پژوهشگران سوئیسی با بررسی پایگاه دادههای مربوط به ۳۷ میلیون شرکت و سرمایهگذار از سراسر جهان به این نتیجه رسیدهاند که بخش عظیمی از کل ثروت جهان در اختیار ۱۴۷ شرکت قرار دارد.
به گزارش نشریه «فوربز»، سه متخصص نظریه سیستمها از مؤسسه سوئیسی فناوری فدرال در شهر زوریخ برای ارائه مدلی از داراییهای مجموعه شرکتها و بنگاههای اقتصادی، پس از بررسی فهرست یاد شده، به تحلیل ۴۳۰۶۰ بنگاه فراملی و میزان سهام اشتراکی مابین این بنگاهها پرداختند. نتیجه تحلیل در قالب مدلی ارائه شده که نشاندهنده نحوه مالکیت داراییها و سود بهدستآمدهٔ این بنگاهها بوده که نقشهای جامع از ساختار قدرت اقتصادی کنونی را ارائه دادهاست.
بر این اساس، نمودار کنترل بنگاههای اقتصادی جهان شکلی «پاپیونمانند» دارد و متشکل از هستهای شامل ۱۴۷ شرکت مختلف است که پیرامون مرکز نمودار قرار گرفتهاند. اما نکته حائز اهمیت در تفسیر شکل بهدستآمده، این حقیقت است که ۱۴۷ شرکت تشکیلدهنده نقطه مرکزی بخش چشمگیری از سهام یکدیگر را در مالکیت مشترک دارند و روی هم ٪۴۰ از موجودی ثروت شبکه به ایشان تعلق دارد.
از مرکز نمودار به سمت بیرون، و در مقیاسی بزرگتر، تعداد ۷۳۷ شرکت ٪۸۰ داراییهای یاد شده را در حلقه خود حفظ کردهاند. مجله معتبر علمی «نیو ساینتیست» فهرست ۵۰ بنگاه صدرنشین را منتشر کرده که پیوند به این فهرست در انتهای این نوشتار آمدهاست.
به نظر میرسد یافتههای پژوهشگران سوئیسی– که به گفته خود نخستین بار نموداری فراگیر در این زمینه ارائه دادهاند – به ویژه برای جنبش تسخیر وال استریت کاربرد داشته باشد. «فوربز» در ادامه به نوشته مجله «نیو ساینتیست» اشاره میکند که در گفتوگو با یک متخصص نظریه سیستمها نظر وی را درباره یافتههای همکاران سوئیسی او جویا شدهاست.
این کارشناس میگوید مطالعه گزارش، ذهنش را «دچار تشویش» کرده اما در عین حال شگفتزده هم نشدهاست. چنین ساختارهایی را در زیستشناسی بسیار دیدهایم، در قارچها، گلسنگها و علفها. به گفته اقتصاددانان این وضعیت زمانی خطرناک میشود که اشتراکهای بیش از حد با تمرکز قدرت همراه میشوند، که البته، چه حاجت به بیان است؟
بهرغم این همه، شبکه هدایت بنگاههای فراملی را نباید توطئهای بالفعل برای تسلط بر جهان توسط یک اقلیت مخفی دانست. دلایل زیادی را نیز میتوان برای اشتراک بیش از حد بنگاهها و نقطههای همگرایی و فشردگی در مرکز نمودار مربوطه برشمرد: راهبردهای ضد تصاحبی، کاهش هزینه تراکنشهای جاری، سرشکن خطرهای موجود، اعتمادسازی و ایجاد گروههای دارای منافع مشترک و همسو ازین جملهاند.
گروهی دیگر در مقابل، انتقادی را بر فهرست منتشر شده وارد میدانند و میگویند بسیاری از شرکتها و بنگاههای موضوع پژوهش، صاحبان اصلی داراییهای فوق نیستند، بلکه صرفاً نهادهایی هستند که خدمات مدیریت، ذخیره، ترخیص و کارگزاری ثروت و داراییها را انجام میدهند.
«نیوساینتیست» نیز در پایان مطلب خود به نقل از صاحبنظران تأکید میکند که باید توجه داشت ۱۴۷، برای تبانی، عدد بزرگی است. بنگاهها و شرکتهای بزرگ جهانی اگرچه در بازار با یکدیگر رقابت دارند اما بر روی منافع مشترکشان با یکدیگر متحدند. مقاومت در برابر تغییر در ساختار شبکه، شاید، یکی از این منافع مشترک باشد.
