پس از اعلام محترمانه شکست مذاکرات ۱۴ فوریهٔ نمایندگان آژانس بینالمللی انرژی اتمی در تهران، انتظار به نتیجه رسیدن مذاکرات بااهمیتتر میان نمایندگان شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی و گروه ۱+۵ که قرار است در فاصله ۲۵ تا ۲۶ ماه جاری در آلماتی پایتخت قزاقستان برگزار شود، به حداقل ممکن کاهش یافتهاست.
پیش از انجام سفر اخیر گروه ۸ نفری بازرسان آژانس به تهران که ریاست آنرا هرمان ناکارتس معاون دبیرکل آژانس در امور پروتکلها بر عهده داشت تمامی نشانهها حاکی از بخت اندک دستیابی به هرگونه توافق قابل لمس میان طرفین گفتوگو در تهران بود.
انجام دیدار و گفتوگو با نمایندگان آژانس در محل سازمان انرژی اتمی و دور نگاه داشتن بازرسان از دبیرخانه شورای امنیت ملی، دستکم با دو هدف مشخص صورت گرفت؛ تاکید بر طبیعت «فنی و غیر سیاسی» مذاکرات با آژانس، و همچنین واگذاری اختیارات اندک به رئیس هیئت نمایندگی ایران (علیاصغر سلطانیه) برای داخل شدن در هر نوع بدهبستان با آژانس، خارج از چارچوب از پیش تعیین شده برای او.
طی مذاکرات موضوعی و هدفدار گذشته با آژانس همواره معاون دبیر شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی هدایت گفتوگوها را بر عهده داشتهاست. هدایت مذاکرات تشریفاتی نیز که یا در تهران و یا در وین با آژانس برگزار شده همیشه به علیاصغر سلطانیه سفیر ایران در آژانس محول میشدهاست.
مذاکرات گذشته با آژانس
در زمان تصدی علی لاریجانی در منصب دبیر شورای امنیت ملی، مذاکرات شصتروزه موسوم به مدالیته در دبیرخانه شورای امنیت ملی متمرکز بود و مابین اولی هاینونن معاون دبیرکل آژانس و جواد وعیدی معاون امور بینالمللی شورا انجام شد.
طی مذاکرات یاد شده که در شهریور ماه سال ۱۳۸۶ پایان یافت ایران به قسمت عمده پرسشهای آژانس پاسخ گفت و تنها معدودی از مسائل، ارجمله دریافت نقشه تولید سانتریفیوژهای پی۱ و بهویژه پی۲ گشوده ماند.
پیش از آن تاریخ سایت نظامی پارچین نیز دوبار از سوی ماموران آژانس مورد بازدید قرار گرفت. در زمان تصدی سعید جلیلی در منصب دبیر شورای امنیت ملی هم مذاکرات موضوعی با آژانس را علی باقری معاون وی عهدهدار بود.
در اجرای یک طرح تاکتیکی جمهوری اسلامی از سال گذشته پاسخگویی به انتظارات آژانس را در گرو دریافت امتیاز از گروه ۱+۵ قرار داد و از آن زمان هدایت «مذاکره برای انجام مذاکره» را به علیاصغر سلطانیه سپرد.
ایران از زمان پاسخگویی به ابهامهای گذشته در چارچوب مدالیته ۶۰ روزه انتظارات متقابل خود را از شورای امنیت برآورده نشده تلقی میکند. از این لحاظ رغبتی برای دادن امتیازهای بیشتر پیش از گرفتن امتیازهای متناسب از گروه ۱+۵ از خود نشان نمیدهد.
ایران با این وجود مایل به پشت کردن آشکار به آژانس و پرهیز از گفتوگو برای رفع ابهامهای آژانس نیست.
در اجرای سیاست «ادامه مذاکره و پرهیز از توافق» علی آهنی سفیر جمهوری اسلامی در پاریس پیش از عزیمت بازرسان آژانس به تهران ضمن حضور در کمیته روابط خارجی و نیروهای مسلح پارلمان فرانسه، از احتمال صدور اجازه بازدید از مرکز نظامی پارچین و اجابت یکی از خواستههای فوری آژانس توسط دولت ایران سخن گفت و نزد ناظران خارجی امید به توفیق مذاکرات ۱۳ فوریه را افزایش داد. حال آنکه با سپردن هدایت مذاکرات به علیاصغر سلطانیه، تهران موضوع بازدید احتمالی نمایندگان آژانس از پارچین و حصول توافق موضوعی با آژانس را عملا در گرو مذاکرات ۲۵ فوریه با گروه ۱+۵ در قزاقستان قرار داده بود.
