بسياری از روزنامههای ايران از جمله روزنامههای اعتماد، ايران، شرق، شهروند، جهان صنعت، آرمان، ابتکار، قانون، اطلاعات، دنيای اقتصاد، جمهوری اسلامی، خراسان، روزان، تجارت، فرهيختگان، کار و کارگر، کسب و کار، جام جم، همشهری، بانی فيلم، و مردمسالاری در شماره شنبه پانزدهم فروردين ماه از «تفاهم هسته ای لوزان» استقبال کردهاند.
روزنامههای کيهان، رسالت، جوان، وطن امروز و حمايت وابسته به سازمان زندانها اما در صفحه يک و نيز در يادداشتها و گزارشهای خود به انتقاد از اين تفاهم پرداختهاند و حتی روزنامه جوان نزديک به سپاه پاسداران در سرمقاله خود بخشی از اين تفاهم را «خطرناک» توصيف کرده و نوشته است که اين بخش «استقلال سياسی و تحقير ملی ايرانيان را نشانه رفته است.»
روزنامه اعتماد عکسی از محمدجواد ظريف، وزير خارجه دولت يازدهم و عباس عراقچی، مذاکرده کننده ارشد جمهوری اسلامی در صفحه يک شماره شنبه پانزدهم فروردين ماه در گزارشی با تيتر «ديپلماسی خنديد»، نوشته است: «ايران و ۵+۱ پس از ۱۸ ماه مذاکره به يک تفاهم بر سر راهکارها رسيدند.»
اين روزنامه با اشاره به اينکه «آنچه بايد در بررسی مفاد متن پيش نويس مورد بررسی قرار بگيرد اين است که ايران به خواستههای اوليه خود رسيده است»، از «ادامه غنیسازی در ايران و به رسميت شناخته شدن برنامه هستهای ايران»، «تحقيق و توسعه ماشين های IR۶ و IR۸»، «حفظ فردو با حداقل ۱۰۰۰ سانتريفيوژ»، « حفظ آب سنگين اراک»، « از ميان برداشته شدن فوری تحريمهای اقتصادی»، و « لغو قطعنامههای شورای امنيت» به عنوان خواستههای اصلی ايران در مذاکرات هستهای نام برده است.
اعتماد با اشاره به اينکه جمعه شب نيز تهران شاهد «گردهمآيیهای مردمی» بود، خبر داده است که «مردم تهران پس از انتشار بيانيه لوزان، در دو شب متوالی با حضور در خيابانها به شادمانی پرداختند و از سياست هستهای دولت پشتيبانی کردند.»
اين روزنامه البته تاکيد کرده است که «توافق نهايی در ماه ژوئن خواهد بود و قضاوت در خصوص دادهها و گرفتههای ايران و طرف مقابل هم بايد به آن زمان موکول شود.»
روزنامه شرق در تيتر يک خود از قول حسن روحانی، رئيس جمهوری اسلامی، نوشته است: «مذاکرات پله اول است، پايان خصومت ها را می خواهيم.»
اين روزنامه عکس يک خود را به تصويری خندان از محمدجواد ظريف، وزير خارجه و علی اکبر صالحی، رئيس سازمان انرژی اتمی ايران اختصاص داده و در گزارشی با تيتر «عبور از بحران تير؛ توافق جامع»، اظهارات شماری از چهره های سياسی و امامان جمعه در حمايت از «تفاهم هستهای لوزان» را منتشر کرده است.
احمد غلامی در سرمقاله روزنامه شرق با عنوان «غنی سازی - اعتماد سازی» نوشته است: «اگر دولت در نظر احمدینژاد ابزاری بود برای اعمال نظر در سطوح نهادهای دولتی و رسيدن به مقاصد گروهی اندک، حسن روحانی دولت را يکقدم به جايگاه مدرنش بازگرداند» و از اينرو «احمدینژاد هرقدر ابزارگرا بود و بهدنبال "غنیسازی"، حسن روحانی میدانست وظيفه دولت مفهومسازی است و بهدنبال "اعتمادسازی" رفت.»
علی خرم، کارشناس امور بين الملل، نيز طی يادداشتی در روزنامه شرق تاکيد کرده که «آنچه در تفاهم برنامه جامع اقدام مشترک به دست آمده، تامينکننده امنيت ملی و منافع ملی ايران است.»
يادداشت نويس روزنامه شرق نوشته است: «يادمان نرود برخی سادهانگاران در پاييز و زمستان ١٣٨٤ بهراحتی پرونده هستهای را بهسوی شورای امنيت سوق دادند و تصور میکردند هيچ خبری نمیشود و قطعنامهها صرفا کاغذپاره هستند. از همينرو در چنين شرايطی آنچه مورد تفاهم بين ايران و گروه ١+٥ قرار گرفته، آبرومندانهترين و شرافتمندانهترين نوع توافق است که هم صنعت هستهای ايران حفظ شده و هم بدون تحريم يا درگيری نظامی، کشور توانسته از مهلکه قطعنامهها بيرون آمده و در همکاری بينالمللی با ساير کشورها قرار گيرد.»
