اغلب روزنامه‌های چهارشنبه ایران تیتر و عکس یک خود را به شادی مردم پس از برد تیم ملی فوتبال ایران در مقابل کره جنوبی اختصاص داده‌اند.
بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه، در یادداشتی با تیتر «درس‌هایی از انتخابات» در روزنامه شرق نوشته است: «هرکس، چه در پوزیسیون و چه در اپوزیسیون، بکوشد اندیشه‌ها و تفسیرهای خویش را به واقعیت‌ها و پدیدارها تحمیل کند، محکوم به شکست است.»
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله‌ای با تیتر «توصیه‌ای به اصحاب افراط» نوشته است: «چند روزی لازم بود تا افراطیون از سرگیجه‌ای که در اثر شکست در انتخابات ۲۴ خرداد به سراغ‌شان آمده بود نجات پیدا کنند، اما اکنون وقت آن است که چشم‌های‌شان را باز و گوش‌های‌شان را تیز کنند تا به درستی دریابند که در چگونه جامعه‌ای زندگی می‌کنند و با این جامعه چگونه باید تعامل داشت».
روزنامه آرمان در شماره چهارشنبه گفت‌وگویی با علی عبدالعلی‌زاده از چهره‌های اصلاح‌طلب منتشر کرده و از قول او نوشته است: «مردم باید تغییر رﺍ حس کنند ﺍز روز ﺍولی که دولت جدید کارش رﺍ ﺁغاز می‌کند و حتی ﺍز همان روزﯼ که ﺁرﺍﯼ ﺍیشان شمرده شد، مردم باید تغییر رﺍ حس کنند».
روزنامه دنیای اقتصاد تیتر یک شماره چهارشنبه را به گزارشی درباره آینده اقتصاد ایران و پاسخ به این پرسش اختصاص داده است که اقتصاد ایران «اکنون مستعد رونق است یا رکود؟»
«قفل جام جهانی هم باز شد»
اغلب روزنامه‌های چهارشنبه ایران تیتر و عکس یک خود را به شادی مردم پس از برد تیم ملی فوتبال ایران در مقابل کره جنوبی اختصاص داده‌اند.
روزنامه شرق با تیتر «ایران شادمان» گزارشی از «جشن ملی» منتشر کرده است و روزنامه اطلاعات با انتشار عکس‌هایی در صفحه یک «دومین جشن ملی ایرانیان» را به تصویر کشیده است. روزنامه ابتکار با تیتر «شادی ایرانیان تکمیل شد» شادهای پس از راهیابی تیم فوتبال ایران به جام جهانی برزیل را توصیف کرده است و روزنامه آفتاب یزد نوشته است: «قفل جام جهانی هم باز شد».
روزنامه اعتماد گزارشی درباره «پایان ماندگار خرداد ۹۲» منتشر کرده و نوشته است: «موج امید و شادی بعد از صعود تیم ملی به جهام جهانی ادامه یافت.»
سعید فائقی طی یادداشتی در روزنامه بهار نوشته است: «فوتبال این برد را مدیون جامعه است.»
معاون سازمان تربیت بدنی در دولت‌های اصلاحات و سازندگی در این یادداشت با نقل قولی از جواد نکونام کاپیتان تیم ملی در این باره که اعضای تیم ملی کوشیدند تا «حماسه‌ای را که مردم در روزهای گذشته آفریده‌اند، تکرار کنند»، نوشته است: «فوتبال آینه‌ای تمام‌نما از وضعیت اجتماعی کشور است. فوتبال و اجتماع متقابلا از همدیگر تاثیر می‌پذیرند و این بار این پیروزی اراده اجتماعی مردم ایران بود که موفقیت در زمین سبز را رقم زد.»
یادداشت‌نویس روزنامه بهار نوشته است: «به خاطر داریم که در زمان حماسه ملبورن در هشتم آذر ۱۳۷۶، جامعه از چه انسجام درونی‌ای برخوردار بود. انسجامی که از جامعه به تیم ملی فوتبال منتقل و حماسه‌ای ماندگار را سبب شد یا شوری که قدیم‌ترها در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در راه صعود به جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین تجربه کرده بودیم.»
سعید فائقی با اشاره به این که «امید، شادی و نشاطی که از جامعه به فوتبال تزریق شد، این بار از فوتبال به جامعه بازگشت و باعث هم‌افزایی شد» نوشته است: «ایران این پیروزی را مدیون مردم است.»
