مرکز «مطالعات راهبردی تربیت اسلامی» معتقد است که جوانان ایرانی با هدف «دهنکجی» به شکستن «مرزهای جنسیتی» و استفاده از مد و آرایش غربی روی آوردهاند و در نتیجه به آنها توصیه کرده است که به جای الگوهای «آن ور آبی»٬ از زینتهای اسلامی مثل «خضاب کردن و حنا بستن» استفاده کنند.
این مرکز این پیشنهاد را در نخستین کتاب از مجموعه کتابهای «سبک زندگی ایرانی-اسلامی» با عنوان «آرایش و زیبایی» ارائه کرده است.
مرکز «مطالعات راهبردی تربیت اسلامی» که زیر نظر سازمان «بسیج مستضعفین» قرار دارد٬ خود را یک نهاد تربیتی «پیشرو» و بخشی از «اتاق فکر تربیتی» جمهوری اسلامی معرفی میکند.
این مرکز بخش مهمی از فعالیتهایش را بر «نظریهسازی» و «محتواسازی» برای ایجاد یک نظام تربیتی اسلامی بر اساس اندیشههای علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی، متمرکز کرده است.
نویسندگان کتاب «آرایش و زیبایی» از همان آغاز با بازنشر بخشی از سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی در سال ۶۸ مبنی بر این که «امروز سر و سینه و دست را از زیورآلات پر کردن و زیور و آرایش و مد و لباس را بت خود قرار دادن، برای زن انقلابی مسلمان ایرانی ننگ است» جهتگیری کتاب را آشکار کردهاند.
این کتاب در شش بخش با عناوین «تاریخچه آرایش»٬ «آرایش در اسلام»٬ «آرایش کردن از نظر روانشناسی»٬ «آسیبهای آرایش فراوان»٬ «کمی تکاندهنده» و «کلامی از دین» مطالب خود را تقسیمبندی کرده است.
نویسندگان کتاب نوشتهاند: «شیوع فرهنگی غلط و به نوعی کاملاً غیر ایرانی بین جوانان امروزی که منجر به نوعی تغییر در سبک زندگی ایرانی-اسلامی قشر جوان» شده٬ یک «فاجعه فرهنگی» است.
تاریخچه آغاز این «فاجعه» نیز به دوران رضاشاه پهلوی و «تاکید و اصرار» روشنفکرانی چون حسن تقیزاده، احمد کسروی، صادق هدایت و دیگران بر «مطرح شدن زن ایرانی در جامعه به هر طریق ممکن از جمله آشکار کردن زیباییهای ظاهری» نسبت داده شده است، تاکیداتی که با دستورات اسلام مبنی بر ممنوعیت «خودنمایی و جلوهگری در اجتماع به طرق مختلف» در تضاد است.
پژوهشگران این کتاب نوشتهاند با آن که با پیروزی انقلاب٬ نگاه به «زیبایی و ظاهرآرایی» هم مورد «بازتعریف» قرار گرفت٬ اما با تبدیل شدن تدریجی ثروت به ارزش٬ معیارهای سایر ارزشها از جمله زیبایی و ظاهرآرایی هم تغییر کرد و همزمان با واردات «عظیم» لوازم آرایشی به کشور از سال ۱۳۷۰ استفاده «افراطی» از این لوازم و سبک جدید زیباییخواهی به شیوه انجام جراحیهای زیبایی هم رونق گرفت.
مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی اذعان کرده در دوران دولت محافظهکار محمود احمدینژاد نیز با وجود اجرای طرح امنیت اجتماعی و طرحهای مشابه «پیشرفت محسوسی در جهت تغییر ذائقه زن ایرانی در مدل استفاده فعلی از لوازم آرایشی صورت نگرفت».
این مرکز از توجه به آرایش در بین مردان که از دوران «اصلاحات و با فهم نادرست از بحث آزادی و نیز اثرگذاری شبکههای ماهوارهای آغاز شده و به تازگی٬ تقلیدی از نوع آرایش بانوان شده» نیز انتقاد کرده است.
با آن که نویسندگان کتاب «آرایش و زیبایی» مدعیاند مطالب خود را به صورت «کاملا علمی» و بر اساس نظر «پژوهشگران و صاحبنظران» تهیه کردهاند٬ محتوای کلی این کتاب ۱۳۲ صفحهای بر اساس برنامه «درسهایی از قرآن» محسن قرائتی و استفتائات شماری از مراجع تقلید تهیه شده است.
