به گفته عمرو موسی، دبيرکل اتحاديه عرب، ايران و کشورهای عربي منطقه بايد برای حل بسياري از اختلافات خود و از جمله مسأله هستهای جمهوری اسلامی، گفتوگویی جدی را آغاز کنند.
اظهارات دبيرکل اتحاديه عرب همزمان با افزايش تنشها ميان جمهوری اسلامی و کشورهای عربي منطقه صورت گرفت.
عمرو موسی تاکيد کرد که زمان برقراری مذاکره ميان ايران و اعراب اکنون است.
محجوب الزويری، استاد مطالعات ايران و خاورميانه در دانشگاه اردن، در گفتوگویی با راديو فردا به بررسی اظهارات دبيرکل اتحاديه عرب درباره ايران پرداخته است.
محجوب الزويری تا چندی پيش مديریت مرکز مطالعات ايران در «مؤسسه تحقيقات اسلامی و خاورميانه» در دانشگاه دارهام بريتانيا را برعهده داشت.
از وی تأليفات متعددی درباره سياست خارجی جمهوری اسلامی ايران و روابط ايران و اعراب منتشر شده است. گفتوگو با محجوب الزویری را در زیر میخوانید:
رادیو فردا: آقای الزویری! چرا عمرو موسی بر اهميت «زمان کنونی» برای برقراری ديالوگ بين ايران و اعراب تاکيد فراوانی دارد؟
محجوب الزویری: عمرو موسی سال گذشته هم گفته بود كه همكاری دو طرف عرب و ايرانی، براي حل بحرانهای منطقهای ضروری است.
اما الان، ظاهرا با آمدن رياست جمهوری جديد آمريكا و ناكارآمدی سياست بوش برای حل بحرانهای متعدد منطقهای، عمرو موسی به اين نتيجه رسيده كه فقط با همكاریهای منطقهای میتوان بسياری از بحرانها را حل کرد.
به نظر من، چنين اظهاراتی نمیتواند كافی باشد؛ زيرا بايد ديد ايران تا چه اندازه با اين صحبت مثبت برخورد میكند.
برای اينكه میدانيم كه الان روابط ايران با مصر تيره شده و ظاهرا روابط ايران با بسياری از كشورهای حاشيه خليج فارس سرد شده است. به نظر من اظهارات دبيرکل اتحاديه عرب مهم است اما نمیتواند تأثيرگذار باشد.
ولی آقای الزويری! مقامهای ايران و برخی کشورهای عربی به طور مشخص طی يک سال اخير رفت و آمدهای زيادی به تهران و پايتختهاي عربی داشتهاند. آقای احمدینژاد به رياض، دوحه و ابوظبی رفت؛ آقای لاريجانی به قاهره رفت. حتی عبدالرحمن العطيه، دبير شورای همکاری کشورهای عربی حاشيه خليج فارس، چند بار به تهران رفت و صحبتهایی با مقامات ايرانی داشت. تأكيد عمرو موسي، بر لزوم ايجاد گفتوگوی جدی ميان ايران و اعراب آيا به اين معنا است كه هنوز آن ديالوگی كه بايد به وجود آيد برقرار نشده است؟
محجوب الزویری: بله، به نظر من صحبتهای شما كاملا درست است. بين ايران و كشورهای عربی صحبتهای زياد و متعددی بوده است؛ اما ظاهرا اين سفرها به نتيجه چندانی نرسيدند و طرف ايرانی نتوانست كشورهای عربی را قانع كند و نگرانیهای آنها را برطرف كند.
ظاهرا هنوز كشورهای عربی نگرانیهای خويش را دارند و ايران نتوانسته است آنها را برطرف كند. كشورهای عربی هم نتوانستهاند ايران را قانع كنند كه روابط كشورهای عربی با آمريكا، برای ايران تهديد كننده نيست.
ظاهرا با این سفرها و گفتوگوها نتوانستهاند نگاههای منفی به يكديگر را برطرف كنند.
عمرو موسي، دبيركل اتحاديه عرب، همچنين هشدار داده که «عربها نبايد بگذارند ايرانیها و قدرتهای خارجی فرصت بدهند تا درباره سرنوشت منطقه تصميم بگيرند.» آيا میشود استنباط كرد كه عمرو موسی به نمايندگی از كشورهای عرب ابراز نگرانی میكند از احتمال برقراری گفتوگو بين ايران و آمريكا؟
محجوب الزویری: دقيقا نمیتوانم اين مطالب را جدی بگيرم. اما بله، در كشورهای عربی نگرانیهایی وجود دارد از اینكه گفتوگویی برقرار شود بين آمريكا و ايران.
