در بخش قبلی این برنامه به تحصیلات مذهبی آیتالله خامنهای در مشهد و قم پرداختیم و حالا در این قسمت به سوابق مبارزاتی او در دهه ۱۳۴۰ میپردازیم:
تا اواخر دهه ۳۰، یعنی تا ۲۲ سالگی آیتالله خامنهای نشانهای از فعالیت سیاسی وی دیده نمیشود. البته نهضت آیتالله خمینی علیه شاه نیز تا این زمان هنوز شروع نشده بود. این نهضت از سال ۱۳۴۰ و بعد از درگذشت آیتالله بروجردی شروع شد.
با این وجود خود آیتالله خامنهای میگوید در سال ۱۳۳۸، یعنی موقعی که بیست و دو ساله بوده، پیامی از جانب آیتالله خمینی برای آیتالله میلانی از مراجع به مشهد بردهاست ولی نمیگوید جزئیات این پیام چه بوده و یا اینکه آیا این پیام را مستقیم از آیتالله خمینی دریافت کرده و یا با واسطه از فرد دیگری گرفتهاست.
صرفنظر از بردن این نامه به مشهد، اولین حضور آیتالله خامنهای در یک رویداد و صحنه سیاسی را باید حضور وی در بیرونی منزل آیتالله خمینی بعد از واقعه حمله نیروهای طرفدار شاه به مدرسه فیضیه در سال ۱۳۴۲ دانست.
آقای خامنهای خود در خاطراتش گفته که آن موقع در مدرسه حجتیه بوده و موقعی که طلبههای زخمی را دیده که از فیضیه برمی گشتهاند، ترجیح داده به همراه سایر طلبهها به منزل آیتالله خمینی برود.
او میگوید که آنجا پیشنهاد کردیم که درب خانه آیتالله خمینی را ببندند که مانع حمله احتمالی نیروهای حکومتی شود ولی آیتالله خمینی مخالفت کرده و گفته درب را باز بگذارید.
در این سالها همچنین عکسی از آقای خامنهای به عنوان یک طلبه جوان وجود دارد که وی را همانند دهها طلبه دیگر در حال حرکت پشت سر آیتالله خمینی نشان میدهد.
اما در مجموع اسناد موجود و نیز خاطرات خود آیتالله خامنهای و حتی دیگر شاگردان آیتالله خمینی نشان نمیدهد که او در آن سالها همانند کسانی چون اکبرهاشمی رفسنجانی و یا صادق خلخالی، از یاران خاص و نزدیک آیتالله خمینی بوده باشد. با این وجود آقای خامنهای از همان سالها به فعالیت علیه رژیم شاه پرداخته و در فاصله سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷، شش بار بازداشت شدهاست.
خود وی میگوید که اولین بازداشتش در ۱۲ خرداد سال ۱۳۴۲ بوده ولی بعد از یک شب بازداشت و دادن تعهد که دیگر منبر نرود، آزاد شدهاست. آن گونه که خود آقای خامنهای میگوید در بهمن سال ۴۲ و در کرمان برای بار دوم بازداشت شده و برای مدت دو ماه را در زندان قزلقلعه تهران در حبس بودهاست. زندان قزلقلعه در گذشته در محلی بوده که حالا تقاطع فعلی بزرگراه کردستان و بزرگراه جلال آل احمد در تهران است.
در مورد دیگر سوابق مبارزاتی آقای خامنهای برخی از نزدیکان وی گفتهاند که او در اردیبهشت سال ۴۳ همراه با افرادی چون هاشمی رفسنجانی، منتظری، مشکینی، ربانی شیرازی، قدوسی، امینی و مصباح یزدی، عضو جمعیتی به نام اصلاح سری حوزه بودهاست. جمعیتی که نشریاتی مانند بعثت و انتقام را منتشر میکردند.
وجود این جمعیت سری در سال ۱۳۴۵ لو رفت ولی آقای خامنهای دو سال قبل از آن قم را ترک کرده و به دلیل آنچه که خود میگوید، یعنی بیماری چشمی پدرش به مشهد برگشته بود.
حجتالاسلام خامنهای که در آن زمان طلبهای جوان بود در سال ۱۳۴۶ بار دیگر بازداشت شد. آن گونه که اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطراتش گفته، آقای خامنهای در آن سالها چون در مشهد تحت فشار بوده به تهران میآید و خانواده او و خانواده اکبر هاشمی رفسنجانی یک ساختمان دوطبقه را اجرا کرده و مدتی را آنجا با یکدیگر همسایه بودهاند.
چهارمین بازداشت آقای خامنهای در سال ۱۳۴۹ اتفاق افتاده و آن طور که خود وی میگوید دلیل این بازداشتش برگزاری کلاسهای تفسیر قرآن و انتقاد از حکومت شاه در این کلاسها بودهاست. در سالهای اخیر موسسه حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای بخشی از سخنرانی او را در آن دوران در چهارچوب مستند و کلیپی به نام «دیوارهای یخی» منتشر کردهاست.
در بخش آینده از سلسه مطالب زندگینامه آیتالله خامنهای به بررسی روابط نزدیک او با بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران در اواخر دهه ۱۳۴۰ و اوایل دهه ۱۳۵۰ میپردازیم.
