لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ تهران ۱۵:۱۷

شهرهای بزرگ در محاصره ۱۱ میلیون حاشیه‌نشین


روزنامه تعادل تیتر یک و سرمقاله شماره یازدهم دی‌ماه خود را به «گمانه‌زنی‌ها درباره جهان ۲۰۱۵» اختصاص داده و نوشته است: «غالب روندها و شرایط موجود نشان می‌دهد که سال ۲۰۱۵ ادامه سال ۲۰۱۴» خواهد بود، «سالی پر از بحران برای سیاست و پر از تنش برای سران سیاسی ولی در عین حال سال ثبات و نزول بازارهای اقتصادی در جهان».

روزنامه شرق خبر داده است که سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی به طور ضمنی «گفت‌وگوی ایران و آمریکا در مورد تبادل زندانیان» را تائید کرده، اما گفته است که این گفت‌وگو در حد مذاکره نبوده و تنها درجریان مذاکرات هسته‌ای و «راستای نگرانی دولت‌ها در مورد وضعیت اتباع‌شان» در این خصوص «صحبت» شده است.

روزنامه ایران از روش جدید دولت برای حذف یارانه‌بگیران پردرآمد خبر داده است و نوشته است: دولت این بار به جای شناسایی خانوارهای پردرآمد و حذف آنها از فهرست دریافت‌کنندگان یارانه، قرار است «طرح شناسایی دهک‌های پایین» و «نیازمندان به دریافت یارانه» را اجرا کند.

روزنامه شهروند ضمن انتشار «آمارهای تازه از بحران حاشیه‌نشینی در ایران» گزارش داده است که شش سال پیش جمعیت حاشیه‌نشین‌ها ۹ میلیون نفر بود، اما حالا به ۱۱ میلیون نفر رسیده است.

روزنامه آرمان در شماره پنج‌شنبه خود با اشاره متعدد درباره «تنبیه بدنی دانش‌آموزان» تاکید کرده که «تنبیه دانش‌آموزان‌ خودسرانه است».

شیرزادعبداللهی، کارشناس مسائل آموزش و پرورش، نیز طی یاداشتی در روزنامه آرمان بر «محکومیت معلمان کودک‌آزار» تاکید کرده و نوشته است: «مدرسه نهادی تخصصی برای تربیت کودکان است»، «رفتار معلم در هر حالتی حتی در صورت مواجهه با بی‌ادبی و تعرض دانش‌آموز باید مطابق پروتکل‌های تربیتی باشد».

روزنامه همشهری از مرگ یک ماده پلنگ سه ساله در شامگاه سه‌شنبه بر اثر تصادف با خودرو عبوری در محدوده چشمه جان لر در پارک گلستان خبر داده و نوشته است: «جاده‌ای که از قلب پارک ملی گلستان عبور می‌کنند باعث مرگ هشتمین پلنگ در سال جاری شد.»

روزنامه تعادل از «عصر جدید روابط ایران و ترکیه» خبر داده و نوشته است: «بالاخره توافق‌نامه تجارت ترجیحی میان ایران و ترکیه اجرایی شد. موضوعی که می‌تواند باعث بهبود چشمگیر میان روابط ایران و ترکیه شود.»

به نوشته این روزنامه، محمدرضا نعمت‌زاده وزیر صنعت، معدن و تجارت در دولت حسن روحانی روز چهارشنبه پس از دیدار با وزیر امور اقتصادی ترکیه، از اجرای توافق ترجیحی بین ایران و ترکیه از امروز با کاهش ۲۶۵ ردیف تعرفه و افزایش مبادلات تجاری دوجانبه به ۳۰ میلیارد دلار خبر داده است.

روزنامه رسالت در تیتر یک خود اظهارات رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی را درباره میرحسین موسوی و مهدی کروبی کاندیداهای معترض انتخابات سال ۸۸ منتشر کرده و از قول صادق لاریجانی نوشته است: «دستگاه قضائی آماده برگزاری دادگاه سران فتنه است.»

به نوشته این روزنامه، صادق لاریجانی حصر موسوی، کروبی و زهرا رهنورد را «مصوبه شورای عالی امنیت ملی» عنوان و تاکید کرده که «ما در وقت لازم که مجوز داشته باشیم به محاکمه این افراد خواهیم پرداخت ولی احساس می‌کنیم مسئله، تنها مسئله قضائی نیست بلکه اینها دوباره بساط ایجاد یک فتنه دیگری را دارند و می‌خواهند از یک کانال و مسیر دیگری این فتنه را دنبال کنند که بحمدالله نظام این مجال را نخواهد داد».

روزنامه کیهان نیز بخشی از سخنرانی حسین شریعتمداری در کاشان علیه معترضان سال ۸۸ را منتشر کرده و از قول نماینده علی خامنه‌ای در موسسه کیهان نوشته است: «فتنه‌گران میکروب‌هایی بودند که تزریق آن نظام را واکسینه کرد.»