درس‌های انتخابات: هر کس تفسیر خویش را به واقعیت‌ها تحمیل کند، محکوم به شکست است
بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه، در یادداشتی با تیتر «درس‌هایی از انتخابات» در روزنامه شرق نوشته است: «یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری درس‌های بزرگی برای همگان، در همه سطوح حیات و قدرت سیاسی ایران، به ارمغان داشت» از جمله این که «هرکس، چه در پوزیسیون و چه در اپوزیسیون، بکوشد اندیشه‌ها و تفسیرهای خویش را به واقعیت‌ها و پدیدارها تحمیل کند، محکوم به شکست است.»
یادداشت‌نویس روزنامه شرق همچنین نوشته است: «هیچ گاه به واقعیت‌ها و پدیدارها نمی‌توان درس داد، بلکه همگان در هر سطح و مقامی، باید همواره درس‌آموز واقعیت‌ها و پدیدارها باشند.»
بیژن عبدالکریمی تاکید کرده است که «ساختار سیاسی و رئیس جمهور آینده کشور باید بدانند بخش قاطع آرا متعلق به بخشی از جامعه است که آرا، خواست‌ها و تمایلات آنها همواره به بهانه‌ها و توجیهات سیاسی مختلف و... نادیده گرفته شده است، و این نادیده گرفتن نه حقیقت است و نه مصلحت».
یادداشت‌نویس روزنامه شرق با اشاره به این که «جامعه ایران از مدت‌ها پیش به‌تدریج دوپاره شده است» تاکید کرده که «این دوپارگی امروز خود را به نحو شدید و کاملا آشکاری نمایان ساخته است و این دوپارگی نه حاصل تلاش دشمنان و بیگانگان بلکه امری کاملا طبیعی و حاصل دو گونه جهان‌بینی، دو نحوه هستی‌شناسی و دو شیوه مواجهه با جهان است».
این استاد دانشگاه یکی دیگر از درس‌های یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری را آشکارتر شدن «دوپارگی جامعه ایران» توصیف کرده و نسبت به «در مقابل هم قرار گرفتن ایرانی در برابر ایرانی» هشدار داده و نوشته است: «ما باید این دوپارگی را امری کاملا طبیعی دانسته آن را به رسمیت بشناسیم، لیکن اجازه ندهیم که این دوپارگی طبیعی به شکاف و انشقاق تبدیل شود.»
بیژن عبدالکریمی با تاکید بر این که «ساختار سیاسی و رئیس جمهور آینده باید بتوانند زمینه‌های دیالوگ حقیقی میان این دو بخش شکاف اجتماعی را به منظور نیل به یک وحدت اجتماعی راستین و تحقق حقیقی نهاد دولت- ملت، فراهم آورند» هشدار داده است که «خطاهای مکرر گذشته در خصوص ضربه زدن به این روند نوپا نباید تکرار شود».
یادداشت‌نویس روزنامه شرق در عین حال نوشته است که «ساختار سیاسی و رئیس جمهور آینده کشور باید بدانند که مسائل و بحران‌های جاری ایران صرف پاره‌ای مسائل سیاسی، اقتصادی، یا حقوقی نیست و آن چه بیش از هر چیز در این میان غیاب آن احساس می‌شود وجود یک گفتمان نظری شایسته و مناسب برای ایجاد و تداوم‌بخشی به وحدت ملی در کشور است».
به نوشته بیژن عبدالکریمی، ساختار سیاسی و رئیس جمهور آینده کشور باید بدانند هیچ یک از تکنوکرات‌ها، بوروکرات‌ها، مدیران اجرایی یا نخبگان ابزاری و فرمایشی نمی‌توانند خلأ وجود یک گفتمان نظری شایسته را در کشور پر کنند، و رئیس جمهور آینده باید زمینه‌های دیالوگی حقیقی میان قدرت سیاسی و نخبگان حقیقی و واقعی در کشور را فراهم آورد».
یادداشت‌نویس روزنامه شرق «رای‌های داده‌شده به رئیس جمهور آینده» را حاصل گرایش جدید جامعه به نوعی «عقلانیت، دوری از هرگونه افراط‌گرایی و نیل به گونه‌ای اعتدال» توصیف کرده و نوشته است: «رئیس جمهور آینده به منظور تحقق شعار اعتدال باید زمینه‌های نقد مستمر و پایدار از هرگونه افراط و تفریط را در جامعه فراهم آورد» و در غیر این صورت «طعم شیرین پیروزی‌های به دست آمده در انتخابات اخیر به‌زودی و دوباره به طعم تلخ یأس و سرخوردگی خواهد گرایید».
