اظهارات سرد کاترین اشتون دایر بر تجدید دعوت از تهران به انجام «مذاکرات بدون پیششرط اتمی»، در چارچوب نامه مهرماه گروه ۱+۵ به دبیر شورای امنیت ملی ایران، در آستانه جلسه روز دوشنبه جامعه اروپا، نشانه شکست میانجیگری اخیر ترکیه و دل شستن کامل جامعه جهانی از رسیدن به توافق هستهای با جمهوری اسلامی در شرایط کنونی است.
به این ترتیب، ضمن باز نگاهداشتن تشریفاتی مسیر بازگشت ایران به مذاکرات، با هدف راضی ساختن نسبی روسیه و چین از یک سو و از سوی دیگر خنثی ساختن خطر توسل اسرائیل به جنگ، افزایش فشارها علیه جمهوری اسلامی با استفاده از تمامی اهرمهای موجود و ممکن، در دستور کار قرار گرفتهاست.
طی جلسه روز دوشنبه جامعه اروپا در بروکسل، علاوه بر تحریم خرید نفت خام ایران، اعمال محدودیتهای سختتر نسبت به فروش فرآوردههای نفتی به ایران، خودداری از خرید فرآوردههای پتروشیمی، و همچنین منع فروش فلزهای گرانقیمت، طلا، الماس و عدم ارسال اسکناسهای تازهچاپ (یورو) و سکههای تازه ضرب شده به ایران به رأی گذاشته خواهد شد.
با توجه به توافق کلی بدست آمده در نشست گذشته بروکسل در زمینه تشدید تحریمها علیه تهران، موضوع اصلی مورد بحث در اجلاس روز دوشنبه بروکسل، نه تصویب و یا عدم تصویب تحریمهای تازه، که تنها تعیین زمان اجرای آنها است.
پارهای از کشورهای اروپایی مانند فرانسه و آلمان خواستار آغاز تحریم نفت ایران در کمتر از سه ماه و پارهای کشورهای دیگر مانند یونان، ایتالیا اسپانیا، خواستار مهلت ششماهه برای توقف خرید نفت از ایران شدهاند.
شکست گفتوگوهای آنکارا
ترکیه به عنوان یک کشور همسایه و شریک بزرگ تجاری ایران، بهویژه طی دو سال گذشته علاقهمند به میانجیگری در موضوع پرونده اتمی ایران بودهاست.
اگرچه شکست قبلی روسیه در ایفای نقش میانجی با ایران، دست ترکیه را در انجام تلاشهای مشابه تقویت کرد، در عین حال وجود فاصله عمیق مابین انتظارات ایران و جامعه جهانی و افزایش جّو بیاعتمادی متقابل در هر دو سو، رسیدن به هر نوع توافق ملموس با تهران را تدریجا از میان برد.
مذاکرات گسترده و جداگانه ده روز اخیر میان علی لاریجانی رئیس مجلس و همچنین علیاکبر صالحی وزیر خارجه جمهوری اسلامی و رهبران ترکیه در آنکارا، و عدم اشاره به هر نوع توافق کلی در بیانیههای مشترک پایانی مذاکرات یاد شده، نشان داد که ابتکار عمل اخیر داووداغلو وزیر خارجه ترکیه نیز به سرنوشت کلیه تلاشهای گذشته دچار شدهاست.
مشکلات دو طرف
تیره بودن افق حصول هر نوع توافق جدی میان تهران و جامعه جهانی (غرب) ناشی از وضعیت خاص دو سوی اختلاف بخصوص در مقطع کنونی است. جامعه اروپا ضمن بیاعتمادی کامل به نیت واقعی تهران از داخل شدن به مذاکرات جدی با جامعه جهانی، و تجربه وقتکشیهای نمایندگان تهران در مذاکرات گذشته، همزمان با شروع تاثیرگذاری محسوس تحریمها، اینک برای نخستین بار خود را قادر به رویارویی با ایران از موضع قدرت میبیند.
بهعلاوه، دادن هر نوع امتیاز تازه به تهران، و یا تکرار مذاکرات بینتیجه گذشته، تنها به سنگینتر کردن کفه استفاده از حربه نظامی علیه جمهوری اسلامی منجر خواهد شد که در هر حال گزینه مطلوب آمریکا و جامعه اروپا در برخورد با ایران نیست.
اگر دو سال پیش، آمریکا و گروه ۱+۵ ارسال تنها ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۳٫۵ درصد غنیسازی شده ایران را شرط لازم برای رسیدن به توافق با تهران میدانستند، با قرار گرفتن ذخیره اورانیوم ۳٫۵ در صد غنیسازی شده ایران در مرز ۵۰۰۰ کیلوگرم و داشتن حدود ۸۰ کیلوگرم اورانیوم با غلظت ۲۰ در صد، فرمول مبادله سوخت دو سال گذشته اینک کاملا کهنه و غیر کارساز بهنظر میرسد.