روزنامه ابرار در تیتر یک خود از قول مهدی دواتگری، نماینده مراغه در مجلس نهم، نوشته است: «با گذشت ۱۸ ماه از وعده دولت، هنوز دریاچه ارومیه احیا نشده است.»

جهان در سال ۲۰۱۵؛ بحران در سیاست، ثبات در اقتصاد

روزنامه تعادل تیتر یک و سرمقاله شماره یازدهم دی ماه خود را به «گمانه‌زنی‌ها درباره جهان ۲۰۱۵» منتشر کرده و نوشته است: «غالب روندها و شرایط موجود نشان می‌دهد که سال ۲۰۱۵ ادامه سال ۲۰۱۴ باشد.»

این روزنامه نوشته است: «امروز، سال ۲۰۱۵ با تمام بیم و امیدهایش آغاز شده است. سال ۲۰۱۴ سالی غیرقابل پیش‌بینی و پر از بحران بود؛ بحران‌های بزرگی که کمتر کسی می‌توانست حتی احتمال رخ دادن آنها را بدهد. از درگیری روسیه و امریکا تا ظهور داعش و برگشت نظامیان به مصر و از ادامه مذاکرات هسته‌ای ایران تا سقوط قیمتی در بازارهای نفت و طلا.»

روزنامه تعادل با اشاره به این که «چیزی که در میان انبوه آمار و ارقام به‌جای مانده از ۲۰۱۴ خودنمایی می‌کند، روند حرکتی معکوس اقتصاد و سیاست بود. در این سال با وجود بحران‌های متعدد و پرشمار که مرکز انرژی جهان یعنی خاورمیانه، شمال آفریقا و روسیه را هدف قرار داده بود، نه‌ تنها قیمت نفت افزایش نیافت که سقوطی ۵۰ درصدی را تجربه کرد. همین امر در خصوص طلا و دیگر دارایی‌های کالایی نیز مصداق دارد»، ضمن این که «سال ۲۰۱۴ بیش از هر چیز دیگر این واقعیت را نشان داد که تحلیل سیاسی اقتصاد تا چه حد گمراه‌کننده و نادرست است».

روزنامه تعادل با تاکید بر این که «غالب روندها و شرایط موجود نشان می‌دهد که سال ۲۰۱۵ ادامه سال ۲۰۱۴ باشد» نوشته است: این تداوم بدین معناست که ۲۰۱۵ «سالی پر از بحران برای سیاست و پر از تنش برای سران سیاسی ولی در عین حال سال ثبات و نزول بازارهای اقتصادی در جهان باشد و شرایط نشان می‌دهد که احتمالا بازار نفت در کانال ۴۵ تا ۵۰دلار گیر می‌کند، بازار طلا در محدوده ۱۱۰۰ تا ۱۲۰۰ نوسان خواهد کرد. دلار در برابر یورو و سایر ارزها تقویت خواهد شد و رشد چین کاهش می‌یابد»، و همه اینها باعث خواهد شد تا «آمریکا بتواند امکان مانور بیشتری را در عرصه بین‌المللی داشته باشد و حزب دموکرات دست بالا را در انتخابات امریکا پیدا کند».

این روزنامه همچنین نوشته است: «دو مسئله‌ای که درباره سیاست آمریکا در سال ۲۰۱۵ از آنها اطمینان داریم، مسائل خوشایندی نیست. باراک اوباما باید با کنگره‌ای که اکثریت آن را جمهوریخواهان تشکیل می‌دهند دست و پنجه نرم کند، دیگر این که انتخابات ریاست جمهوری این کشور ۲۳ ماه زودتر شروع شده و ما در آغاز ۲۰۱۵ شاهد تصمیم‌گیری‌های سیاستمداران زیادی چون هیلاریکلینتون و جب بوش برای شرکت در انتخابات خواهیم بود.»

روزنامه تعادل درباره این که «۲۰۱۵ برای ایران چگونه خواهد بود» نوشته است: «در ماه ژوئن، مذاکرات اتمی ایران و ۱+۵ به نقطه آخر می‌رسد و تکلیف تحریم‌ها روشن خواهد شد. با نگاهی به عوامل بنیادین روابط خصمانه ایران و آمریکا درمی‌یابیم که امکان توافق جامع و همه‌جانبه در ژوئن بسیار ضعیف است اما در عین حال امکان اتمام ناموفق مذاکرات نیز منتفی است.»

سرمقاله‌نویس روزنامه تعادل در عین حال نوشته است: «به‌ نظر می‌رسد رسیدن به یک توافق مشترک محدود یا مرحله‌ای محتمل‌ترین سناریو باشد؛ سناریویی که باعث خواهد شد تا پیش‌بینی دولت برای تحقق ۲۶ میلیارد دلار درآمد نفتی محقق شده و ایران مشکلی از ناحیه درآمدهای ارزی نداشته باشد. همچنین با توجه به شروع رشد اقتصادی از فصل دوم ۲۰۱۴، سال ۲۰۱۵ سال بهتری برای اقتصاد ایران خواهد بود. سالی که باوجود همه ناامیدی این روزهای فعالان اقتصادی و مردم، سالی امیدوارکننده و روشن است.»