توصیهٔ روزنامه جمهوری اسلامی به «اصحاب افراط»
روزنامه‌های جمهوری اسلامی در سرمقاله‌ای با تیتر «توصیه‌ای به اصحاب افراط» نوشته است که «چند روزی لازم بود تا افراطیون از سرگیجه‌ای که در اثر شکست در انتخابات ۲۴ خرداد به سراغ‌شان آمده بود نجات پیدا کنند، اما اکنون وقت آن است که چشم‌های‌شان را باز و گوش‌های‌شان را تیز کنند تا به درستی دریابند که در چگونه جامعه‌ای زندگی می‌کنند و با این جامعه چگونه باید تعامل داشت».
این روزنامه همچنین درباره «مصادیق اصحاب انحراف» تاکید کرده است که «ایران، در دو دهه اخیر از تندروی‌های افرادی ضربه خورده است که در بیان مطالب و پیگیری مطالبات‌شان از زبان بی‌مهار، قلم سرکش، بداخلاقی، خشونت، بی‌حرمتی، مبالغه، تهمت و دروغ استفاده کردند» و این قبیل افراد را «می‌توان در دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا یافت».
روزنامه جمهوری اسلامی اشاره کرده است که «خود اصلاح‌طلبی و اصولگرایی در ذات خود نه تنها عیب و اشکالی ندارند بلکه هر دو دارای نقاط قوت فراوانی هستند که به کمک همدیگر می‌توانند برای کشور مفید واقع شوند».
به نوشته سرمقاله‌نویس روزنامه جمهوری اسلامی، «انتخابات ریاست جمهوری ۲۴ خرداد، هر چند پیروزی اعتدال بود، ولی شکست اصلاح‌طلبی و اصولگرایی نبود، بلکه شکست تفکر افراطی موجود در این دو جناح بود».
این روزنامه نوشته که با گذشت چند روز از انتخابات «همین عناصر دست به کار شده‌اند» و عده‌ای «سهم‌خواهی را شروع کرده و از همین حالا برای افراد مورد نظر خود پست و مقام مشخص می‌کنند، عده‌ای نیز با تحلیل‌های بی‌پایه خود تلاش می‌کنند خود را تبرئه کنند و جناح مقابل خود را عامل نابه‌سامانی‌ها جلوه بدهند».
سرمقاله‌نویس روزنامه جمهوری اسلامی همچنین نوشته است: «هر دو جناح باید بفهمند که کشور و مردم از عملکردهای افراطی آنها خسته شده‌اند و رویکرد مردم به اعتدال نشان‌دهنده همین واقعیت است».
علی عبدالعلی‌زاده: مردم باید تغییر رﺍ حس کنند
روزنامه آرمان در شماره چهارشنبه گفت‌وگویی با علی عبدالعلی‌زاده از چهره‌های اصلاح‌طلب منتشر کرده و از قول او نوشته است: «مردم باید تغییر رﺍ حس کنند ﺍز روز ﺍولی که دولت جدید کارش رﺍ ﺁغاز می‌کند و حتی ﺍز همان روزﯼ که ﺁرﺍﯼ ﺍیشان شمرده شد، مردم باید تغییر رﺍ حس کنند».
عبدالعلی‌زاده که نمایندگی مجلس، استانداری آذربایجان شرقی را در کارنامه خود دارد و در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی وزیر مشکن و شهرسازی بود به روزنامه آرمان گفته است: «ﺍولین تغییر در بینش و بیان و ﺍدبیات رئیس جمهور ﺍست؛ ﺍدبیاتی که توﺍم با ﺍحترﺍم به پیش‌کسوتان باشد».
روزنامه آرمان در این گفت‌وگو به برخی هشدارهای ضمنی به حسن روحانی اشاره کرده است، هشدارهایی مبنی بر این که به دلیل حساسیت‌های موجود درباره اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و برخی دیگر از حامیان انتخاباتی او، رئیس جمهوری منتخب باید با احتیاط در رابطه با آنها رفتار کند.
علی عبدالعلی‌زاده اما به این روزنامه گفته است که اگر بنا باشد حسن روحانی «بگوید روﯼ شما دو نفر حساســیت وجود دﺍرد و بگوید ﺍز شما ﺍستفاده نمی‌کنم و بروید تا سال ۹۶ که ﺍنتخابات مجدد ﺍســت بیایید، هیچ تغییرﯼ صورت نگرفته ﺍست».
وزیر اسبق مسکن همچنین درباره سیاست خارجی گفته است: «ﺁقاﯼ روحانی باید کارﯼ کند همه بفهمند با دنیا شفاف هستیم و با کسی سر جنگ ندﺍریم.»