مذاکرات آینده در آلماتی
در رابطه با مذاکرات هستهای ۲۵ و ۲۶ فوریه در آلماتی نیز تمامی نشانهها حاکی از عدم تغییر مواضع ایران است.
اگر چه آیتالله خامنهای طی سخنان روز شنبه موضوع برچیده شدن جنگافزار هستهای را با دیگر مورد اشاره قرارداد، در عین حال جنبه تهدیدآمیز گفتههای او مبنی بر اینکه «اگر ایران قصد ساخت بمب اتمی را داشت آمریکا به هیچ وجه نمیتوانست جلوی ملت ایران را بگیرد» نشان داد که دیپلماسی اتمی ایران با وجود تاثیر قاطع تحریمها بیتغییر ماندهاست.
عدم تغییر موضع کشورهای غربی در قبال ایران نیز موضوع پوشیدهای نیست و خطوط اصلی این سیاست در سخنان رئیس جمهور آمریکا در اجلاس ماه سپتامبر سال گذشته مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد. آوباما در سخنان ماه سپتامبر تاکید کرد: «محدود نگاه داشتن و کنترل ایران اتمی مطرح نیست، این خط قرمز ما است و ما از دست یافتن ایران به سلاح هستهای جلوگیری میکنیم.»
با این وجود جان کری وزیر خارجه تازه آمریکا طی دیدار روز جمعه خود با کاترین اشتون دیپلمات ارشد جامعه اروپا و میانجی اصلی گروه ۱+۵ با ایران، جامعه اروپا را به حداکثر تلاش برای پرهیز از برخورد با ایران تشویق میکند که به نوبه خود اتخاذ موضعی غیر چالشی و مثبت در مقابل تهران است.
موضع جان کری و آمریکا در رابطه با مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران تا حدودی مشابه نگاه ایران به مذاکرات با آژانس است؛ ادامه وضع موجود بدون دادن امتیاز خاص به طرف مقابل.
این سیاست را غرب در مقابل ایران از زمان شکست بیانیه تهران در ماه مه سال ۲۰۱۰ که با حضور اردوغان نخست وزیر ترکیه و لولا دا سیلوا رئیس جمهور وقت برزیل در تهران انتشار یافت، ادامه دادهاست.
در فاصله صدور بیانیه تهران که اساس آن را مبادله سوخت هستهای با بخشی از اورانیوم غنی شده ایران تشکیل میداد، تا مذاکرات شکست خورده ماه ژوئن گذشته در مسکو مابین ایران و گروه ۱+۵، کوچکترین توافقی مابین طرفین مذاکرات بدست نیامدهاست.
مذاکرات بی نتیجه دو سال گذشته میان ایران و گروه ۱+۵ عملا ادامه مذاکرات بی نتیجهای است که از سال ۲۰۰۶ تاکنون بین نمایندگان ایران و نمایندگان کشورهای عضو ثابت شورای امنیت و آلمان صورت گرفتهاست.
دلیل روشنی در دست نیست که نشان دهد مذاکرات ۲۵ فوریه با گروه ۱+۵ در قزاقستان با مذاکرات تکراری ۶ سال گذشته، از نظر رسیدن به توافقی لمسی متفاوت خواهد بود.
با وجود شباهت در رفتارهای ایران با آژانس و رفتار متقابل غرب در گروه ۱+۵ با ایران که هر دو سیاست «انجام مذاکره و پرهیز از توافق» را دنبال میکنند، نتیجه اجرای این دو سیاست با یکدیگر متفاوتند ؛ آژانس برای رفع ابهام از گذشته اتمی ایران دارای زمان کافی است، حال آنکه ادامه مذاکرات بینتیجه با گروه ۱+۵ و ادامه تحریمهای یکجانبه که از ابتدای سال گذشته علیه ایران اعمال میشوند، جمهوری اسلامی را در خطر فروپاشی تدریجی و یا استقبال از جنگ قرار خواهد داد.
