با گذشت دو هفته از آغاز درگیریها در غزه، تبلیغات حمایت کنندگان از گروه حماس در ایران رو به افول گذاشته است.
ثبت نام از ۷۰ هزار دانشجو برای انجام عملیات استشهادی در حد ثبت نام باقی ماند و متحصنان در فرودگاه مهرآباد، که خواهان اختصاص یافتن پروازی برای اعزام به غزه بودند، با درخواست آیتالله خامنهای به تحصن خود پایان دادند.
تجمع کنندگان در برابر سفارتهای خارجی، و عمدتا عربی، در تهران نیز با دریافت تذکری مبنی بر عدم ورود به ساختمانهای متعلق به سفارتهای خارجی، تجمعات پرتبلیغات خود را با انگیزه کمتری ادامه میدهند.
اما رئیس جمهوری اسلامی اعلام کرده است قصد دارد ۲۲ نماینده جمهوری اسلامی را به کشورهای مختلف جهان اعزام کند تا حمایتهای لازم برای توقف حملات اسرائیل به نوار غزه را جلب کنند.
بررسی موقعیت دیپلماتیک ایران در حمله اسرائیل به غزه و تأثیر آن بر روابط ایران و کشورهای عربی موضوع گفتوگوی رادیو فردا با احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی، بود.
رادیو فردا: چرا حمایت ایران از حماس در حد چند تحصن و تجمع داخلی محدود ماند؟
احمد زیدآبادی: مهمترين کمکی که يک کشور میتواند به حماس بکند اين است که بتواند يا سلاح به آنان برساند، يا محاصره را بشکند يا در شورای امنيت آن قدر نفوذ داشته باشد که شورای امنيت يک قطعنامه الزامآور برای قطع حملات اسرائيل عليه نوار غزه به تصويب برساند.
اين مسایل هيچ کدام در اختيار ايران نيست: ارسال سلاح به منطقه غير ممکن است؛ مگر اين که مصریها اجازه بدهند. منافع مصریها هم چنين عملی را اقتضا نمیکند.
رفع محاصره نيز در کنترل اسرائيل است.
همچنين ايران در شورای امنيت نيز نفوذی ندارد که بخواهد آنها را متقاعد کند تا قطعنامه الزامآور فوری، که بيشتر به نفع حماس باشد، صادر کنند.
تنها چيزی که باقی میماند کمکهای تبليغاتی است. چون دولتمردان ايران اين را کافی نمیدانند بر شدت لحن حرفهای خود میافزايند و دايم آن را تهديدآميزتر میکنند؛ بدون اين که در صحنه عملی اتفاق خاصی رخ دهد.
به نظر میرسد که ايران نتوانسته است از کشورهای عربی برای محکوم کردن اقدامات اسرائيل کمک بگيرد. آيا میتوان اين مسأله را شکست ديپلماتيک ايران در روابط خود با کشورهای عربی تلقی کرد؟
احمد زیدآبادی: کشورهای عربی سياست متفاوتی را نسبت به ايران در باره فلسطين در پيش گرفتهاند.
بيشتر آنها از دولت آقای محمود عباس، که میخواهد از طريق گفتوگو با اسرائيلیها سرزمينهای اشغالی را به دست آورد، حمايت میکنند.
کشورهای عربی با خط مشی حماس موافقت چندانی ندارند. طبيعی است که وقتی حماس تحت فشار باشد، کشورهای عربی نمیخواهند سياست آنها منجر به تقويت حماس و بزرگ شدن آن بين فلسطينیها شود.
نه تنها ايران نتوانسته است کشورهای عربی را متقاعد کند، بلکه روابط ايران و اعراب نيز در اين چند روز به شدت تخريب شده است.
ايران تبليغاتی را عليه برخی کشورهای عربی، از جمله مصر، اردن و عربستان، به راه انداخته است. برخی از مقامهای رسمی این کشورها هم، مانند احمد ابوالغیط، وزير خارجه مصر، اظهارات شديدی عليه ايران بيان کردهاند.
آنها ايران را متهم کردهاند که میخواهد با نفوذ در مناطق بحرانخيز عربی، موقعيت خود را تقويت کند و از آن برای مذاکره از موضع قوی با آمريکايیها بهره بگیرد.
در نتيجه، نه تنها ديپلماسی ايران در منطقه ثمری نداشته است، بلکه تمام تلاشهايی که ايران سالها برای بهبود روابط خود با اعراب انجام داده بود يکباره به نقطه صفر رسيده است.
بنابر اين آیا میتوانيم اين جمعبندی را داشته باشيم که اتفاقی که در حال حاضر در غزه رخ میدهد از جنبه دپلماسی و سياست داخلی نتيجهای برای ايران در بر نخواهد داشت؟
احمد زیدآبادی: بله، همين طور است. اما بعضی از محافل داخلی سعی میکنند با استفاده از موقعيتی که در غزه به وجود آمده و با نشان دادن تصاوير دلخراش تلفات غيرنظامیهای فلسطينی، فضايی را در داخل ايجاد کنند و به گونهای با بعضی از منتقدان خود تسويه حساب کنند.
وضعيت غزه، در بُعد کلان و استراتژيک، منجر به هر نتيجهای بشود به نظر میآيد به سود ايران نخواهد بود؛ مگر اين که حماس در اين جنگ پيروزی به دست آورد، دولت آن پا برجا بماند و سياست قبلی را هم ادامه دهد و نفوذ آن ميان فلسطينیها بيشتر شود.
فکر میکنم هر گونه راه حلی برای پايان دادن به جنگ باعث نخواهد شد که حماس به حضور ناظران بينالمللی در مرزهای نوار غزه با اسرائيل تن دهد.
اين مسأله دست حماس را برای پرتاب راکت به اسرائيل، يا آن چه «مقاومت» مینامد، خواهد بست.
همان طور که بعد از قطعنامه ۱۸۰۱ در سال ۲۰۰۶ دست حزبالله بسته شد و حزبالله، به رغم اين که الفاظ تندی به کار میبرد، اما نمیتواند اقدام عملی خاصی انجام دهد.
حزبالله حتی اعلام کرده است که نقشی در پرتاب موشکهايی که طی اين چند روز از لبنان به اسرائيل شليک شده ندارد و نمیخواهد وارد اين نزاع شود.