روزنامه اعتماد عکس یک خود را به ادامه عملیات جستجوی مفقودشدگان در آتشسوزی و فروریختن ساختمان پلاسکوی تهران اختصاص داده و در گزارشی با تیتر «چشمان منتظر یک ملت» نوشته است: «صد ساعت از عملیات آواربرداری میگذرد و از سرنوشت مفقودان خبری در دست نیست.»
به نوشته این روزنامه در حالی که «چهار روز از حادثه پلاسکو گذشت و سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران خبر میدهد که عملیات آواربرداری چهار روز دیگر هم ادامه خواهد داشت. حالا دیگر تکههای بزرگ آهنی اسکلت پلاسکو را جمع کردهاند و با ماشینهای سنگین به مکانی دیگر انتقال دادهاند. آتشنشانها در سه شیفت جایشان را به هم میدهند و شیلنگهای آبپاش آتشنشانی همچنان آب بر آتش میریزند.»
اعتماد مینویسد که «روز اول حادثه، شهردار تهران که مدیریت این بحران را بر عهده گرفته گفت که ۲۰ نفر از آتشنشانها در این حادثه شهید شدهاند». این روزنامه ادامه میدهد: «اما ساعتی از این خبر نیز نگذشته بود که سخنگوی سازمان آتشنشانی تهران آن را تکذیب کرد و گفت که از تعداد آتشنشانهای فوت شده در این حادثه هنوز آماری در دست نیست. حالا که ۴ روز از حادثه میگذرد تعداد فوتیهای این حادثه از زبان سخنگوی سازمان آتشنشانی ۳ نفر اعلام شده است.»
این روزنامه همچنین یادآوری کرده که «حرفهای بسیار زیادی دربارهٔ علت اصلی حادثه و روشن شدن جرقه اولیه این آتشسوزی از زبان کسبه نجاتیافته و آتشنشانها گفته شد.»
اعتماد میافزاید: «کسبه گفتند که صبح روز حادثه در طبقه هشتم ساختمان مراسم زیارت عاشورا برگزار شده بود و هنگام روشن کردن اجاق گاز این اتفاق افتاده و عدهای دیگر نیز گفتند که ساختمان به دلایل امنیتی دچار آتشسوزی و تخریب شد اما بلافاصله محسن همدانی، معاون امنیتی استانداری تهران گفت: اینکه گفته شده علت آتشسوزی امنیتی بوده اصلاً درست نیست و این آتشسوزی کاملاً طبیعی است.»
روزنامه فرهیختگان ضمن انتشار گفتوگو با «آتشنشانی که به همراه دو برادرش درپی یافتن برادر چهارمشان هستند»، نوشته است: «تلاشهای سه برادر آتشنشان رضا، حسن و فیروز مهرورز برای پیدا کردن اثری از برادر کوچکشان ناصر ادامه دارد.»
رضا ۴۵ ساله برادر بزرگ این خانواده که ۲۲ سال فعالیت خدمت در آتشنشانی را در کارنامه خود دارد، در عملیات خاموش کردن آتش ساختمان پلاسکو، فرمانده عملیات بازرسی بود و به روزنامه فرهیختگان گفته است: «صبح پنجشنبه من بهعنوان بازرس و برادر کوچکم ناصر که فرمانده ایستگاه ۲۴ بود به محل اعزام شدیم. فیروز که فرمانده ایستگاه ۷۳ است و حسن از ایستگاه ۶۰ شیفت نبودند، به همین خاطر در عملیات حاضر نشدند. پنج دقیقه قبل از ریزش آوار برای بازرسی به داخل ساختمان رفتم. تجربه ۲۲ سالهام به من گفت باید آتشنشانان ساختمان را ترک کنند. ساختمان قدیمی بعد از سه ساعت عملیات اطفای حریق با آب همچنان شعلهور بود. از بازرسی ساختمان فهمیدم ساختمان توان ندارد و بهزودی میریزد. حتی به ناصر هم این ماجرا را گفتم. قبل از ترک ساختمان چند لحظهای با ناصر صحبت کردم. به او گفتم اگر این اتفاق در جای دیگری از دنیا رخ میداد حتماً فرماندهان دستور تخلیه ساختمان را صادر میکردند تا در صورت تخریب کسی زیر آوار نماند. ناصر آرامم کرد و از من خواست تا ساختمان را از بیرون وارسی کنم وگرنه من هم بیشک زیر خروارها آهن ذوبشده و سنگ مدفون میشدم.»
رضا مهروز گفته است: «من گزارش دادم که ساختمان امن نیست اما آنها دستوری برای تخلیه آتشنشانان ندادند. بازرسان فقط حق ارائه پیشنهاد را به فرماندهان دارند. من پیشنهادم را دادم. آنها میتوانستند دستور دهند آتشنشانان عملیات مهار را از بیرون ساختمان انجام دهند اما این کار را نکردند.»