روزنامه آرمان همچنین از قول علی عبدالعلی‌زاده تاکید کرده که یکی از کارهای اصلی دولت حسن روحانی را توجه به نهادهای مدنی و صنفی عنوان کرده و نوشته است: «یکی ﺍز کارهاﯼ عمده دولت باید توجه به همین نهادهاﯼ صنفی باشد و ﺍز روز ﺍول ﺍستقرﺍر دولت باید به ﺁن توجه شود.»
علی عبدالعلی‌زاده در این گفت‌وگو با اشاره به این که «ما ﺍرزشمندترین و بزرگ‌ترین جایزه سینمایی دنیا رﺍ ﺍز ﺁن خود کردهﺍیم و ﺍســکار گرفتهﺍیم و به قله ﺍفتخار سینمایی دست پیدﺍ کردهﺍیم. ﺍما چه تجلیلی ﺍز ﺁنها شد؟» به محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی و بی‌توجهی و ایجاد محدودیت برای چهره‌های فرهنگی انتقاد کرده و گفته است: «در کشورهاﯼ دیگر با شجریان‌هایشان همین گونه برخورد می‌کنند؟ تاریخ ﺍیرﺍن مگر قرﺍر ﺍست چند ﺍصغر فرهادﯼ یا محمدرضا شجریان در خود ببیند؟ چند بار تاریخ ﺍین کشور شــخصیت‌هایی همچون بهرﺍم بیضایی رﺍ در خود پرورش می‌دهد؟»
این چهره اصلاح‌طلب تاکید کرده که «ﺁقاﯼ روحانی باید هنر رﺍ به جایگاه خودش برساند» و از مطبوعات نیز به سرعت حمایت کند تا «ﺍز همان روز ﺍول باید همه ﺍحساس کنند نگاه دولت عوض شده ﺍست نه ﺍین که فقط ﺍفرﺍد جابه‌جا شدهﺍند».
اقتصاد ایران مستعد رونق است یا رکود؟
روزنامه دنیای اقتصاد تیتر یک شماره چهارشنبه را به گزارشی درباره آینده اقتصاد ایران و پاسخ به این پرسش اختصاص داده است که اقتصاد ایران «اکنون مستعد رونق است یا رکود؟»
در شرایطی که اقتصاد ایران در انتظار گذار از دولت دهم به یازدهم است این روزنامه به دو دیدگاه درباره مسیر پیش روی اقتصاد ایران اشاره کرده و نوشته است: «دیدگاه اول معتقد است که رکود حاکم شده بر اقتصاد ایران فرایند زمان‌بری دارد و تعمیق شده است، اما دیدگاه دیگر بر این اعتقاد است که گرچه شرایط اقتصاد ایران رکود همراه با تورم است، اما با توجه به تحولات صورت گرفته امکان عبور پرشتاب از شرایط کنونی بیش از گذشته فراهم است».
به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، «آمار رشد اقتصادی در سال‌های ۸۸ و ۸۹ نشان می‌دهد اقتصاد ایران ظرفیت مساعدی برای رشد اقتصادی دارد، اما کارشناسان اقتصادی می‌گویند که «پنج عامل» مانع از تحقق چنین روندی شده است.
این روزنامه از «کاهش درآمدهای نفتی، جهش نرخ ارز و بی‌ثباتی آن، حاکمیت نظام چندنرخی ارز، سخت‌تر شدن مبادلات مالی و کالایی با کشورهای خارجی» و «تشدید نااطمینانی و عدم امنیت اقتصادی» به عنوان پنج عامل بازدارنده در اقتصاد ایران نام برده است.
روزنامه دنیای اقتصاد در عین حال نوشته است که اکنون و با انتخاب حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شماری از چهره‌های اقتصادی بر این عقیده‌اند که «در صورت مدیریت برخی عوامل، حتی در یک بازه کوتاه‌مدت نیز می‌توان شاهد رونق اندک در برخی بخش‌ها بود» و به ویژه «کاهش نااطمینانی می‌تواند موجب تغییر مسیر حرکت اقتصاد ایران شود».
این روزنامه یادآوری کرده است که صندوق بین‌المللی پول در جدیدترین گزارش خود، نرخ رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۲ را «منفی ۱٫۸۷ درصد» اعلام کرد.
دنیای اقتصاد موقعیت فعلی اقتصاد ایران را «رکود در بستر مساعد برای رونق» توصیف کرده و نوشته است: «در شرایطی که اقتصاد کشور از سال ۸۹ آمادگی ورود به دوره رونق اقتصادی را داشته است، اما تشدید تحریم‌های اقتصادی موجب توقف این روند شد و نرخ رشد اقتصادی در سال ۹۰ با کاهش مواجه شد.»
بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه، در یادداشتی با تیتر «درس‌هایی از انتخابات» در روزنامه شرق نوشته است: «هرکس، چه در پوزیسیون و چه در اپوزیسیون، بکوشد اندیشه‌ها و تفسیرهای خویش را به واقعیت‌ها و پدیدارها تحمیل کند، محکوم به شکست است.»
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله‌ای با تیتر «توصیه‌ای به اصحاب افراط» نوشته است: «چند روزی لازم بود تا افراطیون از سرگیجه‌ای که در اثر شکست در انتخابات ۲۴ خرداد به سراغ‌شان آمده بود نجات پیدا کنند، اما اکنون وقت آن است که چشم‌های‌شان را باز و گوش‌های‌شان را تیز کنند تا به درستی دریابند که در چگونه جامعه‌ای زندگی می‌کنند و با این جامعه چگونه باید تعامل داشت».
روزنامه آرمان در شماره چهارشنبه گفت‌وگویی با علی عبدالعلی‌زاده از چهره‌های اصلاح‌طلب منتشر کرده و از قول او نوشته است: «مردم باید تغییر رﺍ حس کنند ﺍز روز ﺍولی که دولت جدید کارش رﺍ ﺁغاز می‌کند و حتی ﺍز همان روزﯼ که ﺁرﺍﯼ ﺍیشان شمرده شد، مردم باید تغییر رﺍ حس کنند».
روزنامه دنیای اقتصاد تیتر یک شماره چهارشنبه را به گزارشی درباره آینده اقتصاد ایران و پاسخ به این پرسش اختصاص داده است که اقتصاد ایران «اکنون مستعد رونق است یا رکود؟»
«قفل جام جهانی هم باز شد»
اغلب روزنامه‌های چهارشنبه ایران تیتر و عکس یک خود را به شادی مردم پس از برد تیم ملی فوتبال ایران در مقابل کره جنوبی اختصاص داده‌اند.
روزنامه شرق با تیتر «ایران شادمان» گزارشی از «جشن ملی» منتشر کرده است و روزنامه اطلاعات با انتشار عکس‌هایی در صفحه یک «دومین جشن ملی ایرانیان» را به تصویر کشیده است. روزنامه ابتکار با تیتر «شادی ایرانیان تکمیل شد» شادهای پس از راهیابی تیم فوتبال ایران به جام جهانی برزیل را توصیف کرده است و روزنامه آفتاب یزد نوشته است: «قفل جام جهانی هم باز شد».
روزنامه اعتماد گزارشی درباره «پایان ماندگار خرداد ۹۲» منتشر کرده و نوشته است: «موج امید و شادی بعد از صعود تیم ملی به جهام جهانی ادامه یافت.»
سعید فائقی طی یادداشتی در روزنامه بهار نوشته است: «فوتبال این برد را مدیون جامعه است.»
معاون سازمان تربیت بدنی در دولت‌های اصلاحات و سازندگی در این یادداشت با نقل قولی از جواد نکونام کاپیتان تیم ملی در این باره که اعضای تیم ملی کوشیدند تا «حماسه‌ای را که مردم در روزهای گذشته آفریده‌اند، تکرار کنند»، نوشته است: «فوتبال آینه‌ای تمام‌نما از وضعیت اجتماعی کشور است. فوتبال و اجتماع متقابلا از همدیگر تاثیر می‌پذیرند و این بار این پیروزی اراده اجتماعی مردم ایران بود که موفقیت در زمین سبز را رقم زد.»
یادداشت‌نویس روزنامه بهار نوشته است: «به خاطر داریم که در زمان حماسه ملبورن در هشتم آذر ۱۳۷۶، جامعه از چه انسجام درونی‌ای برخوردار بود. انسجامی که از جامعه به تیم ملی فوتبال منتقل و حماسه‌ای ماندگار را سبب شد یا شوری که قدیم‌ترها در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی در راه صعود به جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین تجربه کرده بودیم.»
سعید فائقی با اشاره به این که «امید، شادی و نشاطی که از جامعه به فوتبال تزریق شد، این بار از فوتبال به جامعه بازگشت و باعث هم‌افزایی شد» نوشته است: «ایران این پیروزی را مدیون مردم است.»
درس‌های انتخابات: هر کس تفسیر خویش را به واقعیت‌ها تحمیل کند، محکوم به شکست است
بیژن عبدالکریمی، استاد دانشگاه، در یادداشتی با تیتر «درس‌هایی از انتخابات» در روزنامه شرق نوشته است: «یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری درس‌های بزرگی برای همگان، در همه سطوح حیات و قدرت سیاسی ایران، به ارمغان داشت» از جمله این که «هرکس، چه در پوزیسیون و چه در اپوزیسیون، بکوشد اندیشه‌ها و تفسیرهای خویش را به واقعیت‌ها و پدیدارها تحمیل کند، محکوم به شکست است.»
