به گفته یکی از متهمان پرونده موسوم به امدادگران کمپ سرند، حکم محکومیت هجده متهم این پرونده به وکلای آنها ابلاغ شده است. این گروه از افراد که در قالب یک گروه امدادی برای کمک به زلزلهزدگان آذربایجان شرقی به مناطق زلزلهزده رفته بودند، اول شهریورماه سال جاری بازداشت شدند.
رادیوفردا درباره دلایل بازداشت و روند رسیدگی به این پرونده تا صدور حکم با میلاد پناهیپور یکی از متهمان این پرونده گفتوگو کرده است:
میلاد پناهیپور: حدودا یک ده روزی فعالیت میکردیم تا روز ۳۱ مردادماه که ماموران لباسشخصی که نمیدانیم مال چه ارگانی بودند، با حکم بازداشت سه نفر از دوستان کمپ به آنجا آمدند.
طی صحبتهایی که با آنها انجام شد آنها رفتند و ظاهرا از بازداشت سه نفر از دوستان پشیمان شدند. و گفتند که اشکالی ندارد.
به چه دلیلی اصلا آمده بودند که شما را بازداشت کنند؟
به آن صورت دلیلی نداشتند. فقط میگفتند این سه نفر باید با ما بیایند چون این سه نفر هیچ کدامشان در کمپ نبودند و به ما جوابی نمیدادند که چرا باید آن سه نفر با آنها بروند.
آن سه نفر چه کسانی بودند؟
هومن طاهری، حسین رونقی ملکی، حمید رضا مسیبیان.
روز یکم شهریورماه مجددا به آنجا آمدند و گفتند که اصلا این کمپ اجناس غیر بهداشتی توزیع میکرده و طبق دستور قضایی ما باید اینجا را پلمب کنیم.
ما هر چه گفتیم آن دستور قضایی که شما از آن حرف میزنید را به ما نشان بدهید اما هیچ حکمی نشان ندادند تا ۱۲ و ۳۰ دقیقه شب که حدود ۳۰ تا ۴۰ ماشین به آنجا حمله کردند و با یک وضع خیلی فجیعی همه را بازداشت کردند، ضرب و شتم خیلی شدید و رفتار خیلی عجیب و غریب.
آیا این افراد از سوی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی آمده بودند یا از سوی ارگانهای دیگری مامور شده بودند؟
یک سری ماموران لباس نیروی انتظامی به تن داشتند و تعدادی هم لباسشخصی به تن داشتند.
چه مدتی را در بازداشت به سر بردید؟
ما شامگاه یکم شهریورماه که بازداشت شدیم، روز دوم شهریورماه به اتهام تهدید بهداشت عمومی تفهیم اتهام شدیم.
پنج میلیون برای همه بازداشتیها قرار وثیقه صادر شد، منتهای مراتب خانوادههای ما که به دادسرا مراجعه میکردند تا وثیقه را تودیع کنند، آنها وثیقه را قبول نمیکردند و میگفتند که اینها همچنان بازداشت هستند و اتهامات دیگری هم دارند این در حالی است که اتهامات دیگری به ما تفهیم نشده بود.
چهارم شهریورماه مجددا به اتهام تمرد در برابر دستور پلیس تفهیم اتهام شدیم و چهارم شهریورماه ما را به اداره اطلاعات تبریز انتقال دادند و تا روز ۱۳ شهریورماه تازه تفهیم اتهام جدید شدیم که این اتهام نیز مشارکت در اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی بود و آنجا قرارمان به بازداشت تبدیل شد.
بنده و چند نفر دیگر حدودا تا روز بیست و سوم شهریورماه در اداره اطلاعات بودیم و از روز پنجم یا ششم مهرماه به تدریج قرارهای بازداشت به قرار وثیقه تبدیل شد.
در جریان دادرسی شما در دادگاه چه گذشت؟
روز دادگاه اولا برای خیلی از بچهها احضاریه نرسیده بود. منتها روی حساب آن که بقیه دوستان در آن روز مراجعه کرده بودند، بقیه نیز حضور یافتند وگرنه مثلا برای شخص من هیچ احضاریهای نیامد.
