بزرگترین رزمایش مینروبی آمریکا و متحدانش در خلیج فارس، دریای عمان، خلیج عدن، دریای سرخ و بخشی از اقیانوس هند در منطقهای به وسعت ۵/۸ میلیون کیلومتر مربع برگزار شد، منطقهای که سه گلوگاهِ انتقال انرژی خلیج فارس به اروپا یعنی تنگه هرمز، بابالمندب و کانال سوئز را دربر میگیرد. نزدیک به ۴۰ درصد نفت عبوری از دریا و ۲۰ درصد از نفت مصرفی دنیا از آبراه استراتژیک هرمز میگذرد.
مشارکت بیسابقه
رزمایش بینالمللی ضد مین (IMCMEX 14) که سومین رزمایش سالانه است با مدیریت ناوگان پنجم آمریکا از روز دوشنبه ۵ آبان با یک سمپوزیوم سهروزه در منامه آغاز شد و تا ۲۲ آبان ادامه داشت. در اجرای رزمایش امسال که در مقایسه با رزمایشهای دو سال گذشته، پیچیدهتر و گستردهتر بود، ۴۴ کشور، ۳۸ ناو، ۳۲ کشتی تجاری، ۶۵۰۰ نفر پرسنل نظامی و ۷۰۰ نفر غیرنظامی شرکت جستند.
آمریکا که بیشترین یگانها را به این رزمایش اختصاص داد، هشت فروند ناو مینروب در خلیج فارس دارد و در سالهای اخیر بر شمار هلیکوپترهای مین روبِ وابسته به ناوگان پنجم نیز افزدوهاست.
ناو آمریکایی «پونس» که در واقع یک پایگاه دریایی شناور محسوب میشود، در رزمایش یادشده حضور داشت.
بعد از آمریکا، بریتانیا با اعزام ۱۰ ناو از جمله چهار ناو مینروب و ۱۵۰۰ نفر پرسنل نظامی به این رزمایش، نقش عمدهای را در اجرای آن بهعهده داشت.
کشورهای عربی جنوب خلیج فارس، اردن و شماری زیادی از کشورهای اروپایی از جمله دانمارک، سوئد، بلژیک، آلمان و نروژ نیز در این رزمایش حضور داشتند. از کشورهای منطقهای، پاکستان و از خاور دور، ژاپن و کره جنوبی هم یگانهایی را به این رزمایش گسیل داشتند و برخی کشورها مانند مصر، برزیل و لبنان به اعزام ناظران بسنده کردند.
مراحل رزمایش
این رزمایش در سه مرحله اجرا شد. مرحله اول با برگزاری سمپوزیوم یاد شده در بحرین شکل گرفت و طی آن افسران ارشد کشورهای شرکتکننده، ضمن مرور نحوه اجرای رزمایش در دریا، در مورد چالشهای پیش روی یگانهای هر کشور بحث و تبادل نظر کردند.
مرحله دوم رزمایش با حرکت ناوها به دریا در قالب سه نیروی رزمی مشترک و تمرین در حوزههای شکار مین، مینروبی با هلیکوپتر، عملیات خنثیسازی مین و غواصی، اسکورت کشتیهای تجاری و نفتکشها، شناسایی و بازرسی کشتیها و قایقهای مشکوک و بالاخره حفاظت از بنادر و لنگرگاهها و تاسیسات ساحلی و فراساحلی، مانند سکوهای نفتی، ادامه پیدا کرد.
در این مرحله که در واقع برای ارتقا آمادگی یگانهای شرکتکننده با هدف باز نگهداشتن خطوط مواصلات دریایی و برای تردد آزاد کشتیها صورت گرفت، راههای مبارزه با دزدی دریایی و مقابله با ماموریتهای انتحاری به وسیله قایقهای سریع حامل مواد منفجره نیز محک رده شد.
دریابان جان میلر، فرمانده ناوگان پنجم آمریکا (شاخه دریایی سنتکام یا فرماندهی مرکزی) در تشریح اجرای این مرحله از رزمایش در سایت رسمی نیروی دریایی آمریکا نوشت، علاوه بر ۳۸ ناو، از ۱۹ وسیله زیرآبی بدون سرنشین و ۱۰۰ غواص ویژه خنثیسازی مواد منفجره نیز استفاده شد. او در تشریح اهداف این رزمایش گفت: «همه کشورهای شرکتکننده در یک مورد اتفاق نظر کامل دارند و آن تهدید تجارت جهانی از جانب مینهای دریایی است.»
در مرحله نهایی رزمایش، فرماندهان و افسران شرکتکننده و همچنین ناظران، در جلسهای در بحرین با مرور درسهای آموخته شده از رزمایش را برای تقویت هماهنگی بین کشورهای شرکتکننده به بحث گذاشتند.