کتاب به طور مکرر زنان را به دلیل احتمال ابتلا به بیماریهای «صعبالعلاج جسمی و روحی»٬ از مصرف مواد آرایشی نهی کرده و با وجود اعتراف به نیازهای خاص دوره جوانی٬ موفق به ارائه گزینه متفاوت قابل قبول و بهروزی در این زمینه نشده است.
آرایش٬ زیبایی و زینت در اسلام
کتاب «آرایش و زیبایی» توضیح داده که برخلاف برداشت برخی که گمان میکنند اسلام با زیبایی مخالف است، این دین ضمن پذیرش و تائید «اصل» زیباییخواهی، راهکارهایی برای «تقویت، اصلاح و جلوگیری از آسیبهای» آرایش و زینت ارائه کرده است.
زیبایی در اسلام به «هر چیز زیبنده، آراسته و نیکو» اطلاق شده و «زینت و آرایش» عاملی برای ایجاد زیبایی عنوان شده است.
به دنبال بررسیهای روانشناسانه نویسندگان کتاب٬ زنان موجوداتی معرفی شدهاند که «خودآرایی٬ خودنمایی و تبرج» یکی از «نیازهای فطری» آنهاست و این نیاز باید برای جلوگیری از بروز «ناهنجاریهای روحی و روانی» در زنان از سوی مردان مورد «احترام و توجه» قرار گیرد.
مردان نیز از نظر روانشناسی جنسی دارای خصلت «چشمچرانی» معرفی شدهاند که «لازم است این خصلتها مورد تحدید و تعدیل قرار بگیرند تا از حالت افراطی و بیمارگون خارج شوند».
یکی از راههای تعدیل و تحدید گزینش «پوشش مناسب» است٬ چرا که اگر برای «خصلت خودآرایی زنان که سبب عشوهگری میشود، حکم حجاب ارائه نشود، زنان با غریزههای کنترل نشده و نامتعادل و تحت تأثیر شرایط ویژه اجتماعی، بهداشت روانی را ویران میکنند.»
تاکید اصلی کتاب بر موضوع «رسیدگی» زن به خود در داخل منزل و در «تمام مراحل جلب نظر» شوهر به عنوان «وظیفه زناشویی» است.
در کتاب «آرایش و زیبایی» آمده که اسلام تمام «موانع رسیدگی زن به خود و جذاب بودن در نظر همسر را از میان برداشته» و همه دستورات این دین درباره آرایش٬ «روحیات» زن و شوهر را در نظر گرفته است؛ چرا که «میخواهد زنها مثل گلهایی در همه حال با طراوت باقی بمانند و پژمرده نشوند.»
با این حال نویسندگان به زنان مسلمان توصیه کردهاند در آرایش و زینت با طلا و انواع زیور به «مقدار لازم اکتفا کنند، به حدی که نیاز روحی خود و همسر را برطرف سازند و تحمیل مالی نکنند» و دوم برای «غیرهمسران، خودآرائی نکرده و با اداها و اطوار کودکانه و جلف، انظار مردان غریبه را به سوی خود جلب نکنند.»
کتاب ضمن تائید و تاکید بر دستورات سلبی اسلام درباره زیبایی از جمله «آشکار نکردن زینت در خارج از خانه و تبرج بیمارگونه و آرایش نکردن برای غیر از شوهر»٬ به نقل از پیامبر اسلام نوشته «زنی که عطر بزند و از خانه خارج شود٬ تا زمانی که به خانه بازگردد لعنت بر او فرستاده میشود.»
نویسندگان با تاکید بر این که حجاب در درجه اول منجر به حفظ «سلامت روانی» خود زنان میشود٬ افزودهاند که «وقتی زن تمام زیباییهای خود را در معرض تماشای عموم قرار دهد٬ دیگر چیزی برای جلب نظر ندارد. بنابراین، بدحجابی، هم از جهت جسمی و هم از جهت روانی، از زیبایی زن میکاهد٬ اما به عکس، رعایت حجاب سبب افزایش زیبایی زن می شود.»
پژوهشگران مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی مدعی شدهاند نگرانی بابت از راه رسیدن «رقیبی زیباتر» و ربودن «شکار» زنان٬ بهتدریج موجب «ناراحتی و استرس» برای آنها شده و زنان مسنتر همزمان با افزایش سن و ناتوانی از رقابت با زنان جوانتر٬ «دچار افسردگی و اضطراب شده و حتی گاه دست به انتحار میزنند».
به باور نویسندگان این مرکز٬ زنان «بدحجاب» خیلی زودتر از زنان دیگر «زیبایی» خود را از دست میدهند، زیرا «در پزشکی اثبات شده برهنگی اعضای زن در محیط گرم یا سرد، سبب به هم خوردن تعادل چربیهای زیر پوست شده، لطافت و ظرافت و صافی عضلات را مبدّل به ناهمواری و مردانه شدن آنها میکند».