حسين مرعشی از اعضای ارشد حزب کارگزاران سازندگی نیز به روزنامه شرق گفته است: «اقدام دولت روحانی و ظريف را از لحاظ تاريخی میتوان با اقدام دولت مصدق در ملیکردن صنعت نفت، يا حتی کار شاه عباس در نجات بندرعباس مقايسه کرد»، و غلامحسين کرباسچی، شهردار اسبق تهران نيز با تاکيد براينکه «مذاکرات اخير توانست چهرهای معقول و سياسی از ايران در دنيا ارايه کند»، به روزنامه شرق گفته است: «اگر ادامه مذاکرات هستهای به همين شکل پيش برود و ثمراتش برای مردم مفيد باشد و از لحاظ ملی مقدمه خروج ايران از يک دوره سختی باشد که در هشتسال دولت گذشته ايجاد شد.»
روزنامه کيهان با انتقاد از تفاهم هستهای لوزان در تيتر يک خود نوشته است: «هستهای میرود، تحريمها میماند.»
اين روزنامه با توصيف تفاهم هستهای لوزان به «توافق دو مرحلهای»، نوشته است: «مذاکرات لوزان پس از ۹ روز در حالی با قرائت يک متن مشترک به اتمام رسيد که ابهامات، نگرانیها و پرسشهای بسياری درباره ماهيت و نتيجه اين مذاکرات وجود دارد و به نظر میرسد از خطوط قرمز بسياری در اين زمينه عبور شده است.»
حسين شريعتمداری، نماينده علی خامنهای در سرمقاله کيهان با تيتر «دستاوردها يا از دست دادهها؟!» ضمن تاکيد براينکه «مذاکرات هستهای در لوزان کام ملت را تلخ کرد»، نوشته است: «حريف به فريب و خدعه، خواستههای نامشروع خود را که طی ۱۲ سال گذشته بر زمين مانده بود به ايران اسلامی تحميل کرد و کلاه گشاد توافق ژنو را در پوشش بيانيه مطبوعاتی بر سر فعاليت هستهای کشورمان گذاشت.»
روزنامه وطن امروز هم در تيتر يک و هم در گزارشها و يادداشتهای خود با «تفاهم لوزان» مخالفت کرده و نوشته است: «در پيوستهايی اين تفاهم راجع به شش موضوع اراک، فردو، غنیسازی، بازرسیها، تحقيق و توسعه و تحريمها درج شده است» که «از عدم توازن فاحش دادهها و ستاندههای توافق لوزان حکايت میکند.»
اين روزنامه نوشته است: «در مذاکرات لوزان دو امر به شدت قابل انتقاد رخ داده که نخستين آن تیم مذاکره کننده در لوزان مجموعهای از تعهدات بينالمللی برای ايران ايجاد کرده که الزامآور است در حالی که مجوز چنين کاری را نداشته است.»
به نوشته وطن امروز، دومين امر «به شدت قابل انتقاد» اين است که «فرآيند نگارش برجام، بدون ترديد بدل به يک فرآيند دو مرحلهای شده است. يک مرحله از آن که توافق روی اصول راهحلها به همراه مقدار زيادی جزئيات است در لوزان رخ داده و مرحله ديگر که توافق روی جزئياتی است که توافق را قابل امضا و اجرا کند هنوز باقی مانده است. اين دقيقا چيزی است که تيم مذاکرهکننده از آن منع شده بود.»
اين روزنامه نزديک به جبهه پايداری تاکيد کرده است که «تيم مذاکرهکننده نمیتواند از زير بار اين موضوع که در لوزان يک تعهد بينالمللی مهم برای ايران ايجاد کرده، بگريزد.»
روزنامه جوان، نزديک به سپاه پاسداران، در تيتر يک شماره شنبه خود با تاکيد براينکه «توافق به تابستان کشيد»، نوشته است: «برخی ناظران میگويند بيانيه تفسيری آمريکا در مورد نحوه لغو تحريمها ممکن است امکان دستيابی به توافق نهايی تا ۱۰ تير ماه را به مخاطره بيندازد.»
عبدالله گنجی، مدير مسئول اين روزنامه، در سرمقاله ای با عنوان «نبرد تفسيرها» با انتقاد از تفاهم هستهای لوزان نوشته است: «گيريم که پذيرفتهايم نطنز، فردو و اراک چگونه باشد، اما اينکه دهها سال و به قول کری تا «ابد» ما به NPT سپرده نشويم تفسير و توافق خطرناکی است که استقلال سياسی و تحقير ملی ايرانيان را نشانه رفته است.»
روزنامه های جام جم و همشهری دو روزنامهای که مديريت آن در اختيار طيفهای نزديک به اصولگرايان قرار دارد در شماره شنبه خود نسبت به ساير روزنامههای نزديک به اين جناح نگاه متفاوتی به «تفاهم هستهای لوزان» داشتهاند.
روزنامه جام جم از «استقبال جهانی از تفاهم لوزان» گزارش داده و تاکيد کرده است که کشورهای ۵+۱ «خواست ايران برای لغو تحريمها و حق ايران درغنی سازی اورانيوم» را پذيرفته است.
محمدباقر قاليباف، شهردار تهران و يکی از رقبای اصولگرای حسن روحانی در جريان انتخابات رياست جمهوری سال ۹۲ نيز طی يادداشتی در روزنامه همشهری با عنوان «درباره لوزان»، نوشته است: «دل نگرانی از جزئيات تفاهم شده قابل پذيرش است اما توقعات بيجا داشتن از يک مذاکره در اين سطح به دور از منطق و عقل است. قاعدتا منطق مذاکره منطق داد و ستد است و البته توازن اين داد و ستد اهميت دارد اما برخی بهگونهای اظهار نظر میکنند که گويا قرار است در مذاکره فقط حرف ما به کرسی بنشيند»، هرچند «به صرف اعلام توافق هم نبايد اظهار شادی و شعف کنيم تا زمانی که جزئيات آن کامل و شفاف ارائه نشده است.»
