در ماههای پایانی سال ۱۳۹۳ علی خامنهای در سه موضوع مقابله با فساد، معضل واردات قاچاق، و افزایش بیسابقهٔ افزایش زمینخواری و تخریب محیط زیست اظهار نظرهایی کردهاست که لحنی از موضع ضعف و ناتوانی دارند.
نخست به کلمات و لحن وی در این اظهار نظرها توجه کنیم:
۱. زمینخواری: «طرف شرق تهران، یک بوستان بزرگی است، یک منطقهٔ خیلی وسیعی است بین بزرگراه بابایی تا ارتفاعات قوچک؛ یک زمینی است متعلّق به ارتش... من هروقت آنجا میروم، دلم میلرزد! چون میدانم دهها چشم طمعکار متوجّه اینجا است. کارهایی هم شروع کردند، ما جلویش را گرفتیم، یک تشری زدیم، دعوایی کردیم؛ میدانم موقّتاً دست برداشتند، امّا منتظرند یک غفلتی صورت بگیرد؛ یا این حقیر نباشم، یا غفلتی پیش بیاید، بالاخره بروند اینجا را تصرّف کنند؛ واقعاً انسان دلش میلرزد؛ یک بوستان بزرگِ شاید چند صد هکتاری ـ نمیدانم چقدر است ـ که اصلش هم ظاهراً متعلّق به ارتش بوده لکن الان مورد استفادهٔ ارتش نیست و مورد اختلاف بین ارتش و وزارت اطّلاعات و اینها است. به نظر من اینجا مال مردم است؛ اینجا باید بهصورت یک گردشگاه عمومی مردمی دربیاید. مکرّر هم من این را پیغام دادم به مسئولان گوناگون، شهرداری باید برود اینجا را تصرّف کند، دراختیار مردم بگذارد. جای بسیار وسیع، خوب، خوشآب و هوا در شرق تهران، پُردرخت. حتّی من یک وقتی آنجا دیدم یک گلهٔ آهو یا بز کوهی بود که از دور دیده میشد؛ یک جای اینجوری... اگر کوتاهی بشود، آنجا هم مثل بعضی جاهای دیگر [خواهد شد] که متأسّفانه کوتاهی شد و یکوقت دیدیم که ساختمانها آنجا سر بلند کردند و مدّعی پیدا شد، بعضی از دستگاهها هم متأسّفانه از روی غفلت- نه از روی غرض- فلان زمینها را به کارمندان خودشان دادند، آنها هم به یکی دیگر فروختند؛ این کارهایی و بیانضباطیهایی که متأسّفانه در زمینهٔ زمینها و در زمینهٔ این منطقهٔ تنفّسی شهرهای بزرگ بهوجود میآید و از این قبیل [قبلاً هم] به وجود آمدهاست.» (۱۶ اسفند ۱۳۹۳)
۲. فساد: «این سمینار [همایش ملّی ارتقای سلامت نظام اداری و مقابله با فساد] و امثال آن بناست چه معجزهای بکند؟ مگر وضعیت برای شما مسئولان سه قوه روشن نیست؟ با توجه به شرایط مناسب و امیدبخشی که از لحاظ همدلی و هماهنگی و همفکری بین مسئولان امر وجود دارد، چرا اقدام قاطع و اساسی انجام نمیگیرد که نتیجه را همه به طور ملموس مشاهده کنند.» (۱۷ آذر ۱۳۹۳)
۳. قاچاق: «امروز فشار واردات، کشور را دارد از پا درمیآورد و در خصوص میزان واردات قاچاق به کشور نیز ارقام بسیار عجیبی مطرح است.» (۴ اسفند ۱۳۹۳)
اعتراف به کوتاهی و عدم آیندهنگری
اظهار نظرهای فوق ظاهری دلنگران، طلبکارانه، تشرآمیز و هشداردهنده دارند اما بیش از رهنمود و دستور و حسابکشی جنبهٔ شکایت همراه با اظهار ناتوانی دارند. خامنهای بهویژه در موضوع زمینخواری به صراحت ابراز میدارد که نهادها به خواستهای وی بی توجه هستند یا در موضوع فساد سران سه قوه را به بی توجهی متهم کرده و از مقابله با فساد اظهار یاس میکند.
این سخنان که بیانگر کوتاهی حکومت و ضعف رهبر در برخورد با نیروهای تحت نظر و منصوب خود وی در حوزهٔ فساد است در دوران رهبری خامنهای به شدت نادر بودهاند. خامنهای هیچگاه نخواسته در برابر افکار عمومی ضعیف جلوه کند و به همین علت با هیچ خبرنگاری مصاحبه نمیکند. بالاخص او پایش را در کفش خمینی کرد که وی نیز همیشه در کار «تشر زدن» به مقامات بود. خامنهای در موضوع فساد به صراحت دارد میگوید که سران سه قوه نمیتوانند کاری انجام دهند و سمینارها جنبهٔ نمایشی دارد چون خود وی بهتر از همه میداند که فساد در جمهوری اسلامی ساختاری و سیستمی و نهادینه است.
این سخن نه از سوی یک منتقد نظام بلکه از سوی فردی که مسئولیت دارد عرضه میشود. در بسیاری از موارد خامنهای فراموش میکند که خود وی بیشترین مسئولیت را در این امور دارد و اپوزیسیون «نظام» نیست بلکه خود آن است.