داخل دادگاه صورت شکلیاش واقعا خوب بود. ما دفاعیاتمان را کاملا انجام دادیم و در آنجا وکیل داشتیم و برخلاف دوران بازداشتمان که به رغم اصرار ما، هیچ کس وکیلی نداشت. وکلا دفاع هم کردند.
وکلا تسخیری بودند یا وکیل انتخابی خودتان بودند؟
خیر. خودمان وکلا را معرفی کرده بودیم، ولی بعد از این که دادگاه تمام شد در همان جلسه دادگاه اینها به یکی از وکلا گفته بودند که در پرونده و در کیفرخواست هیچ دلیلی مبنی بر مجرمیت ما وجود ندارد و صراحتا این را گفته بودند که اگر فشار نهادهای امنیتی نباشد همه این ۲۱ نفر تبرئه میشوند.
اما دیروز حکم ما صادر شد و ما دیدیم که مجموعا ۱۸ سال و خردهای برای این تعداد، حبس تعزیری صادر شده است.
قصد دارید که از طریق وکلایتان روی این حکم درخواست دادرسی دوباره بدهید؟
صحبتی که با برخی دوستان داشتهام، با توجه به این که هیچ کار خلافی انجام ندادهایم و قویا همچنان پای تمام اقداماتی که در آن کمپ انجام دادهایم، ایستادهایم، قصدمان اصلا در مراسم زلزلهزده فقط کمک به مردمی بود که واقعا احتیاج به کمک داشتند. من به شخصه به این دلیل که میدانم دادگاه تجدید نظر هم به همین روال پیش خواهد رفت به این حکم اعتراضی نمیکنم.
توقع پاداش نداشتیم، ولی زندان واقعا حق این بچهها نبود. بین ما امدادگر رسمی هلال احمر وجود داشت. پزشک حضور داشت. مددکار اجتماعی مابینمان بود که به همه اینها زندان دادند که البته اعتراض نکردنمان به این حکم، دلیلی بر پیگیری نکردن ماجرا نیست، بلکه از طریق نهادهای دیگر این مسئله را پیگیری میکنیم.
مثلا بحثی که ما داریم این است که میگوییم که این خود قوه قضائیه است که برای اعاده حیثیت خودش بایستی بیاید و از نو پرونده را مورد رسیدگی قرار دهد، نه این که ما درخواست بدهیم.
رادیوفردا درباره دلایل بازداشت و روند رسیدگی به این پرونده تا صدور حکم با میلاد پناهیپور یکی از متهمان این پرونده گفتوگو کرده است:
میلاد پناهیپور: حدودا یک ده روزی فعالیت میکردیم تا روز ۳۱ مردادماه که ماموران لباسشخصی که نمیدانیم مال چه ارگانی بودند، با حکم بازداشت سه نفر از دوستان کمپ به آنجا آمدند.
طی صحبتهایی که با آنها انجام شد آنها رفتند و ظاهرا از بازداشت سه نفر از دوستان پشیمان شدند. و گفتند که اشکالی ندارد.
به چه دلیلی اصلا آمده بودند که شما را بازداشت کنند؟
به آن صورت دلیلی نداشتند. فقط میگفتند این سه نفر باید با ما بیایند چون این سه نفر هیچ کدامشان در کمپ نبودند و به ما جوابی نمیدادند که چرا باید آن سه نفر با آنها بروند.
آن سه نفر چه کسانی بودند؟
هومن طاهری، حسین رونقی ملکی، حمید رضا مسیبیان.
روز یکم شهریورماه مجددا به آنجا آمدند و گفتند که اصلا این کمپ اجناس غیر بهداشتی توزیع میکرده و طبق دستور قضایی ما باید اینجا را پلمب کنیم.
ما هر چه گفتیم آن دستور قضایی که شما از آن حرف میزنید را به ما نشان بدهید اما هیچ حکمی نشان ندادند تا ۱۲ و ۳۰ دقیقه شب که حدود ۳۰ تا ۴۰ ماشین به آنجا حمله کردند و با یک وضع خیلی فجیعی همه را بازداشت کردند، ضرب و شتم خیلی شدید و رفتار خیلی عجیب و غریب.
