نمایشگاهی از عکسهای رضا دقتی در موزه یادبود جنگ دوم جهانی (موزه صلح)، در شهر کان (Caen) فرانسه برپا شده است و تا پایان ماه مارس ادامه خواهد داشت.
این نمایشگاه در حایشه کنکور بینالمللی دانش آموزان فرانسه زبان برای نوشتن بهترین متن دادخواهی در باب حقوق بشر برگزار شده است. رضا دقتی، عکاس و خبرنگار ایرانی،رئیس افتخاری هیأت داوران این کنکور است.
شهر کان محلی است که آخرین نیروهای ارتش آلمان در زمان جنگ دوم جهانی در آنجا از نیروهای متفقین شکست خوردند.
از رضا دقتی امسال دو کتاب منتشر میشود. او همچنین یک فیلم مستند هشت قسمتی برای تلویزیون فرانسه و نشنال جئوگرافیک ساخته است.
عکسهایی که رضا دقتی برای ارائه در نمایشگاه شهر کان انتخاب کرده است عکسهایی است که در کتاب جدید او، با عنوان «در میان جنگ و صلح»، نیز منتشر شده است.
رادیو فردا برای آگاهی از مضمون عکسها و هدف رضا دقتی، با او در پاریس گفتوگویی کرده است که در زیر میخوانید:
رادیو فردا: آقای دقتی! آیا برگزاری نمایشگاه در کنار چنین کنکوری و در محل موزه یادبود جنگ دوم جهانی تصادفی بود یا باید آن را در راستای فعالیتهای شما در دفاع از حقوق بشر ارزیابی کرد؟
رضا دقتی: امسال حضور من در آنجا، هم به خاطر تشکیل نمایشگاه بود که با تم صلح برگزار میشود و هم به عنوان رئیس هیأت داوران بود.
برای این که به اهمیت موضوع هیأت داوران پی ببرید خاطر نشان میکنم که دو سال پیش رئیس هیأت داوران این کنکور آقای دالایی لاما بود.
امسال نصف موزه را به ما سپردند که به نمایشگاه عکس و فیلم اختصاص دادیم. من، هم در کار چیدمان عکس در اندازههای مختلف و هم در گزینش فیلم و ویدئو شرکت داشتم.
موضوع این کنکور دادخواهی بود و دانش آموزان دبیرستانی باید مقالهای در دفاع از حقوق بشر مینوشتند. برخورد این دانش آموزان با شما چگونه بود؟ چون دیدم که خیلی با شما عکس میگرفتند.
رضا دقتی: به نظر من تشکیل نمایشگاه و کنکور و حضور دانش آموزان پنجرهای بود به سوی دنیا. من هم همواره سعی میکنم در کارهایم به انسان و انسانیت و روح انسانی بپردازم. به نظر من دانش آموزان این نکته را خوب دریافته بودند.
آقای دقتی! عکسهای کتاب «در میان جنگ و صلح» از سال ۱۳۵۷ و با تصاویری از چهره معصوم کودکان در ایران آغاز میشود، بعد با عکس آیتالله خمینی و تصاویری از ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران ادامه پیدا میکند و بعد از آن، بدون عکسهای ایران، تنها تصاویری از سایر کشورهای جهان دیده میشود. آیا این نشانه تبعید شما به خارج از ایران پس از سال ۱۹۸۱ است؟
رضا دقتی: من یک سال و نیم بعد پس از انقلاب، به خاطر اینکه حکومت با عکسهایم مخالفت میکرد و اجازه کار عکاسی به ما نمیدادند، ایران را ترک کردم.
درست است که از آن تاریخ به بعد عکسی از ایران در کتابم نیست، اما تمام عکسهای این کتاب و تمام کارهایی که من کردهام در حقیقت زاده فکر ایرانی بودن من است. فرهنگ ایران که من در آن زندگی کردم و رشد یافتم به نوعی در کارهایم ادامه دارد، اما عکسی وجود دارد. شاید «برعکس» آن است.
حالا که در ایران نمیتوانم حرفم را بزم یا اندیشهام را بیان کنم، همان کار را در خارج میکنم.
آقای دقتی! شما معمولا به کشورهای جنگزده میروید و از ویرانیها، مصیبتها و پیکرهای بیجان عکس میگیرید، بعد به هنگام صلح باز به همان کشورها برمیگردید و عکس میگیرید. به نظر میرسد که خط امیدی در این کار شما نهفته است. درست است؟
رضا دقتی: دقیقا. شما نکته خوبی را مطرح کردید. مسأله حقوق بشر و کلا انسانیت این است که باید کل داستان را به مردم نشان داد. تا مسائل حقوق بشر و آزادی اندیشه و بیان مطرح نشود بیراهه خواهیم رفت.
شما عکاسی سرشناس هستید و راهی طولانی طی کردهاید. از زمانی که از ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران عکس گرفتید، تا زمانی که به عنوان شخصیتی فرهنگی، هنری و خبری نشان افتخار [لژیون دونور] را از رئیس جمهور فرانسه دریافت کردید. گروگانگیری گروهی از ایرانیان در عکسهای شما چگونه جلوهگر شده است؟
رضا دقتی: مسأله خیلی پیچیده است. جنگ و خونریزی و گروگانگیری بسیار پیچیده است. مردم اینجا خبرهایی در باره اعدامهای دسته جمعی و کشتار زندانیان سیاسی و اعدام نوجوانان و حتی زنان آبستن میشنوند ولی شاید از ابعاد این جنایات خیلی آگاه نباشند.
میگویند اگر کسی انسانی را میکشد در حقیقت انسانیت را میکشد. اینها صدها هزار ایرانی را کشتهاند و بالاخره یک روز به همه این جنایات باید جواب بدهند. آن روز خواهد رسید که به مردم ایران و جهان پاسخ بدهند که چرا این همه کشتار کردند.