این روزنامه البته تاکید کرده است که در سال ۲۰۱۵ «همچنان دو مشکل عمده اقتصاد ایران یعنی بیکاری و بحران آب پابرجا خواهد بود».

روزنامه اعتماد هم در تیتر یک خود گزارشی درباره «چهره جهان ۲۰۱۵» منتشر کرده با اشاره به «نگرانی از سقوط قیمت نفت و هراس از جنگ سرد نو» و البته «امیدواری به توافق» نوشته است: «افراط‌گرایی تهدید بالقوه جهان در سال ۲۰۱۵ ممکن است هر لحظه شعله‌های توفنده خود را تا فلک نشان دهد.»

«گفت‌وگوی ایران و آمریکا در مورد تبادل زندانیان»

روزنامه شرق خبر داده است که سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی به طور ضمنی «گفت‌وگوی ایران و آمریکا در مورد تبادل زندانیان» را تائید کرده اما گفته است که این گفت‌وگو در حد مذاکره نبوده و تنها در جریان مذاکرات هسته‌ای و «راستای نگرانی دولت‌ها در مورد وضعیت اتباع‌شان» در این خصوص «صحبت» شده است.

این روزنامه گزارش داده است که روز چهارشنبه مرضیه افخم، سخنگوی وزارت‌خارجه ایران، خبر داد که «گفت‌وگوهایی در رابطه با آزادی اتباع ایرانی در حاشیه مذاکرات هسته‌ای بین هیئت‌های مذاکره‌کننده ایران و آمریکا در جریان بوده که یک موضوع در دستور کار دو کشور است».

زینب اسماعیلی خبرنگار روزنامه شرق با اشاره به این که مرضیه‌ افخم در پاسخ به سوال این روزنامه درباره احتمال «مبادله امیر حکمتی با برخی زندانیان ایرانی در آمریکا» گفته است: «مذاکره‌ای در میان نبوده و تنها در سطح گفت‌وگوهایی بین مذاکره‌کنندگان هسته‌ای ایران و آمریکا در مورد زندانیان صحبت شده ‌است.»

مرضیه افخم این گفت‌وگو را «گفت‌وگویی در راستای نگرانی دولت‌ها در مورد وضعیت اتباع‌شان» توصیف کرده است.

روزنامه شرق با اشاره به این که «خبر مبادله احتمالی» زندانیان میان ایران و آمریکا را پیشتر و در روز سه‌شنبه «محمود علیزاده‌ طباطبایی، وکیل امیر میرزایی‌ حکمتی زندانی ایرانی- آمریکایی اعلام کرده‌بود» از قول این وکیل نوشته است: «آمریکا درخواست مبادله امیر میرزایی‌حکمتی شهروند ایرانی – آمریکایی را با چند زندانی ایرانی مطرح کرده است که این پیشنهاد در دست بررسی است.»

محمود علیزاده طباطبایی همچنین گفته است: «دقیقا در درخواست، اسم افرادی که خواهان مبادله با امیرمیرزایی‌حکمتی هستند بیان شده، اما در حال حاضر مصلحت نیست نامی برده شود.»

روزنامه شرق نوشته است که مرضیه افخم سخنگوی وزارت‌ خارجه ایران در پاسخ به سخنان این وکیل، گفته است: «چنین درخواستی به‌ طور رسمی به دست ما نرسیده است و همان ‌طور که در رسانه‌ها اعلام شده مقامات آمریکایی هم تایید کردند که چنین موضوعی صحت ندارد.»

این روزنامه با اشاره به این که «عصر سه‌شنبه این خبر توسط سخنگوی وزارت‌خارجه آمریکا» هم تکذیب شده بود، نوشته است: مری هارف به رویترز گفت که دولت آمریکا پیشنهادی برای مبادله آقای حکمتی ارایه نکرده است و این امر حقیقت ندارد» و «صبح روز چهارشنبه مرضیه‌ افخم هم در جمع خبرنگاران در این مورد موضعی مشابه مقام هم‌ترازش در دولت آمریکا اتخاذ کرد» اما گفت که «۷۰ شهروند ایرانی به جرم‌های مختلف در زندان‌های آمریکا محبوسند و اتهام حدود ۱۵ نفر آنها مرتبط با تحریم‌هاست».

روزنامه شرق در گزارش خود از قول سخنگوی وزارت امورخارجه ایران نوشته است: «طبعا خبرهایی در این رابطه وجود دارد و درخواست‌هایی به‌ طور پراکنده و حاشیه‌ای برای آزادی وی صورت گرفته است، امیدواریم راه ‌حلی برای عبور از این مسئله و نیز آزادی اتباع ایرانی که به ویژه به دلایل واهی از جمله بحث تحریم‌ها در زندان هستند، پیدا شود.»

