حسن روحانی، رئيس جمهور ايران، يک هفته پيش در آمريکا با همتای اتريشی خود ديدار کرد و در اين ديدار از ايران به عنوان «يک مرکز مطمئن انرژی برای اروپا» نام برد.
آقای روحانی رسما آمادگی تهران را برای «اجرايی شدن شبکه انتقال گاز به اروپا از طريق اتريش» به رئيس جمهور اين کشور اعلام کرد.
رئيس جمهور ايران چند روز بعد از اين ديدار، نيويورک را مستقيم به مقصد آستراخان روسيه ترک کرد تا در نشست سران کشورهای حاشيه دريای خزر شرکت کند.
اما حسن روحانی در روسيه به تلويزيون کانال دو اين کشور گفت که اگر مسکو صادرات گاز به اروپا را متوقف کند، ايران جايگزين آن نمیشود.
او افزود که جمهوری اسلامی «هر کمکی که بتواند به دولت و مردم روسيه میکند» و به همين خاطر، خود را جايگزينی برای روسيه در صادرات گاز به اروپا نمیداند.
فريدون خاوند، استاد اقتصاد در پاریس به راديو فردا میگويد که روسيه سالانه حدود ۸۰ ميليارد دلار از صادرات گاز به اروپا درآمد کسب میکند و اگر ايران حتی نيمی از اين بازار را به دست بياورد، به معنی کسب درآمد سالانهای حدود ۴۰ ميليارد دلار خواهد بود.
اما جليل روشندل، استاد دانشگاه کارولينای شرقی و رئيس بخش مطالعات امنيتی اين دانشگاه به راديو فردا میگويد که جمهوری اسلامی بين همکاری هستهای با روسيه و کمک گرفتن از مسکو در پرونده اتمی خود، و صادرات گاز به اروپا و بهره بردن از ميلياردها دلار درآمد، روسها را انتخاب کرده است.
دارنده بیشترین گاز؛ واردکننده گاز
روسيه سالهاست که بزرگترين صادرکننده گاز به اروپا است. کشورهای اروپايی زمستانهای سرد خود را با گازی که از اين کشور میخرند، گرم میکنند.
اما حوادث يک سال اخير اوکراين، اروپا را نگران اين کرده که مسکو از گاز به عنوان اهرم فشار خود عليه قاره سبز استفاده کند.
آمريکا و اروپا در اين مدت، تحريمهای بیسابقهای را عليه روسيه و تعدادی از مقامهای ارشد آن وضع کردهاند و مسکو هم در واکنش، تحريمهايی را عليه اروپا تصويب و اجرايی کرده است.
شايد چشم پوشی از ميلياردها دلار درآمد سالانه از فروش گاز به اروپا برای کرملين چندان مقرون به صرفه نباشد اما بسياری از سياستمداران دنيا آموختهاند که بايد برای سختترين شرايط آماده باشند.
در صورت حذف شدن روسيه از بازار گاز اروپا، ايران میتواند گزينه خوبی برای جايگزينی آن باشد؛ به ويژه اينکه شرکت بزرگ بريتيش پتروليوم در آخرين گزارش سالانه خود اعلام کرده که ذخاير گازی ايران حتی از روسيه هم بيشتر است و به اين ترتيب، ايران دارنده بزرگترين دخاير گازی جهان است.
اما اتحاديه اروپا بيش از دو سال است که خريد نفت از ايران را با هدف وادار کردن تهران به شفافيت بيشتر درباره برنامه اتمیاش متوقف کرده است.
فريدون خاوند میگويد ايران عليرغم داشتن بيشترين ذخاير گازی جهان، در حال حاضر «واردکننده خالص گاز» است و به علت محروميت طولانی مدت از تکنولوژی و سرمايه گذاری خارجی در صنايع انرژی خود، تحريمهای بينالمللی و نداشتن زيرساختهای لازم، امکان صدور گاز به اروپا را در حال حاضر ندارد.
به گفته اين کارشناس اقتصاد، اگر همين امروز مراحل اجرايی کردن انتقال گاز ايران به اروپا آغاز شود، شرکتهای اروپايی بتوانند در اين طرحها مشارکت کنند، کشورهای ميان ايران و اروپا در زيرساختها همکاری کنند و ايران از تحريمهای بينالمللی خلاص شود، باز دست کم شش تا هفت سال طول میکشد تا گاز ايران به بازارهای اروپا برسد.
آقای خاوند، انتصاب علی ماجدی به عنوان سفير جديد ايران در آلمان را نشانهای از تمايل تهران به فروش گاز به اين قاره میداند.
«دست انتقام الهی»
علی ماجدی تا قبل از رفتن به آلمان، معاون امور بينالملل وزارت نفت و از طرفداران صادرات گاز به اروپا بود.
به نظر می رسد حمايت افرادی مانند آقای ماجدی از صادرات گاز ايران به اروپا بود که باعث شد روزنامه کيهان در شماره ۱۷ ارديبهشت خود، مقالهای با عنوان «آب به کدام آسياب؟!» منتشر کرده و آن دسته از مسئولان دولتی را که در بحرانی شدن روابط غرب با روسيه، خواستار صادرات گاز ايران به اروپا شده بودند، در «خوش بينانهترين حالت بیلياقت» معرفی کند.
حسين شريعتمداری، نماينده رهبر جمهوری اسلامی در موسسه کيهان، در آن مقاله نوشت که قطع صادرات گاز روسيه به اروپا، «بيرون آمدن دست انتقام الهی از آستين روسيه» است.
حسامالدين آشنا، مشاور رئيس جمهور ايران، در واکنش به اين يادداشت حسين شريعتمداری در صفحه فيسبوک خود نوشت که اين نوشته «بسيار مهم تر از آن است که پنداشته میشود» و «از تاريخ راهبردی ايران حداقل از سال ۱۳۸۴ رمزگشايی میکند.»
سال ۱۳۸۴ آغاز دوره هشت ساله رياست جمهوری محمود احمدینژاد در ايران است که آغازگر افزايش بيشتر روابط ميان تهران و مسکو شد.
اما جليل روشندل میگويد که سخنان اخير حسن روحانی درباره جايگزين نشدن ايران با روسيه برای صادرات گاز به اروپا که نظر روزنامه کيهان را بازتاب میداد، پيامی به مسکو در آستانه مذاکرات سرنوشتساز اتمی است.
به گفته اين کارشناس مسائل بينالملل، رئيس جمهور ايران از يک طرف میخواهد به روسيه اطمينان خاطر بدهد که از ذخاير گازش برای جبران کمبود گاز روسيه در اروپا استفاده نمیکند تا همچنان از حمايت مسکو در مذاکرات هستهای برخوردار باشد و از طرف ديگر، پيامی به غرب بفرستد و به آنها يادآوری کند که در صورت نرسيدن به توافق نهايی بر سر پرونده هستهای، خود را از چه امتيازاتی در ايران محروم میکنند.
استاد دانشگاه کارولينای شرقی میگويد که در اين تقابل، آنچه ناديده میماند منافع ملی ايران است که قربانی همکاری اتمی با روسها میشود.