت اصولاً یک نگاه زاهدانه و تنزهطلبانه نیست. آن گونه که مثلاً در فرهنگ مسیحیت بوده به خصوص در آیین کاتولیک، یا نگاه یهودی قدیم یا برخی فرهنگهای دینی و غیر دینی کهن وجود داشته و هنوز هم البته در دنیا وجود دارد. یعنی سکس و شهوت مذموم شمرده میشود و به تبع آن، زن هم به شکلی مورد انکار قرار میگیرد؛ که البته در فرهنگ دینی ما هنوز هم متاسفانه این دیدگاه وجود دارد. به همین دلیل است که کنترل زن و کنترل بدن زن و اصولاً مسئله شهوت و سکس مذموم شمرده میشود. این دیدگاهی است که البته من انکار نمیکنم که در میان مسلمانان ما الان هم رایج است. اما من شناختی که از اسلام دارم، از قرآن دارم، از سیره پیغمبر دارم، از سیره بزرگان اسلام دارم، اصولاً این نگاه نگاه غیراسلامی است.
اسلام به طور کلی نسبت به دنیا و این جهان و لذتهای این جهان از جمله لذت تن، نه فقط بیتفاوت نیست بلکه در این زمینه دستور میدهد و در این زمینه عوامل مشوق در نظر میگیرد. خود پیغمبر اسلام وقتی از دنیا رفت ۹ تا زن داشت و در عمل هم زنان بیشتری هم گرفته بود. من این را ارزشداوری نمیخواهم بکنم. با معیار فمینیستی امروز شاید این نوع همسرداری یا حرمسرا داری محکوم باشد. من از آن نگاه به قضیه نگاه نمیکنم. از این منظر به قضیه نگاه میکنم که این به خودی خود نشاندهنده این است که مسئله زن و مسئله سکس یا رابطه زن... البته در تفکر اسلامی در چارچوب مشروع یعنی در چارچوب خانواده نه در خارج از خانواده، یک امر ممدوح و پسندیدهای است. خب اگر این را به عنوان اصل اسلامی یا دینی قبول کنیم چگونه این اسلام میتواند تایید کند که زنان و دختران ختنه شوند و با این ختنه، هم آسیب جدی ببینند و هم نقص عضو پیدا کنند و هم مهمتر از این لذت طبیعی خدادادی مشروع و معقول، محروم شوند.»
با اینکه مادر رؤیا خود در تمام دوران زندگی تحت تاثیر عمل ختنه قرار داشته اما به ختنه شدن دخترش نیز تن در داده است. از مادر رؤیا میپرسم که چه شد که به ختنه شدن دخترش هم تن در داد؟
مادر رؤیا: آنقدر جیغ کشیده بودم که آن موقع اینقدر گریه میکردم که گفتم این ناقص شد. ترا خدا این کار را نکنید.
دخترتان چند ساله بوده که ختنه شد؟
سه سال سه سال و نیم بود. الان اینقدر ناراحتم. آن موقع من ۱۷ سالم بود. دختر بزرگم ختنه شد.
دخترتان هیچوقت از شما نپرسید که چرا این کار را با او کردید؟
چرا الان گلایه دارد؛ ولی دو تای دیگر دارم.
چطور توانستید مانع شوید که این اتفاق بر سر آن دو دختر دیگرتان نیاید؟
تا آن موقع نمیفهمیدم ولی بعداً که دانستم دیگر مقابلش ایستادم که این کار نشود.
مقابل چه کسی ایستادید؟ مقابل مادر خودتان یا مقابل همسرتان؟
بله. مادر همسرم. آن موقع مادر همسرم بود. یعنی دیگر در آن منطقه خانوادههای جوان هم شاید این کار را بکنند ولی کمتر شده. معتقدند. یعنی چیزی است که نمیدانم سنت است یا چه. توی وجودشان هست. میگویند دختر باید این جوری شود. دیگر شاید خبر هم نداشته باشند که این چیست. این برای دخترها بدبختی به بار میآورد. شاید ندانند.
مادر همسر شما خودشان ختنه شدند؟
بله. همهشان. یعنی منطقه ما خیلی بیشتر بوده.
همه از زندگی زناشوییشان راضی بودند؟ همسرشان نرفته بود ازدواج کند؟
اصلاً موفق نبودند. یعنی اصلاً موفق نبودند. تا آنجا که برایم تعریف میکردند اصلاً موفق نبودند.
ولی در عین حال باز هم اصرار داشتند که این اتفاق برای نوهشان هم بیافتد؟
«نمیدانستند. یعنی اصلاً آگاهی نبوده چیزی نبوده که برایشان توضیح دهد که مثلاً این مریضی که تو گرفتی از این است. سر یکی دیگر هم نیاور. نمیدانستند. اصلاً فکر نکردند این جوری است. فکر میکردند تمام زنها این جوریاند. باید این جوری شود. حتماً خودشان برای خودشان چیزهایی داشتند.»
با اینکه ختنه را یکی از مصادیق خشونت علیه زنان دانستهاند، اما این خشونت نه از طریق مردان که توسط خود زنان بر همجنسانشان روا داشته میشود. بیان عزیزی از حمایت اجتماعی از عمل ختنه میگوید:
بیان عزیزی: «چون به طور متوسط در سنین بین چهار تا هفت سال قبل از اینکه بخواهند بروند مدرسه این کار انجام میشود و معمولاً چند تا از دخترانی که در فامیل هستند همه را با هم یک روز جمع میکنند و گاهی مردها هم اطلاعی از این موضوع ندارند. یعنی موقعی که مرد در خانه نیست دخترها را میبرند یا بیشتر مادرها و خالهها میبرند و عمهها و حتی در بعضی موارد همسایهها. یعنی وقتی مادر یکی از دخترها نبود یک روز یک زنی که این کار را انجام میدهد توی محله زنها دخترانشان را جمع کردند و دختر یکی از خانهها که مادرش نبوده، همسایهها دست این را هم گرفتند و بردند و ختنه کردند و برش گرداندند خانه. جالب این جاست که وقتی مادر آمد ازشان تشکر کرد.»