این روزنامه در عین حال تاکید کرده که مرضیه افخم گفته است که «هنوز قراردادی بین ایران و آمریکا برای استرداد یا تبادل زندانیان وجود ندارد».

روزنامه شرق همچنین از امیر میرزایی حکمتی به عنوان «یکی از سه زندانی آمریکایی در ایران» نام برده و نوشته است: «امیرمیرزایی حکمتی یکی از سه‌ زندانی ایرانی-آمریکایی از سال ۱۳۹۰ در زندان‌های ایران است که بارها وزارت ‌خارجه آمریکا خواستار آزادی آنها شده ‌است» و «[کشیش] سعید عابدینی، ۳۴ ساله که به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به هشت سال زندان محکوم شده یک زندانی ایرانی- آمریکایی دیگر است و جیسون رضاییان، خبرنگار ایرانی-آمریکایی روزنامه واشینگتن ‌پست نیز از ۳۱ تیرماه سال جاری در بازداشت به سر می‌برد».

این روزنامه ضمن مروری بر «تلاش‌های پیشین برای مبادله» به آزادی سه کوهنورد آمریکایی از زندان‌های ایران در دولت محمود احمدی نژاد و با پادرمیانی عمان اشاره کرده و نوشته است: «اگرچه همان میانجی دو سال بعد مقدمات آزادی مجتبی عطاردی استاد ایرانی‌ای که در آمریکا زندانی بود را هم فراهم کرد» اما حالا «تا پیدا شدن یک میانجی فعال برای تبادل یک یا چند زندانی بین دو کشور یا تدوین قراردادی برای تبادل زندانی بین دو کشور، زمان زیادی لازم است».

روش تازه دولت برای کاهش یارانه‌بگیران؛ شناسایی «کم‌درآمدها» به جای «پردرآمدها»

روزنامه ایران از روش جدید دولت برای حذف یارانه‌بگیران پردرآمد خبر داده است و نوشته است: دولت این بار به جای شناسایی خانوارهای پردرآمد و حذف آنها از فهرست دریافت‌کنندگان یارانه قرار است «طرح شناسایی دهک‌های پایین» و «نیازمندان به دریافت یارانه» را اجرا کند.

این روزنامه با اشاره به این که «در قانون بودجه دولت مکلف شده است یارانه نقدی را پس از شناسایی دقیق تنها به نیازمندان واقعی بپردازد» نوشته است: «دولت در اواخر فروردین‌ماه سال جاری یک بار دیگر از متقاضیان دریافت یارانه نقدی ثبت‌نام کرد، اما در پایان دوره ثبت‌نام تنها ۴٫۲ میلیون ایرانی از کل جمعیت کشور به صورت داوطلبانه از ادامه دریافت یارانه انصراف دادند» و به این ترتیب «استقبال نکردن یارانه‌بگیران پردرآمد از انصراف داوطلبانه موجب شد تا حذف آنها به دولت سپرده شود، اما در دسترس نبودن بانک‌های اطلاعاتی دقیق برای شناسایی پردرآمدها و ضریب خطای بالای روش‌های فعلی، دولت را مصمم به تکمیل بانک‌های اطلاعاتی خود کرد تا این کار با کمترین ضریب خطا انجام شود.»

روزنامه ایران نوشته است که «بر همین اساس علی ربیعی وزیر کار، رفاه و امور اجتماعی از روش جدید دولت برای کاهش تعداد یارانه‌بگیران خبر داده است و بر پایه این روش دولت به جای شناسایی افراد پردرآمد که اطلاعات ناقصی درباره آنها وجود دارد و همین عامل ریسک حذف را بالا می‌برد، شناسایی و دهک‌بندی قشرها با درآمد پایین را در دستور کار خود قرار داده است».

این روزنامه تاکید کرده است که پس از «شناسایی و دهک‌بندی قشرها با درآمد پایین» دولت با «تمرکز بر پرداخت یارانه به دهک‌های پایین درآمدی برنامه خود را برای منطقی شدن هدفمندی یارانه‌ها دنبال می‌کند، و هدفمند شدن پرداخت یارانه نقدی باعث می‌شود تا با حذف کسانی که یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان در زندگی آنها هیچ نقشی ندارد، از درآمدهای هدفمندی یارانه‌ها برای حمایت بخش‌های کلیدی اقتصاد استفاده شود».

کامران ندری، استاد اقتصاد دانشگاه امام صادق، درباره روش جدید دولت به روزنامه ایران گفته است: «حذف پردرآمدها از دریافت یارانه با شناسایی کم درآمدها را نمی‌توان به عنوان تغییر روش دولت در شناسایی پر درآمدها دانست چراکه دولت در گذشته نیز از این طریق دهک‌های پایین را شناسایی می‌کرده است. در این روش با نگاهی به جامعه تحت پوشش سازمان بهزیستی، تأمین اجتماعی، کمیته امداد و...می‌توان قشرها کم درآمد را با اندکی خطا شناسایی کرد که به عقیده من درصد خطای آن از شناسایی پردرآمدها با توجه به ناقص بودن بانک اطلاعاتی ایران بسیار کمتر است.»

