«امانوئل اوتولِنگی» از پژوهشگران ارشد در «بنیاد دفاع از دمکراسی» در آمریکا در تحلیلی که روزنامه «والاستریت جورنال» آن را منتشر کردهاست میگوید که حمله نظامی آمریکا به ایران همان اندازهای که ممکن است تغییر رژیم در ایران را به تاخیر بیاندازد میتواند باعث تسریع چنین تحولی شود.
این پژوهشگر آمریکایی میافزاید که از نگاه «لئون پانهتا» وزیر دفاع آمریکا حمله نظامی به ایران جنبش مخالفان و احساسات ضد حکومتی در ایران را از بین خواهد برد. وزیر دفاع آمریکا در ماه سپتامبر گفت: «ما باید اقدامات خود را در راستای تقویت این مخالفتها پیش ببریم و مراقب باشیم کاری انجام ندهیم که باعث تضعیف مخالفتها شده و یا به بهرهبرداری و تثبیت حکومت منجر شود.»
وزیر دفاع آمریکا در نطق دیگری پیامدهای منفی حمله نظامی به ایران را برشمرد و گفت در آن حالت حکومتی که در حال حاضر کاملا منزوی شده میتواند در داخل کشور و در سطح منطقه حمایتهایی جلب کند. با وجودی که «لئون پانهتا» بارها تاکید کرده که در برخورد با معضل ایران همه گزینهها مدنظر خواهد بود اما به نظر میرسد که بخش اعظم سیاستهای دولت کنونی آمریکا، به تاخیر انداختن برنامههای هستهای ایران به این امید است که تحت تاثیر یک بحران سیاسی و یا چیزی شبیه به انقلاب در داخل کشور، حکومت ایران سرنگون شود.
«امانوئل اوتولنگی» میافزاید اگر اپوزیسیون ایرانی از اتحاد، قدرت و حمایت مردمی لازم برخوردار بود شاید چنین سیاستی درست میبود. ولی در شرایط کنونی نباید به طور کلی روش اعمال زور علیه ایران با هدف براندازی حکومت را کنار گذاشت.
این تحلیلگر آمریکایی یادآوری میکند که «جنبش سبز» در دو سال گذشته تقریبا از حرکت بازایستاده و حکومت ایران مخالفان فعالی ندارد. بنابراین فرضیههایی که مدعی میشوند حمله نظامی آمریکا ممکن است تغییرات و سرنگونی حکومت در داخل کشور را به خطر بیاندازد در ارزیابی از موقعیت اپوزیسیون ایرانی اغراق میکنند.
طرفداران این فرضیه معمولا، مورد حمله عراق به ایران را شاهد میآورند که برعکس ارزیابیهای صدام حسین نه تنها به تشویق شورش در داخل ایران منجر نشد بلکه باعث شد که یک رژیم بیثبات با استفاده از بهانه جنگ و دفاع از میهن، تمام مخالفان سیاسی و حتی مردم عادی کشور را سرکوب و خود را تثبیت کند.
«امانوئل اوتولنگی» سپس نمونههایی از تاثیر حمله نظامی خارجی و تقویت جنبشهای اعتراضی در کشورهای گوناگون را مثال میزند. ازجمله سرنگون شدن رژیم دیکتاتوری آرژانتین پس از جنگ در جزایر فالکلند در سال ۱۹۸۲ و یا سرنگون شدن رژیم پیشین یوگسلاوی پس از حملات هوایی ناتو به صربستان در سال ۱۹۹۹.
در مورد ایران نیز باید چنین تصور کرد که در نتیجه حمله نظامی تمام ساختارها و تواناییهای نظامی ایران و بهویژه سپاه پاسداران و ارگانهای سرکوب تحت فرماندهی آن نابود شده و یا کاملا تضعیف میشوند. آیا مردم ایران که «اکثریت آنها از این حکومت بیزار هستند» صرفا به خاطر وقوع حمله نظامی از سوی آمریکا یکباره احساسات و نظر خود را عوض کرده و به دفاع از حکومت خواهند پرداخت؟
این تحلیلگر آمریکایی اینگونه تحلیل میکند که «نزدیک به نیمی از جمعیت ایران» را اقلیتهای قومی مثل آذریها، کردها و بلوچها تشکیل میدهند. به عنوان مثال کردهای ایران در تمام این سه دهه هیچگاه اسلحه خود را به زمین نگذاشتهاند. در بلوچستان نوعی شورش مسلحانه ادامه داشته و در آذربایجان ناآرامی و نارضایتی رو به افزایش بودهاست. آیا این اقلیتهای قومی صرفا به خاطر حمله آمریکا به ایران به زیر پرچم جمهوری اسلامی خواهند رفت؟
«امانوئل اوتولنگی» در پایان تحلیل خود در روزنامه «والاستریت جورنال» مینویسد که وقوع یک چنین حالتی و در نتیجه بهرهبرداری رژیم ایران از احساسات میهنپرستانه در مقابل حمله نظامی به آن کشور بعید نیست. ولی درعین حال احتمال دارد که رخدادها به سمتی کاملا متضاد پیش برود و حمله نظامی آمریکا در عالم واقعیت روند تغییر رژیم در ایران را شتاب ببخشد.
به گفته این تحلیلگر، با توجه به اینکه چنین حملهای در عین حال یکی از معضلات امنیتی بزرگ منطقه، یعنی برنامه هستهای ایران را نیز نابود خواهد کرد، دولت باراک اوباما و همپیمانانش باید چنین راهکاری را جدی بگیرند.
