صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی پیشنویس گزارش جدید احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل درباره حقوق بشر در ایران را سرشار از موارد به گفته او «کذب، خلاف واقع و استنباطهای نادرست» دانسته و از آنچه «معیارهای دوگانه غربیها در برخورد با قوانین داخلی کشورها» خوانده، انتقاد کردهاست.
آقای لاریجانی در گفتههای اخیر خود بار دیگر از مجازات اعدام دفاع کرده و گفته که این مجازات در قوانین بسیاری از کشورها از جمله آمریکا هم وجود دارد اما آنها با چنین فشارهایی از سوی به گفته او «مدعیان حقوق بشر» مواجه نیستند.
ایران اما جزو سه کشور نخست جهان در زمینه اجرای مجازات اعدام است. بر اساس آمار سازمان عفو بینالملل که در خردادماه سال جاری منتشر شد چین، ایران، عراق، عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا بالاترین آمار اعدام در جهان را دارند.
با اعدام یکی از متمهان قاچاق مواد مخدر که روز سهشنبه هشتم بهمنماه در ملاء عام در قزوین انجام شد شمار اعدام شدگان در یک ماه اخیر در ایران به دست کم ۱۸ نفر رسید.
در برنامه دیدگاههای این هفته به واکنش مقامهای ایرانی به پیشنویس گزارش جدید احمد شهید میپردازیم و آمار بالای اعدام در ایران را بررسی خواهیم کرد، با حضور سه میهمان: شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل ساکن آمریکا، هادی قائمی سخنگوی کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران ساکن نیویورک و محمود امیریمقدم سخنگوی سازمان حقوق بشر ایران در نروژ:
همانطور که میدانید صادق آملی لاریجانی در واکنش به پیشنویس گزارش تازه احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران گفته که آمریکا هم اعدام وجود دارد اما آمریکا با فشار به گفته او «مدعیان حقوق بشر» مواجه نیست. آقای قائمی میخواهم از شما این سؤال را بپرسم. صرف اینکه در بعضی از ایالتهای آمریکا هم اعدام وجود دارد، موجب وارد بودن انتقاد رئیس قوه قضائیه میشود؟
هادی قائمی: این نکته بسیار جالبی است که آقای آملی لاریجانی این همه اصرار دارند که خودشان را با آمریکا مقایسه کنند. در مورد اعدام، بله حکم اعدام در ایالتهای به خصوصی درآمریکا وجود دارد. اما چندین نکته مسئله ایران را با آمریکا و کشورهای دیگر متفاوت میکند. اول این که تعداد اعدامها در ایران دهها برابر تعداد اعدامها در آمریکا است. در حالی که جمعیت آمریکا حداقل سه برابر یا سه برابر و نیم جمعیت ایران است. در حقیقت در ایران در مقایسه با جمعیت کشور، بیشترین تعداد اعدامها انجام میشود.
در همین دو هفته اول سال میلادی جاری، سال ۲۰۱۴، ۴۰ اعدام در ایران انجام شده که این به اندازه کل اعدامها در یک سال در آمریکا بوده. نکته دیگر این است که در آمریکا پروسه قضایی میتواند ده سال یا حتی بیشتر طول بکشد تا اینکه حکم اعدام اجرا شود. این به این معنا است که وکلا، متهم و دادگاهها به طور بسیار جزیی به این مسایل میپردازند. البته اشتباه هم ممکن است بکنند. ولی حداقل آیین دادرسی با ایران که بسیاری نمونهها داشتیم که در عرض پنج دقیقه متهم به اعدام محکوم شده، تفاوت دارد. و بالاخره این که دلیلی که مقامات ایرانی برای این اعدامهای وسیع میآورند به گفته خودشان بیشتر از ۷۰ درصد برای مبارزه با مواد مخدر است. این اعدامها در حقیقت هیچ چالشی را حل نکرده و مسئله بحران استفاده از مواد مخدر در ایران هر روز رو به افزایش است و این اعدامها هیچ نتیجهای به غیر از این که فقرا و کسانی که هیچ پناهی در قوه قضاییه ندارند را به جوخه اعدام میسپارد.
آقای امیریمقدم، همانطور که آقای قائمی اشاره کردند تعداد اعدامها در ایران بالا هست. از سال ۲۰۰۳ تاکنون هم به گفته آقای احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران آمار اعدامها افزایش نگران کنندهای یافته. همیشه هم سازمانهای حقوق بشری از آمار بالای اعدام انتقاد کردهاند. اما جمهوری اسلامی همچنان به اعدام ادامه میدهد. شما فکر میکنید آمار بالای اعدام در ایران به چه مواردی بستگی دارد؟
محمود امیریمقدم: در واقع ما به علت عدم شفافیت در سیستم قضایی تعداد قابل توجهی اعدام مخفیانه در ایران داریم. با وجود این که آمار رسمی حکومت ایران هنوز هم بعد از چین بالاترین آمار در دنیا است میدانیم که اعدامهای پنهانی هم انجام میشود. لااقل در این چند سال گذشته که اعدامهای مخفیانه را هم دنبال میکنیم. برای مثال سال گذشته ما بیش از ۱۵ اعدام مخفیانه توانستیم ثابت کنیم. یعنی اعدامهای گزارش شدهای که ما به اندازه کافی مدرک داشتیم که بتوانیم شامل آمارمان کنیم. ما در مطالعهای که داشتیم به اعدامهایی که رسماً اعلام شدند در ده سال گذشته نگاه کردیم.
هرچند که اکثر کسانی که اعدام میشوند اتهام رسمیشان مواد مخدر یا قتل و یا تجاوز است ولی ما یک ارتباط معنیدار بین زمانبندی اعدامها و رویدادهای سیاسی در ایران میبینیم. برای مثال همیشه وقتی که در ایران انتخابات هست لااقل در این ده سال گذشته، انتخابات ریاست جمهوری یا انتخابات مجلس که برگزار میشود و وقتی که مطبوعات بینالمللی توجهشان به ایران جلب شده، میبینیم که تعداد اعدامها در آن دوران حدود دو هفته شدیداً پایین میرود و حتی شاید اعدامی هم نداشته باشیم. ولی وقتی که حکومت انتظار اعتراض را دارد ما توی مطالعهمان به سالگرد قیام دانشجویی یعنی ۱۸ تیر به عنوان یک شاخص نگاه کردیم هر سال در هفتههای قبل مثلا از یکی دو هفته قبل از ۱۸ تیر تعداد اعدامها خیلی بالا میرود. این مساله در تمام این ده سال روندش به همین شکل بوده. به همین طریق فکر میکنیم که هرچند که اتهام رسمی افرادی که اعدام میشوند غیر سیاسی است ولی زمانبندی و به عقیده ما هدف حکومت از این اعدامها یک هدف سیاسی است و آن ایجاد رعب و وحشت و جلوگیری از اعتراضات است.