یادداشت‌نویس روزنامه شرق همچنین نوشته است: «هیچ گاه به واقعیت‌ها و پدیدارها نمی‌توان درس داد، بلکه همگان در هر سطح و مقامی، باید همواره درس‌آموز واقعیت‌ها و پدیدارها باشند.»
بیژن عبدالکریمی تاکید کرده است که «ساختار سیاسی و رئیس جمهور آینده کشور باید بدانند بخش قاطع آرا متعلق به بخشی از جامعه است که آرا، خواست‌ها و تمایلات آنها همواره به بهانه‌ها و توجیهات سیاسی مختلف و... نادیده گرفته شده است، و این نادیده گرفتن نه حقیقت است و نه مصلحت».
یادداشت‌نویس روزنامه شرق با اشاره به این که «جامعه ایران از مدت‌ها پیش به‌تدریج دوپاره شده است» تاکید کرده که «این دوپارگی امروز خود را به نحو شدید و کاملا آشکاری نمایان ساخته است و این دوپارگی نه حاصل تلاش دشمنان و بیگانگان بلکه امری کاملا طبیعی و حاصل دو گونه جهان‌بینی، دو نحوه هستی‌شناسی و دو شیوه مواجهه با جهان است».
این استاد دانشگاه یکی دیگر از درس‌های یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری را آشکارتر شدن «دوپارگی جامعه ایران» توصیف کرده و نسبت به «در مقابل هم قرار گرفتن ایرانی در برابر ایرانی» هشدار داده و نوشته است: «ما باید این دوپارگی را امری کاملا طبیعی دانسته آن را به رسمیت بشناسیم، لیکن اجازه ندهیم که این دوپارگی طبیعی به شکاف و انشقاق تبدیل شود.»
بیژن عبدالکریمی با تاکید بر این که «ساختار سیاسی و رئیس جمهور آینده باید بتوانند زمینه‌های دیالوگ حقیقی میان این دو بخش شکاف اجتماعی را به منظور نیل به یک وحدت اجتماعی راستین و تحقق حقیقی نهاد دولت- ملت، فراهم آورند» هشدار داده است که «خطاهای مکرر گذشته در خصوص ضربه زدن به این روند نوپا نباید تکرار شود».
یادداشت‌نویس روزنامه شرق در عین حال نوشته است که «ساختار سیاسی و رئیس جمهور آینده کشور باید بدانند که مسائل و بحران‌های جاری ایران صرف پاره‌ای مسائل سیاسی، اقتصادی، یا حقوقی نیست و آن چه بیش از هر چیز در این میان غیاب آن احساس می‌شود وجود یک گفتمان نظری شایسته و مناسب برای ایجاد و تداوم‌بخشی به وحدت ملی در کشور است».
به نوشته بیژن عبدالکریمی، ساختار سیاسی و رئیس جمهور آینده کشور باید بدانند هیچ یک از تکنوکرات‌ها، بوروکرات‌ها، مدیران اجرایی یا نخبگان ابزاری و فرمایشی نمی‌توانند خلأ وجود یک گفتمان نظری شایسته را در کشور پر کنند، و رئیس جمهور آینده باید زمینه‌های دیالوگی حقیقی میان قدرت سیاسی و نخبگان حقیقی و واقعی در کشور را فراهم آورد».
یادداشت‌نویس روزنامه شرق «رای‌های داده‌شده به رئیس جمهور آینده» را حاصل گرایش جدید جامعه به نوعی «عقلانیت، دوری از هرگونه افراط‌گرایی و نیل به گونه‌ای اعتدال» توصیف کرده و نوشته است: «رئیس جمهور آینده به منظور تحقق شعار اعتدال باید زمینه‌های نقد مستمر و پایدار از هرگونه افراط و تفریط را در جامعه فراهم آورد» و در غیر این صورت «طعم شیرین پیروزی‌های به دست آمده در انتخابات اخیر به‌زودی و دوباره به طعم تلخ یأس و سرخوردگی خواهد گرایید».