روزنامه جهان صنعت در تيتر يک خود از قول علی طيبنيا، وزير اقتصاد درباره «اقتصاد ايران پس از پايان مذاکرات هستهای»، نوشته است: «رونق عمومی در اقتصاد نمايان میشود.»
روزنامه جهان صنعت در گزارشی با تيتر «پايان معيشت سخت؟!» نوشته است: «خبر توافق هستهای موجی از اميد را در ميان مردم و فعالان اقتصادی کشور ايجاد کرده است. از ميان واکنشهای بازاریها میتوان اين برداشت را کرد که وضعيت اقتصادی و معيشتی نه با سرعت اما با شيب ملايم بهبود پيدا خواهد کرد.»
روايت اعتماد از «شش دستاورد بی سابقه ايران از ۱۸ ماه مذاکره»
روزنامه اعتماد ضمن انتشار گزارشی درباره آنچه «شش دستاورد بیسابقه ايران از ۱۸ ماه مذاکره» توصيف کرده، نوشته است: «هشت روز مذاکره در لوزان با موافقت طرفين روی راهکارهای فنی و حقوقی برای خط بطلان کشيدن بر بحرانی ساختگی به پايان رسيد. تيم مذاکرهکننده ايران به رياست محمدجواد ظريف، وزير امور خارجه ايران صبح روز جمعه در ميان استقبال مردمی وارد تهران شد» و به اين ترتيب «مذاکرهکنندگان ايران و ١+٥ از فاز نخست مذاکرات که در نوامبر ٢٠١٤ وعده آن را داده بودند به سلامت گذشتند و وارد خان آخر شدند.»
سارا معصومی، خبرنگار روزنامه اعتماد با اشاره به اينکه «آنچه در غروب پنجشنبه در لوزان سوييس ميان ايران و شش کشور مقابل آن در مذاکرات مورد توافق قرار گرفت نه يک سند حقوقی الزامآور است و نه بر اساس مفاد آن، طرفين از امروز عمل به جزئيات آن را آغاز خواهند کرد»، نوشته است: «متنی که پس از ديدار اختتاميه وزرای امور خارجه ايران و ١+٥ در لوزان در اختيار رسانهها به عنوان ثمره هشت روز مذاکره در اين دور و ١٨ ماه مذاکره در دولت تدبير و اميد منتشر شد در حقيقت متن پيشنويسی تکميلنشده و نهايینشده برای رسيدن به برنامه جامع مشترک اقدام در پايان ماه ژوئن خواهد بود.»
روزنامه اعتماد با تاکيد براينکه «آنچه بايد در بررسی مفاد متن پيش نويس مورد بررسی قرار بگيرد اين است که ايران به خواستههای اوليه خود رسيده است»، از «ادامه غنیسازی در ايران و به رسميت شناخته شدن برنامه هستهای ايران»، «تحقيق و توسعه ماشين های IR۶ و IR۸»، «حفظ فردو با حداقل هزار سانتريفيوژ»، « حفظ آب سنگين اراک»، «از ميان برداشته شدن فوری تحريمهای اقتصادی» و « لغو قطعنامههای شورای امنيت» به عنوان شش خواسته اصلی ايران در مذاکرات هستهای یاد کرده است.
به نوشته اين روزنامه «مولفه ديگری که در مذاکرات ميان ايران و ١+٥ بسيار مهم بود بحث بازگشتپذيری بود. هم طرف ايرانی و هم طرف مقابل اصرار داشت که تمام تعهداتی که میدهد بازگشتپذير باشد» که در مذاکرات لوزان «هم برای ايران سيستمی در نظر گرفته شده است که در صورت نقض تعهداتش توسط طرف مقابل بتواند فعاليتهای هستهای خود را به شکل عادی و بدون محدوديت از سر بگيرد و هم برای طرف مقابل اين سيستم درباره برقرار کردن تحريمها وجود خواهد داشت.»
اعتماد نوشته است: «در خصوص مرجع تصميمگيری برای تعهد يا نقض تعهدات هم مکانيسم چند لايهای در نظر گرفته شده است که اگر کشوری ادعا کرد که نقض فاحش تعهدات از سوی ايران صورت گرفته است بايد مورد ادعايی خود را به کميسيون مشترکی که ميان ايران و ١+٥ تشکيل خواهد شد ارجاع دهد. اتحاديه اروپا، ايران و ١+٥ اعضای اين کميسيون مشترک خواهند بود که در خصوص نقض تعهدها قضاوت خواهند کرد. هنوز جزييات در اين خصوص نهايی نشده است و پرانتزهای موجود در دورههای آتی مذاکراتی در اين خصوص پرخواهد شد.»
اين روزنامه به ويژه تاکيد کرده است که «يکی از اصلیترين دستاوردهای مذاکراتی ايران در ١٨ ماه گذشته که در پيشنويس مهيا شده هم به آن اشاره شده است حفظ فردو است. طرف غربی از ابتدای کار تاکيد داشت که تاسيسات فردو بايد تعطيل و تمام فعاليتهای هستهای در آن متوقف شود» و «دومين دستاورد» به نوشته اين روزنامه «بسيار مهم» که «در جريان مذاکرات ١٨ ماهه به دست آمد و قابل ذکر است حفظ ماهيت آب سنگين اراک است» چرا که «طرف آمريکايی از ابتدای ورود به مذاکرات رآکتور آب سنگين اراک را در زمره خطوط قرمز خود قرار داده بود.»
