در صورت شکست مذاکرات مقدماتی ۱۳ دسامبر با نمایندگان آژانس در تهران، از سرگیری گفتوگوهای اتمی بین نمایندگان شورای امنیت جمهوری اسلامی و کشورهای عضو گروه ۱+۵ بیثمر تلقی شده و در عوض گرایش غرب به افزایش تحریمهای یکجانبه افزایش خواهد یافت.
از اکتبر سال ۲۰۱۰ تاکنون پنج دور مذاکره انجام شده با آژانس در تهران و وین، از رسیدن به نتیجه مطلوب بازمانده است. رفع ابهام پیرامون فعالیتهای مشکوک اتمی ایران که انجام احتمالی آزمایش ماشه اتمی در پارچین پیش از سال ۲۰۰۳، در راس آنها قرار دارد طی سه سال گذشته از تهران درخواست شده است.
مذاکرات اصلی و بااهمیتتر ایران با گروه ۱+۵ خواهد بود که تاکنون برای انجام آن تاریخی تعیین نشده. آخرین دیدار دو طرف در ۱۹ ژوئن در مسکو صورت گرفت و با وجود ابراز پارهای امیدواریهای مقدماتی، به سرنوشت مذاکرات مشابه در بغداد و استانبول منتهی شد و عملا شکست خورد.
درخواستهای پایه کشورهای ۱+۵ از ایران شامل توقف تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد، خارج ساختن ذخیره اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد از ایران و تعطیل مرکز غنیسازی در فوردو است.
ایران تاکنون بیش از ۲۰۰ کیلوگرم گاز اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد تولید کرده که در صورت افزایش غلظت برای تولید دو بمب اتمی کافی است. طی ماههای گذشته ایران یکسوم از اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده را ظاهرا با نیت مصرف در رآکتور آزمایشگاهی تهران به پودر تبدیل کرده است. با وجود قابلیت بازگرداندن اورانیوم پودر شده به گاز، این اقدام ایران با نظر مثبت مورد استقبال ناظران قرار گرفت.
طی اقدام دیگری که برخلاف مورد پیشین مورد انتقاد آژانس قرار گرفت، ایران بر تعداد سانتریفیوژهای نصب شده در فوردو افزود و سرعت غنیسازی را در این مرکز افزایش داد.
استقبال از شکست؟
در همین حال از زمان انجام مذاکرات شکستخورده مسکو تاکنون، نرخ برابری پول ایران ۵۰ درصد کاهش یافته است. در مقایسه با نرخ برابری سال پیش، ریال ایران ۷۰ درصد ضعیفتر شده و درآمدهای ناشی از صادرات نفت ایران تا ۵۰ درصد از دست رفته است.
سقوط آزاد ارزش ریال و قطع صادرات نفت ایران به اروپا پس از تصمیمات ماه ژانویه دولت آمریکا و اقدام مشابه جامعه اروپا مبنی بر اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران آغاز شد.
در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات اعلام شده ۱۳ دسامبر با آژانس در تهران، و ادامه تعلیق مذاکرات با گروه ۱+۵، تحریمهای تازه و فراگیرتر از پیش، علاوه بر نفت و گاز، سایر بخشهای اقتصاد بحرانزده ایران را هدف قرار خواهد داد.
تحریم فروش فلزات که به نسبت تازهتر از تحریمهای نفت و گاز ایران است طی ماههای اخیر به کاهش چشمگیر واردات فولاد از خارج منتهی شده. علاوه بر تحریمها، افزایش نرخ ارزهای خارجی مزید بر علت ظاهری شده و ادامه واردات فولاد را با مخاطره روبهرو ساخته است.
ایران سالانه نیازمند واردات تا ۱۱ میلیون تن فولاد است. حجم واردات فولاد ایران طی ۹ ماه اول سال جاری در حدود ۴ میلیون تن اعلام شده است.
با در نظر گرفتن نیاز صنایع ساختمان ایران به فولاد و فلزات وارداتی، و نقش این بخش از اقتصاد در اشتغالزایی، تشدید بحران در این بخش میتواند موجی تازه از بیکاری و رکود را موجب شود.
ادامه وضع موجود تحریمها تنها در بخش صادرات نفت خام روزانه تا ۱۴۰ میلیون دلار کاهش درآمد را به اقتصاد ایران تحمیل میکند که تحمل آن در میانمدت از عهده اقتصادهای بزرگ جهان نیز خارج است. سقوط آزاد ریال طی سال جاری بر ضعفهای اقتصاد بحرانزده ایران گواهی داده است.
در صورت گسترش یافتن دامنه تحریمها که عدم خروج از بنبست اتمی کنونی آن را قطعی خواهد ساخت، بحران جاری مالی و اقتصادی ایران به مرحله خطرناک تازه وارد میشود.
رهبر جمهوری اسلامی برای مقابله با عوارض بحران کنونی، پیش گرفتن «اقتصاد مقاومتی» را توصیه کرده است. در حالی که نتیجه مقاومت در بهترین شکل تاخیر زمان فرا رسیدن شکست است و نه افزایش شانس پیروزی.