توصیهٔ روزنامه جمهوری اسلامی به «اصحاب افراط»
روزنامه‌های جمهوری اسلامی در سرمقاله‌ای با تیتر «توصیه‌ای به اصحاب افراط» نوشته است که «چند روزی لازم بود تا افراطیون از سرگیجه‌ای که در اثر شکست در انتخابات ۲۴ خرداد به سراغ‌شان آمده بود نجات پیدا کنند، اما اکنون وقت آن است که چشم‌های‌شان را باز و گوش‌های‌شان را تیز کنند تا به درستی دریابند که در چگونه جامعه‌ای زندگی می‌کنند و با این جامعه چگونه باید تعامل داشت».
این روزنامه همچنین درباره «مصادیق اصحاب انحراف» تاکید کرده است که «ایران، در دو دهه اخیر از تندروی‌های افرادی ضربه خورده است که در بیان مطالب و پیگیری مطالبات‌شان از زبان بی‌مهار، قلم سرکش، بداخلاقی، خشونت، بی‌حرمتی، مبالغه، تهمت و دروغ استفاده کردند» و این قبیل افراد را «می‌توان در دو جناح اصلاح‌طلب و اصولگرا یافت».
روزنامه جمهوری اسلامی اشاره کرده است که «خود اصلاح‌طلبی و اصولگرایی در ذات خود نه تنها عیب و اشکالی ندارند بلکه هر دو دارای نقاط قوت فراوانی هستند که به کمک همدیگر می‌توانند برای کشور مفید واقع شوند».
به نوشته سرمقاله‌نویس روزنامه جمهوری اسلامی، «انتخابات ریاست جمهوری ۲۴ خرداد، هر چند پیروزی اعتدال بود، ولی شکست اصلاح‌طلبی و اصولگرایی نبود، بلکه شکست تفکر افراطی موجود در این دو جناح بود».
این روزنامه نوشته که با گذشت چند روز از انتخابات «همین عناصر دست به کار شده‌اند» و عده‌ای «سهم‌خواهی را شروع کرده و از همین حالا برای افراد مورد نظر خود پست و مقام مشخص می‌کنند، عده‌ای نیز با تحلیل‌های بی‌پایه خود تلاش می‌کنند خود را تبرئه کنند و جناح مقابل خود را عامل نابه‌سامانی‌ها جلوه بدهند».
سرمقاله‌نویس روزنامه جمهوری اسلامی همچنین نوشته است: «هر دو جناح باید بفهمند که کشور و مردم از عملکردهای افراطی آنها خسته شده‌اند و رویکرد مردم به اعتدال نشان‌دهنده همین واقعیت است».
علی عبدالعلی‌زاده: مردم باید تغییر رﺍ حس کنند
روزنامه آرمان در شماره چهارشنبه گفت‌وگویی با علی عبدالعلی‌زاده از چهره‌های اصلاح‌طلب منتشر کرده و از قول او نوشته است: «مردم باید تغییر رﺍ حس کنند ﺍز روز ﺍولی که دولت جدید کارش رﺍ ﺁغاز می‌کند و حتی ﺍز همان روزﯼ که ﺁرﺍﯼ ﺍیشان شمرده شد، مردم باید تغییر رﺍ حس کنند».
عبدالعلی‌زاده که نمایندگی مجلس، استانداری آذربایجان شرقی را در کارنامه خود دارد و در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی وزیر مشکن و شهرسازی بود به روزنامه آرمان گفته است: «ﺍولین تغییر در بینش و بیان و ﺍدبیات رئیس جمهور ﺍست؛ ﺍدبیاتی که توﺍم با ﺍحترﺍم به پیش‌کسوتان باشد».
روزنامه آرمان در این گفت‌وگو به برخی هشدارهای ضمنی به حسن روحانی اشاره کرده است، هشدارهایی مبنی بر این که به دلیل حساسیت‌های موجود درباره اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و برخی دیگر از حامیان انتخاباتی او، رئیس جمهوری منتخب باید با احتیاط در رابطه با آنها رفتار کند.
علی عبدالعلی‌زاده اما به این روزنامه گفته است که اگر بنا باشد حسن روحانی «بگوید روﯼ شما دو نفر حساســیت وجود دﺍرد و بگوید ﺍز شما ﺍستفاده نمی‌کنم و بروید تا سال ۹۶ که ﺍنتخابات مجدد ﺍســت بیایید، هیچ تغییرﯼ صورت نگرفته ﺍست».
وزیر اسبق مسکن همچنین درباره سیاست خارجی گفته است: «ﺁقاﯼ روحانی باید کارﯼ کند همه بفهمند با دنیا شفاف هستیم و با کسی سر جنگ ندﺍریم.»