این کارشناس اقتصادی همچنین گفته است که «در کشورهای دیگر قشر هدف دریافت یارانه نقدی که اصطلاحاً تحت پوشش خیریه قرار دارند خانوارهایی هستند که سرپرست آنها حتی با فعالیت اقتصادی توان تأمین نیازهای روزمره خود را ندارد و در ایران نیز دولت باید یارانه نقدی را تنها به این قشر اختصاص دهد و از پرداخت یارانه نقدی به تمام قشرها جامعه خودداری کند».

روزنامه ایران از قول این مدرس اقتصاد دانشگاه امام صادق تاکید کرده است که به رغم اجرای «طرح هدفمندی یارانه‌ها» از ۲۸ آذر ۱۳۸۹ تاکنون «قدرت خرید افراد کم‌درآمد از جمله کارگران و کارمندان افزایش نیافته و شکاف درآمدی میان دهک‌های بالا و پایین عمیق‌تر شده است، و اکنون به نظر می‌رسد اگر دولت بتواند حذف پردرآمدها از جامعه هدف را به خوبی اجرا کند توزیع درآمدها کمی عادلانه‌تر خواهد شد، ضمن انکه افزایش قیمت‌های حامل‌های انرژی در ابتدای سالجاری بدون افزایش یارانه نقدی نیز اقدام مثبتی از سوی دولت به شمار می‌رفت».

کامران ندری با اشاره به این که «به جای پرداخت یارانه به دهک‌های میانی باید روش دیگری در پیش گیرد»، یادآوری کرده است که «تجربه کشورهای موفق در حذف یارانه نشان می‌دهد که بهترین روش اصلاح سیستم حقوق و دستمزد این دهک‌ها به جای پرداخت یارانه نقدی است» و در ایران هم «اگر سیستم حقوق و دستمزد کارمندان و کارگران اصلاح شود ضمن افزایش قدرت خرید این گروه پرداخت یارانه به شکل نقدی حذف خواهد شد».

لطفعلی بخشی، استاد دانشگاه بازنشسته دانشگاه علامه، اما به «احتمال جا ماندن قشرهای کم‌درآمد» از دریافت یارانه نقدی در صورت اجرای روش تازه دولت اشاره کرده و به روزنامه ایران گفته است: «دولت قصد دارد یارانه افراد کم‌درآمد را با کمترین درصد خطا پرداخت کند اما باید توجه کرد که تنها شناسایی افراد کم‌درآمد نمی‌تواند درصد خطا را کاهش دهد چرا که ممکن است برخی از قشرهای کم‌درآمد در این آمارگیری نادیده گرفته شود در حالی که مستحق دریافت آن هستند.»

به گفته لطفعلی بخشی، «شناسایی دهک‌های پایین که اغلب وضع مالی نامناسبی دارند بسیار سخت است در حالی که قشرها پردرآمد یعنی دهک‌های اول کشور محدودترند و با یک مکانیسم بسیار ساده قابل شناسایی و حذف هستند».

روزنامه ایران از قول لطفعلی بخشی نوشته است: «دولت می‌تواند در کمتر از یک ماه «قشرها پردرآمد» را بدون سرک‌کشی در حساب‌های بانکی آن‌ها شناسایی کند به نوعی که با یک سازوکار ساده و با استفاده از سیستم‌های رایانه‌ای برنامه‌ای را تدوین کند که هر کس حساب بانکی وی از یک مبلغ معین بالاتر رفت یا آن که دارایی‌های منقول و غیرمنقول بیشتری به نام او شد از فهرست یارانه‌بگیران حذف شود» و به این ترتیب «کم درآمد و نیازمندی به صورت ناعادلانه از سیستم حذف نخواهد شد».

این روزنامه همزمان از قول منصور معظمی، معاون برنامه‌ریزی وزیر نفت، از تامین ماهانه ۳۷۵۰ میلیارد تومان برای یارانه نقدی از بودجه وزارت نفت» خبر داده و نوشته است: «هم‌اکنون ماهانه ۳۷۵۰ میلیارد تومان از منابع وزارت نفت برای تأمین یارانه‌های نقدی طرح هدفمند کردن یارانه‌ها تأمین می‌شود که نتیجه این امر متوقف ماندن فعالیت‌های توسعه‌ای در صنعت نفت است.»

شهرهای بزرگ در محاصره ۱۱ میلیون نفر حاشیه‌نشین

روزنامه شهروند ضمن انتشار «آمارهای تازه از بحران حاشیه‌نشینی در ایران» گزارش داده است که شش سال پیش جمعیت حاشیه‌نشین‌ها ۹ میلیون نفر بود اما حالا به ۱۱ میلیون نفر رسیده است».