خیلی ممنون آقای امیری مقدم. بازمیگردیم و بحث را ادامه میدهیم در مورد اعدام مخفیانه. ولی قبل از آن میخواستم از خانم عبادی سئوال کنم. خانم عبادی، میدانیم که آمار اعدام در ایران بعد از چین بالاترین است. بعد عراق وعربستان سعودی است و ایالات متحده آمریکا. آقای احمد شهید قبلاً گفته بود که ۸۱ درصد از موارد اعدام در سال ۲۰۱۱ یعنی سه سال پیش مربوط به مواد مخدر است. جرایم مواد مخدر در کشورهای دیگر چه مجازاتی دارد و آیا اصولاً اعدام مجرمان مواد مخدر باعث میشود که این جرم کمتر شود و دیگر این مجرمان به سراغ مواد مخدر نروند یا اصلاً به عبارت دیگر آیا اعدام میتواند از جرم و جنایت در ایران جلوگیری کند؟
شیرین عبادی: سالهاست که ثابت شده که اعدام به هیچ وجه از جرم و جنایت جلوگیری نمیکند و آمار مواد مخدر در ایران این مسئله را نشان داده. با وجود شدت عملی که دولت سعی میکند انجام دهد ولی میبینیم که حتی سن اعتیاد در ایران پایین آمده و طبق آماری که خود دولت اعلام میکند به ۱۲ سال رسیده. میزان معتادان ایران بسیار زیاد است و طبق اعلام سازمان نظام پزشکی روزانه چند نفر در اثر اعتیاد فوت میکنند. همه اینها نشاندهنده یک سیاست غلط است و در عین حال چون صحبت اعدام است من باید اضافه کنم که آنچه که در ایران اتفاق میافتد قابل مقایسه با آمریکا یا سایر کشورها نیست. زیرا شدت عمل حکومت مخصوصاً در مورد مجرمان سیاسی و عقیدتی بسیار شدید است. میبینیم که افراد را به صرف داشتن عقیده یا به صرف علاقه به یک حزبی اعدام کردند و بعد حتی حاضر نشدند جسدش را تحویل خانواده بدهند. این چنین اتفاقی آیا در کشورهای اروپایی و آمریکا میافتد که آقای لاریجانی خودش را با سیستم قضایی سایر کشورها مقایسه میکند؟
مشکل دیگر اعدام در ایران این است که برای موارد بسیار کوچک و بیاهمیت که حتی در بسیاری از کشورها جرم هم تلقی نمیشود ما حکم اعدام داریم. به عنوان مثال در مورد سه بار صرف مشروبات الکلی و یا همجنسگرایی. حتی همجنسگرایی در بسیاری از ایالات آمریکا به صورت قانونی هم درآمده. ازدواج قانونی اینها میتوانند بکنند. اما در ایران لواط مجازاتش مرگ است و همجنسگرایی زنها تنها موردی است که قانون جزا به زنها تخفیف میدهد در همین مورد است و مجازات این عمل برای زنها ۱۰۰ ضربه شلاق است و در صورت تکرار، بار سوم اعدام است. بنابراین مسئله دیگر در مورد اعدام این است که اعدام طبق ضوابط حقوق بشر بایستی در مورد هولناکترین و بدترین جنایات اتفاق بیافتد. حال آنکه ما میبینیم مسایلی که در سایر کشورها جرم نیست در ایران به چه صورت با آنها رفتار میکنند. ضمن اینکه ما مجازات مرگ را فقط به صورت اعدام نداریم. طبق قانون مواردی از مجازات مرگ پیشبینی شده و بعضاً هم اجرا شده که بسیار هولناک و دردآور است. از جمله سنگسار. از جمله صلیب کشیدن. اینها مواردی است که پرونده دولت ایران را در زمینه حقوق بشر سنگین میکند.
متاسفانه به جای اینکه دولت ایران به تذکرات بینالمللی و همچنین به اعتراضات مدافعان حقوق بشر توجه کند تنها کاری که بلد است این است که گزارشگران و مدافعان حقوق بشر را متهم به جانبداری میکند. چنانکه اتهامها و کلمات بسیار زشتی در مورد آقای احمد شهید به کار بردند در حالی که ایشان یک شخصیت بینالمللی و یک مسلمان حقیقی است و از سوی سازمان ملل انتخاب شده. به کار بردن القاب بسیار زشت از سوی رئیس قوه قضائیه یا وزیر دادگستری در مورد ایشان عملی است کاملاً غیر دیپلماتیک و در شأن مقام آقایان نیست. در حقیقت بایستی گفت آینه چو نقش تو بنمود راست / خود شکن آینه شکستن خطاست.
خانم عبادی، فکر میکنید که چرا آقای احمد شهید از طرف مقامهای جمهوری اسلامی با این ادبیات خطاب میشود و این طور خطاب کردن آقای احمد شهید نشانه چیست؟ آیا خشم مقامهای ایرانی را نشان میدهد؟
علت عداوت بیدلیل جمهوری اسلامی با آقای احمد شهید آن است که آقای شهید گزارش میدهد و روی اعمال حکومت آیینه و نورافکن میاندازد. این آینه هم در جای صحیحی تنظیم شده. یعنی وقتی که ایشان آماری از زندانها میدهد اسامی هم قید میشود. وقتی که آماری از اعدامشدگان دارد، در این آمار اسامی را هم قید میکند و این آمارها مستند است به مصاحبههایی که خود آقای شهید با افراد یا با بستگان اشخاص کردند. این گزارشها کاملاً دقیق و مستند است. به همین دلیل است که باعث خشم حکومت میشود. زیرا حکومت ایران مانند سایر حکومتهایی که مرتکب نقض حقوق بشر میشوند به هیچ وجه علاقه ندارد که کارهایی که میکند در معرض قضاوت بینالمللی قرار گیرد. مسئله فقط سر یک چیز است. دولت ایران میخواهد دیگران از کارهایی که میکند بیاطلاع باشند. اگر هم از سوی دولت در مواردی اطلاعرسانی صورت میگیرد به این دلیل است که ایجاد ارعاب و وحشت بکند و مردم بدانند که اگر کاری بکنند به آن سرنوشت دچار خواهند شد.