عقبنشینی محترمانه!
جمهوری اسلامی طی شش سال گذشته و در چند مرحله پیشروی در عرصه اتمی، چند نبرد محدود را برده است. اما اینک در شرایطی قرار گرفته که پیروزی نهایی در جنگ کاملا خارج از توان آن و دور از دسترس است.
خودداری از سازش در این مرحله اگرچه ادامه مقاومت را برای مدتی ممکن خواهد ساخت، به نسبت هزینههای شکست محتوم را نیز به صورت تصاعدی بالا خواهد برد.
طی شش سال گذشته برنامه اتمی جمهوری اسلامی به عنوان «حق ملی» معرفی شده، اما گمانهزنیهای صورت گرفته در داخل کشور حاکی از دلزدگی عمومی از این برنامه و حمایت قاطع آنها از یافتن راه حل خروج از بحران اتمی است.
در مخالفت با ادامه وضع موجود حتی رئیس دولت نیز طی هفتههای اخیر در خط افکار عمومی داخلی قرار گرفته و مستقیم و غیرمستقیم در نیویورک و بالی، از ضرورت حل بحران از طریق انجام مذاکره با آمریکا پشتیبانی کرده است.
طی سالهای اخیر و در نتیجه تغییر مسیر دیپلماسی اتمی جمهوری اسلامی، مردم ایران با تحمل عوارض ناشی از انزوای سیاسی کشور، تهدید امنیت و همچنین عقب ماندن از قابلیتهای رشد اقتصادی معادل با سایر کشورهای نفتخیز منطقه، هزینههای سنگینی پرداختهاند.
پیگیری حسابنشده برنامههای اتمی جمهوری اسلامی که ناشی از لجاجت عامل یا عوامل تصمیمگیر مرتبط با آن یا ناآگاهی آنها از معادلات ساده قدرت است، مردم عادی را طی سالهای اخیر به پرداخت هزینههای سنگینتر از پیش وادار ساخته است.
به این دلیل که توان مردم محدود و سرشکن کردن هزینههای اتمی بر آنها دارای تاریخ مصرف است، انتقال فشارها در نقطهای به انفجار از درون منتهی خواهد شد.
امیدواری مخالفان منطقهای و فرامنطقهای برنامههای اتمی ایران ادامه وضع موجود است و نه یافتن راه خروج از بنبستی که جمهوری اسلامی در آن قرار داده شده. شکست احتمالی مذاکرات یک ماه آینده در تهران در راستای تامین این هدف خواهد بود.
از اکتبر سال ۲۰۱۰ تاکنون پنج دور مذاکره انجام شده با آژانس در تهران و وین، از رسیدن به نتیجه مطلوب بازمانده است. رفع ابهام پیرامون فعالیتهای مشکوک اتمی ایران که انجام احتمالی آزمایش ماشه اتمی در پارچین پیش از سال ۲۰۰۳، در راس آنها قرار دارد طی سه سال گذشته از تهران درخواست شده است.
مذاکرات اصلی و بااهمیتتر ایران با گروه ۱+۵ خواهد بود که تاکنون برای انجام آن تاریخی تعیین نشده. آخرین دیدار دو طرف در ۱۹ ژوئن در مسکو صورت گرفت و با وجود ابراز پارهای امیدواریهای مقدماتی، به سرنوشت مذاکرات مشابه در بغداد و استانبول منتهی شد و عملا شکست خورد.
درخواستهای پایه کشورهای ۱+۵ از ایران شامل توقف تولید اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد، خارج ساختن ذخیره اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد از ایران و تعطیل مرکز غنیسازی در فوردو است.
ایران تاکنون بیش از ۲۰۰ کیلوگرم گاز اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد تولید کرده که در صورت افزایش غلظت برای تولید دو بمب اتمی کافی است. طی ماههای گذشته ایران یکسوم از اورانیوم ۲۰ درصد غنیشده را ظاهرا با نیت مصرف در رآکتور آزمایشگاهی تهران به پودر تبدیل کرده است. با وجود قابلیت بازگرداندن اورانیوم پودر شده به گاز، این اقدام ایران با نظر مثبت مورد استقبال ناظران قرار گرفت.
طی اقدام دیگری که برخلاف مورد پیشین مورد انتقاد آژانس قرار گرفت، ایران بر تعداد سانتریفیوژهای نصب شده در فوردو افزود و سرعت غنیسازی را در این مرکز افزایش داد.
استقبال از شکست؟
در همین حال از زمان انجام مذاکرات شکستخورده مسکو تاکنون، نرخ برابری پول ایران ۵۰ درصد کاهش یافته است. در مقایسه با نرخ برابری سال پیش، ریال ایران ۷۰ درصد ضعیفتر شده و درآمدهای ناشی از صادرات نفت ایران تا ۵۰ درصد از دست رفته است.