روزنامه آرمان همچنین از قول علی عبدالعلی‌زاده تاکید کرده که یکی از کارهای اصلی دولت حسن روحانی را توجه به نهادهای مدنی و صنفی عنوان کرده و نوشته است: «یکی ﺍز کارهاﯼ عمده دولت باید توجه به همین نهادهاﯼ صنفی باشد و ﺍز روز ﺍول ﺍستقرﺍر دولت باید به ﺁن توجه شود.»
علی عبدالعلی‌زاده در این گفت‌وگو با اشاره به این که «ما ﺍرزشمندترین و بزرگ‌ترین جایزه سینمایی دنیا رﺍ ﺍز ﺁن خود کردهﺍیم و ﺍســکار گرفتهﺍیم و به قله ﺍفتخار سینمایی دست پیدﺍ کردهﺍیم. ﺍما چه تجلیلی ﺍز ﺁنها شد؟» به محدودیت‌های فرهنگی و اجتماعی و بی‌توجهی و ایجاد محدودیت برای چهره‌های فرهنگی انتقاد کرده و گفته است: «در کشورهاﯼ دیگر با شجریان‌هایشان همین گونه برخورد می‌کنند؟ تاریخ ﺍیرﺍن مگر قرﺍر ﺍست چند ﺍصغر فرهادﯼ یا محمدرضا شجریان در خود ببیند؟ چند بار تاریخ ﺍین کشور شــخصیت‌هایی همچون بهرﺍم بیضایی رﺍ در خود پرورش می‌دهد؟»
این چهره اصلاح‌طلب تاکید کرده که «ﺁقاﯼ روحانی باید هنر رﺍ به جایگاه خودش برساند» و از مطبوعات نیز به سرعت حمایت کند تا «ﺍز همان روز ﺍول باید همه ﺍحساس کنند نگاه دولت عوض شده ﺍست نه ﺍین که فقط ﺍفرﺍد جابه‌جا شدهﺍند».
اقتصاد ایران مستعد رونق است یا رکود؟
روزنامه دنیای اقتصاد تیتر یک شماره چهارشنبه را به گزارشی درباره آینده اقتصاد ایران و پاسخ به این پرسش اختصاص داده است که اقتصاد ایران «اکنون مستعد رونق است یا رکود؟»
در شرایطی که اقتصاد ایران در انتظار گذار از دولت دهم به یازدهم است این روزنامه به دو دیدگاه درباره مسیر پیش روی اقتصاد ایران اشاره کرده و نوشته است: «دیدگاه اول معتقد است که رکود حاکم شده بر اقتصاد ایران فرایند زمان‌بری دارد و تعمیق شده است، اما دیدگاه دیگر بر این اعتقاد است که گرچه شرایط اقتصاد ایران رکود همراه با تورم است، اما با توجه به تحولات صورت گرفته امکان عبور پرشتاب از شرایط کنونی بیش از گذشته فراهم است».
به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، «آمار رشد اقتصادی در سال‌های ۸۸ و ۸۹ نشان می‌دهد اقتصاد ایران ظرفیت مساعدی برای رشد اقتصادی دارد، اما کارشناسان اقتصادی می‌گویند که «پنج عامل» مانع از تحقق چنین روندی شده است.
این روزنامه از «کاهش درآمدهای نفتی، جهش نرخ ارز و بی‌ثباتی آن، حاکمیت نظام چندنرخی ارز، سخت‌تر شدن مبادلات مالی و کالایی با کشورهای خارجی» و «تشدید نااطمینانی و عدم امنیت اقتصادی» به عنوان پنج عامل بازدارنده در اقتصاد ایران نام برده است.
روزنامه دنیای اقتصاد در عین حال نوشته است که اکنون و با انتخاب حسن روحانی در یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شماری از چهره‌های اقتصادی بر این عقیده‌اند که «در صورت مدیریت برخی عوامل، حتی در یک بازه کوتاه‌مدت نیز می‌توان شاهد رونق اندک در برخی بخش‌ها بود» و به ویژه «کاهش نااطمینانی می‌تواند موجب تغییر مسیر حرکت اقتصاد ایران شود».
این روزنامه یادآوری کرده است که صندوق بین‌المللی پول در جدیدترین گزارش خود، نرخ رشد اقتصادی ایران در سال ۲۰۱۲ را «منفی ۱٫۸۷ درصد» اعلام کرد.
دنیای اقتصاد موقعیت فعلی اقتصاد ایران را «رکود در بستر مساعد برای رونق» توصیف کرده و نوشته است: «در شرایطی که اقتصاد کشور از سال ۸۹ آمادگی ورود به دوره رونق اقتصادی را داشته است، اما تشدید تحریم‌های اقتصادی موجب توقف این روند شد و نرخ رشد اقتصادی در سال ۹۰ با کاهش مواجه شد.»