به نوشته این روزنامه، نریمان مصطفایی مدیرکل دفتر توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی روز چهارشنبه با ارائه بخشی از نتایج یک تحقیق درباره حاشیه‌نشینی در ۷۷ شهر ایران گفت که «بر اساس این تحقیق کار مطالعاتی درباره حاشیه‌نشینی ۷۷ شهر ایران انجام شده است، کار مطالعاتی ۱۴ شهر دیگر کشور نیز در دستورکار قرار دارد و با اتمام کار مطالعات ۱۴ شهر باقی‌مانده پیش‌بینی می‌شود جمعیت حاشیه‌نشین کشور به ۱۱ میلیون نفر برسد».

روزنامه شهروند با اشاره به این که «ساکنان این مناطق حاشیه شهرها از تأسیسات و خدمات شهری مناسب بی‌بهره‌اند» از قول نریمان مصطفایی نوشته است بر اساس تحقیق انجام شده «مساحت سکونتگاه‌های غیررسمی ۷۷ شهر ایران بالغ بر ۵۴ هزار هکتار با جمعیت بیش از ۶ میلیون نفر» است، به اقدامات انجام‌شده برای ساماندهی این سکونتگاه‌ها در ۲۴ شهر اشاره کرده و گفته است: «از محل اعتبارات ملی و بانک جهانی بیش از ۱۳۰ میلیارد تومان جهت ارتقای سرانه‌های خدماتی]در ۲۴ شهر[ هزینه شده است» و با توجه به بازنگری‌های انجام‌شده در سند ملی توانمندسازی سکونتگاه‌های غیررسمی در دولت یازدهم «تغییراتی در اجرای این سند ایجاد شده و ستاد اجرایی این سند به ریاست شخص رئیس ‌جمهوری و با عضویت ۱۳ وزیر و سه معاون رئیس ‌جمهوری تشکیل شده است».

این روزنامه همچنین گزارش داده که «نریمان مصطفایی مدیرکل دفتر توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه‌های غیررسمی پس از آن از وجود ۱۱ میلیون حاشیه‌نشین در ایران خبر داده که یک ماه پیش

علی‌اکبر سیاری، معاون بهداشتی وزارت بهداشت هم از زیر پوشش قرار دادن ۱۰ میلیون و صدهزار نفر حاشیه‌نشین در مرحله دوم طرح تحول نظام سلامت» سخن گفته بود.

روزنامه شهروند از قول معاون بهداشتی وزارت بهداشت نوشته است: «طبق آمار در ایران ۱۰ میلیون و صدهزار نفر حاشیه‌نشین و ۴ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر جمعیت در شهرهای بین ۲۰ تا ۵۰ هزار نفر داریم که روی هم حدود ۱۵ میلیون جمعیت را به خود اختصاص می‌دهد که باید اطمینان پیدا کنیم که این تعداد به خدمات مراقبت‌های اولیه دسترسی دارند.»

تهران یکی از شهرهای ایران است که تعداد زیاد حاشیه‌نشین‌هایش همیشه بر سر زبان‌ها بوده و در شهر تهران شهرک‌های متعددی در منطقه ۱۶ و مناطق حاشیه‌ای در پاکدشت، قیام‌دشت، احمدآباد، حسن‌آباد، خلیج، بادامک و رامینک وجود دارد و تعداد افراد ساکن آنها روزبه‌روز درحال افزایش است .

روزنامه شهروند در گزارش خود تاکید کرده است که «اگر در سال‌های گذشته وقتی از حاشیه‌نشینی در ایران حرفی به میان می‌آمد، این تهران و مناطق حاشیه‌ای آن بود که به ذهن می‌رسید، حالا این داستان فرق کرده؛ زاهدان، مشهد، اردبیل، سنندج، همدان، تبریز و کرج حالا جزو شهرهایی شده‌اند که تعداد حاشیه‌نشینان آنها روزبه‌روز درحال افزایش است».

این روزنامه از جمله به جمعیت یک میلیون نفری حاشیه شهر اشاره کرده و نوشته است: «بر اساس آمارهای رسمی، بیش از یک‌ میلیون حاشیه شهر مشهد هستند. همین تعداد زیاد حاشیه‌نشین‌های مشهد است که باعث شده در چند ماه اخیر، تعدادی از مسئولان درباره این موضوع واکنش نشان دهند» و در تازه‌ترین مورد هم حسین سردار سلامی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران، گفته است: «غیرت و تعصب ما با واقعیت‌های حاشیه شهر مشهد متناسب نیست. وضع این مناطق برای هیچ مسئولی قابل توجیه نیست و رسیدگی به مسائل آن نیازمند کار جهادی و انقلابی است و هر نهادی با توجه به میزان نقش و مسئولیت خود در قبال این معضل مسئول است.»

