به نوشته روزنامه اطلاعات چاپ تهران، روابط عمومی معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران با استناد به آمار سازمان بهداشت جهانی، خسارتهای آلودگی هوا بر اقتصاد ایران را ۸ میلیارد دلار در سال اعلام کرده است. روابط عمومی معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران سپس با استناد به آمار این سازمان بینالمللی از قربانی شدن ۴۴۶۰ نفر بر اثر آلودگی هوا در سال گذشته خبرداده است.
درباره دلایل این بحران و راههای کنترل آن نظر محمد شاملو، کارشناس سابق سازمان هواشناسی ایران، را جویا شدهایم:
محمد شاملو در ایران: یک سری اقدامات اولیه انجام شده است. مثل اینکه وضعیت سوخت و وضعیت خودروهایی که از کار افتادهاند و از مدار خارج شدهاند، یک بخشی از آن انجام شده است ولی البته کامل انجام نشده است.
ما توقع داریم که در این مدت طولانی بایستی این کارها انجام شده و تمام میشد. ولی متاسفانه بخش اعظمی از آن مانده است.
این بخش اعظمی که شما می گویید کماکان باقی مانده است بیشتر به چه بخشی برمیگردد؟ یعنی چه مسئلهای باید این وسط حل شود تا بتوانیم به یک وضعیت مطلوبتری دست پیدا کنیم؟
مسئله آلودگی هوای تهران با یکی دو دلیل نمیشود حلش کرد. ما در تهران در یک جوی قرار داریم که اقلا دو طرفمان که میتواند جهت وزش باد در آن دو طرف هم ایجاد بشود، بسته است. یکی سمت شرق تهران و دیگری هم سمت شمال تهران است.
هر چقدر هم وزش باد داشته باشیم آلودگیها در این مناطق گیر میکنند. به دلیل این که وزش بادهای ما عموما غربی – شرقی است، در تهران از سمت غرب به سمت شرق فشار میآید و آلودگیها را در تهران نگه میدارد.
یکی از دلایلش هم وجود کارخانههایی است که بین تهران و کرج وجود دارد و دلیل دیگر آن هم مصرف بیرویه سوخت در تهران است و مسئله دیگر اینکه نوع سوختی که در تهران مصرف میشود – نه تنها در تهران بلکه در عموم ایران- استاندارد جهانی را ندارد.
دلایل ویژه در این میان چه هستند؟ با توجه به اینکه اتفاقا روابط عمومی معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران هم به این صورت تعریفی ارائه داده است که «تهران به کلکسیون انواع آلایندهها تبدیل شده است.»
به نظر من اصلا انتخاب تهران به عنوان پایتخت کار درستی نیست چون در این منطقه بسته شده واقع شده است.
به اعتقاد من یکی از دلایلی که میتواند این کار را سرعت بدهد عوض کردن پایگاه اداری ایران از تهران به جای دیگری است.
من تصور میکنم بخش عمدهای از آلودگیها که به دلیل ترددهای نابهنجار در پایتخت است، در صورت این اقدام به سمت دیگری منتقل میشود. بخصوص اگر پایتخت اداری به سمت جنوب یا مرکز ایران منتقل شود مثل شیراز و اصفهان، چون کریدورهای هوایی در آنجا راحتتر حرکت میکنند آلایندهها خیلی کمتر میتوانند در آن مناطق تاثیر بگذارند.
در این مدت طرحهایی هم انجام شده است. شما فکر میکنید چقدر این طرحها موثر بوده است و اینکه چقدر در این باره که شهروندان را نسبت به این مسئله آگاه کند، اطلاعرسانی شده است؟
آگاهیرسانی خیلی عامل مهمی نیست. باید زیرساختها درست شود. یعنی ما باید آنقدر زیرساختهامان تغییر کند که با کمترین سوخت فسیلی بتوانیم بیشترین انرژی را تولید کنیم.
در ایران هنوز هم این فرصت ایجاد نشده است.
جدای از آن، مسئول مدیریت شهری شهرداری تهران، آقای قالیباف هم یک انتقادی را متوجه نحوه مدیریت کرده بود و به نوعی، چندگانگی در مدیریت کنترل آلودگی هوا را مسئول وضعیت کنونی دانسته بود.
من خوشحالم که آقای قالیباف نظر کارشناسی بعضی از ارگانها را مد نظر قرار داده است. واقعا این جای تشکر دارد. کارشناسان بخشهای مختلفی این عقیده را دارند که مدیریت بحران ما ضعیف است و بایستی مدیریت کنترل آلودگی عوض شود تا بتوانند این بحران را برای برنامههای میانمدت و حداقل برای کوتاهمدت برنامهریزی کنند. اما هنوز هم متاسفانه ما در این زمینه ضعف داریم.