پیش از انجام سفر اخیر گروه ۸ نفری بازرسان آژانس به تهران که ریاست آنرا هرمان ناکارتس معاون دبیرکل آژانس در امور پروتکلها بر عهده داشت تمامی نشانهها حاکی از بخت اندک دستیابی به هرگونه توافق قابل لمس میان طرفین گفتوگو در تهران بود.
انجام دیدار و گفتوگو با نمایندگان آژانس در محل سازمان انرژی اتمی و دور نگاه داشتن بازرسان از دبیرخانه شورای امنیت ملی، دستکم با دو هدف مشخص صورت گرفت؛ تاکید بر طبیعت «فنی و غیر سیاسی» مذاکرات با آژانس، و همچنین واگذاری اختیارات اندک به رئیس هیئت نمایندگی ایران (علیاصغر سلطانیه) برای داخل شدن در هر نوع بدهبستان با آژانس، خارج از چارچوب از پیش تعیین شده برای او.
طی مذاکرات موضوعی و هدفدار گذشته با آژانس همواره معاون دبیر شورای امنیت ملی جمهوری اسلامی هدایت گفتوگوها را بر عهده داشتهاست. هدایت مذاکرات تشریفاتی نیز که یا در تهران و یا در وین با آژانس برگزار شده همیشه به علیاصغر سلطانیه سفیر ایران در آژانس محول میشدهاست.
مذاکرات گذشته با آژانس
در زمان تصدی علی لاریجانی در منصب دبیر شورای امنیت ملی، مذاکرات شصتروزه موسوم به مدالیته در دبیرخانه شورای امنیت ملی متمرکز بود و مابین اولی هاینونن معاون دبیرکل آژانس و جواد وعیدی معاون امور بینالمللی شورا انجام شد.
طی مذاکرات یاد شده که در شهریور ماه سال ۱۳۸۶ پایان یافت ایران به قسمت عمده پرسشهای آژانس پاسخ گفت و تنها معدودی از مسائل، ارجمله دریافت نقشه تولید سانتریفیوژهای پی۱ و بهویژه پی۲ گشوده ماند.
پیش از آن تاریخ سایت نظامی پارچین نیز دوبار از سوی ماموران آژانس مورد بازدید قرار گرفت. در زمان تصدی سعید جلیلی در منصب دبیر شورای امنیت ملی هم مذاکرات موضوعی با آژانس را علی باقری معاون وی عهدهدار بود.
در اجرای یک طرح تاکتیکی جمهوری اسلامی از سال گذشته پاسخگویی به انتظارات آژانس را در گرو دریافت امتیاز از گروه ۱+۵ قرار داد و از آن زمان هدایت «مذاکره برای انجام مذاکره» را به علیاصغر سلطانیه سپرد.
ایران از زمان پاسخگویی به ابهامهای گذشته در چارچوب مدالیته ۶۰ روزه انتظارات متقابل خود را از شورای امنیت برآورده نشده تلقی میکند. از این لحاظ رغبتی برای دادن امتیازهای بیشتر پیش از گرفتن امتیازهای متناسب از گروه ۱+۵ از خود نشان نمیدهد.
ایران با این وجود مایل به پشت کردن آشکار به آژانس و پرهیز از گفتوگو برای رفع ابهامهای آژانس نیست.
در اجرای سیاست «ادامه مذاکره و پرهیز از توافق» علی آهنی سفیر جمهوری اسلامی در پاریس پیش از عزیمت بازرسان آژانس به تهران ضمن حضور در کمیته روابط خارجی و نیروهای مسلح پارلمان فرانسه، از احتمال صدور اجازه بازدید از مرکز نظامی پارچین و اجابت یکی از خواستههای فوری آژانس توسط دولت ایران سخن گفت و نزد ناظران خارجی امید به توفیق مذاکرات ۱۳ فوریه را افزایش داد. حال آنکه با سپردن هدایت مذاکرات به علیاصغر سلطانیه، تهران موضوع بازدید احتمالی نمایندگان آژانس از پارچین و حصول توافق موضوعی با آژانس را عملا در گرو مذاکرات ۲۵ فوریه با گروه ۱+۵ در قزاقستان قرار داده بود.