آقای قائمی، سازمان عفو بینالملل میگوید که در سال ۱۳۹۰، ۳۱۴ نفر در ایران اعدام شدند که به گفته این سازمان مدافع حقوق بشر با احتساب ۲۳۰ مورد اعدام پنهانی شمار اعدامها در ایران به بالای ۵۰۰ میرسد. آقای لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه پیشتر با تاکید بر این که مجازات اعدام قانونی است گفته بود که جمهوری اسلامی حتی یک نفر را پنهانی اعدام نکرده. اما کمپین حقوق بشر ایران که شما خودتان سخنگوی آن هستید در سال ۹۰ درگزارشی جزییات بیش از ۱۰۰ مورد اعدام مخفیانه را در زندان وکیلآباد مشهد منتشر کرده بود. یک مقداری در مورد این پنهانکاری جمهوری اسلامی برای ما توضیح میدهید که اصولاً چرا این اعدامهای پنهانی وجود دارد و دلیلش چیست؟
از حدود ۵ سال قبل در زندانهای ایران روند جدیدی شروع شد که به آن اعدامهای مخفیانه میگویند. چرا که حتی خود زندانیان هم تا شب اعدام اطلاع ندارند که به جوخه اعدام سپرده خواهند شد و آمار و اسامی منتشر نمیشوند. خانوادهها و وکلا اطلاع ندارند و حتی در بسیاری موارد از دادن جسد به خانوادهها جلوگیری شد. این مسئله از وقتی که دادستانی کل کشور به آقای محسنی اژهای سپرده شد، شروع شد. او این پروسه را آغاز کرد و زندان وکیلآباد مشهد از جمله جاهایی بود که به طور بسیار گسترده این اعدامهای مخفیانه در آن انجام میشد. گزارشی که شما اشاره کردید که سازمان ما منتشر کرد به اعدامهای مخفیانه در زندان وکیلآباد مشهد میپردازد و از آن موقع در زندانهای بسیاری این گونه موارد گزارش شدهاست. نکته مهم این است که وقتی که آقای لاریجانی میگوید ما یک عدد اعدام مخفیانه هم نداریم متاسفانه دروغ واضح میگوید. همانطورکه خود ایشان به مقامات سازمان ملل این اعتراف را کردند. در مورد وکیلآباد حدود سه سال قبل که گزارشها را میدادیم هیئتی از سوی کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل خانم ناوی پیلای به ایران مسافرت کرد در سپتامبر ۲۰۱۰ و در ارتباطات و ملاقاتهایی که با مقامهای ایرانی داشتند در مورد این اعدامهای مخفیانه سؤال کردند و پرسیدند که این تعداد اعدامها در وکیلآباد حقیقت دارد و نظر شما چیست. خود آقای لاریجانی کسی بوده که به این مقامات میگوید این گزارشها تعداد بسیار زیاد گزارش شده ولی در حقیقت این چنین نیست و در آن ماه تنها ۶۰ نفر به صورت مخفیانه اعدام شدهاند. یعنی خود ایشان اعتراف کرده بودند به مقامات سازمان ملل و این نکته در گزارش دبیرکل سازمان ملل مکتوب شده در آن سال که خود مقامات ایرانی گفتند که در حد ۶۰ نفر بوده و نه صدها نفر.
شما آمار این اعدامها را از کجا آوردید آقای قائمی؟ منابع شما چه کسانی بودند؟
این گزارشها از درون زندان و از زندانیانی میآید که با چشم خودشان یا خانوادههایی که این اتفاق برایشان افتاده. همانطور که در این گزارش آمده که ما منتشر کردیم بیش از ۱۰۰ نفر اسامیشان ارائه شده. ما حتی با کسی صحبت کردیم که باید مدرک مرگ اینها را با پزشکی قانونی شب قبل از اعدام از زندان میبرده جمع میکرده امضاها را و برمیگردانده. یعنی حتی یک شب زودتر کارهای اداری این افراد را انجام میدادند و اعلام میکردند که فوت کردند. ما آن مدارک را دیدیم که رویش نوشته که دلیل مرگ اعدام بوده. پس هیچ شک و تردیدی نیست. فقط این اعدامهای مخفیانه را به نظر من به این دلیل اعلام نمیکنند چون همان آماری هم که اعلام میکنند آنقدر در سطح جهانی وحشتناک و تکان دهندهاست که این اعدامهای مخفیانه آنها را دو سه برابر میکند و درنتیجه تلاش میکنند که تاحدی آمار را پایین نگاه دارند.