اما چرا زنان حاضر میشوند چنین خشونتی را بر دخترانشان اعمال کنند.
پروین ذبیحی فعال مسایل زنان ساکن کردستان ریشه این عمل را در مردسالاری حاکم بر جامعه میداند.
پروین ذبیحی: «این سنت را من زنانه نمیدانم ولی میگویم از طریق زنان منتقل میشود؛ ولی در واقع اصرار مردها است... اول بیاییم از جامعهپذیری قضیه حرف بزنیم. وقتی آن جامعه دختر ختنه شده را پاک میداند، خواستگار بیشتری برایش میآید، بیشتر مطلوب است، این خواست کنترل جنسی در واقع از طرف مردها است که به شیوههای مختلف اعمال میشود. یک نوعش هم ختنه است. در واقع اصرار مردها است. همه جا رد پای مردها را میبینید. مثلاً در افریقا و جاهای دیگر حتی در افسانه و خرافاتشان. زنی که ختنه نشده وقتی شوهرش در آفریقا میمیرد حق ندارد آب بیرون بیاورد به آنهایی که آمدهاند برای تشییع جنازه بدهد. کثیف است. دست پلیدش نباید به کاسه آب بخورد. این در واقع یک خواست مردانه است. از طریق زنها اعمال میشود. بله. خیلی وقتها اصلاً مردها خبر ندارند که چه ساعتی دخترشان ختنه میشود، چه روزی و کی؟ ولی باید بشود. این مسئله است.»
به گفته محققان یکی از دلایل سنتی ختنه زنان «حفظ پاکی» دختران است.
پروین ذبیحی: «در کشورهایی که خیلی رواج دارد مثل مصر و عراق و خیلی جاهای دیگر، واقعاً این مسئله برای ازدواج تابو است. فکر میکنند دختر ختنه نشده دنبال همان ضرب المثل معروف، دنبال شیطنت میرود و ارتباطات... دوست پسر میگیرد، اخلاقش خراب میشود و فکر میکنند که اگر دختر را ختنه کنند دیگر احساس نسبت به جنس مخالف در او باقی نمیماند و پاک میماند و هر چقدر هم پاکتر باشد زودتر و شوهر بهتری گیرش میآید. در واقع در منطقه ما یکی از دلایل همین است. پاکی دختر را برای این میخواهند که این دختر اینقدر پاک باشد که مطلوب باشد.»
فعالان مسایل زنان میگویند ناقصسازی جنسی زنان در ایران اساساً عملی زنانه است که وسیله ماماهای مسن و مادربزرگهای خانواده اداره میشود. زنانی که عمدتاً بیسوادند و خود آنها نیز میگویند که ختنه را به صورت تجربی یاد گرفتهاند.
اما آیا این امکان وجود دارد که دختری که ختنه شده پس از رسیدن به هجده سالگی به دادگاه مراجعه کند و علیه مادر یا مادربزرگ خود که وی را به دست ختنهگر سپردهاند شکایت کند؟
رایحه مظفریان: هنوز برای این موضوع پاسخ قطعی در قانون نداریم. کلاً هنوز قانون این موضوع را جزو موضوعات ممنوعه اعلام نکرده. چه برسد به اینکه ما نمونهای داشته باشیم از دختری که برود نزد قوه قضائیه و از اتفاقی که یازده سال پیش مثلاً در یک روستای دور برایش افتاده از پدرمادرش شکایت کند. طبیعتاً سواد و امکانات هم در آن مناطق وجود ندارد. آگاهی لازم هم وجود ندارد برای یک زن که بخواهد چنین اقدامی انجام دهد.
با این همه به نظر میرسد که لااقل امکان دریافت دیه برای زنان ختنه شده وجود دارد. بر اساس ماده ۶۶۳ قانون مجازات اسلامی جدید قطع و از بین بردن هر یک از دو طرف اندام تناسلی زن موجب نصف دیه کامل زن است و قطع و از بین بردن بخشی از آن به همان نسبت دیه دارد. در این حکم فرقی میان باکره و غیرباکره، خردسال و بزرگسال، سالم و معیوب وجود ندارد.
آیا با وجود این ماده قانونی و وعدههای حسن روحانی برای بهتر شدن وضعیت زندگی زنان در ایران میتوان به تلاش دولت برای توقف ختنه زنان در ایران امیدوار بود؟
رایحه مظفریان: «این به نظرم وجود دارد. با اینکه ایشان، هم با انتخاب خانم مولاوردی و فعالیتها و صحبتهایی که ایشان میکنند وعدههایی دادهاند، نمیتوانم به صورت دقیق بگویم اقدام عملی انجام گرفته. اما صحبتهایی پیرامونش شده و به نظرم کمی دولت دارد عملیتر به این مسئله ختنه شدن زنان نگاه میکند و این جای امیدواری دارد.»
جمهوری اسلامی ایران با عضویت در پیمان حقوق کودک و تایید قطعنامه کنفرانس پکن متعهد است تا اقدامات موثر را برای مبارزه با خشونت علیه کودکان انجام دهد.