آیا این افراد از سوی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی آمده بودند یا از سوی ارگانهای دیگری مامور شده بودند؟
یک سری ماموران لباس نیروی انتظامی به تن داشتند و تعدادی هم لباسشخصی به تن داشتند.
چه مدتی را در بازداشت به سر بردید؟
ما شامگاه یکم شهریورماه که بازداشت شدیم، روز دوم شهریورماه به اتهام تهدید بهداشت عمومی تفهیم اتهام شدیم.
پنج میلیون برای همه بازداشتیها قرار وثیقه صادر شد، منتهای مراتب خانوادههای ما که به دادسرا مراجعه میکردند تا وثیقه را تودیع کنند، آنها وثیقه را قبول نمیکردند و میگفتند که اینها همچنان بازداشت هستند و اتهامات دیگری هم دارند این در حالی است که اتهامات دیگری به ما تفهیم نشده بود.
چهارم شهریورماه مجددا به اتهام تمرد در برابر دستور پلیس تفهیم اتهام شدیم و چهارم شهریورماه ما را به اداره اطلاعات تبریز انتقال دادند و تا روز ۱۳ شهریورماه تازه تفهیم اتهام جدید شدیم که این اتهام نیز مشارکت در اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت ملی بود و آنجا قرارمان به بازداشت تبدیل شد.
بنده و چند نفر دیگر حدودا تا روز بیست و سوم شهریورماه در اداره اطلاعات بودیم و از روز پنجم یا ششم مهرماه به تدریج قرارهای بازداشت به قرار وثیقه تبدیل شد.
در جریان دادرسی شما در دادگاه چه گذشت؟
روز دادگاه اولا برای خیلی از بچهها احضاریه نرسیده بود. منتها روی حساب آن که بقیه دوستان در آن روز مراجعه کرده بودند، بقیه نیز حضور یافتند وگرنه مثلا برای شخص من هیچ احضاریهای نیامد.
داخل دادگاه صورت شکلیاش واقعا خوب بود. ما دفاعیاتمان را کاملا انجام دادیم و در آنجا وکیل داشتیم و برخلاف دوران بازداشتمان که به رغم اصرار ما، هیچ کس وکیلی نداشت. وکلا دفاع هم کردند.
وکلا تسخیری بودند یا وکیل انتخابی خودتان بودند؟
خیر. خودمان وکلا را معرفی کرده بودیم، ولی بعد از این که دادگاه تمام شد در همان جلسه دادگاه اینها به یکی از وکلا گفته بودند که در پرونده و در کیفرخواست هیچ دلیلی مبنی بر مجرمیت ما وجود ندارد و صراحتا این را گفته بودند که اگر فشار نهادهای امنیتی نباشد همه این ۲۱ نفر تبرئه میشوند.
اما دیروز حکم ما صادر شد و ما دیدیم که مجموعا ۱۸ سال و خردهای برای این تعداد، حبس تعزیری صادر شده است.
قصد دارید که از طریق وکلایتان روی این حکم درخواست دادرسی دوباره بدهید؟
صحبتی که با برخی دوستان داشتهام، با توجه به این که هیچ کار خلافی انجام ندادهایم و قویا همچنان پای تمام اقداماتی که در آن کمپ انجام دادهایم، ایستادهایم، قصدمان اصلا در مراسم زلزلهزده فقط کمک به مردمی بود که واقعا احتیاج به کمک داشتند. من به شخصه به این دلیل که میدانم دادگاه تجدید نظر هم به همین روال پیش خواهد رفت به این حکم اعتراضی نمیکنم.
توقع پاداش نداشتیم، ولی زندان واقعا حق این بچهها نبود. بین ما امدادگر رسمی هلال احمر وجود داشت. پزشک حضور داشت. مددکار اجتماعی مابینمان بود که به همه اینها زندان دادند که البته اعتراض نکردنمان به این حکم، دلیلی بر پیگیری نکردن ماجرا نیست، بلکه از طریق نهادهای دیگر این مسئله را پیگیری میکنیم.
مثلا بحثی که ما داریم این است که میگوییم که این خود قوه قضائیه است که برای اعاده حیثیت خودش بایستی بیاید و از نو پرونده را مورد رسیدگی قرار دهد، نه این که ما درخواست بدهیم.