اعتماد همچنين نوشته است: «در خصوص ذخاير هستهای ايران بايد به اين نکته توجه داشت که ايران در حال حاضر هشت تن ذخيره مواد دارد که از نظر غربیها معادل هشت عدد بمب اتم است.»
سارا معصومی، گزارش نويس روزنامه اعتماد تاکيد کرده است که «دو نکته در خصوص اين دور از مذاکرات هستهای ميان ايران و ١+٥ بايد مورد توجه قرار گيرد که نخستين آن، تاکيد بر اين حقيقت است که مذاکرات همچنان تا ماه ژوئن ادامه خواهد داشت و در اين مسير جزئیات میتواند هر لحظه از مذاکرات را با خطر جدی شکست روبه رو کند» و بنابراين «توافق نهايی در ماه ژوئن خواهد بود و قضاوت در خصوص دادهها و گرفتههای ايران و طرف مقابل هم بايد به آن زمان موکول شود.»
«نکته مهم» دوم به نوشته گزارش نويس اعتماد اين است که «مهمترين دستاورد اين مذاکرات برای جمهوری اسلامی ايران، پيروزی زبان ديپلماتيک بر زبان زور در پازل جهانی است.»
اعتماد نوشته است: «آنچه در لوزان اتفاق افتاد را در بهترين حالت میتوانيم عبور موفقيتآميز دو طرف از مرحله نيمه نهايی و ورود به مرحله نهايی بدانيم. نخستين متن مورد توافق طرفين در پرونده هستهای پس از ١٢ سال در نوامبر ٢٠١٣ در ژنو با عنوان توافقنامه موقت ژنو به امضای طرفين رسيد و دو بار هم در ماههای جولای و نوامبر ٢٠١٤ تمديد شد؛ تمديدهايی که شايبه عدم توانايی طرفين در رسيدن به توافق نهايی را تقويت کرده» بود.
به نوشته اين روزنامه در تفاهم هستهای لوزان «جزئيات متن قابل تغيير است و البته در جزيياتی از بندهای مندرج در آن هم هنوز توافق کامل حاصل نشده و رايزنیها در اين خصوص ميان طرفين ادامه دارد.»
از غنیسازی تا اعتمادسازی؛ در پرونده هسته ای «عوامفريبی» کارساز نبود
احمدغلامی سردبير روزنامه شرق در سرمقاله ای با تيتر «غنیسازی - اعتمادسازی» نوشته است: «مذاکرات هستهای به گردنه رسيده و تا توافق نهايی چند ماهی ديگر نمانده است. در اين وقت باقیمانده وظيفه سنگين دولت و گردانندگان آن، صيانت از اين مذاکرات است؛ گردانندگانی که هيچکدام نوظهور و تازه از راه رسيده نيستند و ريشه در دولت و حکومت دارند و دستتقدير آنها را در کنار هم قرار نداده است و تصادفی نيست که همين دولت؛ روحانی و ظريف، برگزيدگان حکومت در امر پيشبرد مذاکراتند.»
سرمقاله نويس روزنامه شرق با اشاره به اينکه «مسايل زيادی در آغاز و انجام اين مذاکرات دخيل بوده است»، يادآوری کرده است که «يکی از آنها وضعيت اقتصادی و کاهش قيمت شرايط هم اگر ميزانسن قدرت بهاينگونه که هست نبود، مذاکرات به اين مرحله نيز نمیرسيد.»
احمد غلامی با اشاره به اينکه «آنچه بيش از هرچيز در وضعيت ايران کارايی دارد، چيدمان متوازن و متناسب قدرت، به نحوی است که راه را باز میکند»، نوشته است: «اگر اين ميزانسن جفتوجور نباشد، قطعا کارها در نقاط حساس و استراتژيک قفل میشود. همانگونه که در مذاکرات هستهای تا قبل از دولت يازدهم اينگونه بود. شايد اگر رئيس دولت اصلاحات و رئيس دولت سازندگی و حتی احمدینژاد در وضعيت کنونی در اين جايگاه بودند، رسيدن به اين مرحله از توافق نيز امکانپذير نمیشد.»
سرمقاله نويس روزنامه شرق با تاکيد براينکه «آگاهانه احمدینژاد را رئيس دولت خطاب» نکرده، نوشته است: «رفتارهای او پيامد يک دولت مدرن نبود»، اما «حسن روحانی رئيس دولت اعتدال و تدبير همانکاری را کرد که از او و دولتش انتظار میرفت. خودش ميانجی قدرت در ميان گروههای ذینفوذ بود و به دلايل مختلف؛ سوابق حقوقی، سياسی، نظامی و امنيتی مورد اعتماد بود و در دل حکومت باليده بود. دولتش نيز کاری را کرد که میبايست میکرد.»
به نوشته روزنامه شرق «اگر دولت در نظر احمدینژاد ابزاری بود برای اعمال نظر در سطوح نهادهای دولتی و رسيدن به مقاصد گروهی اندک، حسن روحانی دولت را يکقدم به جايگاه مدرنش بازگرداند» و از اينرو «احمدینژاد هرقدر ابزارگرا بود و بهدنبال "غنیسازی"، حسن روحانی میدانست وظيفه دولت مفهومسازی است و بهدنبال "اعتمادسازی" رفت.»