در موضوع قاچاق تعجب خامنهای متضمن این نکته است که خود وی تصور میکرده اسکلههای غیر مجاز درصد کوچکی از واردات را به خود اختصاص دهند و دادن اندکی امکان مالی به سپاه مشکلی ایجاد نمیکند. اما حال که حجم واردات این اسکلهها به حدود ۵۰ درصد واردات کشور رسیده متوجه پیامدهای تصمیمات خود شدهاست. او میداند که نمیتوان وضعیت را به عقب ببرد.
در حوزهٔ منابع طبیعی نیز تملک زمینهای اراضی ملی از دوران جنگ آغاز شد و پس از جنگ نیز توسط سپاه ادامه یافت. اما اگر تملکها روزی برای ساختن پادگان بود در دو دههٔ گذشته به ساختن مجتمع مسکونی در کوه و جنگل رسیدهاست. خامنهای در صحبتی که در باب تخریب محیط زیست میکند نشان میدهد که فرزندان سپاهیاش تا چه حد گوش به زنگ سوء استفاده از موقعیت بودهاند و خامنهای تا چه حد مثل موم در دست آنها عمل کردهاست.
خامنهای در داد و ستد با نیروهای نظامی و امنیتی نه تنها فاقد هر گونه آیندهنگری در حیطهٔ کشورداری بلکه فاقد آیندهنگری در حفظ اقتدار خود در برابر این نیروها بودهاست. امروز نه تنها قوای سهگانه بلکه نیروهای مستقیماً تحت امر وی کار خود را (در برخی موارد خودسرانه) انجام میدهند و تلاش میکنند خامنهای را دور بزنند. این امر البته ذرهای از مسئولیت وی نمیکاهد چون خود او با سیاستهایش منتقدان و فعالان سیاسی را کنار زده و بر قدرت نیروهای نظامی و امنیتی روز به روز افزودهاست.
کار دشوار شکایت از منصوبان و وفاداران
البته او در عین شکایت نمیخواهد فرماندهان سپاه و نیروهای امنیتی را از خود آزرده سازد. او تنها تا این حد پیش میرود که کار برخی از «دستگاهها» (نمیگوید کدام دستگاه) در واگذاری اراضی دولتی را به «غفلت» و نه «غرض» نسبت دهد. چطور میتوان به کسانی که در کار اختلاسهای گسترده، ویژهخواری، خویشاوندسالاری، اشغال زمین در نقاط خوش آبوهوای تهران، واردات بی رویهٔ لوازم آرایش، گوشی تلفن همراه و پوشاک به کشورند که دهها میلیارد دلار سود داشته اشارهای نکرد؟ وفاداران به حکومت تا ابد نمیتوانند سخنان خامنهای را در این موارد بخرند و روزی که خود از این منابع منتفع نشوند صدایشان در خواهد آمد.
شکایت در برابر فرصتطلبی
اول آن که امروز همهٔ انواع فساد از زمینخواری و خویشاوندسالاری تا رانتخواری و اختلاس و از قاچاق کالا تا گرفتن پورسانت در قراردادهای دولتی دارد مثل موریانه پایههای مشروعیت نظام را در میان طرفداران آن میخورد و رهبران نظام که خود مجبور به بسط فساد یا چشم گذاشتن بر روی آن برای مصلحت حفظ نظام و وفاداران به حکومت بودهاند امروز متوجه به مخاطرات شدید آن شدهاند. اگر جنبشهای اجتماعی و رقابتهای جناحی نتوانستند قدرت را در ایران محدود کنند فساد، قدرت فروپاشی آن را خواهد داشت.
دوم آن که در هر سه موضوع، نهادهای نظامی و امنیتی نقش اول را بازی میکنند و اظهار عجز خامنهای در برابر آنها بسیار گویا و معنادار است. نهادهای نظامی و امنیتی، کشور را به خاطر جنگ، و حکومت را به خاطر سرکوب جنبشهای سیاسی و اجتماعی مدیون خود میبینند و از هر گونه بهرهبرداری و رانتخواری دریغی ندارند. رهبران جمهوری اسلامی نیز به این مدیون بودن اقرار کرده و تا آنجا که توانستهاند منابع کشور را به سمت آنها سرازیر کردهاند.
معضل برخورد خامنهای با نیروهای امنیتی و نظامی آن است که آنها به او وفاداری سیاسی دارند اما انتظاراتشان بالاست و خامنهای نمیخواهد اختیار همهٔ امور را به آنان وابگذارد. اما وی دلیلی بر برخورد سخت با نیروهای نظامی و امنیتی تحت نظرش نمیبیند. به همین دلیل همکاری متقابل آنها در عین شکایت و اظهار عجز از یکسو و فرصتطلبی برای در اختیار گرفتن منابع بیشتر از سوی دیگر ادامه خواهد یافت.
و سوم آن که هر سه موضوع مورد اظهار عجز، به فساد و تاراج اموال عمومی و دولتی به نفع گروههای خاص نزدیک به حکومت مربوط میشوند. سخنان خامنهای در این موارد فقط شکایتآمیز است و خود میداند که با دستور وی تغییری صورت نمیگیرد و اصولاً وی نمیتواند در این موارد دستوری مؤثر صادر کند. او با اظهار عجز در این موارد نشان میدهد که هرجا منافع قدرتمندان با منافع عمومی تقابلی داشته موضوع به نفع قدرتمندان خاتمه یافتهاست.
------------------------------------
مقاله منتشر شده لزوماً بازتابدهنده دیدگاههای رادیو فردا نیست.