شمس الدین حسینی وزیر امور اقتصادی و دارایی جمهوری اسلامی میگوید: «اگر کشور در فروش نفت دچار مشکل شود، هزینهها از طریق منابع مالیاتی تامین خواهد شد.» در همین حال بررسی فوری «لایحه اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم» در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار گرفتهاست.
در گفتوگویی با فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی رادیو فردا ، از او میپرسیم که مالیات چه اندازه میتواند جای خالی نفت را پر کند؟
بررسی فوری «لایحه اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم» در دستور کار مجلس شورای اسلامی است و شمس الدین حسینی وزیر امور اقتصادی و دارایی هم گفتهاست که اگر کشور در فروش نفت دچار مشکل شود، هزینهها از طریق منابع مالیاتی تامین خواهد شد. مالیات چه اندازه میتواند جای خالی نفت را پر کند؟
فریدون خاوند: اگر مجلس و مسئولان ارشد اقتصادی دولت این روزها بیش از همیشه بر اصلاح نظام مالیاتی در جمهوری اسلامی تاکید میکنند، دلیل اصلی آن دشواریهایی است که زیر فشار تحریم در صدور نفت ایران به بازارهای جهانی پیش آمده و باعث شده که ایران از ماه آگوست به این طرف هر روز حدود صد و سی تا صد و پنجاه میلیون دلار از دست بدهد.
این وضعیت بودجه ایران را با چالشهای سختی روبرو میکند، به این دلیل ساده که دریافتیهای ارزی حاصل از نفت به صورت مستقیم و غیر مستقیم هفتاد درصد در آمدهای این بودجه را تامین میکنند.
در واقع بخشی از در آمدهای بودجه هم، که ظاهرا غیر نفتی است عملا از نفت منشا میگیرد، مثل حقوق گمرکی که به برکت واردات به دست میآید و چون بخش بزرگی از واردات از راه ارز حاصل از نفت تامین میشود، حقوق گمرکی هم به نفت وصل است.
اصلاح نظام مالیاتی در ایران یک بحث قدیمی است. از چند دهه پیش به این طرف قرار بود اقتصاد کشور از وابستگی مطلق به نفت نجات پیدا کند و بودجه دولت هم، مثل کشورهای عادی، از محل مالیات شهروندان تامین بشود.
ولی این تحول انجام نشد و دولت در ایران مثل بسیاری دیگر از کشورهای نفتخیز به خصوص در خاورمیانه، یک دولت رانتخوار و بینیاز از مالیات باقی ماند. خروج از این مصیبت هم کار یک روز و دو روز نیست، چون بخش بزرگی از اقتصاد ایران مالیات نمیپردازد.
چرا سهم مالیات در اقتصاد ایران این همه پایین است؟
وزنه مالیات در اقتصاد یک کشور را بر پایه نسبت در آمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی اندازه میگیرند. در کشورهای پیشرفته این شاخص به طور متوسط پیرامون بیست و پنج درصد نوسان میکند.
در ایران نسبت در آمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی از هفت درصد بیشتر نیست که یکی از پایین ترینها در دنیا است، چون که اولا سهم اقتصاد سیاه یا زیرزمینی، که طبعا مالیات نمیپردازد، بر پایه بعضی ارزیابیها حدود بیست و دو درصد اقتصاد ملی است.
به علاوه امپراتوریهای مالی نیرومندی چون سازمانهای اقتصادی وابسته به سپاه پاسداران یا آستان قدس و بنیاد مستضعفان و غیره از پرداخت مالیات معافند.
در مجموع احتمالا شصت درصد اقتصاد ایران مالیات نمیپردازد.
برای اصلاح نظام مالیاتی چه راه حلهایی وجود دارد؟
برای این کار باید پایه مالیاتی را گسترش داد تا شهروندان بیشتری بتوانند به نسبت امکاناتشان در تامین هزینههای دولت مشارکت کنند. باید معافیتهای مالیاتی بیجا را از بین برد، قوانین مالیاتی را از پیچیدگی در آورد و غیره.
ولی اصلاح واقعی نظام مالیاتی مستلزم تقویت مردمسالاری است، چون مالیات و حجم آنرا باید نمایندگان واقعی مردم تعیین کنند.
یک دولت رانتخوار نفتی و بدون برخورداری از وجهه دمکراتیک نمیتواند پرداخت مالیات را به پدیدهای عادی و مورد قبول مردم تبدیل کند.