آمريكا در درجه اول از برنامههای هستهای ايران نگران است، و در درجه بعد، از نقش منطقهای ايران. اما كشورهای عربی، نخست نگران نقش منطقهای ايران هستند و بعد نگران برنامه هستهای ايران.
- محجوب الزویری
در كنفرانس ماه اكتبر، در شرمالشيخ، بعضی از كشورهای عربی از طرح اوباما برای گفتوگو با ايران ابراز نگرانی كردند. میتوان صحبتهای عمرو موسی را در اين راستا ديد.
ولی همين چند هفته قبل رابرت گيتس، وزير دفاع آمريكا كه مقام وزارت دفاع را در دولت آينده آمريکا نیز حفظ خواهد کرد، در نشست منامه تأكيد كرد که سياست دولت اوباما در قبال ايران و به طور مشخص در قبال امنيت خليج فارس، همان چيزی است كه در طول هشت سال گذشته بوده است. با اين حال چرا كشورهای عربی نگران هستند؟
محجوب الزویری: به نظر من كشورهای عربی نگران نقش ايران در خاورميانه هستند. اجازه دهيد من اين نكته را بيشتر توضيح دهم.
بين آمريكا و كشورهای عربی دو برداشت متفاوت از «خطر ايران» وجود دارد. آمريكا اولا از برنامههای هستهای ايران و ثانيا از نقش منطقهای ايران نگران است؛ اما كشورهای عربی، اول نگران نقش منطقهای ايران هستند و بعد نگران برنامه هستهای ايران.
اين تفاوت برداشتها بين آمريكا و كشورهای عربی باعث میشود كه اختلافهایی به وجود بیايد.
اولويت آمريكا، در حال حاضر، تشويق كشورهای عربی برای تشديد تحريمهای مرتبط با برنامه هستهای ايران است و به نظر من، اين تفاوت ديدگاهها باعث میشود كه در مقابله با ايران، سياستهای واضح و استوار نمیبينيم.
«هفته گذشته بسياری از سران ايران از جلسه مشترک عربها در نیویورک انتقاد كردند. اين نشان میدهد كه رابطه كشورهای عربی با ايران در حالت بحرانی است و اظهارات عمرو موسی نمیتواند اين وضع را تغيير دهد.»
- محجوب الزویری
همان طور كه اظهارات وزير دفاع آمريكا در بحرين منعكس كننده نگرانیهای آمريكا است و بعد تلاش میكند كه عربها را قانع كند كه چنين اولويتی داشته باشند.
آقای الزويری! خبرگزاریها در انعكاس اظهارات عمرو موسی نوشتند كه احتمالا دعوت او برای برقراری گفتوگوی جدی ميان ايران و اعراب، ارجاعی است به طرح وزير خارجه بحرين مبنی بر شكلگيری يک سيستم يا نظام منطقهای فراگير، شامل همه كشورهای عربی، تركيه، ايران و اسرائيل. اگر اين برداشت از اظهارات دبيركل اتحاديه عرب را بپذيريم، از آنجایی كه جمهوری اسلامی موجوديت اسرائيل را به رسميت نمیشناسد، تا چه حد میشود به اجابت دعوت عمرو موسی از سوی ایران خوشبين بود؟
محجوب الزویری: شخصا نمیبينم که بحث عمرو موسی و اظهارات وزير خارجه بحرين منعکس كننده يک موضع عربی در كل كشورهای عربی باشد. به نظر من اين كاملا اظهار نظری شخصی است.
نكته بسيار مهمی را بايد اشاره كنم: میدانيد كه در نيويورک هفت كشور عربی با آمريكا در مورد برنامه هستهای ايران جلسه داشتند. هفته گذشته بسياري از سران ايران، از جمله آيتالله خامنهای و هاشمی رفسنجانی و حتی سخنگوی وزارت خارجه ایران از اين جلسه انتقاد كردند.
اين نشان میدهد كه رابطه كشورهای عربی با ايران در حالت بحرانی است و اظهارات عمرو موسی نمیتواند اين وضع را تغيير دهد.
روابط در حالت بحرانی است و اظهارات سياسی نمیتواند اين بحران را حل كند. دعوت برای گفتوگو كار مثبتی است، اما آيا عربها و ايرانیها آمادگی دارند، بدون ارتباط با كشورهای خارجی، مشكلات خود را حل كنند؟ تجربه سه سال گذشته ثابت كرده است كه نتوانستند.