روزنامه شهروند در گزارشی با تیتر «گمشدگان گمنام»، دربارهٔ سرنوشت مبهم ۴ کارگر گرفتار در میان آوار پلاسکو نوشته است: «وقتی آتش آن ساختمان قدیمی غولآسا را دربر گرفت و آواری سنگین برجای گذاشت، نام چهار کارگر هم در لیست مفقودان این حادثه قرار گرفت. قاسم، حبیب، حیدر و محسن چهار کارگری هستند که هرکدام با چندین سال سابقه کار در ساختمان پلاسکو، با سرنوشتی نامعلوم زیر خروارها آوار جا ماندهاند. خانوادههایشان اما امید دارند. ۴روز است که درمقابل ساختمان پلاسکو نشستهاند و منتظر خبرند.»
این روزنامه با اشاره به اینکه اعضای خانواده یکی از این کارگران به نام «قاسم» از همه مطمئنترند، نوشته است: «نام قاسم هم در پیامک ارسالی از موتورخانه ساختمان پلاسکو بود. پیامکی که خبر از زندهبودن و محبوسشدن این چهار کارگر در موتورخانه میداد. همین باعث شده که خانواده قاسم و سه کارگر دیگر، امید زیادی به زندهبودن قربانیها داشته باشند. مطمئنند که قاسم جایی آن پایین محبوس شده و به انتظار کمک است. آنها به همراه سه خانواده دیگر ۴روز است که از مقابل آوار پلاسکو تکان نخوردهاند. زمان به کندی سپری میشود و چشمها، منتظر خبرهای امیدوارکننده است، ولی ۴روز است که غم سنگینی خیابان فردوسی را فرا گرفته است.»
علی عبدی کارگری است که توانسته چند ثانیه پیش از ریزش آوار خودش را نجات دهد. به همراه قاسم پسرداییاش در حال فرار از ساختمان بودند که ناگهان علی متوجه شد قاسم درکنارش نیست. او به شهروند گفته است: «ما ۱۶ کارگر بودیم که در آن ساختمان کار میکردیم. بعضیها نگهبان، بعضیها کار تأسیس و بعضیها هم نظافتچی بودند. در میان ما قاسم، حبیب، حیدر و محسن زیر آوار جا ماندند. یکی از آنها به موبایل همکارمان پیامک داده بود که آنها درموتورخانه حبس شدهاند، ولی دیگر همان یک پیامک بود و خبری نشد. نتوانستیم از سرنوشتشان اطلاعی پیدا کنیم. محسن تأسیساتی ۶۰ساله، حبیب نظافتچی ۵۵ساله و حیدر هم نظافتچی ۳۵ساله بودند. محسن بازنشسته شده بود و ماهی ۷۰۰هزار تومان حقوق میگرفت. حبیب هم ۷سال بود آنجا کار میکرد. حیدر هم ۵ یا ۶سالی میشد که در آنجا کار میکرد. حالا دیگر خبری از آنها نیست. خانوادههایشان هر روز به مقابل ساختمان پلاسکو میروند و با توجه به آن پیامک امیدوارند که زنده باشند.»
روزنامه ایران در تیتر یک خود از دستور حسن روحانی برای «بازسازی پلاسکو» و «اشتغال کسبه» خبر داده و نوشته است: «رئیسجمهوری گروهی از وزیران و مسئولان را مأمور کرد تا تصمیمات لازم را جهت بازسازی فرصت شغلی برای اصناف و کارگران شاغل در این ساختمان؛ از قبیل پوشش بیمهای، تأمین سرمایه در گردش، بخشودگی مالیاتی و تأمین فضای مناسب جهت از سرگیری فعالیتهای کسبوکار را اتخاذ و اعلام کنند و مواردی را که نیاز به تصویب هیئت وزیران دارد به جلسه روز چهارشنبه دولت ارائه کنند.»
به نوشته این روزنامه، حسن روحانی «به وزیر کشور مأموریت داد که ضمن شناسایی ساختمانهای آسیبپذیر در تهران نسبت به اتخاذ تدابیر لازم برای ایمنسازی اقدام کند و همچنین اظهار داشت که بزودی کارگروهی تخصصی را برای تدوین گزارش ملی از دلایل و عوامل بروز حادثه مأمور خواهد کرد.»
احسان بداغی، خبرنگار، طی یادداشتی در روزنامه ایران با عنوان «فیلترینگ انتقاد در صدا و سیما» نوشته است: «اگر منطق صدا و سیما برای تریبون دادن به موافقان شهردار و منع منتقدان او از اظهار نظر، استمرار وضعیت بحران و فرصت دادن برای جمع کردن آن است، میشود این رویکرد را با رویکرد ۵ هفته پیش این رسانه در قبال اتفاقی مشابه، یعنی حادثه تصادف قطارها در سمنان مقایسه کرد. آن زمان در همان ساعات اولیه وقوع حادثه گزارشها و گفتوگوهای انتقادی صدا و سیما آغاز شد که محور همه آنها هم مقصر دانستن وزارت راه در این حادثه بود.»