مذاکرات آینده در آلماتی
در رابطه با مذاکرات هستهای ۲۵ و ۲۶ فوریه در آلماتی نیز تمامی نشانهها حاکی از عدم تغییر مواضع ایران است.
اگر چه آیتالله خامنهای طی سخنان روز شنبه موضوع برچیده شدن جنگافزار هستهای را با دیگر مورد اشاره قرارداد، در عین حال جنبه تهدیدآمیز گفتههای او مبنی بر اینکه «اگر ایران قصد ساخت بمب اتمی را داشت آمریکا به هیچ وجه نمیتوانست جلوی ملت ایران را بگیرد» نشان داد که دیپلماسی اتمی ایران با وجود تاثیر قاطع تحریمها بیتغییر ماندهاست.
عدم تغییر موضع کشورهای غربی در قبال ایران نیز موضوع پوشیدهای نیست و خطوط اصلی این سیاست در سخنان رئیس جمهور آمریکا در اجلاس ماه سپتامبر سال گذشته مجمع عمومی سازمان ملل مطرح شد. آوباما در سخنان ماه سپتامبر تاکید کرد: «محدود نگاه داشتن و کنترل ایران اتمی مطرح نیست، این خط قرمز ما است و ما از دست یافتن ایران به سلاح هستهای جلوگیری میکنیم.»
با این وجود جان کری وزیر خارجه تازه آمریکا طی دیدار روز جمعه خود با کاترین اشتون دیپلمات ارشد جامعه اروپا و میانجی اصلی گروه ۱+۵ با ایران، جامعه اروپا را به حداکثر تلاش برای پرهیز از برخورد با ایران تشویق میکند که به نوبه خود اتخاذ موضعی غیر چالشی و مثبت در مقابل تهران است.
موضع جان کری و آمریکا در رابطه با مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران تا حدودی مشابه نگاه ایران به مذاکرات با آژانس است؛ ادامه وضع موجود بدون دادن امتیاز خاص به طرف مقابل.
این سیاست را غرب در مقابل ایران از زمان شکست بیانیه تهران در ماه مه سال ۲۰۱۰ که با حضور اردوغان نخست وزیر ترکیه و لولا دا سیلوا رئیس جمهور وقت برزیل در تهران انتشار یافت، ادامه دادهاست.
در فاصله صدور بیانیه تهران که اساس آن را مبادله سوخت هستهای با بخشی از اورانیوم غنی شده ایران تشکیل میداد، تا مذاکرات شکست خورده ماه ژوئن گذشته در مسکو مابین ایران و گروه ۱+۵، کوچکترین توافقی مابین طرفین مذاکرات بدست نیامدهاست.
مذاکرات بی نتیجه دو سال گذشته میان ایران و گروه ۱+۵ عملا ادامه مذاکرات بی نتیجهای است که از سال ۲۰۰۶ تاکنون بین نمایندگان ایران و نمایندگان کشورهای عضو ثابت شورای امنیت و آلمان صورت گرفتهاست.
دلیل روشنی در دست نیست که نشان دهد مذاکرات ۲۵ فوریه با گروه ۱+۵ در قزاقستان با مذاکرات تکراری ۶ سال گذشته، از نظر رسیدن به توافقی لمسی متفاوت خواهد بود.
با وجود شباهت در رفتارهای ایران با آژانس و رفتار متقابل غرب در گروه ۱+۵ با ایران که هر دو سیاست «انجام مذاکره و پرهیز از توافق» را دنبال میکنند، نتیجه اجرای این دو سیاست با یکدیگر متفاوتند ؛ آژانس برای رفع ابهام از گذشته اتمی ایران دارای زمان کافی است، حال آنکه ادامه مذاکرات بینتیجه با گروه ۱+۵ و ادامه تحریمهای یکجانبه که از ابتدای سال گذشته علیه ایران اعمال میشوند، جمهوری اسلامی را در خطر فروپاشی تدریجی و یا استقبال از جنگ قرار خواهد داد.