تنبیه دانش‌آموزان، «کودک‌آزاری» خودسرانه یا خیرخواهانه

روزنامه آرمان در شماره پنج‌شنبه خود با اشاره متعدد درباره «تنبیه بدنی دانش آموزان» تاکید کرده که «تنبیه دانش‌آموزان ‌خودسرانه است».

این روزنامه با اشاره به این که «چندی پیش، هیئت تخصصی پژوهشی و فرهنگی دیوان عدالت اداری درخواست ابطال ماده ۷۷ آیین نامه اجرایی مدارس مبنی‌ بر ممنوعیت اعمال تنبیه در مدارس را رد کرد و بدین ترتیب، تنبیه بدنی در مدارس ممنوع شد» نوشته است: «به‌رغم این که دیوان عدالت اداری کشور تنبیه بدنی در مدارس را ممنوع کرده است، باز هم شاهد تنبیه دانش‌آموزان در مدارس هستیم.»

روزنامه آرمان برای نمونه اشاره کرده است که «چندی پیش، دانش‌آموزان یک کلاس در گناوه به دلیل درس نخواندن، توسط مدیر مدرسه با لوله پولیکا تنبیه شدند که این اقدام منجر به عفونت دست یکی از دانش‌آموزان این کلاس شد، و همچنین یک معلم در زاهدان دانش‌آموز ۹ ساله‌ای را به ‌علت نمرات پایین مورد ضرب و شتم شدید قرار داد. ضربات شلاق معلم به‌حدی بود که باعث پارگی رگ دست دانش‌آموز شده و کار به اتاق عمل کشید».

مسعود تقی‌آبادی در گزارش روزنامه آرمان نوشته است: «در جدیدترین تنبیه دانش‌آموزان در کشور چند روز پیش، دانش‌آموز پایه ششم ابتدایی یکی از مدارس شهرستان فردیس تهران، بر اثر تنبیه بدنی شدید معلم خود راهی بیمارستان شد و مورد عمل جراحی قرار گرفت.»

به گزارش روزنامه آرمان، خسرو ساکی، مدیرکل آموزش و پرورش استان البرز، تنبیه بدنی دانش‌آموزان را یک رفتار نادرست و ممنوع دانسته و گفته است: «هیچ مسئول آموزش و پرورش و معلم دلسوزی تنبیه بدنی را نمی‌پسندد» و محمدعلی موسوی، عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس نهم، نیز با بیان این که «در صورت بروز تنبیه دانش‌آموزان کمترین اغماضی درباره مجازات فرد خاطی نخواهد شد» گفته است: «فردی که در مدرسه با دانش‌آموز چنین برخوردی داشته باشد، مجرم محسوب می‌شود. در قوانین جمهوری اسلامی ایران پاسخ به هیچ رفتاری در مدرسه تنبیه بدنی نیست و به‌ طور حتم معلم که فردی تحصیل‌کرده است نیز به این قوانین اشراف کامل دارد.»

این روزنامه همچنین نوشته است: «آموزش و پرورش برای مقابله با تنبیه بدنی فقط اقدام به بازخواست معلم یا مدیر خاطی می‌کند و این بازخواست زمانی اتفاق می‌افتد که این تنبیه رسانه‌ای شود»، تاکید کرده است که «این اقدامات به حل مشکل کمکی نمی‌کند. این مشکلات باید ریشه‌یابی شود و راه‌های دیگری برای ترغیب دانش‌آموزان به درس خواندن اتخاذ شود».

مهدی حاج اسماعیلی، روانشناس، به روزنامه آرمان گفته است: «تنبیه بدنی از نظر قوانین حقوق کودک نوعی کودک‌آزاری است و بسیاری از تنبیهات به ‌صورت فیزیکی اعمال نمی‌شود بلکه، رفتار بد با دانش‌آموز و کودک می‌تواند اثر بدتری داشته باشد و در آینده در عملکرد او اثر نامطلوب بگذارد.»

امیر محمود حریرچی، مددکار اجتماعی، نیز با تاکید بر «لزوم حضور مددکار در مدارس» گفته است: «آسیب‌رسانان فعلی آسیب دیده‌های گذشته هستند. این معلمان نیز تنبیه شده هستند، به‌ همین دلیل قبح این تنبیهات برای آنها ریخته شده است.»

به گفته امیر محمود حریرچی، «یکی از علل این اتفاقات در مدارس این است که معلمان به‌درستی انتخاب نشده‌اند. آنها باید در عمل آموزش ببینند و کنترل شوند».

مواجهه با دانش‌آموزان باید مطابق پروتکل‌های تربیتی باشد

شیرزادعبداللهی، کارشناس مسائل آموزش و پرورش، نیز طی یاداشتی در روزنامه آرمان بر «محکومیت معلمان کودک‌آزار» تاکید کرده و نوشته است: «بعد از قتل فاجعه‌بار محسن خشخاشی معلم بروجردی در کلاس درس توسط یک دانش‌آموز ۱۵ ساله، عده‌ای با استناد به این قتل، خشونت دانش‌آموزان را همسنگ خشونت معلمان درمدرسه قلمداد کردند و خواستار اعمال تنبیهات شدید علیه دانش‌آموزان شدند. این دسته از معلمان از درک این نکته غافل بودند که اصولا معلم نباید خودش را تا سطح دانش‌آموز پایین بیاورد.»