روزنامه کیهان در تیتر یک خود با عنوان «پیام پلاسکو اقدام و عمل به جای مجادله سیاسی» نوشته است: «مهمترین درس این فاجعه باید کنار گذاشتن جنگهای پوچ سیاسی و کمر همت بستن برای ایجاد کشوری امن باشد. تهران پایتخت ایران است و با یک حادثه بزرگ مثل زلزله، فلج شده و در نتیجه ایران را با بحران سیاسی و امنیتی مواجه میکند. باید به جای همه منازعات و مناقشهها، به جای همه ولخرجیها و خاصه خرجیها و خلاصه به جای همه فرصت سوزیها به سرعت تدبیری مناسب و هوشمندانه اندیشید تا در روز حادثه مستأصل و بیچاره به هدف قرار دادن یکدیگر و تقصیر به گردن هم انداختن مجبور نشویم. جز این، هرکاری خطا و دور از مروت و جوانمردی است.»
روزنامه مردمسالاری در تیتر یک خود از «ثبت شکایت سیدمحمد خاتمی از سردار نقدی»، خبر داده است و همزمان با چنین تیتری از اظهارات مقامهای قضایی دربارهٔ ممنوعیت ذکر نام «محمد خاتمی» رئیس جمهور دوره اصلاحات را در رسانهها عبور کرده است.
روزنامه شرق همین خبر را با تیتر «ثبت شکایت از سردار نقدی» منتشر کرده و در متن خبر هم از ذکر نام محمد خاتمی خودداری کرده و نوشته است: «سخنگوی قوه قضائیه روز گذشته در صدوهفتمین نشست خبری خود، دربارهٔ اینکه آیا شکایت رئیس دولت اصلاحات از سردار نقدی در دادسرا ثبت شده است یا نه، گفت: «بله، این شکایت ثبت شده و در دادسرا تحقیق میشود.»
این روزنامه یادآوری کرده است که «۲۹ دی محمدرضا انجام، وکیل رئیس دولت اصلاحات، از شکایت موکلش از سردار نقدی خبر داده بود» گفته بود: «سردار نقدی چندی پیش در مصاحبهای با روزنامه شرق ادعا کرده آقای خاتمی از پادشاه عربستان برای کارهای سیاسی خود پول گرفته است. خبرنگار شرق به او میگوید قبلاً این مسئله تکذیب شده است اما سردار نقدی جواب میدهد که من را محاکمه کنید و من آنجا جواب میدهم.»
به نوشته این روزنامه، وکیل محمد خاتمی گفته بود: «چون این ادعا مبنایی ندارد، من از آقای خاتمی کسب اجازه کردم که طرح شکایت از سردار نقدی را در رسانهها مطرح کنم. قریب به دو هفته پیش یک شکایت کیفری با عنوان نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی علیه سردار نقدی در شعبه چهار بازپرسی دادسرای رسانه ثبت کردیم.»
روزنامه وطن امروز با تیتر یک «رد فریدون» و عکسی از حسین فریدون در صفحه یک خود، برادر حسن روحانی را به ارتباط با یک ابربدهکار بانکی متهم کرده است.
این روزنامه نوشته است: «یک بدهکار بانکی بزرگ دستگیر شده است. رسول دانیالزاده که از ایران خارج شده بود به محض بازگشت به کشور دستگیر و در اختیار دستگاه قضایی گذاشته شد. بدهی رسول دانیالزاده بیش از ۲ هزار میلیارد تومان است. گزارشها از رانتهای متعددی خبر میدهد که دانیالزاده از طریق برخی ارتباطات سیاسی با رؤسای بانکها توانسته است نصیب خود کند. این مولتیمیلیاردر سمنانی ابتدا در حوزه مسکن فعالیت میکرد اما طی سالهای اخیر از طریق برخی مناسبات سیاسی توانسته است چند هزار میلیارد تومان وام بانکی غیرقانونی در اختیار بگیرد.»
روزنامه وطن امروز تأکید کرده است که «غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوهقضائیه میگوید ارتباط رسول دانیالزاده با حسین فریدون فاحش است» و حتی از قول محسنی اژهای نوشته است که رسول دانیالزاده «دستگیر شده و تحقیقات از وی در مرحله انجام است ضمن اینکه ارتباط وی با حسین فریدون هم کاملاً مشهود است ولی هماکنون نحوه این ارتباط و اقدامات آنها مشخص نیست و باید منتظر نتیجه تحقیقات این پرونده باشیم.»
روزنامه قانون هم اظهارات روز یک شنبه سخنگوی قوه قضائیه را با تیتر «از ابلاغ حکم اعدام بابک زنجانی تا شکایت از سردار نقدی» منتشر کرده و نوشته که غلامحسین محسنی اژهای از «قطعی شدن محکومیت» نازنین زاغری شهروند ایرانی-بریتانیایی و فرهاد عبد صالح دو تن «به پنج سال حبس» خبر داد و گفت: «آقایان فؤاد صادقی و علی غزالی» هر دو از مدیران پیشین سایت بازتاب «به حبس محکوم شده و حکمشان قطعی شده است.»