سرمقاله نويس شرق با اشاره به اينکه حالا «همه پی بردهاند که نگاه ابزاری احمدینژاد به دولت چه هزينه سنگينی روی دست دولتهای مدرن میگذارد و رسيدن به تفاهم، توافق و اعتمادسازی تا چه اندازه دشوار است و گران تمام میشود»، نوشته است: «از اين بابت شايد خطای نگاه احمدینژاد به مسايل بينالمللی در اين بود که از سرمايه نمادين اعتماد بیخبر بود. اقتدار را با زورآزمايی يکی فرض میگرفت و با آنکه در شگفتآفرينی يد طولايی داشت، در ميدان کارزار همواره واکنشی عمل میکرد.»
اين روزنامه تاکيد کرده است که «با غنیسازی به شيوه دولت قبل هيچ اعتماد متقابلی حاصل نمیآمد، حال آنکه دولت روحانی با اعتمادسازی و اشراف بر اهميت چنين سرمايه نمادينی، ادامه غنیسازی را با کمترين هزينه و عوارض بينالمللی محقق کرد.»
سرمقاله نويس روزنامه شرق از مذاکرات هستهای به عنوان يکی از مسايل نادر سياسی ياد کرده که «آحاد ملت ايران را درگير خودش» کرده و با اشاره به اينکه پيشتر «تنها سوژه مشابهی که سياست داخلی و خارجی را اينگونه تحتالشعاع» قرار داده جنگ هشتساله ايران و عراق بود، نوشته است: «فراموش نکنيم نگاه احمدینژاد به مسئله هستهای زمينش زد. اگر يکجا، او نتوانست عوامفريبی کند و ارزشها را ضدارزش و غيرارزشها را ارزش جا بزند، همينجا بود.»
«دستاوردها يا از دست دادهها»ی تفاهم لوزان به روايت نماينده خامنهای در کيهان
روزنامه کيهان با انتقاد از تفاهم هستهای لوزان در تيتر يک خود نوشته است: «هستهای میرود، تحريمها میماند.»
اين روزنامه با توصيف تفاهم هستهای لوزان به «توافق دو مرحلهای»، نوشته است: «مذاکرات لوزان پس از ۹ روز در حالی با قرائت يک متن مشترک به اتمام رسيد که ابهامات، نگرانیها و پرسشهای بسياری درباره ماهيت و نتيجه اين مذاکرات وجود دارد و به نظر میرسد از خطوط قرمز بسياری در اين زمينه عبور شده است.»
کيهان همچنين در سرمقالهای با تيتر «دستاوردها يا از دست دادهها؟!» از مذاکرات لوزان در کنار «حمله عربستان به يمن» و «قلع و قمع تروريستهای تکفيری داعش در سوريه و عراق» به عنوان سه رويداد مهم در جريان تعطيلات نوروزی ياد کرده اما نوشته است: «مذاکرات هسته ای در لوزان که متاسفانه نتيجه آن کام ملت را تلخ کرد. چرا که حريف به فريب و خدعه، خواستههای نامشروع خود را که طی ۱۲ سال گذشته بر زمين مانده بود به ايران اسلامی تحميل کرد و کلاه گشاد توافق ژنو را در پوشش بيانيه مطبوعاتی بر سر فعاليت هستهای کشورمان گذاشت.»
حسين شريعتمداری، نماينده رهبر جمهوری اسلامی، در سرمقاله کيهان «تفاهم لوزان» را «توافق الزام آور» توصيف کرده و نوشته است: «آقايان ظريف و عراقچی تا آخرين دقايق قبل از اعلام نتيجه مذاکرات تصريح میکردند که آنچه قرار است منتشر شود بيانيه مشترک مطبوعاتی است، اما انتشار آن نشان داد سند ياد شده حاوی تعهداتی است که ايران ملزم به اجرای آن است. بنابراين دولت محترم، برخلاف آنچه ادعا میکند، به يک توافقنامه تن داده است و سوال اين است که چرا واقعيت را از مردم پنهان می کنند؟!»
سرمقاله نويس اين روزنامه سپس با تاکيد براينکه آقايان «ابتدا يک توافق با چارچوب تعهدآور را پذيرفتهاند و بحث و توافق درباره جزئيات را به بعد موکول کردهاند»، نوشته است: «قرار بود و به صراحت اعلام شده بود که ايران به توافق دو مرحلهای تن نمیدهد»، اما حالا «چرا اين خط قرمز را که همان کلاه گشاد توافق ژنو است ناديده گرفتهاند؟!»
نماينده علی خامنهای در کيهان با اشاره به برخی از جزئيات تفاهم لوزان از جمله به پذيرش عدم غنی سازی در فردو به مدت ۱۵ سال، کاهش سانتريفيوژها از «حدود ۲۰ هزار سانتريفيوژ فعال به فقط تعداد ۵۰۶۰ دستگاه آنهم از نوع IR-۱ که نسل اول سانتريفيوژهاست در تاسيسات نطنز»، نوشته است: «ايران در توافق لوزان متعهد شده است که حداقل برای مدت ۱۵ سال ذخاير اورانيوم غنی شده خود را از ۱۰ هزار کيلوگرم کنونی به ۳۰۰ کيلوگرم کاهش دهد و ۹۷۰۰ کيلوگرم ديگر را اکسيده کرده و از تيپ اورانيوم غنی شده خارج کند، آيا کاهش ۹۷۰۰ کيلوگرم اورانيوم غنی شده از ذخاير کشورمان که حاصل زحمات شبانه روزی و ايثار و شهادت دانشمندان هستهای است، درخور تقدير است يا...؟!»