این نمایشگاه در حایشه کنکور بینالمللی دانش آموزان فرانسه زبان برای نوشتن بهترین متن دادخواهی در باب حقوق بشر برگزار شده است. رضا دقتی، عکاس و خبرنگار ایرانی،رئیس افتخاری هیأت داوران این کنکور است.
شهر کان محلی است که آخرین نیروهای ارتش آلمان در زمان جنگ دوم جهانی در آنجا از نیروهای متفقین شکست خوردند.
از رضا دقتی امسال دو کتاب منتشر میشود. او همچنین یک فیلم مستند هشت قسمتی برای تلویزیون فرانسه و نشنال جئوگرافیک ساخته است.
عکسهایی که رضا دقتی برای ارائه در نمایشگاه شهر کان انتخاب کرده است عکسهایی است که در کتاب جدید او، با عنوان «در میان جنگ و صلح»، نیز منتشر شده است.
رادیو فردا برای آگاهی از مضمون عکسها و هدف رضا دقتی، با او در پاریس گفتوگویی کرده است که در زیر میخوانید:
رادیو فردا: آقای دقتی! آیا برگزاری نمایشگاه در کنار چنین کنکوری و در محل موزه یادبود جنگ دوم جهانی تصادفی بود یا باید آن را در راستای فعالیتهای شما در دفاع از حقوق بشر ارزیابی کرد؟
رضا دقتی: امسال حضور من در آنجا، هم به خاطر تشکیل نمایشگاه بود که با تم صلح برگزار میشود و هم به عنوان رئیس هیأت داوران بود.
برای این که به اهمیت موضوع هیأت داوران پی ببرید خاطر نشان میکنم که دو سال پیش رئیس هیأت داوران این کنکور آقای دالایی لاما بود.
امسال نصف موزه را به ما سپردند که به نمایشگاه عکس و فیلم اختصاص دادیم. من، هم در کار چیدمان عکس در اندازههای مختلف و هم در گزینش فیلم و ویدئو شرکت داشتم.
موضوع این کنکور دادخواهی بود و دانش آموزان دبیرستانی باید مقالهای در دفاع از حقوق بشر مینوشتند. برخورد این دانش آموزان با شما چگونه بود؟ چون دیدم که خیلی با شما عکس میگرفتند.
رضا دقتی: به نظر من تشکیل نمایشگاه و کنکور و حضور دانش آموزان پنجرهای بود به سوی دنیا. من هم همواره سعی میکنم در کارهایم به انسان و انسانیت و روح انسانی بپردازم. به نظر من دانش آموزان این نکته را خوب دریافته بودند.
آقای دقتی! عکسهای کتاب «در میان جنگ و صلح» از سال ۱۳۵۷ و با تصاویری از چهره معصوم کودکان در ایران آغاز میشود، بعد با عکس آیتالله خمینی و تصاویری از ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران ادامه پیدا میکند و بعد از آن، بدون عکسهای ایران، تنها تصاویری از سایر کشورهای جهان دیده میشود. آیا این نشانه تبعید شما به خارج از ایران پس از سال ۱۹۸۱ است؟
رضا دقتی: من یک سال و نیم بعد پس از انقلاب، به خاطر اینکه حکومت با عکسهایم مخالفت میکرد و اجازه کار عکاسی به ما نمیدادند، ایران را ترک کردم.
درست است که از آن تاریخ به بعد عکسی از ایران در کتابم نیست، اما تمام عکسهای این کتاب و تمام کارهایی که من کردهام در حقیقت زاده فکر ایرانی بودن من است. فرهنگ ایران که من در آن زندگی کردم و رشد یافتم به نوعی در کارهایم ادامه دارد، اما عکسی وجود دارد. شاید «برعکس» آن است.
حالا که در ایران نمیتوانم حرفم را بزم یا اندیشهام را بیان کنم، همان کار را در خارج میکنم.
آقای دقتی! شما معمولا به کشورهای جنگزده میروید و از ویرانیها، مصیبتها و پیکرهای بیجان عکس میگیرید، بعد به هنگام صلح باز به همان کشورها برمیگردید و عکس میگیرید. به نظر میرسد که خط امیدی در این کار شما نهفته است. درست است؟
رضا دقتی: دقیقا. شما نکته خوبی را مطرح کردید. مسأله حقوق بشر و کلا انسانیت این است که باید کل داستان را به مردم نشان داد. تا مسائل حقوق بشر و آزادی اندیشه و بیان مطرح نشود بیراهه خواهیم رفت.
شما عکاسی سرشناس هستید و راهی طولانی طی کردهاید. از زمانی که از ماجرای گروگانگیری سفارت آمریکا در تهران عکس گرفتید، تا زمانی که به عنوان شخصیتی فرهنگی، هنری و خبری نشان افتخار [لژیون دونور] را از رئیس جمهور فرانسه دریافت کردید. گروگانگیری گروهی از ایرانیان در عکسهای شما چگونه جلوهگر شده است؟
رضا دقتی: مسأله خیلی پیچیده است. جنگ و خونریزی و گروگانگیری بسیار پیچیده است. مردم اینجا خبرهایی در باره اعدامهای دسته جمعی و کشتار زندانیان سیاسی و اعدام نوجوانان و حتی زنان آبستن میشنوند ولی شاید از ابعاد این جنایات خیلی آگاه نباشند.
میگویند اگر کسی انسانی را میکشد در حقیقت انسانیت را میکشد. اینها صدها هزار ایرانی را کشتهاند و بالاخره یک روز به همه این جنایات باید جواب بدهند. آن روز خواهد رسید که به مردم ایران و جهان پاسخ بدهند که چرا این همه کشتار کردند.