درباره دلایل این بحران و راههای کنترل آن نظر محمد شاملو، کارشناس سابق سازمان هواشناسی ایران، را جویا شدهایم:
محمد شاملو در ایران: یک سری اقدامات اولیه انجام شده است. مثل اینکه وضعیت سوخت و وضعیت خودروهایی که از کار افتادهاند و از مدار خارج شدهاند، یک بخشی از آن انجام شده است ولی البته کامل انجام نشده است.
ما توقع داریم که در این مدت طولانی بایستی این کارها انجام شده و تمام میشد. ولی متاسفانه بخش اعظمی از آن مانده است.
این بخش اعظمی که شما می گویید کماکان باقی مانده است بیشتر به چه بخشی برمیگردد؟ یعنی چه مسئلهای باید این وسط حل شود تا بتوانیم به یک وضعیت مطلوبتری دست پیدا کنیم؟
مسئله آلودگی هوای تهران با یکی دو دلیل نمیشود حلش کرد. ما در تهران در یک جوی قرار داریم که اقلا دو طرفمان که میتواند جهت وزش باد در آن دو طرف هم ایجاد بشود، بسته است. یکی سمت شرق تهران و دیگری هم سمت شمال تهران است.
هر چقدر هم وزش باد داشته باشیم آلودگیها در این مناطق گیر میکنند. به دلیل این که وزش بادهای ما عموما غربی – شرقی است، در تهران از سمت غرب به سمت شرق فشار میآید و آلودگیها را در تهران نگه میدارد.
یکی از دلایلش هم وجود کارخانههایی است که بین تهران و کرج وجود دارد و دلیل دیگر آن هم مصرف بیرویه سوخت در تهران است و مسئله دیگر اینکه نوع سوختی که در تهران مصرف میشود – نه تنها در تهران بلکه در عموم ایران- استاندارد جهانی را ندارد.
دلایل ویژه در این میان چه هستند؟ با توجه به اینکه اتفاقا روابط عمومی معاونت حمل و نقل و ترافیک شهرداری تهران هم به این صورت تعریفی ارائه داده است که «تهران به کلکسیون انواع آلایندهها تبدیل شده است.»
به نظر من اصلا انتخاب تهران به عنوان پایتخت کار درستی نیست چون در این منطقه بسته شده واقع شده است.
به اعتقاد من یکی از دلایلی که میتواند این کار را سرعت بدهد عوض کردن پایگاه اداری ایران از تهران به جای دیگری است.
من تصور میکنم بخش عمدهای از آلودگیها که به دلیل ترددهای نابهنجار در پایتخت است، در صورت این اقدام به سمت دیگری منتقل میشود. بخصوص اگر پایتخت اداری به سمت جنوب یا مرکز ایران منتقل شود مثل شیراز و اصفهان، چون کریدورهای هوایی در آنجا راحتتر حرکت میکنند آلایندهها خیلی کمتر میتوانند در آن مناطق تاثیر بگذارند.
در این مدت طرحهایی هم انجام شده است. شما فکر میکنید چقدر این طرحها موثر بوده است و اینکه چقدر در این باره که شهروندان را نسبت به این مسئله آگاه کند، اطلاعرسانی شده است؟
آگاهیرسانی خیلی عامل مهمی نیست. باید زیرساختها درست شود. یعنی ما باید آنقدر زیرساختهامان تغییر کند که با کمترین سوخت فسیلی بتوانیم بیشترین انرژی را تولید کنیم.
در ایران هنوز هم این فرصت ایجاد نشده است.
جدای از آن، مسئول مدیریت شهری شهرداری تهران، آقای قالیباف هم یک انتقادی را متوجه نحوه مدیریت کرده بود و به نوعی، چندگانگی در مدیریت کنترل آلودگی هوا را مسئول وضعیت کنونی دانسته بود.
من خوشحالم که آقای قالیباف نظر کارشناسی بعضی از ارگانها را مد نظر قرار داده است. واقعا این جای تشکر دارد. کارشناسان بخشهای مختلفی این عقیده را دارند که مدیریت بحران ما ضعیف است و بایستی مدیریت کنترل آلودگی عوض شود تا بتوانند این بحران را برای برنامههای میانمدت و حداقل برای کوتاهمدت برنامهریزی کنند. اما هنوز هم متاسفانه ما در این زمینه ضعف داریم.