ایران برای برخوردار شدن از یک نظام مالیاتی کار آمد، به تحولات بنیادی نیاز دارد، هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه اقتصادی.
در گفتوگویی با فریدون خاوند، کارشناس اقتصادی رادیو فردا ، از او میپرسیم که مالیات چه اندازه میتواند جای خالی نفت را پر کند؟
بررسی فوری «لایحه اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم» در دستور کار مجلس شورای اسلامی است و شمس الدین حسینی وزیر امور اقتصادی و دارایی هم گفتهاست که اگر کشور در فروش نفت دچار مشکل شود، هزینهها از طریق منابع مالیاتی تامین خواهد شد. مالیات چه اندازه میتواند جای خالی نفت را پر کند؟
فریدون خاوند: اگر مجلس و مسئولان ارشد اقتصادی دولت این روزها بیش از همیشه بر اصلاح نظام مالیاتی در جمهوری اسلامی تاکید میکنند، دلیل اصلی آن دشواریهایی است که زیر فشار تحریم در صدور نفت ایران به بازارهای جهانی پیش آمده و باعث شده که ایران از ماه آگوست به این طرف هر روز حدود صد و سی تا صد و پنجاه میلیون دلار از دست بدهد.
این وضعیت بودجه ایران را با چالشهای سختی روبرو میکند، به این دلیل ساده که دریافتیهای ارزی حاصل از نفت به صورت مستقیم و غیر مستقیم هفتاد درصد در آمدهای این بودجه را تامین میکنند.
در واقع بخشی از در آمدهای بودجه هم، که ظاهرا غیر نفتی است عملا از نفت منشا میگیرد، مثل حقوق گمرکی که به برکت واردات به دست میآید و چون بخش بزرگی از واردات از راه ارز حاصل از نفت تامین میشود، حقوق گمرکی هم به نفت وصل است.
اصلاح نظام مالیاتی در ایران یک بحث قدیمی است. از چند دهه پیش به این طرف قرار بود اقتصاد کشور از وابستگی مطلق به نفت نجات پیدا کند و بودجه دولت هم، مثل کشورهای عادی، از محل مالیات شهروندان تامین بشود.
ولی این تحول انجام نشد و دولت در ایران مثل بسیاری دیگر از کشورهای نفتخیز به خصوص در خاورمیانه، یک دولت رانتخوار و بینیاز از مالیات باقی ماند. خروج از این مصیبت هم کار یک روز و دو روز نیست، چون بخش بزرگی از اقتصاد ایران مالیات نمیپردازد.
چرا سهم مالیات در اقتصاد ایران این همه پایین است؟
وزنه مالیات در اقتصاد یک کشور را بر پایه نسبت در آمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی اندازه میگیرند. در کشورهای پیشرفته این شاخص به طور متوسط پیرامون بیست و پنج درصد نوسان میکند.
در ایران نسبت در آمدهای مالیاتی به تولید ناخالص داخلی از هفت درصد بیشتر نیست که یکی از پایین ترینها در دنیا است، چون که اولا سهم اقتصاد سیاه یا زیرزمینی، که طبعا مالیات نمیپردازد، بر پایه بعضی ارزیابیها حدود بیست و دو درصد اقتصاد ملی است.
به علاوه امپراتوریهای مالی نیرومندی چون سازمانهای اقتصادی وابسته به سپاه پاسداران یا آستان قدس و بنیاد مستضعفان و غیره از پرداخت مالیات معافند.
در مجموع احتمالا شصت درصد اقتصاد ایران مالیات نمیپردازد.
برای اصلاح نظام مالیاتی چه راه حلهایی وجود دارد؟
برای این کار باید پایه مالیاتی را گسترش داد تا شهروندان بیشتری بتوانند به نسبت امکاناتشان در تامین هزینههای دولت مشارکت کنند. باید معافیتهای مالیاتی بیجا را از بین برد، قوانین مالیاتی را از پیچیدگی در آورد و غیره.
ولی اصلاح واقعی نظام مالیاتی مستلزم تقویت مردمسالاری است، چون مالیات و حجم آنرا باید نمایندگان واقعی مردم تعیین کنند.
یک دولت رانتخوار نفتی و بدون برخورداری از وجهه دمکراتیک نمیتواند پرداخت مالیات را به پدیدهای عادی و مورد قبول مردم تبدیل کند.
ایران برای برخوردار شدن از یک نظام مالیاتی کار آمد، به تحولات بنیادی نیاز دارد، هم در عرصه سیاسی و هم در عرصه اقتصادی.