این پژوهشگر آمریکایی میافزاید که از نگاه «لئون پانهتا» وزیر دفاع آمریکا حمله نظامی به ایران جنبش مخالفان و احساسات ضد حکومتی در ایران را از بین خواهد برد. وزیر دفاع آمریکا در ماه سپتامبر گفت: «ما باید اقدامات خود را در راستای تقویت این مخالفتها پیش ببریم و مراقب باشیم کاری انجام ندهیم که باعث تضعیف مخالفتها شده و یا به بهرهبرداری و تثبیت حکومت منجر شود.»
وزیر دفاع آمریکا در نطق دیگری پیامدهای منفی حمله نظامی به ایران را برشمرد و گفت در آن حالت حکومتی که در حال حاضر کاملا منزوی شده میتواند در داخل کشور و در سطح منطقه حمایتهایی جلب کند. با وجودی که «لئون پانهتا» بارها تاکید کرده که در برخورد با معضل ایران همه گزینهها مدنظر خواهد بود اما به نظر میرسد که بخش اعظم سیاستهای دولت کنونی آمریکا، به تاخیر انداختن برنامههای هستهای ایران به این امید است که تحت تاثیر یک بحران سیاسی و یا چیزی شبیه به انقلاب در داخل کشور، حکومت ایران سرنگون شود.
«امانوئل اوتولنگی» میافزاید اگر اپوزیسیون ایرانی از اتحاد، قدرت و حمایت مردمی لازم برخوردار بود شاید چنین سیاستی درست میبود. ولی در شرایط کنونی نباید به طور کلی روش اعمال زور علیه ایران با هدف براندازی حکومت را کنار گذاشت.
فرضیههایی که مدعی میشوند حمله نظامی آمریکا ممکن است تغییرات و سرنگونی حکومت در داخل کشور را به خطر بیاندازد در ارزیابی از موقعیت اپوزیسیون ایرانی اغراق میکنند.
این تحلیلگر آمریکایی یادآوری میکند که «جنبش سبز» در دو سال گذشته تقریبا از حرکت بازایستاده و حکومت ایران مخالفان فعالی ندارد. بنابراین فرضیههایی که مدعی میشوند حمله نظامی آمریکا ممکن است تغییرات و سرنگونی حکومت در داخل کشور را به خطر بیاندازد در ارزیابی از موقعیت اپوزیسیون ایرانی اغراق میکنند.
طرفداران این فرضیه معمولا، مورد حمله عراق به ایران را شاهد میآورند که برعکس ارزیابیهای صدام حسین نه تنها به تشویق شورش در داخل ایران منجر نشد بلکه باعث شد که یک رژیم بیثبات با استفاده از بهانه جنگ و دفاع از میهن، تمام مخالفان سیاسی و حتی مردم عادی کشور را سرکوب و خود را تثبیت کند.
«امانوئل اوتولنگی» سپس نمونههایی از تاثیر حمله نظامی خارجی و تقویت جنبشهای اعتراضی در کشورهای گوناگون را مثال میزند. ازجمله سرنگون شدن رژیم دیکتاتوری آرژانتین پس از جنگ در جزایر فالکلند در سال ۱۹۸۲ و یا سرنگون شدن رژیم پیشین یوگسلاوی پس از حملات هوایی ناتو به صربستان در سال ۱۹۹۹.
در مورد ایران نیز باید چنین تصور کرد که در نتیجه حمله نظامی تمام ساختارها و تواناییهای نظامی ایران و بهویژه سپاه پاسداران و ارگانهای سرکوب تحت فرماندهی آن نابود شده و یا کاملا تضعیف میشوند. آیا مردم ایران که «اکثریت آنها از این حکومت بیزار هستند» صرفا به خاطر وقوع حمله نظامی از سوی آمریکا یکباره احساسات و نظر خود را عوض کرده و به دفاع از حکومت خواهند پرداخت؟
این تحلیلگر آمریکایی اینگونه تحلیل میکند که «نزدیک به نیمی از جمعیت ایران» را اقلیتهای قومی مثل آذریها، کردها و بلوچها تشکیل میدهند. به عنوان مثال کردهای ایران در تمام این سه دهه هیچگاه اسلحه خود را به زمین نگذاشتهاند. در بلوچستان نوعی شورش مسلحانه ادامه داشته و در آذربایجان ناآرامی و نارضایتی رو به افزایش بودهاست. آیا این اقلیتهای قومی صرفا به خاطر حمله آمریکا به ایران به زیر پرچم جمهوری اسلامی خواهند رفت؟
«امانوئل اوتولنگی» در پایان تحلیل خود در روزنامه «والاستریت جورنال» مینویسد که وقوع یک چنین حالتی و در نتیجه بهرهبرداری رژیم ایران از احساسات میهنپرستانه در مقابل حمله نظامی به آن کشور بعید نیست. ولی درعین حال احتمال دارد که رخدادها به سمتی کاملا متضاد پیش برود و حمله نظامی آمریکا در عالم واقعیت روند تغییر رژیم در ایران را شتاب ببخشد.
به گفته این تحلیلگر، با توجه به اینکه چنین حملهای در عین حال یکی از معضلات امنیتی بزرگ منطقه، یعنی برنامه هستهای ایران را نیز نابود خواهد کرد، دولت باراک اوباما و همپیمانانش باید چنین راهکاری را جدی بگیرند.