خانم عبادی، آیتالله لاریجانی همچنین گفته که بر همگان روشن است که تهیه گزارشهایی به گفته او «مغرضانه» درباره وضعیت حقوق بشر در ایران برای اعمال فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی است. از سوی دیگر بعضی از سازمانهای مدافع حقوق بشر بینالمللی از کشورهای غربی به ویژه آمریکا انتقاد میکنند که آنقدری که درزمینه برنامه هستهای بر ایران فشار وارد میکنند در زمینه حقوق بشر بر ایران سختگیری نمیکنند. شما چقدر با این مسئله موافق هستید؟
شیرین عبادی: این مسئله کاملاً نادرست است. زیرا شما اگر آمارهای سازمانهای بینالمللی حقوق بشر از جمله عفو بینالملل یا سازمان دیدبان حقوق بشر یا فدراسیون بینالمللی جوامع حقوق بشر را نگاه کنید میبینید که همانطور که در مورد ایران گزارشهای مفصل تهیه میکنند در مورد سایر کشورها هم گزارشهای مفصل تهیه میکنند. به عنوان مثال سازمان گزارشگران بدون مرز هروقت که در مورد دستگیری یا محدودیتهایی که برای آزادی بیان در ایران هست صحبت میکند بلافاصله از سوی حکومت ایران مورد هجوم و انواع تهمتها قرار میگیرد. اما وقتی که این گزارشها درباره سایر کشورها هست بلافاصله به دستور مقامهای ایران این موضوع تبدیل به تیتر بزرگی میشود در روزنامهها و اخبار رادیو تلویزیون چندین بار تکرار میشود. از جمله چند ماه قبل گزارشی منتشر شد که بیشترین تعداد روزنامهنگاران زندانی در ترکیه هستند. این مسئله سریع به تیتر رسانههای دولتی ایران تبدیل شد. بنابراین این حرف که گزارشها مغرضانه است به هیچ وجه صحت ندارد. غرضورزی در کار نیست. منتها همانطور که قبلاً هم گفتم آقایان دوست دارند کارهای خلافی که صورت میگیرد پوشیده باشد و چون دلیل و استدلالی برای کارهای خودشان ندارند، به این متوسل میشوند که دنیا با ما دشمن است. طبق یک قاعده کاملاً شناخته شده و امتحان شدهای که همه میدانند حکومتها برای این که موقعیت خودشان را تثبیت کنند دشمنان فرضی ایجاد میکنند و به مردم این طور وانمود میکنند که دنیای خارج از مرزهای ما با ما دشمن است و میخواهند تمامیت شما را هدف بگیرند و بنابراین ما بایستی متحد باشیم و البته منظورشان از اتحاد، اتحاد با حاکم وقت است. بدینگونهاست که همه گزارشها حتی گزارشهای بیطرفانه ماموران و مسئولان سازمان ملل متحد را مورد شک و تردید قرار میدهند و آنها را مغرضانه میخوانند.
آقای قائمی، رییس قوه قضاییه در واکنش به پیشنویس گزارش احمد شهید بیشتر موارد مندرج در گزارشهای حقوق بشری درباره ایران را مستند به اظهارات چهرههای به گفته او «ضد انقلاب و مخالفان جمهوری اسلامی» دانسته و گفته که انتظار این است که گزارشگر بیطرف باشد. آقای احمد شهید برای نوشتن گزارشهایش از چه منابعی استفاده میکند و تا چه حد بیطرف است؟
در وهله اول میخواهم به این اشاره کنم که از روزی که دولت آقای روحانی روی کار آمده و سعی کرده که ادبیات بسیار متفاوتی را در سطح خارجی به خصوص مناقشه هستهای در سطح جهانی ارائه بدهد برای من بسیار تکاندهندهاست که اشخاصی مثل آقای جواد لاریجانی، آملی لاریجانی، مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری و حتی خانم افخم سخنگوی وزارت امور خارجه در مورد آقای احمد شهید و گزارشهای سازمان ملل از ادبیات بسیار بسیار تکان دهنده و حتی زشتی استفاده کردند و بسیار دور از پروتکلهای بینالمللی صحبت کردند و ترور شخصیتی ایشان را در سرلوحه کارشان قرار دادند و مداوماً به او حمله میکنند و گزارشات و منابعش را زیر سئوال میبرند. جواب من این است که آیا سازمانهای عمده بینالمللی مانند عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر همین مستندات و همین گزارشات را ارائه نمیدهند و آیا عفو بینالملل زمان شاه وقتی که در دفاع از مخالفان شاه ازجمله رهبر فعلی کشور آقای خامنهای گزارش میداد و در مورد تبعید و زندانی شدن او میگفت و از او دفاع میکرد آیا آن موقع هم عفو بینالملل یک عنصر امپریالیسم و صهیونیستی بود.
چرا وقتی همین سازمانها همانطور که خانم عبادی اشاره کردند در مورد لبنان، افغانستان یا بحرین گزارش میدهند سریعاً به تیتر بزرگ روزنامههایی مثل کیهان تبدیل میشود ولی وقتی که در مورد ایران همین گزارشها را میدهند آنها دروغگو حساب میشوند؟ آیا فقط آقای احمد شهید است؟ آیا بیانیه هفته پیش سازمان ملل از سوی آقای کریتسوفر هاینز، وکیل برجسته آفریقای جنوبی که گزارشگر امور اعدامها در سطح جهان است امضا نشد؟ آیا تمامی این مقامات سازمان ملل دروغگو هستند؟ بسیار برای من نگرانکننده است که به نظر میآید حکومت در حالی که سعی میکند بسیار رفتار متفاوتی در زمینه مسئله هستهای در خارج کشور ارائه دهد، اما در مورد امور داخلی میخواهد به دنیا نشان بدهد که وضعیت حقوق بشر به هیچ وجه تغییر نخواهد کرد و حتی بدتر خواهد شده که در این چند ماه هم شده. این باعث خواهد شد که وقتی که مذاکرات هستهای به مرحله عمده برسد، وضعیت حقوق بشر ایران حتی بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و مخالفان مذاکرات بتوانند نشان دهند که حکومت ایران قابل اعتماد نیست و نمونه رفتارش با سازمان ملل نشان میدهد که در زمینه هستهای هم نمیشود با او به مذاکره و به نتیجه نهایی رسید. و این اشتباه بسیار بزرگی است که حاکمان ایران در پیش گرفتهاند.