علل آرایش در دختران جوان ایرانی
فرض مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی درباره «میل به زیبایی به عنوان یک آرمان برای زنان در جامعه مدرن» این است که انسان امروزی خود را تنها «در بدن و جسم فیزیکی خلاصه کرده و خود حقیقی او به فراموشی سپرده شده است».
آنها بر این باورند که در جامعه امروز ایران نیز زینت و آرایش و زیباییخواهی به «فرومایگی و رذیله اخلاقی» تبدیل شده است.
نویسندگان کتاب مدعی شدهاند که یک پژوهش «کاملا علمی» روی شماری از دختران ۱۸ تا ۳۰ ساله ایرانی که بیشتر آنها دارای تحصیلات دانشگاهی بودند، دلایل متعدد میل به آرایش در زنان را در سه بعد اجتماعی، فردی و روان شناختی «احصا» کرده است.
آرایش برای افزایش گستره ارتباطی٬ تحویل گرفته شدن٬ زودتر و بهتر راه افتادن کارها٬ انطباق با ذائقه جنس مخالف٬ همنوایی با ایدهآلهای رسانهای (تلویزیون و ماهواره)٬ مدیریت بدن و بخشی از فعالیت بهداشتی٬ نمایش جنسیت و زنانگی٬ پیروزی در مسابقه انتخاب٬ ازدواج، اشتغال و کسب موفقیت٬ ساختن هویت فردی جدید و آرمانی (مثل تعلق به طبقه اجتماعی بالا، داشتن خانواده روشن فکر و غیره)٬ نفی یا پنهان کردن خود (آرایش به مثابه ماسکی بر چهره)٬ حق خود (فردیت بخشیدن به بدن و تلاش برای تحمیل توانمندیهای زنان به جامعه) و دلایل روانیای چون اعتماد به نفس٬ راضی نگاه داشتن خود٬ تغییر وضعیت روحی٬ تنوعطلبی و لذتجویی از علل تمایل به آرایش در میان زنان ایرانی عنوان شده است.
آن چه «حرص و ولع» و «وابستگی» زنان ایرانی به آرایش نامیده شده نیز با طرح پرسشی مبنی بر این که «اگر روزی آرایش نکنید و در جامعه حاضر شوید٬ چه احساسی خواهید داشت» مورد ارزیابی قرارگرفته است.
پاسخهای شرکتکنندگان نیز در سه گروه دستهبندی میشود؛ گروه اول که «احساس کاملاً منفی پیدا میکنند و میگویند دچار فقدان اعتماد به نفس، اضطراب، ناامیدی، راضی نبودن از خود میشوند و به حبس خود در خانه، قطع روابط اجتماعی و حتی نهایتاً خودکشی روی میآورند»٬ گروه دوم که «ابتدا به بیان احساسات منفی میپردازند و نهایتاً با این مسئله کنار میآیند» و گروه سوم که پاسخدهندگان به شرط آنکه «هیچکس لوازم آرایش نداشته باشد از این مسئله احساس رضایت و آرامش کردهاند.»
این کتاب که با هدف الگوسازی و محتواسازی برای یک تربیت اسلامی منتشر شده٬ با ادبیاتی عوامانه به صورت مکرر اقدام به ایجاد ترس در زنان خواننده نسبت به ابتلا به بیماریهای صعبالعلاج بر اثر مصرف مواد آرایشی کرده است.
وابستگی ناخواسته به لوازم آرایشی٬ سردردهایی که انسان را از آرایش و زیبایی «پشیمان» میکند٬ از دست رفتن سلامت موها٬ سرطان٬ از میان رفان سلامت و شادابی پوست به علت استفاده از محصولات تقلبی٬ آسیب دیدن ناخنها٬ عفونت مژهها و امکان کوری چشمها٬ آلرژی٬ نازایی، هپاتیت ب، اختلالات هورمونی و اختلال در فعالیت غدد از آن جملهاند.
الگوهای «آن ور آبی» مقصر اصلی هستند
نویسندگان کتاب «آرایش و زیبایی» رسانه را تأثیرگذارترین عامل تغییر فرهنگ و «متولی» ارائه الگوهای «درست» معرفی کرده و از این که رسانههای داخلی نیز در کنار شبکههای ماهوارهای غربی٬ در سریالهای مختلف٬ زنان ساده و باحجاب را افرادی «بدبخت و بیچاره» معرفی میکنند انتقاد کردهاند.