اضافه بر این قرار است برخی از یافتهها و چالشهای رزمایش مذکور در قالب یک کنفرانس مینروبی که از ۲۶ تا ۲۸ آبان در لندن برگزار خواهد شد، بررسی گردد.
روباتهای زیرآبی، هلیکوپترهای مینروب
جنگ مین که استفاده تاکتیکی و عملیاتی و استراتژیک از مینهای دریایی است، عموماً دو بخش دارد: یکی مینگذاری و دیگری مینروبی. در بخش مینروبی یا عملیات ضد مین که جنبه دفاعی دارد و رزمایش امسال نیز بر این پایه برگزار گردید، سه چالش عمده وجود دارد: تعیین موقعیت مینهای کارگذاشته شده؛ احتراز از آبهای مینگذاری شده و تعیین مسیرهای ایمن برای تردد کشتیها و ناوها؛ و چنانچه این کار ممکن نباشد باز کردن یک مسیر دریانوردی در آبهای مینگذاری شده با روبیدن یا خنثی کردن و یا نابود کردن مینها. این مینها ممکن است شناور و مجاورتی (شاخکدار)، و یا کفی (کار گذاشته شده در کف دریا) از نوع صوتی، مغناطیسی و یا فشاری و یا ترکبیی از آنها باشد.
در چند دهه گذشته، روبیدن و نابود کردن مینها به طور سنتی به وسیله ناوهای مینروب و مینشکار، هلیکوپترهای مینروب، و غواصان انجام میگرفتهاست ولی در سالهای اخیر با توجه به دستاوردهای شگرف در زمینه فناوریهای دریایی، همانگونه که در سه رزمایش مینروبی آمریکا در خلیج فارس و آبهای اطراف نشان داده شد، بهکارگیری روباتهای زیرآبی (یا وسیله زیرآبی بدون سرنشین) برای روبیدن و یا تعیین موقعیت مینها بسیار مؤثر افتادهاست.
یکی از روباتهایی که نیرویهای دریایی بریتانیا و آمریکا در این رزمایشها بکار گرفتند، «سی فاکس» یا «روباه دریا» نام دارد که به وسیله ناوهای مینشکار به طرف مینهای کار گذاشته شده هدایت میشود تا آنها را منفجر کند.
به تازگی جاناتان گرین ارت، فرمانده نیروی دریایی آمریکا، گفت که هلیکوپترهای مینروب آمریکا به علت پر هزینه بودن و کهنگی بازنشسته خواهند شد و به جای آنها روباتهای زیرآبی برای روبیدن و یا شکار مینها به میدان خواهند آمد.
سامانه مینیاب هواپایه، شیرهای دریایی
جدا از روباتها، در رزمایش امسال دستاوردهای تازهای در زمینه فناوری دریایی از جمله «سامانه مینیاب لیرزی هواپایه» نیز به نمایش گذاشته شد. این سامانه که بر روی هلیکوپترهای «امآچ ۶۰ اس» موسوم به «شهباز دریا» دریا نصب میشود برای تعیین موقعیت مینهای شناور و یا مینهای رها شده در آبهای ساحلی به ویژه در گلوگاههای دریایی بکار گرفته میشود.
یکی دیگر ار ویژگیهای رزمایش امسال استفاده از شیرهای آبی تربیتشده برای کمک به شکار مین و حفاظت از ناوها و لنگرگاهها بود. به گفته دریابان میلر، فرمانده ناوگان پنجم، این پستانداران با کمک مربیان خود میتوانند در یک محیط دریایی پررفتوآمد و بسیار شلوغ و همچنین در آبهای عمیق با پیدا کردن و علامت گذاری مینهای کار گذاشته شده، راه را برای خنثیسازی آنها هموار کنند.
همین پستانداران در عین حال میتوانند از حمله غواصان دشمن به ناوهای مستقر در لنگرگاهها یا پهلو گرفته در بندرها جلوگیری کنند. به گزارش رسانههای نظامی آمریکا این پستانداران قادرند با پابند زدن به غواصان موجب دستگیری آنها شوند، پابندی که به وسیله یک طناب باریک به قایق گشتی متصل است و مربیان این حیوانات میتوانند با کشیدن طناب مذکور، غواص مهاجم را به سطح آب بیاورند.
چند دهه است که نیروی دریایی آمریکا به تربیت برخی از پستانداران برای ماموریتهای نظامی همت گماشته اشت. این برنامه سرّی در دهه ۹۰ میلادی آفتابی شد. آمریکا برای اولین بار در خلیج فارس، در پی جنگ ۲۰۰۳ علیه عراق و سقوط رژیم صدام، همگام با غواصان از «دلفینهای پوزهبطری» و روباتهای زیرآبی برای روبیدن مینهای کار گذاشته شده در بندر امالقصر عراق بهره گرفت تا ناوهای تدارکاتی بتوانند با پهلو گرفتن در اسکلههای این بندر، کار کمکرسانی و پشتیبانی یگانهای زمینی را آغاز کنند.