آقای امیریمقدم، احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران گفته که از زمان روی کار آمدن آقای روحانی واکنش مقامهای جمهوری اسلامی علیه او بیانگر رفتار متناقض ایران بوده. شما عملکرد دولت آقای روحانی را در زمینه حقوق بشر تا این جا چطور ارزیابی میکنید؟
اگر به آمار موارد نقض حقوق بشر نگاه کنیم که البته ما به اعدام به عنوان یکی از شاخصهای مهم نقض حقوق بشر نگاه میکنیم، میبینیم که تعداد اعدامهای این شش ماه گذشته یعنی بعد از انتخابات تقریباً دو برابر اعدامهای شش ماه نخست سال میلادی است. یعنی این که حداقل تعداد اعدامها دو برابر شده که خب این وخامت اوضاع را نشان میدهد. از طرف دیگر باید این هم به یاد داشته باشیم که در ایران دولت هیچوقت تعیین کننده روی روند نقض حقوق بشر نبوده. این اختیارات را هیچ رئیس جمهوری نه آقای احمدینژاد، نه آقای روحانی نداشتند و ندارند. وقتی که کسی از زندان آزاد میشود این رئیس جمهوری نیست که تصمیمش را میگیرد و وقتی هم که اعدام میشود رئیس جمهوری نیست که تصمیم میگیرد. به همین دلیل من فکر میکنم که تبلیغاتی که شده که حقوق بشر بهبود پیدا میکند در اختیار رئیس جمهور نیست. فقط وقتی صورت میگیرد که از طرف رهبر جمهوری اسلامی این دستور آمده باشد. ما هم میدانیم که نقض حقوق بشر همانطور که خانم عبادی هم اشاره کردند برای ایجاد رعب و وحشت برای ادامه بقای حکومت است و من فکر نمیکنم که میشود انتظاری برای بهبود داشت. همانطور که الان هم اشاره شد از یک طرف سیاست خارجی ایران تغییر کرده برای اینکه تصویر مطلوبتری از حکومت جلوه بدهند برای شاید برداشتن تحریمها و یا بهبود روابطشان. از طرف دیگر وضعیت حقوق بشر وخیمتر شده. تعداد اعدامها بیشتر شده. اعدامهای مخفیانه، اعدام گروههای قومی افزایش داشته و این پیام خیلی مشخصی است به مردم ایران که هرچند چهره حکومت به سوی خارج تغییر کرده چهره حکومت به سوی داخل نه تنها تغییر نکرده بلکه بدتر هم شده.
آقای لاریجانی در گفتههای اخیر خود بار دیگر از مجازات اعدام دفاع کرده و گفته که این مجازات در قوانین بسیاری از کشورها از جمله آمریکا هم وجود دارد اما آنها با چنین فشارهایی از سوی به گفته او «مدعیان حقوق بشر» مواجه نیستند.
ایران اما جزو سه کشور نخست جهان در زمینه اجرای مجازات اعدام است. بر اساس آمار سازمان عفو بینالملل که در خردادماه سال جاری منتشر شد چین، ایران، عراق، عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا بالاترین آمار اعدام در جهان را دارند.
با اعدام یکی از متمهان قاچاق مواد مخدر که روز سهشنبه هشتم بهمنماه در ملاء عام در قزوین انجام شد شمار اعدام شدگان در یک ماه اخیر در ایران به دست کم ۱۸ نفر رسید.
در برنامه دیدگاههای این هفته به واکنش مقامهای ایرانی به پیشنویس گزارش جدید احمد شهید میپردازیم و آمار بالای اعدام در ایران را بررسی خواهیم کرد، با حضور سه میهمان: شیرین عبادی، حقوقدان و برنده جایزه صلح نوبل ساکن آمریکا، هادی قائمی سخنگوی کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران ساکن نیویورک و محمود امیریمقدم سخنگوی سازمان حقوق بشر ایران در نروژ:
همانطور که میدانید صادق آملی لاریجانی در واکنش به پیشنویس گزارش تازه احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران گفته که آمریکا هم اعدام وجود دارد اما آمریکا با فشار به گفته او «مدعیان حقوق بشر» مواجه نیست. آقای قائمی میخواهم از شما این سؤال را بپرسم. صرف اینکه در بعضی از ایالتهای آمریکا هم اعدام وجود دارد، موجب وارد بودن انتقاد رئیس قوه قضائیه میشود؟
هادی قائمی: این نکته بسیار جالبی است که آقای آملی لاریجانی این همه اصرار دارند که خودشان را با آمریکا مقایسه کنند. در مورد اعدام، بله حکم اعدام در ایالتهای به خصوصی درآمریکا وجود دارد. اما چندین نکته مسئله ایران را با آمریکا و کشورهای دیگر متفاوت میکند. اول این که تعداد اعدامها در ایران دهها برابر تعداد اعدامها در آمریکا است. در حالی که جمعیت آمریکا حداقل سه برابر یا سه برابر و نیم جمعیت ایران است. در حقیقت در ایران در مقایسه با جمعیت کشور، بیشترین تعداد اعدامها انجام میشود.
در آمریکا پروسه قضایی میتواند ده سال یا حتی بیشتر طول بکشد تا اینکه حکم اعدام اجرا شود ... حداقل آیین دادرسی آنها با ایران که بسیاری نمونهها داشتیم که در عرض پنج دقیقه متهم به اعدام محکوم شده، تفاوت دارد.هادی قائمی
آقای امیریمقدم، همانطور که آقای قائمی اشاره کردند تعداد اعدامها در ایران بالا هست. از سال ۲۰۰۳ تاکنون هم به گفته آقای احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران آمار اعدامها افزایش نگران کنندهای یافته. همیشه هم سازمانهای حقوق بشری از آمار بالای اعدام انتقاد کردهاند. اما جمهوری اسلامی همچنان به اعدام ادامه میدهد. شما فکر میکنید آمار بالای اعدام در ایران به چه مواردی بستگی دارد؟
محمود امیریمقدم: در واقع ما به علت عدم شفافیت در سیستم قضایی تعداد قابل توجهی اعدام مخفیانه در ایران داریم. با وجود این که آمار رسمی حکومت ایران هنوز هم بعد از چین بالاترین آمار در دنیا است میدانیم که اعدامهای پنهانی هم انجام میشود. لااقل در این چند سال گذشته که اعدامهای مخفیانه را هم دنبال میکنیم. برای مثال سال گذشته ما بیش از ۱۵ اعدام مخفیانه توانستیم ثابت کنیم. یعنی اعدامهای گزارش شدهای که ما به اندازه کافی مدرک داشتیم که بتوانیم شامل آمارمان کنیم. ما در مطالعهای که داشتیم به اعدامهایی که رسماً اعلام شدند در ده سال گذشته نگاه کردیم.