به عبارت دقیقتر الگوهای «غلط آن ور آبی» که از راه ماهواره، رسانهها، فضای مجازی و حتی گوشی تلفن همراه منتقل میشوند٬ عامل اصلی تغییر در ابعاد مختلف زندگی مردم ایران معرفی شدهاند که با «هنجارهای ایرانی- اسلامی» فاصله بسیاری دارند.
یکی از ناهنجاریهای ایجادشده به واسطه رونق این الگوها در جامعه٬ آرایش مردان و «وفور مردان زننما و جوانهایی «تقریبا پوچ، بیهویت و غیرمتعهد در خیابانها» عنوان شده است؛ مردانی که «دوست دارند شبیه زنان باشند.»
کتاب نوشته روایتی از پیامبر اسلام وجود دارد مبنی بر این که «خدا مردانی را که شبیه زن میشوند و زنانی را که خود را شبیه مرد قرار میدهند، نفرین کرده است».
«ادغام» معیارهای زیبایی در زنان و مردان٬ تغییر «معیار مردانگی» و افزایش شمار دختران و پسرانی که به علت «بحران هویت» ظاهری مشابه جنس مخالف برای خود میسازند٬ از «ناهنجاریهای» سالهای اخیر جامعه ایران معرفی شده است.
پژوهشگران فعال در این مرکز وابسته به بسیج نوشتهاند در حالی است که در گذشته داشتن اخلاق پهلوانی و قهرمانی و زور بازو معیار مهم و اصلی برای پسران بود٬ بسیاری از جوانان امروز به «آسانترین روش» یعنی تغییر در چهره و ظاهر رو آوردهاند تا تحسین دیگران را نسبت به خود برانگیزند.
مرکز مطالعات راهبردی تربیت اسلامی٬ تغییر ظاهر شماری از مردان جوان در ایران را با عواملی چون «کمبود اعتماد به نفس، ضعف، تزلزل باورهای اعتقادی، کمرنگی اندیشههای دینی، سستی اصول اخلاقی و مذهبی و فروپاشی نظام اخلاقی در جامعه» مرتبط دانسته است.
در کتاب به گلایه نوشته شده «آن مرد که در دنیای مَثَلها میگفتند گریه نمیکند٬ الان آرایش میکند و ریش، صدای کلفت و هیکل قوی دیگر ملاک مردانگی نیست.»
این مرکز با آن که جوانان را «هیجانخواه» و متمایل به «شکستن مرزهای متعارف و هنجارها» معرفی کرده٬ اما افزوده نوجوانان و جوانان خواهان مد در ایران به دنبال «دهن کجی» بوده و «هر جا که حساسیت بالا باشد بیشتر تمایل به شکستن تابو دارند و به دنبال شکستن مرزهای جنسیتی هستند.»
متولدین دهههای ۷۰ و ۸۰ به علت گرایش به «الگوی مصرفی»٬ تمایل به «شکستن سنتها» و «مبارزه با نظام سنتی مصرف» از هنجارشکنترین گروهها در کشور معرفی شدهاند.
به جای آرایش٬ خضاب کنید و حنا ببندید
یکی از توصیههای پژوهشگران این کتاب٬ استفاده از «زینت مفید» خضاب کردن (نوعی رنگ کردن مو یا ریش و حتی دست و پا) برای زنان و مردان است.
نویسندگان از این که امروزه خضاب کردن «کمتر موردپسند» جوانان بوده و از شیوههای مدرن رنگ کردن مو با رنگهای متنوع و شیمیایی و لاک و غیره برای دست و پا استفاده میشود که نه تنها «صرفاً جنبه تزئینی داشته بلکه برای بدن مضر است» ابراز تاسف کردهاند.
در توجیه استحباب «سنت حسنه» خضاب کردن هم نوشتهاند که پیامبر اسلام «خود خضاب میکرد و پرداخت یک درهم برای خضاب را بهتر از انفاق هزار درهم میدانست».
کارکرد اصلی خضاب در این کتاب «حفظ آراستگی و ایجاد نشاط اجتماعی» عنوان شده و به جوانان مژده داده شده خضاب رنگهایی دارد که «حتی فکرش را هم نمیکنید؛ سیاه، قرمز و زرد.»
نویسندگان کتاب بدون توجه به ریشههای گرایش به مد در میان جوانان٬ بر استحباب خضاب کردن و حنا بستن به علت فوایدی چون «بر طرف شدن امراض و بوی بد دهان٬ تقویت نور چشم٬ استحکام لثهها٬ کاهش وسوسه شیطان و هیبت پیدا کردن در چشم دشمنان به ویژه در جنگ» اشاره کردهاند.