یادداشت‌نویس روزنامه آرمان با اشاره به پنج مورد از «تنبیه بدنی دانش‌آموزان» در هفته‌های اخیر که در منطقه ۹ تهران، سنندج، گناوه، فردیس کرج و پاکدشت ورامین اشاره کرده و نوشته است: «در چهار مورد اول دانش‌آموز با ضربات معلم روانه بیمارستان شد» و این در حالی است که «حتی با سختگیرانه‌ترین معیارها، این اعمال ]دانش آموزان[تخلف انضباطی هم محسوب نمی‌شود تا چه رسد به اینکه مستحق ضرب و جرح در حد اعزام به بیمارستان باشند.»

این کارشناس آموزش و پرورش ضمن تاکید بر این که «مدرسه نهادی تخصصی برای تربیت کودکان است» نوشته است: «رفتار معلم در هر حالتی حتی در صورت مواجهه با بی‌ادبی و تعرض دانش‌آموز باید مطابق پروتکل‌های تربیتی باشد.»

یادداشت‌نویس روزنامه آرمان با اشاره به این که «برخی از معلمان، حجم بالای اخبار تنبیه بدنی و ضرب و جرح دانش‌آموزان در رسانه‌ها را توطئه‌ای پیچیده برای بدنام کردن معلمان می‌دانند» نوشته است: «اصلا فرض کنیم توطئه‌ای در کار است چرا باید معلمان شریف و با اخلاق سرنوشت خود را به معلمان بزهکار گره بزنند؟ آنها باید به عنوان مدعی، رفتار همکارانی که دست به تنبیه بدنی کودکان می‌زنند را با صریح‌ترین زبان محکوم کنند.»

شیرزاد عبداللهی با اشاره به این که «عده‌ای با اشاره به تراکم دانش‌آموز در کلاس، بی‌انگیزگی دانش‌آموزان، جاذبه کم برنامه‌های درسی، مشکلات و گرفتاری معلمان و تغییرات نسلی که باعث «پررو» شدن بچه‌ها شده و... تنبیه بدنی را عملی بد ولی اجتناب‌ناپذیر»، مثل داروی تلخ معرفی می‌کنند»، نوشته است: «این رایج‌ترین و بدترین نوع توجیه است.»

یادداشت‌نویس روزنامه آرمان با اشاره به این که «معلم به عنوان انسان مختار، اسیر دست و پا بسته شرایط و جبر محیط نیست» پرسیده است که «چطور بسیاری از معلمان شریف در همین «شرایط دشوار» دست تعرض به روی دانش‌آموز بلند نمی‌کنند؟، ضمن این که «معلمی که در شرایط نامطلوب از کوره در می‌رود، صلاحیت حرفه‌ای ندارد و باید موقتا از رفتن به کلاس منع شود، زیرا ممکن است هنگام عصبانیت، بی‌اختیار، مرتکب قتل شود».

این کارشناس آموزش و پرورش با اشاره به این که «دو سال پیش در نیکشهر بلوچستان، معلم عصبانی چنان با کتاب بر سر سعید دانش‌آموز ۱۵ ساله کوبید که دچار خونریزی مغزی شد و چند روز بعد در بیمارستان درگذشت» نوشته است: «ما به‌ عنوان معلم چه توجیه عقلی، تربیتی، قانونی و روانشناختی، انسانی، حقوق بشری و... برای تنبیه بدنی داریم؟ آیا می‌توانیم در کتب آموزشی مراکز تربیت معلم ایران و جهان یک پاراگراف مطلب درباره اثرات سازنده تنبیه بدنی پیدا کنیم؟»

شیرزاد عبداللهی همچنین نوشته است: «قباحت تنبیه بدنی کودکان در حدی است که هرکس با هر استدلالی از جمله جبر شرایط، یا همبستگی صنفی معلمان، این عمل را توجیه کند در کنار عاملان شکنجه دانش‌آموزان قرار می‌گیرد.»

نویسنده یادداشت روزنامه آرمان درباره نقش وزارت آموزش و پرورش در این خصوص هم نوشته است: «ایرادی که به آموزش و پرورش وارد است، کم‌توجهی به سنجش صلاحیت‌های حرفه‌ای و شخصیتی افراد در مبادی ورودی و گزینش هاست»، چنان که در «آموزش‌های ضمن خدمت معلمان» هم جای «مباحث واقعی تربیتی، خالی است. نبود یک سیستم موثر بازرسی نیز در بروز این حوادث نقش مهمی دارد».

XS
SM
MD
LG