ده سال پس از صدور اولین بیانیه علیه ایران، شورای حکام آژانس طی جلسهای متفاوت با دیدارهای مشابه در گذشته، از روز دوشنبه، پشت درهای بسته، رسیدگی به آخرین تحولات مرتبط با پرونده اتمی ایران، ازجمله تازهترین گزارش دبیرکل در این رابطه را آغاز کرد.
حمایت عملی شورای حکام از گفتوگوهای برنامهریزی شده ۵ مهرماه با ایران، میتواند شانس به نتیجه رسیدن گفتوگوهای آتی را افزایش دهد.
ده سال پیش، در روز ۱۲ ماه سپتامبر سال ۲۰۰۳، شورای حکام طی بیانیهای ضمن ایراد اتهام «پنهانکاری» علیه ایران خواستار همکاری تهران برای رفع ابهام و نگرانیهای جامعه جهانی پیرامون فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی شد.
چند هفته بعد، در روز ۲۰ ماه اکتبر نمایندگان سه قدرت بزرگ اروپایی (آلمان، بریتانیا و فرانسه) در تهران سندی را به امضاء رساندند که به موجب آن ایران تعهدات موسوم به ۲+۹۳ مربوط به قبول شرایط پیشگیری از گسترش جنگافزار هستهای، و در عمل، اجرای داوطلبانه مفاد پروتکل الحاقی به پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی را پذیرفت.
در آن تاریخ مذاکرهکننده اصلی و مسئول هدایت دیپلماسی اتمی جمهوری اسلامی حسن روحانی، دبیر وقت شورای امنیت رژیم بود.
ده سال بعد، روحانی، این بار در منصب رئیس جمهور، مسئولیت هدایت دیپلماسی اتمی ایران را با اختیاراتی گستردهتر بار دیگر بهدست گرفته، و مذاکراهکنندگان گذشته، ازجمله سیروس ناصری و حسین موسویان نیز بار دیگر در کنار او قرار گرفتهاند.
هزینههای چرخه سوخت
بعد از یک گردش ده ساله، و تحمل هزینههای مالی و سیاسی قابل مقایسه با زیانهای جنگ هشت ساله با عراق، ایران اگرچه موفق به تکمیل چرخه سوخت اتمی شده، اما همچنان با دست یافتن به ظرفیت تولید سوخت مورد نیاز حتی یک سال مصرف یک راکتور اتمی ۱۰۰۰ مگاواتی نیز فاصلهای زیاد دارد.
دست یافتن به رادیوداروها، برای اثبات ضرورت ادامه تولید اورانیوم ۲۰ در صدی، درحالی که تهیه داروها به قیمت ارزانتر و با کیفیت بهتر از بازار بینالمللی برای ایران همیشه امکانپذیر بوده، و ذخیرهسازی ۶ هزار کیلوگرم اورانیوم ۳٫۵ درصد غنی شده، به امید افزایش ذخیره تا میزان ۱۰۰ هزار کیلوگرم طی ۲۰ تا ۳۰ سال آینده، در یک ارزیابی عملگرایانه، توجیه عاقلانهای برای تحمل روزانه ۵۰۰ میلیون دلار زیانهای ناشی از اعمال تحریمها نیست.
ده سال پیش ایران در یک نگاه عملگرایانه و درک تهدیدهایی که بعد از اشغال نظامی عراق توسط آمریکا و تغییر رژیم صدام متوجه خود میدید، به توافق سعدآباد تن داد.
ده سال بعد، و با هزینهای سنگینتر از هزینههای روزانه جنگ هشت ساله با عراق، ایران اینک با خطرهایی روبرو است که ابعاد آنرا میتوان با تهدیدهای سال ۲۰۰۳ مقایسه کرد.
ده سال بعد از دریافت اولین بیانیه شورای حکام و ده سال پس از امضاء یک توافقنامه مصلحتآمیز با سه قدرت بزگ اروپایی در سعدآباد، ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در یک گذرگاه تاریخی تازه باردیگر رویاروی هم قرار گرفتهاند.