فهرست صدرنشینان جدول بنگاههای جهانی مالک بیشترین داراییها را در اینجا ببینید.
به گزارش نشریه «فوربز»، سه متخصص نظریه سیستمها از مؤسسه سوئیسی فناوری فدرال در شهر زوریخ برای ارائه مدلی از داراییهای مجموعه شرکتها و بنگاههای اقتصادی، پس از بررسی فهرست یاد شده، به تحلیل ۴۳۰۶۰ بنگاه فراملی و میزان سهام اشتراکی مابین این بنگاهها پرداختند. نتیجه تحلیل در قالب مدلی ارائه شده که نشاندهنده نحوه مالکیت داراییها و سود بهدستآمدهٔ این بنگاهها بوده که نقشهای جامع از ساختار قدرت اقتصادی کنونی را ارائه دادهاست.
بر این اساس، نمودار کنترل بنگاههای اقتصادی جهان شکلی «پاپیونمانند» دارد و متشکل از هستهای شامل ۱۴۷ شرکت مختلف است که پیرامون مرکز نمودار قرار گرفتهاند. اما نکته حائز اهمیت در تفسیر شکل بهدستآمده، این حقیقت است که ۱۴۷ شرکت تشکیلدهنده نقطه مرکزی بخش چشمگیری از سهام یکدیگر را در مالکیت مشترک دارند و روی هم ٪۴۰ از موجودی ثروت شبکه به ایشان تعلق دارد.
از مرکز نمودار به سمت بیرون، و در مقیاسی بزرگتر، تعداد ۷۳۷ شرکت ٪۸۰ داراییهای یاد شده را در حلقه خود حفظ کردهاند. مجله معتبر علمی «نیو ساینتیست» فهرست ۵۰ بنگاه صدرنشین را منتشر کرده که پیوند به این فهرست در انتهای این نوشتار آمدهاست.
به نظر میرسد یافتههای پژوهشگران سوئیسی– که به گفته خود نخستین بار نموداری فراگیر در این زمینه ارائه دادهاند – به ویژه برای جنبش تسخیر وال استریت کاربرد داشته باشد. «فوربز» در ادامه به نوشته مجله «نیو ساینتیست» اشاره میکند که در گفتوگو با یک متخصص نظریه سیستمها نظر وی را درباره یافتههای همکاران سوئیسی او جویا شدهاست.
این کارشناس میگوید مطالعه گزارش، ذهنش را «دچار تشویش» کرده اما در عین حال شگفتزده هم نشدهاست. چنین ساختارهایی را در زیستشناسی بسیار دیدهایم، در قارچها، گلسنگها و علفها. به گفته اقتصاددانان این وضعیت زمانی خطرناک میشود که اشتراکهای بیش از حد با تمرکز قدرت همراه میشوند، که البته، چه حاجت به بیان است؟
بهرغم این همه، شبکه هدایت بنگاههای فراملی را نباید توطئهای بالفعل برای تسلط بر جهان توسط یک اقلیت مخفی دانست. دلایل زیادی را نیز میتوان برای اشتراک بیش از حد بنگاهها و نقطههای همگرایی و فشردگی در مرکز نمودار مربوطه برشمرد: راهبردهای ضد تصاحبی، کاهش هزینه تراکنشهای جاری، سرشکن خطرهای موجود، اعتمادسازی و ایجاد گروههای دارای منافع مشترک و همسو ازین جملهاند.
گروهی دیگر در مقابل، انتقادی را بر فهرست منتشر شده وارد میدانند و میگویند بسیاری از شرکتها و بنگاههای موضوع پژوهش، صاحبان اصلی داراییهای فوق نیستند، بلکه صرفاً نهادهایی هستند که خدمات مدیریت، ذخیره، ترخیص و کارگزاری ثروت و داراییها را انجام میدهند.
«نیوساینتیست» نیز در پایان مطلب خود به نقل از صاحبنظران تأکید میکند که باید توجه داشت ۱۴۷، برای تبانی، عدد بزرگی است. بنگاهها و شرکتهای بزرگ جهانی اگرچه در بازار با یکدیگر رقابت دارند اما بر روی منافع مشترکشان با یکدیگر متحدند. مقاومت در برابر تغییر در ساختار شبکه، شاید، یکی از این منافع مشترک باشد.
فهرست صدرنشینان جدول بنگاههای جهانی مالک بیشترین داراییها را در اینجا ببینید.