اين روزنامه همچنين تاکيد کرده است که «قرار بود و مسئولان هستهای بارها اعلام کرده بودند که هيچ توافقی را بدون لغو همه تحريمها نمیپذيريم. ولی در متن توافق لوزان اولا؛ سخن از تعليق در ميان است و نه لغو، ثانيا؛ فقط بخشی از تحريمها تعليق میشود، ثالثا؛ همين تعليق نيز قرار است در فاصله ۱۰ تا ۱۵ ساله صورت پذيرد و رابعا که از همه بااهميت تر است اين که تعليق بخشی از تحريم ها به گزارش آژانس و راستی آزمايی تعهدات ايران موکول شده است» و اين درحالی است که «آژانس طی ۱۲ سال گذشته» حاضر به تاييد «صلح آميز بودن» آن نشده است.
سرمقاله نويس کيهان همچنين تدوين نظام بازرسی از فعاليتهای هستهای جمهوری اسلامی را يک امتياز ديگر به کشورهای ۵+۱ ارزيابی کرده و نوشته است: «از متن توافق برمیآيد و پذيرش اجرای پروتکل الحاقی، بازرسی از هر مکان در هر زمان، نيز حاکی از آن است که اين بازرسیها تحت عنوان PMD- ابعاد احتمالی نظامی- صورت میپذيرد، يعنی آژانس بايد اعلام کند که در فعاليتهای نظامی ايران، هيچ نمونهای که احتمال، دقت کنيد فقط احتمال، بهره گيری از آن در سلاح هستهای وجود داشته باشد، ديده نشده است.»
نماينده رهبر جمهوری اسلامی در سرمقاله کيهان نوشته است: «از آنجا که آژانس موشکهای بالستيک را تحت گزاره PMD ارزيابی میکند، تحريمهای تعليق شده نيز در اولين بازه زمانی مجددا برقرار خواهد شد. يعنی امتيازات را دادهايم و تحريمها نيز به جای خود باقی ماندهاند.»
سرمقاله نويس کيهان تاکيد کرده است که «فقط نيم نگاهی به متن توافق لوزان به وضوح نشان میدهد امتيازاتی که ايران سخاوتمندانه تقديم حريف کرده است، شفاف و قابل اندازهگيری است اما، آنچه حريف بر عهده گرفته است، مبهم، چندپهلو و تفسيرپذير است به گونهای که "وعده نسيه" گوياترين تعريف برای آن است.»
نگاه متفاوت روزنامه صدا و سيما به تفاهم هستهای
روزنامه جام جم در ميان روزنامههای نزديک به اصولگرايان تيتر يک متفاوتی را برای تفاهم هستهای لوزان برگزيده و از «استقبال جهانی از تفاهم لوزان» گزارش داده و تاکيد کرده است که کشورهای ۵+۱ «خواست ايران برای لغو تحريمها و حق ايران در غنی سازی اورانيوم» را پذيرفتهاند.
اين روزنامه وابسته به سازمان صدا و سيمای جمهوری اسلامی نوشته است: «ايرانیها امسال در حالی همزمان با سيزدهمين روز سال به دامان طبيعت رفتند که تلاشهای آغاز شده برای رسيدن به چارچوبی از راهحلها به منظور دست يافتن به توافق جامع هستهای در آخرين روز تعطيلات نوروز سرانجام نتيجه داد و پس از هشت روز مذاکره فشرده، بيانيه لوزان، خبر از پيشرفت در مذاکرات هستهای میداد.»
جام جم نوشته است: «بهدنبال روشن شدن چارچوب سياسی توافق نهايی ايران و ۱+۵، کشورهای مختلف از اين پيشرفت مذاکرات هستهای حمايت کردند» و «افزون بر هفت کشور حاضر در گفتوگوهای لوزان، رسانهها از استقبال دبيرکل سازمان ملل، مقامات ترکيه، عربستان، استراليا، ايتاليا، الجزاير، هند، قزاقستان، حزبالله لبنان و آژانس بينالمللی انرژی اتمی از نتايج گفتوگوهای تازه هستهای خبر دادهاند.»
جام جم حتی تاکيد کرده است که «بسياری از شخصيتهای برجسته سياسی در جهان و انديشکدههای سياسی نيز آنچه را در لوزان حاصل شد يک اتفاق "تاريخی" ناميدند» و «کاربران شبکههای اجتماعی نيز لحظاتی پس از قرائت بيانيه لوزان، اين بيانيه را دستاوردی برای ايران دانسته و از تيم مذاکرهکننده هستهای حمايت کردند.»
اين روزنامه البته به «تکرار سناريوی جنگ فکتشيت»ها اشاره کرده و نوشته است: «با وجود اينکه متن بيانيه مشترک لوزان به برخی کليات مرتبط با نتايج گفتوگوهای ايران و ۱+۵ پرداخته و کمتر میشد در آن نشانی از جزئيات را ديد، اما انتشار فکتشيتهای ايرانی و آمريکايی درباره نتايج اين گفتوگوها متفاوت از بيانيه مشترک، دارای برخی جزئيات بود که البته روايت ايرانی و آمريکايی از آن تفاوتهای نگرانکنندهای داشت.»
