روز چهارشنبه، ۱۸ بهمن ماه، ده ها تن از اعضای سازمان های غير دولتی در اعتراض به آنچه آن را نابودی ميراث فرهنگی بر اثر پروژه های دولتی می خواندند، در مقابل وزارت نيرو و سازمان ميراث فرهنگی در تهران تجمع کردند.
«چو ايران مباشد تن من مباد» يکی از شعارهايی بود که بر پلاکاردهايی نوشته شده بود که معترضان به آبگيری سد سيوند روز چهارشنبه در تجمع خود مقابل وزارت نيرو در دست داشتند.
معترضان، در جريان تجمع خود با نماينده وزير نيرو گفت و گو کردند و با ارسال نامه ای به وزير نيرو خواستار پاسخگويی دستگاههای مسئول در برابر آبگيری سد سيوند که به گفته آنها منجر به از بين رفتن بخش بزرگی از آثار باستانی ايران می شود، شدند.
آنها در نامه خود از مقام های دولتی پرسيده اند که «با چه قيمتی ميتوان آثار طبيعی ميليونها ساله و آثار تاريخی چند هزار ساله ای را که در اجرای پروژهها ی سدسازی از بين رفته يا می روند، دوباره به دست آورد؟»
عزيزالله وليزاده، مدير روابط عمومی وزارت نيرو در بين تجمعکنندگان حاضر شد و به آنها گفت:«سد سيوند تا زمانی که اسفنديار رحيم مشايی،رييس سازمان ميراث فرهنگی و گردشگری به شکل کتبی اعلام موافقت نکند،آبگيری نخواهد شد.»
آقای ولی زاده در عين حال از موافقت شفاهی رييس سازمان ميراث فرهنگی با آبگيری سد سيوند خبر داد،اما گفت:«وزارت نيرو تا زمان اعلام دستور کتبی،صبر ميکند.»
مدير روابط عمومی وزارت نيرو همچنين به تجمع کنندگان معترض گفت:«من هم به عنوان يک ايرانی معتقدم نبايد سد سيوند آبگيری شود، اما زمانی که خود سازمان ميراث فرهنگی که حافظ منافع ميراث فرهنگی است با آبگيری سد موافق است، وزارت نيرو نميتواند در اين کار تعلل کند.»
در بخش ديگری از تجمع معترضان در برابر سازمان ميراث فرهنگی در خيابان آزادی تهران، حراست اين سازمان در برخورد تندی خواهان متفرق شدن آنان شد.
روزنامه سرمايه در اين مورد خبر داده که برخورد حراست سازمان ميراث فرهنگی با معترضان، تجمع ديروز را تا آستانه درگيری پيش برده است.
معترضان به تخريب آثار باستانی ضمن انتقاد از بی توجهی مقامات دولتی به نظر مردم و کارشناسان فرهنگی، با در دست داشتن پلاکاردهايی که بر آنها نوشته بودند:«با چه قيمتی می توان آثار طبيعی ميليون ها ساله و آثار تاريخی چند هزار ساله ای را که در اجرای پروژه های سد سازی از بين رفته يا می روند، دوباره به دست آورد؟»، خواستار پاسخگويی مقام های دولتی شده اند.
به گفته مخالفان آبگيری سد سيوند، در صورت آبگيری اين سد علاوه بر آسيب ديدن محوطه پاسارگاد و مقبره کوروش هخامنشی، هزاران اثر باستانی در محوطه باستانی تنگه بلاغی برای هميشه از بين خواهد رفت.
نامه ۷۷۱ دانشجوی معترض
يک روز پيش از برگزاری تجمع اعتراض آميز چهارشنبه حاميان ميراث فرهنگی، خبرگزاری ها نامه ۷۷۱ تن از دانشجويان در اعتراض به آب گيری سد سيوند را منتشر کردند.
دانشجويان در نامه خود با اشاره به بهره برداری از پروژههايی که «با صرف هزينه گزاف از جيب ملت همراه بوده است»، اعتراض خود به «انهدام و يا در معرض انهدام قرار گرفتن بسياری از آثار و سازههای تاريخی کشور» اعلام کردند.
معترضان به آبگيری سد سيوند در نامه خود از پروژه های دولتی که منجر به از بين رفتن ميراث فرهنگی ايران شده به عنوان «پروژههايی با کمترين کار پژوهشی و کارشناسی و بيشترين هياهو و تبليغات» نام برده و تاکيد کرده اند که «امروز غير واقعی بودن آن تبليغات برای همگان واضح و مبرهن است و کيست که نداند در پوشش نمايشهای تبليغاتی و تحت عنوان دستاورد اقتصادی و صنعتی تمايل به پنهان کردن حقايق و خرابیهای ناشی از ندانم کاری مسئولان وجود دارد.»
در اين بيانيه،«افتتاح قريبالوقوع سد سيوند در استان فارس بدون توجه به بخشی از ارزشمند ترين آثار باستانی جهان که به نابودی تنگه بلاغی و راه شاهی و تخريب بلند مدت آرامگاه کوروش بزرگ و کاخ هخامنشی و آثار پاسارگاد منجر خواهد شد»، تنها نمونهای از اين اقدامات بدون کارشناسی و ارزيابیهای ضروری عنوان شده است.