سقوط آزاد ارزش ریال و قطع صادرات نفت ایران به اروپا پس از تصمیمات ماه ژانویه دولت آمریکا و اقدام مشابه جامعه اروپا مبنی بر اعمال تحریمهای یکجانبه علیه ایران آغاز شد.
در صورت به نتیجه نرسیدن مذاکرات اعلام شده ۱۳ دسامبر با آژانس در تهران، و ادامه تعلیق مذاکرات با گروه ۱+۵، تحریمهای تازه و فراگیرتر از پیش، علاوه بر نفت و گاز، سایر بخشهای اقتصاد بحرانزده ایران را هدف قرار خواهد داد.
تحریم فروش فلزات که به نسبت تازهتر از تحریمهای نفت و گاز ایران است طی ماههای اخیر به کاهش چشمگیر واردات فولاد از خارج منتهی شده. علاوه بر تحریمها، افزایش نرخ ارزهای خارجی مزید بر علت ظاهری شده و ادامه واردات فولاد را با مخاطره روبهرو ساخته است.
ایران سالانه نیازمند واردات تا ۱۱ میلیون تن فولاد است. حجم واردات فولاد ایران طی ۹ ماه اول سال جاری در حدود ۴ میلیون تن اعلام شده است.
با در نظر گرفتن نیاز صنایع ساختمان ایران به فولاد و فلزات وارداتی، و نقش این بخش از اقتصاد در اشتغالزایی، تشدید بحران در این بخش میتواند موجی تازه از بیکاری و رکود را موجب شود.
ادامه وضع موجود تحریمها تنها در بخش صادرات نفت خام روزانه تا ۱۴۰ میلیون دلار کاهش درآمد را به اقتصاد ایران تحمیل میکند که تحمل آن در میانمدت از عهده اقتصادهای بزرگ جهان نیز خارج است. سقوط آزاد ریال طی سال جاری بر ضعفهای اقتصاد بحرانزده ایران گواهی داده است.
در صورت گسترش یافتن دامنه تحریمها که عدم خروج از بنبست اتمی کنونی آن را قطعی خواهد ساخت، بحران جاری مالی و اقتصادی ایران به مرحله خطرناک تازه وارد میشود.
رهبر جمهوری اسلامی برای مقابله با عوارض بحران کنونی، پیش گرفتن «اقتصاد مقاومتی» را توصیه کرده است. در حالی که نتیجه مقاومت در بهترین شکل تاخیر زمان فرا رسیدن شکست است و نه افزایش شانس پیروزی.
عقبنشینی محترمانه!
جمهوری اسلامی طی شش سال گذشته و در چند مرحله پیشروی در عرصه اتمی، چند نبرد محدود را برده است. اما اینک در شرایطی قرار گرفته که پیروزی نهایی در جنگ کاملا خارج از توان آن و دور از دسترس است.
خودداری از سازش در این مرحله اگرچه ادامه مقاومت را برای مدتی ممکن خواهد ساخت، به نسبت هزینههای شکست محتوم را نیز به صورت تصاعدی بالا خواهد برد.
طی شش سال گذشته برنامه اتمی جمهوری اسلامی به عنوان «حق ملی» معرفی شده، اما گمانهزنیهای صورت گرفته در داخل کشور حاکی از دلزدگی عمومی از این برنامه و حمایت قاطع آنها از یافتن راه حل خروج از بحران اتمی است.
در مخالفت با ادامه وضع موجود حتی رئیس دولت نیز طی هفتههای اخیر در خط افکار عمومی داخلی قرار گرفته و مستقیم و غیرمستقیم در نیویورک و بالی، از ضرورت حل بحران از طریق انجام مذاکره با آمریکا پشتیبانی کرده است.
طی سالهای اخیر و در نتیجه تغییر مسیر دیپلماسی اتمی جمهوری اسلامی، مردم ایران با تحمل عوارض ناشی از انزوای سیاسی کشور، تهدید امنیت و همچنین عقب ماندن از قابلیتهای رشد اقتصادی معادل با سایر کشورهای نفتخیز منطقه، هزینههای سنگینی پرداختهاند.
پیگیری حسابنشده برنامههای اتمی جمهوری اسلامی که ناشی از لجاجت عامل یا عوامل تصمیمگیر مرتبط با آن یا ناآگاهی آنها از معادلات ساده قدرت است، مردم عادی را طی سالهای اخیر به پرداخت هزینههای سنگینتر از پیش وادار ساخته است.
به این دلیل که توان مردم محدود و سرشکن کردن هزینههای اتمی بر آنها دارای تاریخ مصرف است، انتقال فشارها در نقطهای به انفجار از درون منتهی خواهد شد.
امیدواری مخالفان منطقهای و فرامنطقهای برنامههای اتمی ایران ادامه وضع موجود است و نه یافتن راه خروج از بنبستی که جمهوری اسلامی در آن قرار داده شده. شکست احتمالی مذاکرات یک ماه آینده در تهران در راستای تامین این هدف خواهد بود.