جام جم نوشته است: «نگرانیها از فکتشيت آمريکايی که جزئيات تفاهم لوزان را متفاوت از تيم مذاکرهکننده هستهای ايران روايت میکند، ريشه در اقدام مشابه واشنگتن پس از توافق ژنو دارد. اقدامی که نشان داد آمريکا حتی برای چند ساعت هم نمیتواند به توافقات صورت گرفته در اتاقهای مذاکره پايبند بماند. شايد در واکنش به همين نگرانیها بود که ظريف به خبرنگاران گفت: همه شرکت کنندگان در مذاکرات براساس نيازهای داخلی خود روايتهايی را از آنچه اتفاق افتاده مطرح خواهند کرد.»
اين روزنامه همچنين نوشته است: «برخی معتقدند که روايت بحثبرانگيز واشنگتن از مذاکرات لوزان، با هدف پاسخگويی به ادعاهای تندروهايی است که همچنان توافق ايران و ۱+۵ را "توافق بد" توصيف میکنند.»
مهدی فضائلی نيز طی يادداشتی در جام جم با تيتر «لوزان چای يا فتح الفتوح» درباره واکنشهای داخلی به تفاهم هستهای لوزان، نوشته است: «اظهارنظرها و واکنشهای داخلی به اين رويداد مهم بقدری سريع بود که حتی پيش از انتشار رسمی بيانيه و اعلام مواضع طرفهای درگير موضوع، دو جريان صفر و صدی شکل گرفت. عدهای اين توافق، جمعبندی يا چارچوب مفهومی را لوزان چای ناميدند و به بيان نقاط ضعف آن مشغول شدند و عدهای هم آن را فتح الفتوح قلمداد کردند و به تعريف و تمجيد مطلق از آن و تيم مذاکرهکننده روی آوردند؛ در حالی که به نظر میرسد نه اين و نه آن، هيچکدام گام در جاده اعتدال و انصاف نگذاشتهاند.»
محمدباقر قاليباف؛ نگرانی قابل قبول است، توقع بیجا دور از منطق و عقل
روزنامه همشهری در تيتر يک خود با عنوان «تفاهم هسته ای»، نوشته است: «۹ روز مذاکره فشرده در لوزان سوئيس بالاخره طرفين را به يک راه حل برای خروج از بن بست هستهای رسانده، راهحلی که لغو تحريمها را در خود دارد و البته حق غنی سازی را برای ايران در نظر گرفته است؛ بر اساس اين راه حلها اما برخی تاسيسات هستهای ايران از جمله راکتور آب سنگين اراک و فردو دستخوش تغييراتی میشوند.»
محمدباقر قاليباف، شهردار تهران و يکی از رقبای اصولگرای حسن روحانی در جريان انتخابات رياست جمهوری سال ۹۲ نيز طی يادداشتی در روزنامه همشهری با عنوان «درباره لوزان»، نوشته است: «قطعا اتحاد در حمايت از تيم مذکرهکننده هستهای مانند پشتيبانی از سربازان عرصه نبرد با دشمن ضروری است. نبايد پشت تيم مذاکرهکننده را خالی کنيم اين کار مثل آن است که وسط صحنه نبرد بهدليل اختلاف سليقه و درگيریهای قبلی شخصی و گروهی با سربازان، نبرد آنها را زير سؤال ببريم.»
آقای قالیباف نوشته است: «دل نگرانی از جزئيات تفاهم شده قابل پذيرش است اما توقعات بيجا داشتن از يک مذاکره در اين سطح به دور از منطق و عقل است. قاعدتا منطق مذاکره منطق دادوستد است و البته توازن اين دادوستد اهميت دارد اما برخی بهگونهای اظهارنظر میکنند که گويا قرار است در مذاکره فقط حرف ما به کرسی بنشيند»، هرچند «به صرف اعلام توافق هم نبايد اظهار شادی و شعف کنيم تا زمانی که جزئيات آن کامل و شفاف ارائه نشده است.»
شهردار تهران به طور ضمنی درباره افزايش مطالبات عمومی نيز هشدار داده و نوشته است: «در دوره دولت نهم و دهم بالاترين درآمد نفتی را داشتيم اما وضعيت اقتصادی کشور مطلوب نبود و همچنان خامفروشی میکرديم. اگر همه مراحل مذاکرات به خوبی و مطابق ميل ما پيش برود دوباره میتوانيم در مقياس بيشتری نفت بفروشيم و دوباره اقتصاد نفتی رونق میگيرد. پس راهحل نهايی رشد و پيشرفت کشور ما به مديريت منابع اين سرزمين بر میگردد نه گره مذاکرات.»
محمدباقر قاليباف با تاکيد براينکه «بزرگترين خيانت را کسانی مرتکب میشوند که موضوع مذاکرات هستهای و موضوعات مشابه را ابزاری برای دوقطبی کردن جامعه استفاده میکنند»، نوشته است: «کسانی که بر اين شيپور میدمند، قطعا خير و صلاح اين ملت و سرزمين را نمیخواهند و اهداف ديگری را دنبال میکنند و متأسفانه عدهای هم جاهلانه در اين دام گرفتار میشوند و حتی در بين خانوادهها و دوستان نيز به يک طيف صفر و صدی گرايش پيدا میکنند و از روی هيجان يا چشم بسته همهچيز را نفی میکنند و يا چشم بسته به به و چه چه میکنند و در تقابل با يکديگر قرار میگيرند.خسارتهای جبران ناپذيری که از اين رهگذر نصيب ملت میشود بعضا جبران ناپذير است.»