دانشجويان معترض به نابودی ميراث فرهنگی بر اثر پروژه های غير کارشناسی دولتی،در بيانيه خود اقدام دولت جمهوری اسلامی در نابودی ميراث قرهنگی را با نابودی دو مجسمه بودا در افغانستان توسط گروه طالبان همانند دانسته اند.
تاريخی که نابود می شود؟
دانشجويان حامی ميراث فرهنگی و برخی ديگر از حاميان ميراث فرهنگی ايران اعلام کرده اند آبگيری سد سيوند موجب از بين رفتن فهرست بلندی از آثار باستانی ايرانيان خواهد شد.
«تخريب و نابودی بقايای کاخ داريوش»، «بقايای روستای هخامنشی»، «کارگاه سفالگری ۷۰۰۰ساله»، «گورستان۶۰۰۰ ساله»، «برخی بقايای دوران عيلامی»، «گورستان سنگی ساسانی»، «کارگاه توليد شراب» و «راه شاهی» برخی از آثار تاريخی هستند که در صورت آبگيری سد سيوند تا اواخر بهمن ماه برای هميشه نابود خواهند شد.
اين در حالی است که سازمان ميراث فرهنگی به گفته معترضان به جای حمايت از نگهداری، حفظ و مراقبت از آثار تاريخی در ايران به مدافع آبگيری سد سيوند تبديل شده است.
مدير حراست اين سازمان روز چهارشنبه به تجمع کنندگان معترض در برابر اين سازمان گفته است:«اگر گرسنه باشيد ديگر به ميراث فرهنگی فکر نخواهيد کرد.»
هفته گذشته نيز پنجاه و نه سازمان غيردولتی در اعتراض به آبگيری سد سيوند با انتشار بيانيه ای خواستار به عقب افتادن يک ساله آبگيری اين سد شدند.
فهرست برخی از آثار تاريخی در حال نابودی در ايران
حاميان حفظ آثار باستانی، تاريخی و فرهنگی ايران نگران از بين رفتن و يا آسيب ديدن هر چه بيشتر شمار زيادی از اين آثار هستند. بر اساس گزارش های منتشر شده، آثار و يا محوطه های باستانی که نامشان در فهرست زير آمده، نگرانی بيشتری را برانگيخته اند.
تخت جمشيد: بر اثر عبور پروژه راه آهن از نزديکی آن در معرض آسيب های اساسی قرار گرفته است.
محوطه باستانی بيستون: بر اثر فعاليت شرکت پتروشيمی در محوطه آن و حفر کانال در معرض خطر قرار دارد.
محوطه باستانی دوره عيلامی در شوش: بر اثر فعاليت های کشاورزی پيش از شناسايی و کاوش نابود شد. از اين محوطه با قدمت بيش از ۱۳۰۰ سال پيش از ميلاد، به عنوان يکی از محوطه های بسيار مهم ياد می شود.
معبد باستانی چغازنبيل: اين معبد تاريخی ۳۵۰۰ ساله بر اثر فعايت های اکتشاف نفت آسيب ديده و در صورت تداوم انفجارها برای اکتشاف ذخاير گاز و نفت نابود می شود.
مجمسه جمشيد جم و غار آدم: اين آثار که در محوطه کوه پرديس در استان بوشهر قرار دارند بر اثر فعاليت های شرکت های نفت و گاز در عسلويه در معرض آسيب قرار گرفته اند.
دشت باستانی مغان و محوطه اولتان قالاسی: محوطه ای تاريخی و ناشناخته در اطراف اردبيل که بر اثر فعاليت کارخانه ها و جمع آوری زباله در آن در معرض نابودی قرار دارد.
محوطه باستانی جيرفت: محوطه تاريخی طی سه سال و با هجوم صدها کاوشگر غير مجاز به آن غارت شد. به گفته منتقدان، بی توجهی متوليان ميراث فرهنگی و نهادهای دولتی سبب شد تا اغلب آثار اين محوطه تاريخی پيش از شناسايی مورد سرقت قرار گيرد.
محوطه باستانی خوزستان: محوطه ای که به گفته کارشناسان، ميراث دار تمدن کهن ايرانيان است. اين محوطه تاريخی در پی آغاز آبگيری سد کارون سه در حال به زير آب رفتن است.
توس و مقبره فردوسی: عبور دکل های فشار قوی برق از حريم اين محوطه تاريخی توسط وزارت نيرو، مقبره حکيم ابوالقاسم فردوسی، شاعر بزرگ ايران و شهر تاريخی توس را در معرض خطر قرار داده است.
شهر تاريخی ماسوله: بر اثر تخريب جنگل در اطراف آن و بی توجهی در خطر نابودی بر اثر جابجايی و ريزش کوه قرار گرفته است.
چهارباغ و ميدان نقش جهان اصفهان: بر اثر پروژه عبور مترو اصفهان از چهارباغ اين محوطه تاريخی در قلب اصفهان در معرض اسيب قرار دارد. با وجود اعتراض های بسيار از سوی حاميان ميراث فرهنگی مقامات دولتی و مسئولان شهری در اصفهان تاکنون به درخواست آنان پاسخ مثبتی برای تغيير مسير متروی اصفهان نداده اند. در همين حال، ساخت يک برج در ميدان نقش جهان، اين احتمال را افزايش داده است که سازمان يونسکو اين ميدان را در فهرست آثار در معرض خطر قرار دهد.