مینهای ایران
این رزمایش بینالمللی، جدا از بعد نظامی آن، عمدتاً حامل پیامی به جمهوری اسلامی بود که جنگ نامتقارن در دکترین عملیاتی آن در دریا، جایگاه ویژهای دارد و مینگذاری یکی از عوامل موثر برای بازدارندگی دشمنان بالقوه، به ویژه آمریکا، محسوب میشود. فرماندهان سپاه در گذشته بارها از بستن تنگه هرمز در صورت درگیری با آمریکا سخن به میان آوردند.
به برآورد کارشناسان غربی، جمهوری اسلامی بیش از دو هزار مین، از جمله مینهای «ئیاِم ۵۲» چینی در اختیار دارد و میتواند با استفاده از شناورهای سطحی (نظامی یا تجاری) و زیردریاییهای کیلو کلاس (نور، طارق، یونس) در صورت لزوم مینگذاری کند.
اما یکی از بزرگترین ضعفهای نیروهای دریایی سپاه و ارتش نداشتن توان مینروبی است. به عبارت دیگر اگر کشورهای غربی در مقابل مینگذاری ایران به عمل متقابل دست زنند و بندرها و برخی از جزایر استراتژیک ایران را با مینهای بسیار پیشرفته و پیچیده خود در محاصره قرار دهند، جمهوری اسلامی از روبیدن یا خنثی کردن آنها عاجز خواهد بود.
لافزنیهای فرماندهان نیروی دریایی سپاه
بهرغم این ناتوانی، افسران بلندپایه نیروی دریایی سپاه، از سویی با بزرگنمایی توان نیروی تحت امرشان و از سوی دیگر با برداشتی بسیار عوامانه از توان دریایی آمریکا که نشانههای آن را در مستند تبلیغاتی «رودر رو با شیطان» میتوان دید، قدرت نظامی آمریکا را به هیچ میشمارند. این مستند طی روزهای اخیر در برنامه تلویزیونی ثریا پخش شد.
در این راستا، سرتیپ محمود فهمیمی، معاون عملیات نیروی دریائی سپاه، در واکنش به اولین رزمایش مینروبی آمریکا و همپیمانانش در خلیج فارس در سال ۱۳۹۱، گفت: «نیروی دریایی سپاه در زمینه مین، مینریزی و مینروبی تسلط دارد و ایالات متحده توانایی مقابله در این خصوص را ندارد.»
علی فدوی، فرمانده نیروی دریائی سپاه، پارسال در مشهد گفت در سپاه پاسداران «هیچکس باور ندارد که قدرت و توانمندی نیروی دریائی آمریکا بیشتر از ایران است».
همین فرمانده در اردیبهشت امسال در مصاحبهای با خبرگزاری فارس اظهار داشت، همه میدانند که یکی از اهداف عملیاتی ما از بین بردن نیروی دریایی آمریکا است و اینکه ظرف ۵۰ ثانیه میتوان یک شناور آمریکائی را غرق کرد.
او همچنین در مستند «رودر رو با شیطان» با اشاره به استراتژی سپاه برای تامین امنیت در خلیج فارس گفتهاست: «ما برنامه داریم که آمریکاییها باید از خلیج فارس بروند».
جانشین این فرمانده، علیرضا تنگسیری، هم دراظهاراتی مشابه در مستند یادشده تصریح کردهاست که ایران ازسال ۶۴ به بعد و پس از حضور آمریکاییها در خلیج فارس «شش سیلی محکم» به آمریکاییها زدهاست اما او به لحاظ امنیتی نمیتوان «ابعاد آن را باز کند».
واقعیت این است که دگرگونیهایی در استراتژی دریائی آمریکا ظاهر شدهاست ولی هیچ نشانهای مبنی بر خروج آمریکا از خلیج فارس و آبهای اطراف آن وجود ندارد و برگزاری رزمایشهای مینروبی که هر سال ابعاد آن وسیعتر شدهاست، وارونه ادعای علی فدوی را ثابت میکند.
آمریکا بر آن است تا با استفاده از یگانهای کوچک و ناوچههای تندرو، توام با چابک کردن ناوگان پنجم و یککاسه کردن توان دریایی کشورهای عرب خلیج فارس، ضمن کاهش هزینههای نظامی خود، با ایجاد یک بازدارندگی مؤثر در مقابل جمهوری اسلامی، جاهطلبیهای آن را در این آبراه مهار کند.
---------------------------------
دیدگاههای انعکاس یافته در این یادداشت الزاماً بازتاب نظرات رادیو فردا نیست.