«معيشت، اقتصاد و ارز» پس از تفاهم لوزان
روزنامه جهان صنعت در تيتر يک خود از قول علی طيبنيا، وزير اقتصاد درباره «اقتصاد ايران پس از پايان مذاکرات هستهای»، نوشته است: «رونق عمومی در اقتصاد نمايان میشود.»
فرشاد مومنی، کارشناس اقتصاد و عضو هيات علمی دانشگاه علامه طباطبايی، به روزنامه جهان صنعت گفته است: «در سال آينده نيز برحسب نتايجی که از مذاکرات کشور با ۱+۵ به دست میآيد، ممکن است که به صورت مثبت يا منفی در ميزان درآمد در دسترس دولت تغيير ايجاد شود و از آن طريق نوسانات بسيار کوچک در عملکرد کشور، چه به صورت مثبت و چه به صورت منفی به وجود آيد اما فراتر از اين، ما شاهد تحول چشمگيری در اقتصاد ايران در سال ۱۳۹۴ نخواهيم بود.»
روزنامه جهان صنعت در گزارشی با تيتر «پايان معيشت سخت؟!» نوشته است: «خبر توافق هستهای موجی از اميد را در ميان مردم و فعالان اقتصادی کشور ايجاد کرده است. از ميان واکنشهای بازاریها میتوان اين برداشت را کرد که وضعيت اقتصادی و معيشتی نه با سرعت اما با شيب ملايم بهبود پيدا خواهد کرد.»
اين روزنامه البته تاکيد کرده است که «از طرفی ديگر برخی از کارشناسان معتقدند اگر دولت برنامهای برای اقتصاد نداشته باشد و صرفا دست به دامن کالاهای وارداتی شود، توليد با مشکلات جدی مواجه میشود.»
روزنامه شهروند نيز محمود سريع القلم استاد دانشگاه که پيشتر از او به عنوان يکی از مشاوران حسن روحانی نامبرده می شد نوشته است: «از فرضهای نادرست امروز رسانهای در ايران اين است که اگر مذاکرات هستهای به سرانجام برسد، همه مسائل ايران حل خواهد شد ولی آينده ما ايرانيان در گرو عوامل ديگری است که بايد به آنها توجه کنيم» از جمله اينکه «مبنای توسعه، سيستم است. مبنای سيستم، همکاری است. از تعارض و اختلاف و درگيری با هموطنان خود پرهيز کنيم از رانندگی گرفته تا توزيع امکانات. توليد کنيم حتی شده مداد بسازيم. ابداع کنيم حتی شده بند کفشی ابداع کنيم که بيستسال کار کند. کار کنيم. توليد کنيم. کمتر مصرف کنيم. صادرات کالا و خدمات را گسترش دهيم. توانمند شويم. با قدرت اقتصادی، حاکميت ملی را بهتر حفظ خواهيم کرد و بر محيط بينالملل تأثيرگذارتر خواهيم بود.»
سعيد افشار، کارشناس و فعال اقتصادی، گفته است پس از عبور از بازار هيجانی در مرداد ماه سال ۹۴ بايد «منتظر دلار چهار هزار تومانی و نفت ٣٠ دلاری هم باشيد»، اما مسعود دانشمند، دبيرکل خانه اقتصاد ايران از «احتمال سقوط دلار به زير سه هزار تومان در ميانمدت» خبر داد و گفته است: «در شرايطی که دولت قيمت ارز را ٢٧٥٠ تومان پيشبينی کرده است بیشک قيمت ارز در ميان مدت کاهش شديد نخواهد داشت. البته به نظر میرسد در ميانمدت تجربه ارز زير ٣هزار تومان نيز به ثبت برسد اما اين اتفاق برای اقتصاد ماندگار نخواهد بود.»
روزنامه تعادل نيز ضمن انتشار مجموعهای از گزارشها و يادداشتها درباره اقتصاد ايران پس از «تفاهم لوزان» و قطعی شدن احتمالی آن در ماه ژوئن (۱۰ تيرماه)، از «فرصت سازی ديپلماسی برای اقتصاد» به عنوان دستاورد بزرگی ياد کرده که محمدجواد ظريف «با يک تفاهم تاريخی» آن را برای اقتصاد ايران «محقق» کرده است.
اين روزنامه درباره بازار ارز نوشته است: «گروههای فشار داخلی و خارجی هر دو طرف در همين چند ماه باقیمانده حداکثر تلاش و سنگاندازی خود را جهت بیثبات کردن فضا و شکستن اين تفاهمنامه به کار میبرند و از آنجا که بازار ارز در همه کشورها و بهتبع آن در ايران، حداکثر تاثير را در زمانی کوتاه از وقايع مختلف میگيرد لذا پيشبينی و سنجش بازار تا تکميل توافق نهايی تابع پارامترهايی است که بهشدت متغير و بیثباتاند.»
روزنامه تعادل تاکيد کرده است که «آنچه شرکتهای توليدی و بازرگانی در چند ماه آينده در مراودات و مبادلات خود بايد مدنظر قرار دهند ريسک بالای نرخ ارز است لذا در تصميمگيریها و تعهدات خود در اين دوره چند ماهه بايد حداکثر احتياط و ملاحظه را لحاظ کنند.»