لااقل در این ده سال گذشته، انتخابات ریاست جمهوری یا انتخابات مجلس که برگزار میشود و وقتی که مطبوعات بینالمللی توجهشان به ایران جلب شده، میبینیم که تعداد اعدامها در آن دوران حدود دو هفته شدیداً پایین میرودمحمود امیریمقدم
خیلی ممنون آقای امیری مقدم. بازمیگردیم و بحث را ادامه میدهیم در مورد اعدام مخفیانه. ولی قبل از آن میخواستم از خانم عبادی سئوال کنم. خانم عبادی، میدانیم که آمار اعدام در ایران بعد از چین بالاترین است. بعد عراق وعربستان سعودی است و ایالات متحده آمریکا. آقای احمد شهید قبلاً گفته بود که ۸۱ درصد از موارد اعدام در سال ۲۰۱۱ یعنی سه سال پیش مربوط به مواد مخدر است. جرایم مواد مخدر در کشورهای دیگر چه مجازاتی دارد و آیا اصولاً اعدام مجرمان مواد مخدر باعث میشود که این جرم کمتر شود و دیگر این مجرمان به سراغ مواد مخدر نروند یا اصلاً به عبارت دیگر آیا اعدام میتواند از جرم و جنایت در ایران جلوگیری کند؟
شیرین عبادی: سالهاست که ثابت شده که اعدام به هیچ وجه از جرم و جنایت جلوگیری نمیکند و آمار مواد مخدر در ایران این مسئله را نشان داده. با وجود شدت عملی که دولت سعی میکند انجام دهد ولی میبینیم که حتی سن اعتیاد در ایران پایین آمده و طبق آماری که خود دولت اعلام میکند به ۱۲ سال رسیده. میزان معتادان ایران بسیار زیاد است و طبق اعلام سازمان نظام پزشکی روزانه چند نفر در اثر اعتیاد فوت میکنند. همه اینها نشاندهنده یک سیاست غلط است و در عین حال چون صحبت اعدام است من باید اضافه کنم که آنچه که در ایران اتفاق میافتد قابل مقایسه با آمریکا یا سایر کشورها نیست. زیرا شدت عمل حکومت مخصوصاً در مورد مجرمان سیاسی و عقیدتی بسیار شدید است. میبینیم که افراد را به صرف داشتن عقیده یا به صرف علاقه به یک حزبی اعدام کردند و بعد حتی حاضر نشدند جسدش را تحویل خانواده بدهند. این چنین اتفاقی آیا در کشورهای اروپایی و آمریکا میافتد که آقای لاریجانی خودش را با سیستم قضایی سایر کشورها مقایسه میکند؟
سالهاست که ثابت شده که اعدام به هیچ وجه از جرم و جنایت جلوگیری نمیکند و آمار مواد مخدر در ایران این مسئله را نشان داده.شیرین عبادی
متاسفانه به جای اینکه دولت ایران به تذکرات بینالمللی و همچنین به اعتراضات مدافعان حقوق بشر توجه کند تنها کاری که بلد است این است که گزارشگران و مدافعان حقوق بشر را متهم به جانبداری میکند. چنانکه اتهامها و کلمات بسیار زشتی در مورد آقای احمد شهید به کار بردند در حالی که ایشان یک شخصیت بینالمللی و یک مسلمان حقیقی است و از سوی سازمان ملل انتخاب شده. به کار بردن القاب بسیار زشت از سوی رئیس قوه قضائیه یا وزیر دادگستری در مورد ایشان عملی است کاملاً غیر دیپلماتیک و در شأن مقام آقایان نیست. در حقیقت بایستی گفت آینه چو نقش تو بنمود راست / خود شکن آینه شکستن خطاست.
خانم عبادی، فکر میکنید که چرا آقای احمد شهید از طرف مقامهای جمهوری اسلامی با این ادبیات خطاب میشود و این طور خطاب کردن آقای احمد شهید نشانه چیست؟ آیا خشم مقامهای ایرانی را نشان میدهد؟
علت عداوت بیدلیل جمهوری اسلامی با آقای احمد شهید آن است که آقای شهید گزارش میدهد و روی اعمال حکومت آیینه و نورافکن میاندازد. این آینه هم در جای صحیحی تنظیم شده. یعنی وقتی که ایشان آماری از زندانها میدهد اسامی هم قید میشود. وقتی که آماری از اعدامشدگان دارد، در این آمار اسامی را هم قید میکند و این آمارها مستند است به مصاحبههایی که خود آقای شهید با افراد یا با بستگان اشخاص کردند. این گزارشها کاملاً دقیق و مستند است. به همین دلیل است که باعث خشم حکومت میشود. زیرا حکومت ایران مانند سایر حکومتهایی که مرتکب نقض حقوق بشر میشوند به هیچ وجه علاقه ندارد که کارهایی که میکند در معرض قضاوت بینالمللی قرار گیرد. مسئله فقط سر یک چیز است. دولت ایران میخواهد دیگران از کارهایی که میکند بیاطلاع باشند. اگر هم از سوی دولت در مواردی اطلاعرسانی صورت میگیرد به این دلیل است که ایجاد ارعاب و وحشت بکند و مردم بدانند که اگر کاری بکنند به آن سرنوشت دچار خواهند شد.
