گرچه هنوز تحریمهای بینالمللی علیه ایران از میان نرفته ولی همین افق کوچکی که تداوم مذاکرات هستهای ایجاد کرده باعث شده تا محافل اقتصادی به موضوع «پساتحریم» بپردازند و سناریوهایی را که در انتظار اقتصاد ایران است بررسی کنند.
رادیو فردا در گفتگویی با مهرداد عمادی، کارشناس اقتصادی و مشاور نهادهای بینالمللی مقیم بریتانیا پرسیده است در دوره احتمالی پساتحریم چه راههایی در برابر ایران وجود دارد تا بتواند وارد یک عصر رونق اقتصادی شود؟
مهرداد عمادی: اينکه ما بازگشت به اقتصاد بازار داشته باشيم، در چشم من معادل نيست با اينکه تبديل به يک اقتصاد مصرفی شويم. متاسفانه ما هر موقع که يک مقدار دستمان از نظر پول نفت بازتر شده، مصرف بالا رفته به جای توليد. اما اگر نگاه کنيم در بسياری از کشورهايی که مديريت اقتصادی درست بوده، افزايش درآمد از فروش يک ماده خام يا حتی حاملهای انرژی، استفاده شده به عنوان يک منبع سرمايه گذاری برای افزايش توان جامعه برای توليد داخلی با کيفيت قابل رقابت در بازارهای خارجی و دوم اينکه با افزايش اين توليد اشتغال را بالا ببريد. اين دری که میگوييد الان در حال باز شدن است، زمانی برای اقتصاد ايران و مردم ايران میتواند مثبت باشد که ما به جای کارهايی که در اين سالها کرديم از نظر مديريت که صادرات کار کرديم و واردات کالا، اين معادله را برعکس کنيم. يعنی تمرکز را بگذاريم به صادرات کالا و واردات مواد خام و سرمايه توليد و تکنولوژی.
فکر میکنيد اين روند بازسازی زيربناهای اقتصادی که مدنظر شما است با توجه به محيط اقتصادی ايران چقدر طول بکشد؟
اين يک راه حل کوتاه مدت نيست و زمان خواهد برد. يک مسکنی نيست که بلافاصله نشان دهيم به جامعه که ببينيد بهتر شده. اين اگر به مدلهای هند و يا ترکيه نگاه کنيم، به کره جنوبی و مکزيک نگاه کنيم، میبينيم که حداقل شش سال طول میکشد که شما با بازسازی زيرپايه تکنولوژی خودتان، خودتان را بکشيد بالا. در اقتصاد ايران واقعيت اين است که بنيه صنعتی ما بسيار بسيار شکننده شده. به خاطر کمبود سرمايه در کالاهای توليدی. آنجا که ما سرمايه گذاری کرديم عمدتا سرمايه گذاری در توليد کالاهای نيمه پايان نيمه تمام شده است.
بعد از پایان احتمالی تحریمها نکتهای که رخ میدهد به هر حال دارايیهای ايران آزاد میشود که حجم قابل ملاحظهای از نقدينگی است. بانکها میتوانند کار طبيعی و عادی خودشان را در عرصه بينالمللی ادامه دهند. همه اينها را که در نظر بگيريم آيا فکر میکنيد دليلی خواهد بود بر اينکه اقتصاد ايران به تعادل برسد يا نه؟ تعادل رسيدن اقتصاد در يک کشوری با مسايل ايران نکته ديگری را میطلبد؟
من فکر نمیکنم که تحريمها ريشه مشکلات ما است. اين انحصارها است که اقتصاد ايران را در حال حاضر در حال تخريب کردن هستند. تمام اين نکات مثبتی که شما اشاره کرديد، من تصور میکنم بيشتر اينها، اگر نه همه اينها، اتفاق خواهند افتاد. ولی اين نتيجه اين نخواهد بود که ما آنچه که در اقتصاد به آن تعادل میگوييم، که نه تنها برابری عرضه و تقاضا در بازار کالا، بازار کار و بازار مصرف است، بلکه آن يک چيزی است که زيرپايه اقتصاد بازار است. اين است که سرمايه گذاری در توليد کشور به حدی باشد که رشد مثبت ايجاد کند، يعنی رشدی که بالاتر از رشد جمعيت شما باشد.