دیوان عدالت اداری در تازهترین اقدام خود، درخواست ابطال آییننامه اجرایی ممنوعیت تنبیه بدنی در مدرسههای ایران را رد کرده است.
آنگونه که رسانههای ایران گزارش دادهاند، پیشتر فردی از سوی شورای عالی آموزش و پرورش، در دادخواستی به دیوان عدالت اداری، عنوان کرده بود که در شرع اسلام تنبیه به قصد تأدیب بلااشکال است و حتی برای رشد واجد تجویز شرعی است.
دادخواستی که سرانجام از سوی هیأت تخصصی پژوهشی و فرهنگی دیوان عدالت اداری رد شد.
این دادخواست در شرایطی ارائه شده که هر هفته خبری درباره بازتولید خشونت در ایران و در سطح جامعه منتشر میشود، خبرهایی همچون تنبیه بدنی خشن دانشآموزان در دبستانی در بندر عباس هرمزگان که دو هفته پیش رخ داد یا اسیدپاشیهای پیاپی طی یک هفته گذشته در اصفهان.
خبرهایی که هر کدام به گفته سعید پیوندی، کارشناس آموزش و جامعهشناس مقیم فرانسه، میتواند به نوعی متاثر از خشونت و خشمی باشد که سالها پیش و اغلب در دوران کودکی همچون سم به صورت تدریجی روح و روان مرتکبان خشونت امروز را آلوده کرده است:
آقای پیوندی چرا هنوز تنبیه بدنی و مجازات های سخت در برخی مدرسه های ایران وجود دارد؟
سعید پیوندی: حدود صد سال است که در قوانین آموزشی ایران تنبیه بدنی در مدارس ممنوع است. ولی این رویه کماکان در مناطق دورافتادهتر ادامه دارد و بخشی از روش آموزش ماست. این موضوع به این دلیل است که در بخشی از فرهنگ و بازنماهای تربیتی و آموزشی ایران، کماکان این تفکر قدیمی وجود دارد که گویا با تنبیه بدنی، یک فرد میهراسد، اصلاح میشود و در واقع به راه راست هدایت خواهد شد.
تداوم این تلقی بدون ارتباط با اتقاقهایی که در جامعه میافتد نیست، یعنی در واقع هر جامعهای یک نوع وجدان و هوشیاری درباره خشونت دارد و مدرسه یا محیط آموزشی را نمیتوان از فضای عمومی جامعه جدا کرد، بنا براین اگر در مدرسههای ایران کماکان تنبیه بدنی و خشونت وجود دارد بیشتر به این دلیل است که در جامعه ما هیچ کار جدی برای مبارزه با خشونت انجام نشده و در نتیجه کماکان بخشی از پیکره آموزشی ایران این رویه را دنبال میکند، برای ترساندن بچهها به قصد «تربیت».
فراموش نکنیم آموزش و پرورش ایران حساسیتی برای مقابله با این موضوع ندارد، در سالهای پیش بارها این مسائل تکرار شده ولی آموزش و پرورش به جای اینکه دست به کار آموزشی و فرهنگی برای اصلاح نگرش مسئولان آموزشی و آموزگاران بزند، یا سکوت میکند یا توجیه میکند یا در حد موضوعی ساده به اتفاقها واکنش نشان میدهد.
به عقیده من مبارزه نکردن در سطح جامعه و آموزش و پرورش با خشونتگستری سبب شده که رابطه ما با خشونت قطع نشود و ما متاسفانه کماکان شاهد چنین پدیدههایی باشیم.
پیشینه تنبیه بدنی در کشورهای اروپایی و برای نمونه فرانسه چیست و اساسا کشورهای توسعه یافته چه رویکردی به تنبیه دارند؟
سعید پیوندی: تنبیه بدنی به عنوان بخشی از روش آموزشی به ویژه برای ترساندن و تهدید بچهها برای اینکه درس بخوانند و نظم را رعایت کنند، در فرانسه و در اغلب کشورهای اروپایی در گذشته و تا یک قرن پیش متداول بودهاست، اما از دهههای پیش با پیشرفت نظام آموزشی در اروپا تحقیقاتی درباره عواقب بسیار منفی خشونت و تنبیه بدنی انجام شد، از جمله اینکه برای نمونه بچههایی که تنبیه میشوند از آموزش و یادگیری، متنفر میشوند یا بچههایی که تنبیه میشوند دروغگوتر میشوند و اساسا تنبیه بدنی هیچ تاثیری واقعی بر اخلاق و رفتار دانش آموزان نخواهد داشت، جز اینکه او را برای موقت بترساند و ساکت کند.
براساس نتایج این پژوهشهای علمی، کشورهای توسعهیافته امروز کمکم به این هوشیاری رسیدند که تنبیه بدنی نه تنها اثر تربیتی مثبت ندارد بلکه میتواند تاثیر بسیار بدی را در شکلگیری شخصیت افراد و بازتولید خشونت اجتماعی در پی داشته باشد. برای همین برای نمونه تغییر بسیاری در روشهای آموزشی فرانسه بوجود آمد برای اینکه هر نوع تنبیه بدنی متوقف شود و شکل تنبیه به اشکال خفیفتر تغییر کند.
این اشکال خفیف تنبیه، چگونه است؟
سعید پیوندی: همچون ساعتی تنها در کلاس درس ماندن، یا از کلاس و مدرسه به صورت موقت اخراج شدن و... اما در نهایت پژوهشهای تازهتر بیانگر این هستند که حتی این تنبیههای ملایمتر هم آن تاثیر مورد نظر تربیتی را درپی ندارند، برای همین در حال حاضر یکی از بحثهای مهم در فرانسه این است که درباره اشکال تنبیه و مجازات بچهها، تجدید نظر اساسی شود و اشکال مختلف مجازاتهای غیر انسانی و مجازاتهایی که از طرف بچه غیرعادلانه تلقی میشود از میان برداشته شود.
فراموش نکنیم که تنبیه سخت در روح و روان و شخصیت افراد همچون سم وارد میشود و در آینده تاثیر خود را نشان میدهد.
برای نمونه تحقیقی که به تازگی روی زندانیان در فرانسه انجام شده، نشان میدهد که اغلب این زندانیان کسانی هستند که در دوران کودکی در مدرسه یا در خانواده با انواع مجازات روبهرو بودند و این مجازاتها در حقیقت روحشان را مسموم کرده و این افراد سالها بعد در رفتار اجتماعی خود به نوعی در رفتارشان این موضوع را نشان دادهاند.
بنابراین جوامع توسعهیافته با یک هوشیاری تاریخی و وجدان اجتماعی با پدیده تنبیه و خشونت روبهرو شدهاند و به این نتیجه رسیدند که سرانجام خشونت و تنبیه به نوعی بازتولید خشونت است.