آقای قائمی، سازمان عفو بینالملل میگوید که در سال ۱۳۹۰، ۳۱۴ نفر در ایران اعدام شدند که به گفته این سازمان مدافع حقوق بشر با احتساب ۲۳۰ مورد اعدام پنهانی شمار اعدامها در ایران به بالای ۵۰۰ میرسد. آقای لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضاییه پیشتر با تاکید بر این که مجازات اعدام قانونی است گفته بود که جمهوری اسلامی حتی یک نفر را پنهانی اعدام نکرده. اما کمپین حقوق بشر ایران که شما خودتان سخنگوی آن هستید در سال ۹۰ درگزارشی جزییات بیش از ۱۰۰ مورد اعدام مخفیانه را در زندان وکیلآباد مشهد منتشر کرده بود. یک مقداری در مورد این پنهانکاری جمهوری اسلامی برای ما توضیح میدهید که اصولاً چرا این اعدامهای پنهانی وجود دارد و دلیلش چیست؟
از حدود ۵ سال قبل در زندانهای ایران روند جدیدی شروع شد که به آن اعدامهای مخفیانه میگویند. چرا که حتی خود زندانیان هم تا شب اعدام اطلاع ندارند که به جوخه اعدام سپرده خواهند شد و آمار و اسامی منتشر نمیشوند. خانوادهها و وکلا اطلاع ندارند و حتی در بسیاری موارد از دادن جسد به خانوادهها جلوگیری شد. این مسئله از وقتی که دادستانی کل کشور به آقای محسنی اژهای سپرده شد، شروع شد. او این پروسه را آغاز کرد و زندان وکیلآباد مشهد از جمله جاهایی بود که به طور بسیار گسترده این اعدامهای مخفیانه در آن انجام میشد. گزارشی که شما اشاره کردید که سازمان ما منتشر کرد به اعدامهای مخفیانه در زندان وکیلآباد مشهد میپردازد و از آن موقع در زندانهای بسیاری این گونه موارد گزارش شدهاست. نکته مهم این است که وقتی که آقای لاریجانی میگوید ما یک عدد اعدام مخفیانه هم نداریم متاسفانه دروغ واضح میگوید. همانطورکه خود ایشان به مقامات سازمان ملل این اعتراف را کردند. در مورد وکیلآباد حدود سه سال قبل که گزارشها را میدادیم هیئتی از سوی کمیساریای عالی حقوق بشر سازمان ملل خانم ناوی پیلای به ایران مسافرت کرد در سپتامبر ۲۰۱۰ و در ارتباطات و ملاقاتهایی که با مقامهای ایرانی داشتند در مورد این اعدامهای مخفیانه سؤال کردند و پرسیدند که این تعداد اعدامها در وکیلآباد حقیقت دارد و نظر شما چیست. خود آقای لاریجانی کسی بوده که به این مقامات میگوید این گزارشها تعداد بسیار زیاد گزارش شده ولی در حقیقت این چنین نیست و در آن ماه تنها ۶۰ نفر به صورت مخفیانه اعدام شدهاند. یعنی خود ایشان اعتراف کرده بودند به مقامات سازمان ملل و این نکته در گزارش دبیرکل سازمان ملل مکتوب شده در آن سال که خود مقامات ایرانی گفتند که در حد ۶۰ نفر بوده و نه صدها نفر.
شما آمار این اعدامها را از کجا آوردید آقای قائمی؟ منابع شما چه کسانی بودند؟
این گزارشها از درون زندان و از زندانیانی میآید که با چشم خودشان یا خانوادههایی که این اتفاق برایشان افتاده. همانطور که در این گزارش آمده که ما منتشر کردیم بیش از ۱۰۰ نفر اسامیشان ارائه شده. ما حتی با کسی صحبت کردیم که باید مدرک مرگ اینها را با پزشکی قانونی شب قبل از اعدام از زندان میبرده جمع میکرده امضاها را و برمیگردانده. یعنی حتی یک شب زودتر کارهای اداری این افراد را انجام میدادند و اعلام میکردند که فوت کردند. ما آن مدارک را دیدیم که رویش نوشته که دلیل مرگ اعدام بوده. پس هیچ شک و تردیدی نیست. فقط این اعدامهای مخفیانه را به نظر من به این دلیل اعلام نمیکنند چون همان آماری هم که اعلام میکنند آنقدر در سطح جهانی وحشتناک و تکان دهندهاست که این اعدامهای مخفیانه آنها را دو سه برابر میکند و درنتیجه تلاش میکنند که تاحدی آمار را پایین نگاه دارند.
خانم عبادی، آیتالله لاریجانی همچنین گفته که بر همگان روشن است که تهیه گزارشهایی به گفته او «مغرضانه» درباره وضعیت حقوق بشر در ایران برای اعمال فشار بیشتر بر جمهوری اسلامی است. از سوی دیگر بعضی از سازمانهای مدافع حقوق بشر بینالمللی از کشورهای غربی به ویژه آمریکا انتقاد میکنند که آنقدری که درزمینه برنامه هستهای بر ایران فشار وارد میکنند در زمینه حقوق بشر بر ایران سختگیری نمیکنند. شما چقدر با این مسئله موافق هستید؟
شیرین عبادی: این مسئله کاملاً نادرست است. زیرا شما اگر آمارهای سازمانهای بینالمللی حقوق بشر از جمله عفو بینالملل یا سازمان دیدبان حقوق بشر یا فدراسیون بینالمللی جوامع حقوق بشر را نگاه کنید میبینید که همانطور که در مورد ایران گزارشهای مفصل تهیه میکنند در مورد سایر کشورها هم گزارشهای مفصل تهیه میکنند. به عنوان مثال سازمان گزارشگران بدون مرز هروقت که در مورد دستگیری یا محدودیتهایی که برای آزادی بیان در ایران هست صحبت میکند بلافاصله از سوی حکومت ایران مورد هجوم و انواع تهمتها قرار میگیرد. اما وقتی که این گزارشها درباره سایر کشورها هست بلافاصله به دستور مقامهای ایران این موضوع تبدیل به تیتر بزرگی میشود در روزنامهها و اخبار رادیو تلویزیون چندین بار تکرار میشود. از جمله چند ماه قبل گزارشی منتشر شد که بیشترین تعداد روزنامهنگاران زندانی در ترکیه هستند. این مسئله سریع به تیتر رسانههای دولتی ایران تبدیل شد. بنابراین این حرف که گزارشها مغرضانه است به هیچ وجه صحت ندارد. غرضورزی در کار نیست. منتها همانطور که قبلاً هم گفتم آقایان دوست دارند کارهای خلافی که صورت میگیرد پوشیده باشد و چون دلیل و استدلالی برای کارهای خودشان ندارند، به این متوسل میشوند که دنیا با ما دشمن است. طبق یک قاعده کاملاً شناخته شده و امتحان شدهای که همه میدانند حکومتها برای این که موقعیت خودشان را تثبیت کنند دشمنان فرضی ایجاد میکنند و به مردم این طور وانمود میکنند که دنیای خارج از مرزهای ما با ما دشمن است و میخواهند تمامیت شما را هدف بگیرند و بنابراین ما بایستی متحد باشیم و البته منظورشان از اتحاد، اتحاد با حاکم وقت است. بدینگونهاست که همه گزارشها حتی گزارشهای بیطرفانه ماموران و مسئولان سازمان ملل متحد را مورد شک و تردید قرار میدهند و آنها را مغرضانه میخوانند.