در مقابل جمهوری اسلامی نیز اینک تحقق هدف دست یافتن به ظرفیت انجام انفجار هستهای را کاملا در دسترس خود میبیند.
برای رسیدن به این مرحله، تاکنون بیش از ۱۵ سال وقت، دهها میلیارد دلار هزینه مستقیم، و چند صد میلیارد دلار زیانهای غیر مستقیم اقتصادی به ایران تحمیل شدهاست.
در صورت بازگشتن از این راه و واگذاری بخش عمده ذخیره موجود اورانیوم، ایران، دست کم از نگاه جناح تندرو، ضمن از دست دادن اهرم موثر و قرار گرفتن در موضع دفاعی، همچنان در موضع تقابل با آمریکا، اسرائیل، و کشورهای همسایه بر سر سایر موارد مورد اختلاف، باقی خواهد ماند.
در چنین وضعیتی، حاکمیت سیاسی ایران، خود را کاملا آسیبپذیر میبیند. به این دلیل، دست یافتن به ظرفیت مبادرت به انفجار اتمی، و یا قرار گرفتن در شرایط مشابه کره شمالی بعد از مبادرت آن کشور به انفجار هستهای سال ۲۰۰۶، پیش از دست یافتن به هر نوع توافق امنیتی جامع با غرب، و تضمین ادامه حیات سیاسی اسلامی بدون نگرانی از آنچه «مداخلات و تحریکات خارجی» معرفی میشود، هدفی است که دستکم نزد محافل نظامی حاکمیت ایران دارای طرفداران جدی است.
با ضعیفتر شدن موقعیت دولت در ساختار قدرت حاکم، شانس رسیدن به توافق با غرب بیش از پیش کاهش یافتهاست، هر چند که داخل شدن در مرحله تازه حرکت به سوی کسب ظرفیت انفجار هستهای، و توسعه قدرت موشکی، با ابتکار و پشتیبانی مستقیم همین دولت، و در رویارویی آشکار با سیاستهای اتمی دولت خاتمی و گروههای اصلاحطلب آغاز شد.
به این ترتیب، نه آمریکا و جامعه اروپا شرایط کنونی را مطلوبتر از وضعیت اکتبر سال ۲۰۰۹ برای تعامل با ایران میبینند، و نه ایران در موقعیت حاد جاری و تحمل مجموعهای از فشارها، و یافتن فاصلهای فوقالعاده اندک تا رسیدن به «جایزه بزرگ»، توقف حرکت و قبول خواستههای جامعه جهانی را در جهت مصلحت خود. در عین حال هر دو طرف، همچنان «آمادگی برای انجام مذاکرات» را طوطیوار تکرار میکنند.
-----------------------------------
*نظرات مطرح شده در این یادداشت الزاماً دیدگاه رادیو فردا نیست.
به این ترتیب، ضمن باز نگاهداشتن تشریفاتی مسیر بازگشت ایران به مذاکرات، با هدف راضی ساختن نسبی روسیه و چین از یک سو و از سوی دیگر خنثی ساختن خطر توسل اسرائیل به جنگ، افزایش فشارها علیه جمهوری اسلامی با استفاده از تمامی اهرمهای موجود و ممکن، در دستور کار قرار گرفتهاست.
طی جلسه روز دوشنبه جامعه اروپا در بروکسل، علاوه بر تحریم خرید نفت خام ایران، اعمال محدودیتهای سختتر نسبت به فروش فرآوردههای نفتی به ایران، خودداری از خرید فرآوردههای پتروشیمی، و همچنین منع فروش فلزهای گرانقیمت، طلا، الماس و عدم ارسال اسکناسهای تازهچاپ (یورو) و سکههای تازه ضرب شده به ایران به رأی گذاشته خواهد شد.
با توجه به توافق کلی بدست آمده در نشست گذشته بروکسل در زمینه تشدید تحریمها علیه تهران، موضوع اصلی مورد بحث در اجلاس روز دوشنبه بروکسل، نه تصویب و یا عدم تصویب تحریمهای تازه، که تنها تعیین زمان اجرای آنها است.
پارهای از کشورهای اروپایی مانند فرانسه و آلمان خواستار آغاز تحریم نفت ایران در کمتر از سه ماه و پارهای کشورهای دیگر مانند یونان، ایتالیا اسپانیا، خواستار مهلت ششماهه برای توقف خرید نفت از ایران شدهاند.
شکست گفتوگوهای آنکارا
ترکیه به عنوان یک کشور همسایه و شریک بزرگ تجاری ایران، بهویژه طی دو سال گذشته علاقهمند به میانجیگری در موضوع پرونده اتمی ایران بودهاست.
اگرچه شکست قبلی روسیه در ایفای نقش میانجی با ایران، دست ترکیه را در انجام تلاشهای مشابه تقویت کرد، در عین حال وجود فاصله عمیق مابین انتظارات ایران و جامعه جهانی و افزایش جّو بیاعتمادی متقابل در هر دو سو، رسیدن به هر نوع توافق ملموس با تهران را تدریجا از میان برد.