شروع تازه
جلسه جاری و فصلی شورای حکام فرصتی است برای آشنایی اعضاء با سفیر تازه ایران، رضا نجفی که کمتر از دو هفته پیش جانشین علیاصغر سلطانیه شد. مناسبات سلطانیه با دبیر کل کنونی آژانس، یوکیا آمانو، برخلاف مناسبات او با البرادعی دبیر کل پیشین، هرگز رنگ دوستانه بخود نگرفت. چنین مناسبات سردی میان اعضاء شورای ۳۵ نفره حکام و سفیر ایران نیز همیشه برقرار بود.
در ترکیب شورای کنونی، ۱۳ کشور عضو جنبش غیر متعهدها که ریاست ادواری آن در اختیار ایران است، عضویت دارند. در بین دیگر اعضاء شورا نمایندگانی نیز دیده میشوند، که در صورت تغییر روش ایران، از قرار گرفتن در کنار تهران برای توسعه همکاری استقبال میکنند. آقای نجفی میتواند، با اتخاذ رفتاری متفاوت با سلطانیه، در جهت افزایش حمایت و تسهیل همکاریهای بیشتر آژانس و شورای حکام با ایران نقش موثری ایفا کند.
آژانس در کنار انتظارات خود از تهران، قادر به عرضه خدمات فنی متعددی است که تهران در طول سالهای گذشته به دریافت آنها همیشه اصرار داشته. در نگاهی تفاهمی و تعاملی، و با درک سودهای سازش و زیانهای پرهیز از آن، دو طرف بار دیگر در موضع تجدید ارزیابی انتظارات متقابل از یکدیگر و افزایش امید به تکرار تاریخ قرار گرفتهاند.
در سال ۲۰۰۵، دوسال پس از امضاء موافقتنامه سعدآباد، ایران به بازرسان آژانس اجازه داد از مرکز نظامی پارچین بازدید کنند. طی دوسال اخیر فوریترین درخواست آژانس از ایران، گرفتن اجازه بازرسی مجدد از پارچین بوده است.
بیتردید شورای حکام آژانس در جلسه هفته جاری با پرهیز از صدور بیانیهای علیه ایران، گامی دوستانه بهسوی تهران بر خواهد داشت. ایران نیز میتواند، از طریق سفیر تازه خود، رضا نجفی، آژانس را از تصمیم دولت جمهوری اسلامی برای صدور اجازه بازدید از پارچین، در قالب یک «مدالیته» تازه، و یا حتی پیش از آن و هنگام حضور بازرسان در ۵ ماه مهر در تهران، مطلع سازد.
حمایت عملی شورای حکام از گفتوگوهای برنامهریزی شده ۵ مهرماه با ایران، میتواند شانس به نتیجه رسیدن گفتوگوهای آتی را افزایش دهد.
ده سال پیش، در روز ۱۲ ماه سپتامبر سال ۲۰۰۳، شورای حکام طی بیانیهای ضمن ایراد اتهام «پنهانکاری» علیه ایران خواستار همکاری تهران برای رفع ابهام و نگرانیهای جامعه جهانی پیرامون فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی شد.
چند هفته بعد، در روز ۲۰ ماه اکتبر نمایندگان سه قدرت بزرگ اروپایی (آلمان، بریتانیا و فرانسه) در تهران سندی را به امضاء رساندند که به موجب آن ایران تعهدات موسوم به ۲+۹۳ مربوط به قبول شرایط پیشگیری از گسترش جنگافزار هستهای، و در عمل، اجرای داوطلبانه مفاد پروتکل الحاقی به پیمان منع گسترش سلاحهای اتمی را پذیرفت.
در آن تاریخ مذاکرهکننده اصلی و مسئول هدایت دیپلماسی اتمی جمهوری اسلامی حسن روحانی، دبیر وقت شورای امنیت رژیم بود.
ده سال بعد، روحانی، این بار در منصب رئیس جمهور، مسئولیت هدایت دیپلماسی اتمی ایران را با اختیاراتی گستردهتر بار دیگر بهدست گرفته، و مذاکراهکنندگان گذشته، ازجمله سیروس ناصری و حسین موسویان نیز بار دیگر در کنار او قرار گرفتهاند.
هزینههای چرخه سوخت
بعد از یک گردش ده ساله، و تحمل هزینههای مالی و سیاسی قابل مقایسه با زیانهای جنگ هشت ساله با عراق، ایران اگرچه موفق به تکمیل چرخه سوخت اتمی شده، اما همچنان با دست یافتن به ظرفیت تولید سوخت مورد نیاز حتی یک سال مصرف یک راکتور اتمی ۱۰۰۰ مگاواتی نیز فاصلهای زیاد دارد.