تا اواخر دهه ۳۰، یعنی تا ۲۲ سالگی آیتالله خامنهای نشانهای از فعالیت سیاسی وی دیده نمیشود. البته نهضت آیتالله خمینی علیه شاه نیز تا این زمان هنوز شروع نشده بود. این نهضت از سال ۱۳۴۰ و بعد از درگذشت آیتالله بروجردی شروع شد.
با این وجود خود آیتالله خامنهای میگوید در سال ۱۳۳۸، یعنی موقعی که بیست و دو ساله بوده، پیامی از جانب آیتالله خمینی برای آیتالله میلانی از مراجع به مشهد بردهاست ولی نمیگوید جزئیات این پیام چه بوده و یا اینکه آیا این پیام را مستقیم از آیتالله خمینی دریافت کرده و یا با واسطه از فرد دیگری گرفتهاست.
صرفنظر از بردن این نامه به مشهد، اولین حضور آیتالله خامنهای در یک رویداد و صحنه سیاسی را باید حضور وی در بیرونی منزل آیتالله خمینی بعد از واقعه حمله نیروهای طرفدار شاه به مدرسه فیضیه در سال ۱۳۴۲ دانست.
آقای خامنهای خود در خاطراتش گفته که آن موقع در مدرسه حجتیه بوده و موقعی که طلبههای زخمی را دیده که از فیضیه برمی گشتهاند، ترجیح داده به همراه سایر طلبهها به منزل آیتالله خمینی برود.
او میگوید که آنجا پیشنهاد کردیم که درب خانه آیتالله خمینی را ببندند که مانع حمله احتمالی نیروهای حکومتی شود ولی آیتالله خمینی مخالفت کرده و گفته درب را باز بگذارید.
در این سالها همچنین عکسی از آقای خامنهای به عنوان یک طلبه جوان وجود دارد که وی را همانند دهها طلبه دیگر در حال حرکت پشت سر آیتالله خمینی نشان میدهد.
اما در مجموع اسناد موجود و نیز خاطرات خود آیتالله خامنهای و حتی دیگر شاگردان آیتالله خمینی نشان نمیدهد که او در آن سالها همانند کسانی چون اکبرهاشمی رفسنجانی و یا صادق خلخالی، از یاران خاص و نزدیک آیتالله خمینی بوده باشد. با این وجود آقای خامنهای از همان سالها به فعالیت علیه رژیم شاه پرداخته و در فاصله سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷، شش بار بازداشت شدهاست.
خود وی میگوید که اولین بازداشتش در ۱۲ خرداد سال ۱۳۴۲ بوده ولی بعد از یک شب بازداشت و دادن تعهد که دیگر منبر نرود، آزاد شدهاست. آن گونه که خود آقای خامنهای میگوید در بهمن سال ۴۲ و در کرمان برای بار دوم بازداشت شده و برای مدت دو ماه را در زندان قزلقلعه تهران در حبس بودهاست. زندان قزلقلعه در گذشته در محلی بوده که حالا تقاطع فعلی بزرگراه کردستان و بزرگراه جلال آل احمد در تهران است.
در مورد دیگر سوابق مبارزاتی آقای خامنهای برخی از نزدیکان وی گفتهاند که او در اردیبهشت سال ۴۳ همراه با افرادی چون هاشمی رفسنجانی، منتظری، مشکینی، ربانی شیرازی، قدوسی، امینی و مصباح یزدی، عضو جمعیتی به نام اصلاح سری حوزه بودهاست. جمعیتی که نشریاتی مانند بعثت و انتقام را منتشر میکردند.
وجود این جمعیت سری در سال ۱۳۴۵ لو رفت ولی آقای خامنهای دو سال قبل از آن قم را ترک کرده و به دلیل آنچه که خود میگوید، یعنی بیماری چشمی پدرش به مشهد برگشته بود.
حجتالاسلام خامنهای که در آن زمان طلبهای جوان بود در سال ۱۳۴۶ بار دیگر بازداشت شد. آن گونه که اکبر هاشمی رفسنجانی در خاطراتش گفته، آقای خامنهای در آن سالها چون در مشهد تحت فشار بوده به تهران میآید و خانواده او و خانواده اکبر هاشمی رفسنجانی یک ساختمان دوطبقه را اجرا کرده و مدتی را آنجا با یکدیگر همسایه بودهاند.
چهارمین بازداشت آقای خامنهای در سال ۱۳۴۹ اتفاق افتاده و آن طور که خود وی میگوید دلیل این بازداشتش برگزاری کلاسهای تفسیر قرآن و انتقاد از حکومت شاه در این کلاسها بودهاست. در سالهای اخیر موسسه حفظ و نشر آثار آیتالله خامنهای بخشی از سخنرانی او را در آن دوران در چهارچوب مستند و کلیپی به نام «دیوارهای یخی» منتشر کردهاست.
در بخش آینده از سلسه مطالب زندگینامه آیتالله خامنهای به بررسی روابط نزدیک او با بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق ایران در اواخر دهه ۱۳۴۰ و اوایل دهه ۱۳۵۰ میپردازیم.