مذاکرات گسترده و جداگانه ده روز اخیر میان علی لاریجانی رئیس مجلس و همچنین علیاکبر صالحی وزیر خارجه جمهوری اسلامی و رهبران ترکیه در آنکارا، و عدم اشاره به هر نوع توافق کلی در بیانیههای مشترک پایانی مذاکرات یاد شده، نشان داد که ابتکار عمل اخیر داووداغلو وزیر خارجه ترکیه نیز به سرنوشت کلیه تلاشهای گذشته دچار شدهاست.
مشکلات دو طرف
تیره بودن افق حصول هر نوع توافق جدی میان تهران و جامعه جهانی (غرب) ناشی از وضعیت خاص دو سوی اختلاف بخصوص در مقطع کنونی است. جامعه اروپا ضمن بیاعتمادی کامل به نیت واقعی تهران از داخل شدن به مذاکرات جدی با جامعه جهانی، و تجربه وقتکشیهای نمایندگان تهران در مذاکرات گذشته، همزمان با شروع تاثیرگذاری محسوس تحریمها، اینک برای نخستین بار خود را قادر به رویارویی با ایران از موضع قدرت میبیند.
بهعلاوه، دادن هر نوع امتیاز تازه به تهران، و یا تکرار مذاکرات بینتیجه گذشته، تنها به سنگینتر کردن کفه استفاده از حربه نظامی علیه جمهوری اسلامی منجر خواهد شد که در هر حال گزینه مطلوب آمریکا و جامعه اروپا در برخورد با ایران نیست.
اگر دو سال پیش، آمریکا و گروه ۱+۵ ارسال تنها ۱۲۰۰ کیلوگرم اورانیوم ۳٫۵ درصد غنیسازی شده ایران را شرط لازم برای رسیدن به توافق با تهران میدانستند، با قرار گرفتن ذخیره اورانیوم ۳٫۵ در صد غنیسازی شده ایران در مرز ۵۰۰۰ کیلوگرم و داشتن حدود ۸۰ کیلوگرم اورانیوم با غلظت ۲۰ در صد، فرمول مبادله سوخت دو سال گذشته اینک کاملا کهنه و غیر کارساز بهنظر میرسد.
در مقابل جمهوری اسلامی نیز اینک تحقق هدف دست یافتن به ظرفیت انجام انفجار هستهای را کاملا در دسترس خود میبیند.
برای رسیدن به این مرحله، تاکنون بیش از ۱۵ سال وقت، دهها میلیارد دلار هزینه مستقیم، و چند صد میلیارد دلار زیانهای غیر مستقیم اقتصادی به ایران تحمیل شدهاست.
در صورت بازگشتن از این راه و واگذاری بخش عمده ذخیره موجود اورانیوم، ایران، دست کم از نگاه جناح تندرو، ضمن از دست دادن اهرم موثر و قرار گرفتن در موضع دفاعی، همچنان در موضع تقابل با آمریکا، اسرائیل، و کشورهای همسایه بر سر سایر موارد مورد اختلاف، باقی خواهد ماند.
در چنین وضعیتی، حاکمیت سیاسی ایران، خود را کاملا آسیبپذیر میبیند. به این دلیل، دست یافتن به ظرفیت مبادرت به انفجار اتمی، و یا قرار گرفتن در شرایط مشابه کره شمالی بعد از مبادرت آن کشور به انفجار هستهای سال ۲۰۰۶، پیش از دست یافتن به هر نوع توافق امنیتی جامع با غرب، و تضمین ادامه حیات سیاسی اسلامی بدون نگرانی از آنچه «مداخلات و تحریکات خارجی» معرفی میشود، هدفی است که دستکم نزد محافل نظامی حاکمیت ایران دارای طرفداران جدی است.
با ضعیفتر شدن موقعیت دولت در ساختار قدرت حاکم، شانس رسیدن به توافق با غرب بیش از پیش کاهش یافتهاست، هر چند که داخل شدن در مرحله تازه حرکت به سوی کسب ظرفیت انفجار هستهای، و توسعه قدرت موشکی، با ابتکار و پشتیبانی مستقیم همین دولت، و در رویارویی آشکار با سیاستهای اتمی دولت خاتمی و گروههای اصلاحطلب آغاز شد.
به این ترتیب، نه آمریکا و جامعه اروپا شرایط کنونی را مطلوبتر از وضعیت اکتبر سال ۲۰۰۹ برای تعامل با ایران میبینند، و نه ایران در موقعیت حاد جاری و تحمل مجموعهای از فشارها، و یافتن فاصلهای فوقالعاده اندک تا رسیدن به «جایزه بزرگ»، توقف حرکت و قبول خواستههای جامعه جهانی را در جهت مصلحت خود. در عین حال هر دو طرف، همچنان «آمادگی برای انجام مذاکرات» را طوطیوار تکرار میکنند.
-----------------------------------
*نظرات مطرح شده در این یادداشت الزاماً دیدگاه رادیو فردا نیست.