آقای قائمی، رییس قوه قضاییه در واکنش به پیشنویس گزارش احمد شهید بیشتر موارد مندرج در گزارشهای حقوق بشری درباره ایران را مستند به اظهارات چهرههای به گفته او «ضد انقلاب و مخالفان جمهوری اسلامی» دانسته و گفته که انتظار این است که گزارشگر بیطرف باشد. آقای احمد شهید برای نوشتن گزارشهایش از چه منابعی استفاده میکند و تا چه حد بیطرف است؟
در وهله اول میخواهم به این اشاره کنم که از روزی که دولت آقای روحانی روی کار آمده و سعی کرده که ادبیات بسیار متفاوتی را در سطح خارجی به خصوص مناقشه هستهای در سطح جهانی ارائه بدهد برای من بسیار تکاندهندهاست که اشخاصی مثل آقای جواد لاریجانی، آملی لاریجانی، مصطفی پورمحمدی وزیر دادگستری و حتی خانم افخم سخنگوی وزارت امور خارجه در مورد آقای احمد شهید و گزارشهای سازمان ملل از ادبیات بسیار بسیار تکان دهنده و حتی زشتی استفاده کردند و بسیار دور از پروتکلهای بینالمللی صحبت کردند و ترور شخصیتی ایشان را در سرلوحه کارشان قرار دادند و مداوماً به او حمله میکنند و گزارشات و منابعش را زیر سئوال میبرند. جواب من این است که آیا سازمانهای عمده بینالمللی مانند عفو بینالملل و دیدبان حقوق بشر همین مستندات و همین گزارشات را ارائه نمیدهند و آیا عفو بینالملل زمان شاه وقتی که در دفاع از مخالفان شاه ازجمله رهبر فعلی کشور آقای خامنهای گزارش میداد و در مورد تبعید و زندانی شدن او میگفت و از او دفاع میکرد آیا آن موقع هم عفو بینالملل یک عنصر امپریالیسم و صهیونیستی بود.
چرا وقتی همین سازمانها همانطور که خانم عبادی اشاره کردند در مورد لبنان، افغانستان یا بحرین گزارش میدهند سریعاً به تیتر بزرگ روزنامههایی مثل کیهان تبدیل میشود ولی وقتی که در مورد ایران همین گزارشها را میدهند آنها دروغگو حساب میشوند؟ آیا فقط آقای احمد شهید است؟ آیا بیانیه هفته پیش سازمان ملل از سوی آقای کریتسوفر هاینز، وکیل برجسته آفریقای جنوبی که گزارشگر امور اعدامها در سطح جهان است امضا نشد؟ آیا تمامی این مقامات سازمان ملل دروغگو هستند؟ بسیار برای من نگرانکننده است که به نظر میآید حکومت در حالی که سعی میکند بسیار رفتار متفاوتی در زمینه مسئله هستهای در خارج کشور ارائه دهد، اما در مورد امور داخلی میخواهد به دنیا نشان بدهد که وضعیت حقوق بشر به هیچ وجه تغییر نخواهد کرد و حتی بدتر خواهد شده که در این چند ماه هم شده. این باعث خواهد شد که وقتی که مذاکرات هستهای به مرحله عمده برسد، وضعیت حقوق بشر ایران حتی بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و مخالفان مذاکرات بتوانند نشان دهند که حکومت ایران قابل اعتماد نیست و نمونه رفتارش با سازمان ملل نشان میدهد که در زمینه هستهای هم نمیشود با او به مذاکره و به نتیجه نهایی رسید. و این اشتباه بسیار بزرگی است که حاکمان ایران در پیش گرفتهاند.
آقای امیریمقدم، احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران گفته که از زمان روی کار آمدن آقای روحانی واکنش مقامهای جمهوری اسلامی علیه او بیانگر رفتار متناقض ایران بوده. شما عملکرد دولت آقای روحانی را در زمینه حقوق بشر تا این جا چطور ارزیابی میکنید؟
اگر به آمار موارد نقض حقوق بشر نگاه کنیم که البته ما به اعدام به عنوان یکی از شاخصهای مهم نقض حقوق بشر نگاه میکنیم، میبینیم که تعداد اعدامهای این شش ماه گذشته یعنی بعد از انتخابات تقریباً دو برابر اعدامهای شش ماه نخست سال میلادی است. یعنی این که حداقل تعداد اعدامها دو برابر شده که خب این وخامت اوضاع را نشان میدهد. از طرف دیگر باید این هم به یاد داشته باشیم که در ایران دولت هیچوقت تعیین کننده روی روند نقض حقوق بشر نبوده. این اختیارات را هیچ رئیس جمهوری نه آقای احمدینژاد، نه آقای روحانی نداشتند و ندارند. وقتی که کسی از زندان آزاد میشود این رئیس جمهوری نیست که تصمیمش را میگیرد و وقتی هم که اعدام میشود رئیس جمهوری نیست که تصمیم میگیرد. به همین دلیل من فکر میکنم که تبلیغاتی که شده که حقوق بشر بهبود پیدا میکند در اختیار رئیس جمهور نیست. فقط وقتی صورت میگیرد که از طرف رهبر جمهوری اسلامی این دستور آمده باشد. ما هم میدانیم که نقض حقوق بشر همانطور که خانم عبادی هم اشاره کردند برای ایجاد رعب و وحشت برای ادامه بقای حکومت است و من فکر نمیکنم که میشود انتظاری برای بهبود داشت. همانطور که الان هم اشاره شد از یک طرف سیاست خارجی ایران تغییر کرده برای اینکه تصویر مطلوبتری از حکومت جلوه بدهند برای شاید برداشتن تحریمها و یا بهبود روابطشان. از طرف دیگر وضعیت حقوق بشر وخیمتر شده. تعداد اعدامها بیشتر شده. اعدامهای مخفیانه، اعدام گروههای قومی افزایش داشته و این پیام خیلی مشخصی است به مردم ایران که هرچند چهره حکومت به سوی خارج تغییر کرده چهره حکومت به سوی داخل نه تنها تغییر نکرده بلکه بدتر هم شده.