دست یافتن به رادیوداروها، برای اثبات ضرورت ادامه تولید اورانیوم ۲۰ در صدی، درحالی که تهیه داروها به قیمت ارزانتر و با کیفیت بهتر از بازار بینالمللی برای ایران همیشه امکانپذیر بوده، و ذخیرهسازی ۶ هزار کیلوگرم اورانیوم ۳٫۵ درصد غنی شده، به امید افزایش ذخیره تا میزان ۱۰۰ هزار کیلوگرم طی ۲۰ تا ۳۰ سال آینده، در یک ارزیابی عملگرایانه، توجیه عاقلانهای برای تحمل روزانه ۵۰۰ میلیون دلار زیانهای ناشی از اعمال تحریمها نیست.
ده سال پیش ایران در یک نگاه عملگرایانه و درک تهدیدهایی که بعد از اشغال نظامی عراق توسط آمریکا و تغییر رژیم صدام متوجه خود میدید، به توافق سعدآباد تن داد.
ده سال بعد، و با هزینهای سنگینتر از هزینههای روزانه جنگ هشت ساله با عراق، ایران اینک با خطرهایی روبرو است که ابعاد آنرا میتوان با تهدیدهای سال ۲۰۰۳ مقایسه کرد.
ده سال بعد از دریافت اولین بیانیه شورای حکام و ده سال پس از امضاء یک توافقنامه مصلحتآمیز با سه قدرت بزگ اروپایی در سعدآباد، ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در یک گذرگاه تاریخی تازه باردیگر رویاروی هم قرار گرفتهاند.
شروع تازه
جلسه جاری و فصلی شورای حکام فرصتی است برای آشنایی اعضاء با سفیر تازه ایران، رضا نجفی که کمتر از دو هفته پیش جانشین علیاصغر سلطانیه شد. مناسبات سلطانیه با دبیر کل کنونی آژانس، یوکیا آمانو، برخلاف مناسبات او با البرادعی دبیر کل پیشین، هرگز رنگ دوستانه بخود نگرفت. چنین مناسبات سردی میان اعضاء شورای ۳۵ نفره حکام و سفیر ایران نیز همیشه برقرار بود.
در ترکیب شورای کنونی، ۱۳ کشور عضو جنبش غیر متعهدها که ریاست ادواری آن در اختیار ایران است، عضویت دارند. در بین دیگر اعضاء شورا نمایندگانی نیز دیده میشوند، که در صورت تغییر روش ایران، از قرار گرفتن در کنار تهران برای توسعه همکاری استقبال میکنند. آقای نجفی میتواند، با اتخاذ رفتاری متفاوت با سلطانیه، در جهت افزایش حمایت و تسهیل همکاریهای بیشتر آژانس و شورای حکام با ایران نقش موثری ایفا کند.
آژانس در کنار انتظارات خود از تهران، قادر به عرضه خدمات فنی متعددی است که تهران در طول سالهای گذشته به دریافت آنها همیشه اصرار داشته. در نگاهی تفاهمی و تعاملی، و با درک سودهای سازش و زیانهای پرهیز از آن، دو طرف بار دیگر در موضع تجدید ارزیابی انتظارات متقابل از یکدیگر و افزایش امید به تکرار تاریخ قرار گرفتهاند.
در سال ۲۰۰۵، دوسال پس از امضاء موافقتنامه سعدآباد، ایران به بازرسان آژانس اجازه داد از مرکز نظامی پارچین بازدید کنند. طی دوسال اخیر فوریترین درخواست آژانس از ایران، گرفتن اجازه بازرسی مجدد از پارچین بوده است.
بیتردید شورای حکام آژانس در جلسه هفته جاری با پرهیز از صدور بیانیهای علیه ایران، گامی دوستانه بهسوی تهران بر خواهد داشت. ایران نیز میتواند، از طریق سفیر تازه خود، رضا نجفی، آژانس را از تصمیم دولت جمهوری اسلامی برای صدور اجازه بازدید از پارچین، در قالب یک «مدالیته» تازه، و یا حتی پیش از آن و هنگام حضور بازرسان در ۵ ماه مهر در تهران، مطلع سازد.